مميز: پس از عنايت، كفاشيان هم بايد برود
من رييس فدراسيون فوتبال را هم قبول ندارم، چون اين فدراسيون تابع مدير بالادستي خودش است. در حالي كه فدراسيون جهاني فوتبال زير بار حرف هيچ دولتي نميرود. من ميگويم اگر قرار باشد اين فوتبال درست شود، نبايد رييس فدراسيون بر سر كار باقي بماند.
كارشناس داوري فوتبال گفت: اگر ميخواهيد وضعيت داوري درست شود، بايد رييس فدراسيون فوتبال هم تغيير كند! مصطفي مميز پس از استعفاي مسعود عنايت از رياست كميته داوران با بيان اين مطلب اظهار كرد: من رييس فدراسيون فوتبال را هم قبول ندارم، چون اين فدراسيون تابع مدير بالادستي خودش است. در حالي كه فدراسيون جهاني فوتبال زير بار حرف هيچ دولتي نميرود. من ميگويم اگر قرار باشد اين فوتبال درست شود، نبايد رييس فدراسيون بر سر كار باقي بماند. وي ادامه داد: هر كس ميگويد فدراسيون با دولت رابطه دارد، سريعا محروم ميشود. من نميگويم رييس فدراسيون حتما بايد فوتبالي باشد، بلكه كسي كه قرار است در فدراسيون مديريت كند بايد در گام اول مدير باشد. وقتي آقاي كفاشيان در چند جا مديريتش با مشكل روبهرو بوده است، چرا بايد رييس فدراسيون فوتبال بشود. البته گله اصلي من از رييس سازمان تربيت بدني وقت است كه آقاي كفاشيان را به فدراسيون فوتبال آورد. مميز افزود: غلامحسين پيرواني پس از استعفا از سرمربيگري تيم ملي اميد گفت اگر دلايل استعفايش را بگويد، آبروي فدراسيون ميرود. من به او ميگويم چه آبرويي؟ او بايد حرفهايش را بزند تا راه براي ديگران باز شود. مسئله اين است كه مشكل در مربي تيم ملي بودن اين يا آن نيست، بلكه مشكل اساسي، اختلاف نظر و دعواي بين فدراسيون فوتبال و كميته ملي المپيك است. ما در سالهاي پيش بهترين تيمهاي اميد را داشتهايم كه كساني مثل مهدويكيا و كريمي در آنها بازي ميكردند، اما به المپيك صعود نكرديم. بايد تكليف تيم اميد زودتر مشخص شود يا كاملا در اختيار فدراسيون فوتبال باشد يا در اختيار كميته ملي المپيك. فقط در اين صورت مشكلات اين تيم حل ميشود. مميز در ادامه سخنانش گفت: ليگ ايران ديمي است و هر از گاهي يك نفر در بين مربيان شاخص ميشود. كسي مثل غلامحسين پيرواني در ليگ ايران مربي خوبي است و با تيمهايي مثل فجر سپاسي شيراز و امثال آن نتيجه ميگيرد، چون دانش فوتبال در ليگ ما جايي ندارد، اما در بازيهاي برون مرزي با علم فوتبال طرف هستيم و نياز به مربيان بادانش بينالمللي داريم. وي در همين رابطه افزود: وقتي يك مربي خارجي هم براي تيم ملي ميآورند، امكانات لازم را در اختيارش نميگذارند. مثلا يادم است زماني كه "آريهان" به ايران آمده بود با يك ماشين مدل بالا به استقبالش رفتند، ولي چند روز بعد با وانت پيكان بر سر تمرين تيم ملي رفت! آن زمان زبان آلماني را خوب ميدانستم و شنيدم كه گفت ميخواهد برود زن و بچهاش را بياورد و به همين دليل تمرين را تعطيل كرد و بعد رفت كه رفت تا چند سال پيش براي پرسپوليس برگشت. در حال حاضر هم ممكن است از افشين قطبي خوشم نيايد، اما چون سرمربي تيم ملي است بايد از او حمايت كنيم. كارشناس داوري فوتبال در ادامه با بيان اين كه عنايت فقط به حفظ جايگاهش در آسيا فكر ميكند اظهار كرد: اگر رييس يك اداره خوب نباشد، كارمندان پاك آن اداره در كارشان ضايع ميشوند. بدون مديريت در يك اداره رفتار كردن نوعي ترور شخصيت است. متاسفانه آقاي عنايت داوري را دست دو نفر گذاشته بود و آنها هم بر اساس سليقه شخصيشان تصميم ميگرفتند. در اين شرايط افراد لايق به اصطلاح كم ميآورند و نميتوانند درست عمل كنند. الان شرايط به گونهاي شده است كه عنايت كار را دست كسي داده بود كه او هم چون ميداند چند سال بعد بايد برود، سعي ميكند بار خود را ببندد و از آن جا كه هيچ نظارتي بر كار او نيست براي انجام كارش هم هيچ مانعي نميبيند. وي ادامه داد: همان طور كه مدير يك موسسه خبري بايد باسواد باشد تا بتواند در كارش موفق باشد و در صورتي كه يك فرد بيسواد در راس امور آن موسسه قرار بگيرد، تمام كارمندان آن موسسه بيانگيزه ميشوند، به همان صورت هم اگر رييس كميته داوران داراي علم كافي نباشد، همه داوران با مشكل مواجه ميشوند. به عنوان مثال آقاي عنايت گفته است خداداد افشاريان را نگه داشته است براي يك روزي؛ اين حرف جرم است. افشاريان تا به حال چندين و چند اشتباه كرده است، ولي برايش جريمهاي در پي نداشته است. اين كارها انگيزه داوران را از بين ميبرد. مميز در همين رابطه اضافه كرد: وقتي يك داور بخواهد خوب كار كند، او را داور يك بازي ميكنند و در آن بازي جنجال ميكنند تا داور را خراب كنند. آن موقع چه كسي ميگويد علت جنجال در آن بازي قدرت داور بوده است يا ضعف او؟ زماني كه من داوري ميكردم نظارتها به قدري دقيق بود كه به دليل يك اشتباه كوچك، سه جلسه محروم شدم، اما امروز كدام داور ما حاضر است در يك بازي كسي را اخراج كند يا وقتي اخطار داده، اخطار دوم را هم بدهد؟ چرا هيچ كنترلي بر كار داوران نيست؟ اين گونه نميشود به ارتقاي داوري انديشيد. زماني كه خودم رييس كميته داوران شهرستانها بودم، تمام روزنامهها را ميخواندم و دائما داوران را زير نظر داشتم. مثلا داوري بود كه بازي پاس و پرسپوليس را قضاوت كرده بود، ولي شش ماه بعد وقتي ميخواستم مدارك داوران را بررسي كنم، با تعجب ميديدم آن بازي را سه نفر مختلف در سه روز پشت سر هم سوت زدهاند! من به دقت همه چيز را بررسي ميكردم، ولي آيا الان چنين كنترلي وجود دارد؟ داور اسبق بينالمللي كشور درباره نحوه كنترل داوران هم تصريح كرد: داوري ما حساب و كتاب ندارد. كساني در حال حاضر وظيفه كنترل داوران را بر عهده دارند كه خودشان نيازمند كنترل هستند. امروز اگر داوري اشتباه كند، با داوري كه اشتباه نميكند برابراست و هر دوي آنها، هفته بعد قضاوت ميكنند. متاسفانه داوري ما هر روز ضعيفتر از روز پيش ميشود. به نظر من اساسا نميتوان درباره عملكرد داوران در نيمفصل اول ليگ برتر نظر داد، چرا كه اصولا نظارتي بر كار داوران نشده است. مميز با گفتن اين جمله كه "بيان من تند است و ميگويم داوري ما خوب نيست"، مدعي شد: مگر فدراسيون خوب بوده است يا بازيها خوب انجام شده است كه داوران خوب بوده باشند؟ كافي است سري به كميته داوران بزنيد تا ببينيد چه خبر است. الان به گونهاي شده است كه به داور ميگويند چه رابطهاي دارد. اگر رابطه داشته باشد به او داوري ميدهند، ولي اگر نداشته باشد بايد برود خارج از كشور سوت بزند. به عنوان نمونه محسن تركي كه از بهترين و شريفترين داوران ايران است، انگيزهاش را از دست داده است و از كار كنار كشيده است. اين در حالي است كه كسي كه هيچ گاه داوري نكرده است، به عنوان كارشناس داوري پس از هر بازي براي همه روزنامهها فكس ميفرستد و روزنامهها هم آن را چاپ ميكنند، حتي اگر به قيمت كم شدن اعتبارشان تمام شود. تركي آن قدر شجاع است كه آن حرفها را بزند. من در پاكي او هيچ شكي ندارم و حاضرم پشت سرش نماز بخوانم، اما كاري با او كردهاند كه انگيزهاش را از دست داده است. مميز ادامه داد: آنها كه داوري كردهاند، ميدانند كه كار كمكداور خيلي راحت است و هر كس كه تمركز داشته باشد ميتواند آن را انجام دهد. اين در حالي است كه يك داور بايد علاوه بر داشتن تمركز، مدير و با اطلاع از قوانين داوري باشد. حالا طوري شده است كه يك كمكداور ميشود ناظر، يكي ميشود رييس كميته داوران و يكي هم به داوران وسط نمره ميدهد! اين مسائل قابل توجه است. كارشناس داوري فوتبال همچنين با بيان اين جمله كه "نقد داوري را من به وجود آوردم، ولي حالا كساني ديگر كارشناس شدهاند" گفت: بلد نيستم دروغ بگويم، چون نميخواهم شرمنده خدا شوم. زماني قرار بود از من امتحان ناظري بگيرند. من بالاي برگه نوشتم چون به صداقت مجريان امتحان اعتمادي ندارم، امتحان نميدهم. آيا فكر ميكنيد امثال من در اين داوري جا داريم؟ در غير اين صورت چرا من يا پرويز سيار را براي همكاري دعوت نميكنند؟ مگر ما سوادش را نداريم؟ وي در ادامه درباره ادعاهاي مطرح شده در مورد فوتبال ناپاك هم خاطرنشان كرد: مجرم كه در روز روشن جرم نميكند. اين بازپرس است كه با هنرش از مجرم اعتراف ميگيرد و اين راه و روش قضاوت است. چرا كسي در اين رابطه تحقيق نميكند؟ يك نفر بگويد چرا به قول صمد مرفاوي داوريها همه به نفع تيمهاي اصفهاني است؟ چرا مجيد جلالي به حالت بغض از پشت تريبون بلند ميشود و ميگويد تيمهاي خوزستاني هم مال اين فوتبال هستند؟ چرا آقاي شريفي در اين مورد تحقيق نميكند؟ فقط آدمهاي خائن به داوري ميگويند داوري ما خوب است. داور اسبق بينالمللي فوتبال كشور همچنين با بيان اين كه اگر كميته داوران را به دست من بدهند، در دو يا سه سال وضعيت داوري را درست ميكنم اظهار كرد: براي رانندگي كردن فقط داشتن گواهينامه كافي نيست، بلكه رانندگي كردن شجاعت هم ميخواهد. هم ميشود داوري را خراب كرد و هم ميشود آن را درست كرد؛ هر دو شعور ميخواهند. هر كس داوري را نداند هم ميفهمد كه اشتباههايي در داوري صورت ميگيرد و ميرود با يك كارشناس صحبت ميكند. اگر هم شعور لازم را نداشته باشد با يك نابلد صحبت ميكند و كارها را خرابتر ميكند. سالها پيش كسي به من گفت از ديگران شنيده است كه من فقط زياد حرف ميزنم ولي من راههاي كوتاه مدت و بلند مدت اصلاح وضع داوري را به او گفتم و او هم تاييد كرد، ولي هيچ وقت به انجام نرسيد. به همين دليل است كه صحبت نميكنم. وي در پايان سخنانش تاكيد كرد: از زماني كه داوري ميكردم، اطلاعاتي دارم از كساني كه با گاوبندي با رييس كميته داوران آسياي وقت، با ماموريتهاي دولتي و با ترفندهاي خاص پولهايي به دست ميآوردند و صاحب خانه ميشدند و الان هم به كار ناظري مشغول هستند. متاسفانه در داوري ما، آب از سرچشمه گلآلود است.
دیدگاه تان را بنویسید