بزیک: پشیمانم ‌که به استقلال نرفتم

کد خبر: 130902

اما بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام را انجام دادم و به استقلال نرفتم.

بزیک به خاطر گلی که در داربی برای پرسپولیس زد محبوبیت عجیبی بین هواداران این تیم پیدا کرد، طوری که وقتی هفته‌ها گل نمی‌زد هم از انتقاد و اعتراض آن‌ها در امان بود و تماشاگران برایش شعر می‌ساختند که: «گل بزیک... بیرون بیا...» ادموند بزیک خیلی زود از فوتبال خداحافظی کرد، درست همانطور که بسیار زود به فوتبال معرفی شده بود. او اکنون در تیم‌های پایه آرارات فعالیت می‌کند. هفته نامه ورزشی تماشاگر به بهانه سال نو میلادی پرونده ای را در باره فوتبالیست های ارمنی کشورمان و تیم فوتبال آرارات، منتشر کرده است. مصاحبه با ادموند بزیک، یکی از بخش های این پرونده است که متن کامل آن در ادامه می آید: چی شد به آرارت رفتی؟ من فوتبالم را از زمین‌های خاکی رافی و باشگاه سپاهان در نارمک شروع کردم. تا 15‌سالگی آن‌جا بازی می‌کردم که باشگاه آرارات من را خواست و به این تیم رفتم. آن زمان در باشگاه آرارات شرایط برای نوجوانان و جوانان فراهم بود و باشگاه آرارات در تمام رده‌ها تیم داشت و من به تیم نوجوانان آرارات پیوستم.‌ مربی نوجوانان آرارات رافیک آقاجانیان بود که بازی من را پسندید و من را به تیم آرارات آورد. آن‌موقع آرارات تیمی محلی بود؟ بله ما در باشگاه‌های تهران که بازیکنان مطرحی چون سیروس دین‌محمدی، علی‌دایی و مارکار‌آقاجانیان در آن حضور داشتند ‌، دوم شدیم و به لیگ آزادگان صعود کردیم. آن موقع 95درصد بازیکنان ارامنه از تیم آرارات مطرح می‌شدند و آرارات تیم بسیار خوبی بود. چی شد که از آرارات رفتی؟ سال‌73 تیم آرارات در لیگ آزادگان حضور داشت که پرسپولیس به من پیشنهاد داد ولی من سرباز بودم و نتوانستم به این تیم بروم. در سال‌74 لیگ آزادگان که شروع شد در 9بازی اول‌، آرارات 9 گل زد که هر 9‌گل را من زدم. این سال یکی از سال‌های خوب من با آرارات بود و‌ باعث شد تا سال بعد از آرارات بروم. و به این‌ترتیب پرسپولیسی شدی؟ سال‌75 بود که به پرسپولیس آمدم. آن‌موقع مدیرعامل پرسپولیس امیر‌عابدینی بود که برای این انتقال خیلی زحمت کشید. تو طرفدار پرسپولیس هم بودی؟ به نظر من این یک سوال کلیشه‌ای است‌. آن موقع بازیکنی که طرفدار پرسپولیس بود به استقلال نمی‌رفت و برعکس. اما الان این‌طور نیست و تعصب به رنگ پیراهن کم شده. به هر حال ‌ نه آن‌زمان خوب بود و نه الان. در پرسپولیس آن سال فورواردهای بزرگی مثل دایی و مهدوی‌کیا بودند چه‌طور خودت را بین آن همه بازیکن‌ جا کردی؟ آن‌زمان پرسپولیس تیم اول ایران بود. از 11‌بازیکن اصلی 9بازیکن در تیم ملی بودند و بازی کردن کنار آن‌ها خیلی ‌ مشکل بود ولی من هم با پشتوانه به این تیم رفتم. من آقای گل جوانان بودم و در تیم آرارات ستاره بودم و تازه 20‌سالم بود که به پرسپولیس رفتم. از اول در ترکیب ثابت بودی؟ نه، به‌عنوان بازیکن ذخیره در بعضی از بازی‌ها بازی می‌کردم. علی‌دایی ‌من را خیلی قبول داشت. بعد از 5‌ماه ‌‌دایی به قطر رفت و من فیکس پرسپولیس شدم. و گلی که طلسم 7‌سال پیروز نشدن پرسپولیس در داربی را شکست. من تا 2بازی مانده به داربی نتوانسته بودم گل بزنم که توانستم در بازی با ماشین‌سازی تبریز 2گل بزنم و بازی را سه بر صفر ببریم. آن‌موقع سرمربی ماشین‌سازی ناصرحجازی بود. با آن گل‌ها پایم به گلزنی باز شد و توانستم در یکی از مهم‌ترین بازی‌های زندگی‌ام گل خوبی به استقلال بزنم. این گل در محبوبیت تو نقش زیادی داشت. ‌ این یک گل خاص‌ بود. چون همان‌طور که گفتید بعد از 7‌سال توانستیم استقلال را ببریم و شیرینی این گل دو‌چندان شد و در خاطره‌ها ماند. خیلی‌ها در داربی گل زدند اما فراموش شدند ولی بعضی‌ها ‌مثل مهدی هاشمی‌نسب که برای هر 2تیم گل زده در خاطره‌ها باقی می‌مانند. آن گل هم یک‌گل به‌یاد‌ماندنی‌ برای خودم و‌ پرسپولیسی‌ها شد. یک‌گل دیگر هم در داربی زدی‌؛ همان بازی که به جای فرشاد پیوس وارد زمین شدی؟ آن بازی را هم هیچ‌وقت فراموش نخواهم کرد. به جای کسی وارد زمین شدم که آقای گل پرسپولیس و تیم‌ملی بود و اسطوره باشگاه محسوب می‌شد. این تعویض برایم خوش‌یمن بود و توانستم یک‌گل دیگر به استقلال بزنم و بازی را سه بر صفر ببریم. مثل این‌که قاتل استقلالی چون با آرارات هم به استقلال زیاد گل زدی؟ همیشه جلوی استقلال خوب بازی می‌کردم یادم هست یک روز با آرارات جلوی استقلال بازی داشتیم؛ آن‌موقع قلعه‌نویی در استقلال بازی می‌کرد. قبل از ورود به زمین قلعه‌نویی من را دید و گفت: «تو هم امروز بازی می‌کنی!» گلی که سال‌75 به استقلال زدم نتیجه کلاس‌های آموزشی بود که در نوجوانی می‌رفتم و توانستم از آن آموزش‌ها استفاده کنم و آن گل زیبا را به ثمر برسانم. ولی امروزه مدارس فوتبال آنچنان فعالیت مثبتی ندارند. بله متاسفانه مدارس فوتبال ما شده محل کسب درآمد که بازدهی چندانی ندارند و فقط برای پول تاسیس می‌شوند. خب فوتبال حرفه‌ای پول هم می‌خواهد. بله، صد‌درصد؛ ولی ما فقط پول را آورده‌ایم و از فوتبال روز دنیا خیلی عقبیم. متاسفانه در فوتبال ما نمی‌دانند به چه کسی باید پول زیاد داد و بازیکنی که 100‌میلیون می‌ارزد در عرض یک‌سال 500‌میلیون روی قیمتش می‌آید و این برای خود بازیکن هم خوب نیست. خود من وقتی آمدم پرسپولیس 12 میلیون قیمت داشتم که 2میلیون‌ به خودم دادند و 10‌میلیون به باشگاه آرارات رسید. ‌در واقع من سومین‌ بازیکن‌ گران‌قیمت آن زمان بودم. البته قبل از آن سابقه خوبی داشتم و چند سال مداوم خوب بازی کرده بودم. به نظر تو چرا فوتبال ما دچار‌ فقر ستاره شده؟ ‌ من خودم به عشق بازیکنان به استادیوم می‌رفتم؛ احمدرضا عابدزاده، علی ‌دایی، مجتبی‌محرمی،‌ کریم ‌باقری، خداداد عزیزی و... ولی الان به‌غیر از چند نفر، بازیکن سوپراستار نداریم. این موضوع به این دلیل است که ما دیگر در تیم‌های پایه دنبال استعدادیابی نیستیم. مثلا همین باشگاه آرارات سالی 2،3 بازیکن مطرح به لیگ برتر معرفی می‌کرد که آن هم الان منحل شده. علی‌دایی 4‌سال است که از فوتبال خداحافظی کرده ولی هنوز کسی که 40‌درصد علی دایی باشد وارد فوتبال ما نشده. به تیم‌ملی هم دعوت شدی؟ برای اولین بار محمد‌مایلی‌کهن سال‌75 من را به تیم‌ملی دعوت کرد ولی برای تورنمنت‌ها خط می‌خوردم. نمی‌دانم شاید این سلیقه مربی بوده که از بازی من خوشش نمی‌آمد و‌ اگر شما دقت کنید می‌بینید که بهترین گلزنان استقلال و پرسپولیس همیشه از تیم ملی خط می‌خوردند. آن زمان فورواردهایی بودند که نصف من هم گل نمی‌زدند ولی در تیم‌ملی بازی می‌کردند. به عنوان یک ارامنه برای بازی در تیم ملی محدودیتی نداشتی؟ نه، به نظر من این سلیقه مربی‌ها بود که از بازی من خوش‌شان نمی‌آمد، ولی من می‌توانستم حداقل ذخیره خوبی باشم. شاید حضور مهاجمان بزرگی چون علی‌دایی، مهدوی‌کیا و خداداد عزیزی باعث می‌شد ‌ تو کمتر دیده شوی. بله قطعا. ولی من می‌توانستم ذخیره این‌ها باشم. چند‌بار آقای گل شدی؟ یک‌بار با تیم سپاهان با 13‌گل زده آقای گل شدم. البته تعداد تیم‌ها آن زمان کمتر از الان بود. ماجرای اخراج تو در سال‌80 توسط پروین چه بود؟ در سال‌80 مدیریت باشگاه مشخص نبود و امیر‌عابدینی و عباس‌انصاری‌فرد بر سر مدیریت دعوا داشتند. به مناسبت قهرمانی در جام‌باشگاه‌های غرب آسیا عباس‌انصاری‌فرد جشنی ‌ برپا کرد که ما در آن شرکت کردیم. همین موضوع باعث شد تا پروین، من و 12-10 نفر دیگر را ‌از پرسپولیس اخراج کند. البته پس از مدتی همه برگشتند جز من. و تو هم به سپاهان رفتی. بله من‌ از سپاهان پیشنهاد داشتم و به این تیم رفتم. تا سال 85‌در سپاهان بودم و یک‌قهرمانی با این تیم به‌دست آوردم. در سال‌84 به تیم‌ملی دعوت شدم اما در تمرینات مصدوم شدم و همین باعث شد که سپاهان به من مبلغ کمتری پیشنهاد بدهد که من هم قبول نکردم. با سپاهان به پرسپولیس گل هم زدی؟ 3‌گل با پیراهن سپاهان به پرسپولیس زدم. چرا به تیم دیگری نرفتی؟ اتفاقا همان سال از استقلال پیشنهاد داشتم اما بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام را انجام دادم و به استقلال نرفتم. شاید اگر به استقلال می‌رفتم هنوز هم بازی می‌کردم. چرا نرفتی؟ هم به‌خاطر خودم و هم به‌خاطر طرفداران. این یک کار درست اشتباه بود! خیلی زود به تیم پیشکسوت‌‌ها رفتی . بالاخره شرایط سنی‌ام به این تیم می‌خورد و از من دعوت کردند و من هم رفتم. تشکیل تیم پیشکسوت‌ها اتفاق خوبی است و آن را به فال نیک می‌گیریم. بهترین زوج فوتبالی؟ فرد ملکیان. البته با مهدوی‌کیا در پرسپولیس و محمود کریمی در سپاهان هم خیلی راحت بودم. بهترین مربی؟ فرهاد کاظمی. در تیم ملی هم برانکو مربی خوبی بود. البته این را هم بنویسید که زحمات حسن حبیبی را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد. خب برویم سر موضوع اصلی‌مان؛ ‌آرارات. آرارات تا سال‌82، 83 هم تیم پایه‌هایش منظم کار می‌کرد و تا آن سال هنوز فعالیت می‌کرد. خود من، فرد ملکیان، سروژ ابراهیمی و همگی از تیم جوانان آرارات مطرح شدیم‌. چرا باشگاه منحل شد؟ آن موقع تقاضا‌ برای فوتبال بیشتر از الان بود و ارامنه زیادی بودند که می‌خواستند در این باشگاه فعالیت کنند ولی الان دیگر مثل قدیم نیست. آن‌زمان‌ آرارات آن‌قدر بازیکن خوب داشت که 4بازیکن تیم در تیم‌ملی امید حضور داشتند. با کم شدن بودجه باشگاه، کم‌کم فعالیت‌های باشگاه هم کم شد و تا جایی پیش رفت که تیم منحل شد. چرا ارامنه از تیم خودشان حمایت نکردند. بالاخره ارامنه پولدار هم کم نیست؟ همان‌موقع هم افراد فوتبالدوست از تیم حمایت می‌کردند و به نظر من الان هم باید بیایند و دوباره این تیم را سرپا کنند چون 70‌درصد ایرانی‌ها‌ آرارات را می‌شناسند. آرارات از تیم‌های‌ ریشه‌دار فوتبال ایران است و ستاره‌های زیادی به فوتبال کشورمان معرفی کرده. ‌حالا چه کار باید کرد؟ باید هر‌چه زودتر دوباره فعالیت باشگاه را از رده‌های پایه شروع کنیم. از باشگاه‌های تهران، از زیر‌گروه یا از هر جایی که می‌شود باید شروع کرد تا دوباره بتوانیم نسلی مانند آن نسل قدیم درست کنیم. در حال حاضر خود من در تیم نونهالان آرارات فعالیت می‌کنم و هر کمکی از دستم بر بیاید برای آرارات انجام می‌دهم. من یادم هست آن‌موقع برای دیدن بازی‌های آرارات 15‌هزار تماشاگر به استادیوم شهید شیرودی می‌آمد و‌لی الان برای استقلال و پرسپولیس هم این تعداد نمی‌آید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت