اسطوره شصت و یک ساله

اسطوره‌ها كساني هستند كه خود را به تاريخ تحميل نموده و با در هم شكستن زمان و مكان جاودانه مي‌شوند و ناصر حجازي از جنس همين اسطوره‌هاي جاودانه‌ای است. بدون ترديد وي از محبوب‌ترين چهره‌هاي ورزشي و‌ ماندگار تاريخ فوتبال ايران است. محبوبيتي كه از شخصيت، صداقت،‌عقايد و حتي چهره‌اش، نشات گرفته است. ناصرحجازي از جمله مرداني است كه اصول اخلاقي خويش را فداي ارزش‌هاي مادي نكرده است. طبع او آنقدر بلند است كه مال اندوزي برايش حقير جلوه كند. عشق به مردم، صداقت را چنان معنا كرده است كه در حيات خويش داستاني نگاشته كه روايتي است از مردمداري و كوشش براي اثبات حقانيت. حجازي يك قهرمان است، اما تفاوتش با اكثريت قهرمانان آن است كه ايده‌آل‌هايي دارد انساني، از دل مردم،‌مردمي كه موج اضطراب و نگراني آنها در تبادل بيماري وي ثابت نموده كه حجازي كماكان محبوب‌ترين است و براي محبوبيت هيچ پارامتري وجود ندارد جز عشق و علاقه آنها.بيماري حجازي پايان افسانه او نبود. او كه قبل‌تر با تلخي و ملامت‌هاي زندگي مقابله كرده بود،‌بايستي خود را براي نبرد با بيماري مهلك سرطان روبه‌رو مي‌ساخت تا به دوستدارانش كه او را در ايده‌آل‌هاي خود جستجو مي‌كردند، باز هم شور هيجان دوباره‌اي بخشد و حال بعد از گذشت يك سال از آن بيماري،‌سربلند از پيكاري سخت، نمادي است از ايستادگي و مقاومت. او به خوبي مي‌دانست كه فردا روشن است و نشان داد كه مي‌توان براي تحقق آرماني والا،‌تا آخرين لحظه مبارزه كرد و او امروز همچون گذشته با شور و هيجان هميشگي،‌تجربيات خود را در اختيار باشگاه استقلال قرار مي‌دهد تا باز هم به ياد بياوريم كه وي، همان شخصيتي است كه با تربيت شاگردان بسياري از جنس اسطوره يادآور ققنوس آن پرنده افسانه‌اي است كه همواره بر بلنداي آسمان جاي دارد و آگاهانه با بر هم زدن بال‌هايش جرقه‌اي حاصل نموده كه باعث سوختن و خاكستر شدنش مي‌گردد و از خاكستر او ققنوس‌هاي ديگر متولد مي‌شوند و اين سلسله ادامه خواهد داشت.