هنوزبه گل خودی من گیر می دهید؟
اي بابا! خوب شد ما يکگل به خودي زديم که شما برايش سالگرد بگيريد. مردم اين روزها سالگرد ازدواجشان را هم فراموش ميکنند، حالا شما هنوز به گلبهخودي من گير ميدهيد؟
مجلات همشهری: بازي پليآف ايران-ژاپن از سري رقابتهاي مقدماتي جامجهاني1998 در مالزي تا لحظاتي ديگر شروع ميشود. داور سوت شروع مسابقه را ميکشد. دقيقهيک بازي ژاپنيها به سمت دروازه ايران حمله ميکنند. سانتر بازيکن ژاپني روي محوطه 18قدم ما و... گل. استاداسدي دروازه خودمان را به زيبايي هرچه تمامتر باز ميکند، اما داور درکمال تعجب گل را مردود اعلام ميکند. با علي اکبر استاداسدي، مدافع آذريزبان سابق تيمملي در سالروز آن گلبهخودي بهيادماندني همصحبت شديم تا ببينيم او در فولادگستر تبريز هم از روي نيمکت گلبهخودي ميزند؟ 24 آبان سيزدهمين سالروز آن گلبهخودي است که در بازي با ژاپن به عابدزاده زد. • اي بابا! خوب شد ما يکگل به خودي زديم که شما برايش سالگرد بگيريد. مردم اين روزها سالگرد ازدواجشان را هم فراموش ميکنند، حالا شما هنوز به گلبهخودي من گير ميدهيد؟اتفاقا بيشتر معروفيت من هم به خاطر همان گلي بود که به عابدزاده زدم. چون همانطور که همه ميدانند عابدزاده بهترين دروازهبان ايران بود و من ميخواستم او را امتحان کنم ببينم چقدر آمادگي دارد که معلوم نشد چرا داور گل زيبايم را نپذيرفت! • يحيي گلمحمدي يکبار در تيمملي گلبهخودي زد، اما اميرحسين صادقي چندبار گل بهخوديهاي خوبي زده! آنموقع دروازهبانهايي مثل عابدزاده بودند که گلبهخودي هم ميخواستي به آنها بزني سخت بود، ولي الان دروازهبانهايي مثل نشاطجو و آشنا داريم که زياد خوب نيستند. عابدزاده با زانوهايي خراب آنطور دروازهباني ميکرد. دروازهبانيهاي عابدزاده هيچوقت از يادم نميرود. • آن زمان مي گفتند به خاطر نسبتي که با فائقي داريد به تيمملي دعوت ميشوم و خيلي از اين صحبتها بود، حتي عدهاي ميگفتند که فائقي دايي من است. اگر دايي من بود حالا هم بايد داييام باشد، ولي اصلا از اين برنامهها نبود و من به خاطر تلاش و پشتکار خودم به تيمملي دعوت شدم. اصلا فائقي اهل ميانه است و من تبريز و هيچ نسبتي هم با هم نداريم. در مورد مايلي کهن هم همين را مي گفتند ولي آخر يکي نيست که بگويد بابا(!) مايليکهن انزليچي است و من تبريزي! در يکي از جلسات تمريني مايليکهن دنبالم کرد و من فرار کردم. گفتم حاجي چي شده، گفت که خوب تمرين کششي انجام نميدهم! • مايليکهن برايش فرقي نميکرد که تهراني باشي يا در شهرستان بازي کني، او بازيکنان خوب را دعوت ميکرد؛ بههميندليل هم من که بازيکن ماشينسازي بودم را به تيمملي دعوت کرد. من از تبريز آمدم، ولي تمام امکانات مختص تهران است. مثلا ميداوودي تا وقتي استقلال اهواز بود، يکخط مطلب از او در روزنامهها و تلويزيون پيدا نميکردي، اما به محض اينکه به استقلال آمد هر روز روي جلد مطبوعات و جلوي دوربين تلويزيون است. بايد به بازيکن شهرستاني هم بها داده شود تا آنها هم بتوانند استعدادشان را بروز دهند. • اردوي تيمملي در بروجرد بود که ايويچ 70نفر بازيکن را به اردو دعوت کرد. آنموقع هم يکي از خبرنگاران از من پرسيد، واقعا حقت است که به تيم ملي دعوت شوي؟ ولي من به اين حرفها کاري نداشتم و کار خودم را ميکردم. آنزمان علي کريمي از اردو خط خورد و ايويچ اولين دفاعي را که پسنديد، من بودم. ايويچ به من ميگفت: «کماندو». زمان علي پروين هم به تيمملي دعوت شدم، اما 2بار خط خوردم. 3بار هم به تيم اميد دعوت شدم. • از استقلال پيشنهاد داشتم، ولي به خاطر اينکه سنم بالا بود، نرفتم. آنموقع همه براي معروف شدن به اين تيمها ميرفتند و من هم که در تيمملي بازي کرده بودم، براي همين رفتم ذوبآهن و به دور از جنجال و حاشيه به فوتبالم ادامه دادم. • فيروز کريمي بسيار مربي فني و خوبي است. تا قبل از اينکه با آقافيروز کار کنم، نميدانستم که چه مربي خوبي است، ولي در اين 3ماهه که با هم در فولادگستر کار ميکنيم يکجلسه تمريني تکراري نداشتهايم. حق فيروز کريمي است که در تيمملي مربيگري کند. فيروزخان سر تمرين بسيار جدي و منضبط است و اصلا با کسي شوخي ندارد. • مدرکC آسيا را گرفتهام و در آيندهاي نهچندان دور در کلاسB آسيا هم شرکت ميکنم.
دیدگاه تان را بنویسید