دلیل سقوط احتمالی سپیدرود رشت چیست؟
مسابقه پنجشنبه گذشته سپیدرود رشت با پیکان آخرین کورسوی امیدی بود که سپیدرود با پیروزی در آن میتوانست همچنان به بقا خود در لیگ برتر امیدوار بماند.
خبرگزاری تسنیم: تساوی رشتیها در بازی گذشته و ۷ مسابقه سخت آینده که ۴ بازی آن خارج از خانه است شرایط را برای سپیدرود سخت کرده است مگر این که معجزهای رخ دهد و نتایج بازیها بهگونهای رقم بخورد که سپیدرود در لیگ برتر ماندنی شود.
آنچه که سرنوشت کنونی سپیدرود را رقم زده است نتیجه عملکرد و رفتار و مدیریت نسنجیده اداره کل ورزش و جوانان و هیئت فوتبال گیلان، مداخلات غیرقابل توجیه سیاسیون و دستهای از بازیکنان و لیدرهای فرصتطلب و در نهایت علی کریمی است.
در این گزارش تلاش میشود که بهطور جداگانه، نقش هر یک از این عوامل در وضعیت کنونی سپیدرود مورد بررسی قرار گیرد.
سطح اداری
اداره کل ورزش و جوانان و هیئت فوتبال گیلان از زمانی که سپیدرود رشت پس از دو دهه از لیگ دو به لیگ یک صعود کرد و اعتبار و پایگاه اجتماعی سپیدرود به چشم آمد، مداخلات خود را آغاز و تاکنون به این روند ادامه میدهد و با بازیهای حقوقی و مالکیتی باعث شده که هیچ سرمایهگذاری برای حضور در سپیدرود احساس امنیت نکند.
رفتارهای متولیان ورزش و فوتبال گیلان را میتوان در تعداد مالکان سپیدرود رشت در سه سال اخیر به وضوح مشاهده کرد و گویی که دست به دست کردنهای مداوم مالکیت سپیدرود و تحقیر شخصیت اجتماعی این تیم ریشهدار و مردمی از وظایف دایمی و اثباتی مدیران ورزش و فوتبال گیلان است.
دستاورد مدعیان راهبری ورزش گیلان تاکنون چیزی جز تحقیر و سقوط و از دست دادن فرصتهای فوتبال استان گیلان در عرصه باشگاهی و ملی نبود و عجیبتر اینکه نه وزارت ورزش و نه فدراسیون فوتبال هیچ حساسیتی نسبت به آن چه که در ورزش و فوتبال گیلان میگذرد ندارند.
البته این پرسش برای افکار عمومی وجود دارد تا چه زمانی نظام و دولت و مردم باید هزینه سومدیریت عدهای که جز عنوان مدیر چیزی برای عرضه ندارند را بدهند.
سطح سیاسی
همواره باشگاههای پرطرفداری، چون سپیدرود رشت و داماش گیلان و ملوان انزلی مورد توجه جریانهای سیاسی بودهاند و قابل انکار نیست که مداخلات سیاسیون در امور این باشگاهها به بخشی از سرشت آنها تبدیل شده است.
بهطور مشخص وقتی سپیدرود پس از سالها از حاشیه به متن آمد و درخشیدن آغاز کرد و وارد متن زندگی اجتماعی مردم شد، میل و مداخله جریانات و شخصیتهای سیاسی برای دخالت در امور باشگاه پر رنگتر شده و اوج این مداخلات را میتوان در لیگ یک و لیگ برتر دید.
اداره کل ورزش و جوانان گیلان که همواره تحت امر تصمیم میگیرد در تحقق اهداف سیاسیون در سپیدرود رشت نقش کاتالیزور را ایفا کرده است که ملموسترین نمونه آن آوردن تنزاده و سپس خلع ید مالکیتی وی از سپیدرود رشت است که بدون تردید یک کنش و خواست سیاسی بوده است.
تحلیل سیاسیون حامی این روند آن است که حفظ سپیدرود رشت و هوادارانش بهعنوان یک پایگاه اجتماعی، ضامن موفقیت سیاسی آنان است و با این رویکرد، مهندسی مداوم مالکیت سپیدرود توجیه شده و لیدرهای اجارهای نیز نقش مهمی در تحقق این هدف داشتهاند.
سطح تیمی و هواداری
مردم رشت هواداران واقعی سپیدرود رشت هستند و عشق هواداران به سپیدرود هیچ ارتباطی به رفتار سیاسیون و مدیریت ورزش ندارد و هواداران در داری و نداری از زمان تاسیس سپیدرود تاکنون و بدون چشمداشتی حامی اصلی تیم شهرشان بودهاند و هیچ فرد و گروهی نمیتواند جریان واقعی هواداری سپیدرود را به خود منتسب کند.
اما دسته محدودی از هواداران که تحت عنوان لیدر شناخته میشوند و نقش رهبری سکوها را به عهده دارند در غیاب یک تشکیلات منسجم باشگاهی در سیستم مدیریتی تیم نفوذ کرده و تلاش میکنند که جریان هواداری سپیدرود را به نام خود مصادره کنند و بخش مهمی از مشکلات کنونی سپیدرود رشت همین لیدرهایی هستند که وابستگیهایی به هیئت فوتبال و مربیان و بازیکنان دارند.
این لیدرها که در زمان مالکیت علی کریمی و با دریافت وجوه مشخصی به حضور خود در سپیدرود رسمیت بخشیدند و در شرایط کنونی به یکی از مهمترین مشکلات تیم بدل شدهاند و در امور تیم مداخله میکنند و به وقت نیاز تجمع و تحصن میکنند و هر کسی را که اراده کنند مورد اهانت و تهدید قرار میدهند.
اینها در تعیین سرپرست، سرمربی و مالک برای خود حقی قایل هستند و در یک کلام گروه فشاری برای کارگردانان اصلی تحولات باشگاه هستند.
مروری بر کلیه رخدادهای سپیدرود از لیگ یک تاکنون نشان میدهد تعدادی از بازیکنان تیم که تجربه کودتا در داماش را دارند، اکنون با هماهنگی هیئت فوتبال گیلان و بهصورت یک هسته سخت در درون تیم، اغلب تحولات سپیدرود را رقم میزنند.
این هسته سخت و مدعی در تعیین و اخراج سرمربی، جذب بازیکن، کوچ تیم و تحریک به تجمع و نافرمانی و مصاحبه علیه مدیران وقت باشگاه، نقش محوری داشتهاند. کودتا علیه «پورمحسن» و «تنزاده» و «نوین»، تجربه مشترک این هسته سخت در سپیدرود رشت است.
دیدگاه تان را بنویسید