ناگفته‌های حدادی در دومیدانی

کد خبر: 609359

پرتابگر دیسک ایران احسان حدادی در نشست خبری خود گفت : متاسفانه در ایران هر کسی که مدال می‌گیرد رهایش می‌کنند. من هم سه سال بعد از المپیک لندن رها شدم و با ماساژور تمرین می‌کردم.

خبرگزاری ‌ایسنا: نشست خبری احسان حدادی صبح شنبه یازدهم دی ماه در کمیته ملی المپیک برگزار شد. بعد از المپیک ریو این برای نخستین بار بود که حدادی در جمع خبرنگاران پاسخگوی سوالات آنها بود. احسان حدادی درباره اعلام نشدن مصدومیتش قبل از بازی‌های المپیک 2016 ریو، گفت‌: من تجربه آسیب‌دیدگی‌ قبل از المپیک را در سال 2008 و قبل از المپیک پکن داشتم؛ زمانی که خیلی آماده بودم و می‌توانستم مدال المپیک بگیرم، اما این اتفاق رخ نداد. سال گذشته تقریبا حدود یک سال و دو ماه پیش تمریناتم را شروع کردم ولی از ناحیه زانو احساس درد می‌کردم. در واقع این آسیب‌دیدگی‌ از لندن وجود داشت اما به دلیل این که ریسک بالایی بود این جراحی را انجام ندادم. تمرینات ما در کشور آفریقا خیلی خوب بود و طوری برنامه‌ریزی کرده بودم که در تابستان حدود 66 متر پرتاب کنم ولی بعد از آفریقا کف پایم شدیدا درد گرفت و متوجه شدم که کف پایم استخوان اضافه آورده است. همین راه رفتن را برای من سخت کرد و حتی زمانی که در کیش می دویدم درد داشتم. دلیلی وجود نداشت که این موضوع را رسانه‌ای کنم ، چرا که احتمال دادم زمانی که به آلمان می روم آن را درمان کنم. در رقابت‌ها آغاز فصل رکورد من 63 متر بود در حالی که برنامه‌ریزی ام برای آن زمان پرتاب 66 متری بود. از آن زمان متوجه شدم که نمی‌توانم در المپیک نتیجه‌ بگیرم. زمانی که در آلمان بودم دائما آمپول به کف پایم تزریق می‌کردم و تقریبا هفته‌ ای 60 بار آمپول می زدم هر چند که عده ای می گفتند که این امکان پذیر نیست. من هر کاری کردم که به آمادگی برسم سختی کشیدم، گریه کردم و درد کشیدم ولی اگر یک اتفاق نخواهد رخ دهد نمی‌توان کاری کرد. حدادی در پاسخ به این سوال که تغییر ماساژورش تاثیری در نتیجه‌ المپیک و آسیب‌دیدگی‌ او داشته است یا خیر؟ توضیح داد: سه ماه بعد از تمرینات متوجه شدیم که اخلاق زاخاروف و کیم به یکدیگر نمی خورد و آنها نمی‌توانند با هم کار کنند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که ماساژورمان را عوض کنیم و همین موضوع ضربه زیادی به ما زد. او درباره انتخاب هادی سپهر زاد به عنوان مربی خود، اظهار کرد: سپهرزاد، قهرمان دهگانه آسیا است. رشته‌ای است که به نظر من سخت‌ترین رشته ورزشی می‌باشد. من همیشه دوست داشتم که با او کار کنم. سال پیش هم آقای کیهانی پیشنهاد دادند که او در کنار ما در تمرینات حضور داشته باشند ولی اعلام کردند که هزینه‌ها بالا است. متاسفانه مدیران گاهی اشتباه هایی می‌کنند که بعدا نتیجه‌ خیلی بعدی دارد. مگر ما چند مربی با کیفیت داریم که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم. در تمام دوران تمرینی من در ایران او با هزینه خودش در کنار کیم حضور داشت و حتی سال گذشته کیم به خاطر مریضی‌اش به روسیه رفت سپهرزاد در کنارم بود و یک اردوی پانزده روزه خوب داشتیم. من بعد از آن به تهران آمدم و توانستم دیسک را 65 متر پرتاب کنم. من بارها گفته بودم که اگر در ایران قرار باشد با یک نفر کار کنم آن فرد هادی سپهرزاد است. در حال‌ حاضر هم سه ماه آزمایشی با یکدیگر کار می‌کنیم و اگر از هم راضی بودیم همکاری خود را ادامه می‌دهیم. احسان حدادی همیشه از این موضوع که گفته می‌شود او پر هزینه ترین ورزشکار ایران است ناراحت می‌شود. او در این باره گفت: دولت فعلی و همچنین دولت قبل از من حمایت کرد. مهم‌ترین نکته‌ای که برای انتخاب سرمربی مهم است این که باید اور ا قبول داشته باشیم. این که من سپهرزاد را انتخاب کردم اول به خاطر مسائل مالی بود. من همیشه می گویم و می خندم ولی همواره از درون داغون شده ام چرا که همه می‌گویند که حدادی پر هزینه ترین ورزشکار ایران است. اما هیچ کس نمی‌گوید که او چه مدال مهمی را گرفته است. خدا را شکر که همه کمک کردند که مدال بگیرم ولی من هیچ گاه با هیچ مدالی قانع نشدم. در ایران هر ورزشکاری مدال می‌گیرد رهایش می‌کنند. من هم سه سال بعد از المپیک لندن رها شدم و با ماساژور کار می‌کردم. هشت ماه قبل از المپیک ریو به من اعلام کردند که چه چیزی می خواهی. در هشت ماه حتی بهترین و قوی ترین ورزشکار دنیا هم نمی‌تواند کاری کند. پرتابگر دیسک درباره زمان قراردادش با هادی سپهرزاد گفت‌: همان طور که گفتم ما سه ماه با هم کار می‌کنیم تا ببینم او می‌تواند با اخلاق شخص من بسازد یا خیر؟! پیدا کردن مربی واقعا سخت است. متاسفانه فدراسیون ما به خاطر روابط کم بین‌المللی اش برای ورزشکار سطح پایین هم نمی‌تواند مربی بیاورد، چه برسد به کسی که مدال المپیک هم دارد. دوومیدانی سمبل المپیک است. افراد برای این که 9 ثانیه مسابقه بولت را ببینند هشت هزار پوند هزینه می‌کنند. در جهان دوومیدانی همه چیز متفاوت‌تر از ایران است. باید لابی قوی داشته باشید. من فکر می‌کنم که انتخاب سپهرزاد تصمیم درستی بود و می دانم که او می‌تواند به من کمک کند. حدادی در پاسخ به این سوال که هزینه عمل جراحی‌اش بعد از المپیک ریو را به صورت شخصی پرداخت کرده است یا فدراسیون آن را تقبل کرده است، اظهار کرد: من سه عمل جراحی انجام داده‌ام، در واقع به روی چال رفتم و خوابیدم و به دکتر گفتم که هر چیزی که مشکل دارد را درست کن. داروهای بی هوشی روی ذهن تاثیر زیادی دارد. بعد از سه عمل جراحی گذشته که داشتم یعنی لوزه، کتف و مهره کمر، من کمی فراموشی گرفته‌ام و به همین دلیل تلاش کردم که یک بار بیهوش شوم. هزینه عمل بعد از المپیکم خیلی زیاد شد و به غیر از هتل و پرواز حدود 100 میلیون تومان شد. در مدتی که در ایران بودم روزهای سختی را سپری کردم. دوران نقاهت برای افراد سنگین وزن و همواره کسی که تمرین می‌کند سخت است. من دو ماه روی ویلچر بودم و اصلا دوست نداشتم که خانواده‌ ام من را این گونه ببینند. البته هزینه کیش را فکر می‌کنم فدراسیون پرداخت کرد و به نوعی باید بگویم که همه چیز خیلی خوب است. فدراسیون پیگیر شرایط من بود و ماشین می فرستاد تا من به جاهایی که می‌خواهم بروم. البته بودجه فدراسیون کم است و توانشان همین است. او در پاسخ به این سوال که چقدر امیدوار است که باز هم به روزهای خوب خود باز گردد، گفت‌: اگر قرار بود مسابقه ندهم و هدف نداشتم 20 روز بعد از المپیک عمل نمی کردم و این درد و سختی را به جان نمی خریدم. هدف بلند مدت دارم. هدفم بازی‌های آسیایی است. من سه مدال طلای این بازی‌ها را در کارنامه خود دارم و می‌خواهم با کسب چهارمین مدال اولین ورزشکار آسیایی شوم که این چهار مدال را به دست آورده است. کار سختی است ، چرا که 16 سال باید در اوج باشی. رقابت‌های قهرمانی جهان سال 2019 و المپیک 2020 توکیو هدف‌های بلند مدت من است. مسابقات بازی‌های کشورهای اسلامی، قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان لندن رقابت‌هایی است که می خواهم از آنها برای رسیدن به پیشرفتم استفاده کنم. حدادی در ادامه درباره قطع شدن حقوق ورزشکاران دوومیدانی با نظر فدراسیون، گفت‌: خدا را شکر نسبت به خیلی از کشورهای اروپایی دیگر ما از لحاظ مالی مشکلات کمتری داریم و حتی آدم‌های انسان دوستی هستیم که به هم کمک می کنیم. در ایران هیچ کس به خاطر غذا نمی میرد. زمانی که قرار می‌شود به یک ورزشکار حقوقی ندهید باید از لحاظ سخت افزاری و دیگر مسائل همه چیز این جا برایش مهیا کنید تا او از جیب خود خرج نکند. وقتی که امکانات را در اختیارش قرار می دهید او با چه انگیزه ای می‌تواند تمرین کند. چه کسی با این وضعیت فرزند خود را به دوومیدانی می فرستد؟ به دوومیدانی می‌آید که در آن چیزی نیست؟ باید منتظر باشد تا قهرمانی آسیا را به دست بیاورد تا شاید 50 میلیون به او پول بدهند. همان طور که می دانید دوومیدانی رشته‌ای سخت و نتیجه‌ در آن در طولانی مدت به دست می‌آید. این که حقوق ورزشکار را قطع کنند اصلا درست نیست. با این حال من راضی هستم که حقوقم قطع شود و به چهار نوجوان داده شود تا بتوانند کار کنند. این که تصمیم بر آن شد که حقوق ورزشکاران قطع شود یک اشتباه بود. البته من به فدراسیون هم حق می‌دهم چرا که دوستان در ایران بودند و فقط با ورزشکاران ایرانی سر و کار داشتند. مالاخوفسکی لهستانی ماهی 75 هزار دلار درآمد دارد و پنج هزار یورو هم از فدراسیون کشورش می‌گیرد. او با این شرایط انگیزه لازم را هم پیدا می‌کند و دغدغه‌ ای برای کار ندارد. 50 میلیون تومان حتی هزینه پروتیئن ورزشکار هم نیست. به نظر من کار کارشناسی نشده است. با این روند دوومیدانی رو به نابودی می‌رود. ما باید از داشته هایمان استفاده کنیم و بعدا چند هزار استعداد را پرورش بدهیم. حدادی با بیان این که از لحاظ تکنیکی احتیاجی به تغییر و تحول ندارد و به دنبال این است که مربی تمرینات او را ساماندهی کند، گفت‌: از لحاظ تکنیکی احتیاج به تغییر و تحول وجود ندارد و فقط باید برخی ترمیم‌ها صورت بگیرد. یکی باید در کنارم باشد که برخی از مسائل را گوشزد و زمان تمریناتم را تنظیم کند. زمانی که تنها تمرین می کنی این اتفاق به خوبی رخ نمی‌دهد. هر زمانی که من به تهران آمدم همیشه کار پیش آمده و کمی نظم تمرینات بر هم خورده است. اما شهرستان واقعا شرایط اردو را دارا است. حضور سپهرزاد برای من از لحاظ روحی بسیار مهم است و فکر می‌کنم که باید چنین شرایطی حاکم باشد تا من بتوانم به آن چه که بودم برگردم. او درباره رفتن کیم بوخونسوف مربی روسی‌اش گفت‌: کیم مربی قوی بود ولی به دلیل کهولت سن در تمرینات خسته می‌شد و دائم به من می گفت‌ اگر من بخوابم دیگر بیدار نمی شوم و اگر این اتفاق رخ بدهد تو چه می‌کنی. در تمرینات در اتاق او را می زدم و زمانی که او بیدار نمی‌شد می گفتم که دیگر تمام کرده است! با این حال من به او روحیه می دادم که هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. خوشبختانه هادی سپهرزاد جوان است و اگر روزی هم در اتاقش را باز نکند من نگران نمی شوم (با خنده) . بعد از اردوی آفریقا کیم یک مریضی سخت ریوی گرفت. ساعت هفت صبح موبایل من زنگ خورد و همسر او اعلام کرد که کیم مرده است. به هتل ارم رفتم و دیدم که روی تختش افتاده و زاخار به من گفت‌ که به او ویتامین C دادم. از همان زمان دائما به من می‌گفت که من می میرم و در تمرینات نیز اعلام می‌کرد که اگر به هتل بروم حتما می میرم و از فردا باید به دنبال مربی باشیم. او در پاسخ به این سوال که آیا از حریفان آسیایی خود عقب افتاده است یا خیر؟ اظهار کرد: با وجود این که من نتیجه‌ ضعیفی کسب کردم ولی من همچنان در آسیا قوی هستم. نمی‌توانم بگویم که کارم در آسیا راحت است اما سخت هم نیست. من هدفم بازی‌های آسیایی است و نگاه ویژه‌ای هم به رقابت‌های قهرمانی آسیا دارم. هادی سپهرزاد تاکید زیادی دارد که ورودی جهانی را کسب کنم. من دو دوره است که در قهرمانی آسیا شرکت نکرده‌ام و ترجیح دادم برادران صمیمی به این رقابت‌ها بروند، چرا که دوست داشتم آنها مدال بگیرند. امیدوارم که آسیب‌دیدگی‌ رخ ندهد و بتوانم نتیجه‌ لازم را کسب کنم، چرا که هر کسی به آنچه که بخواهد می‌تواند برسد. من انگیزه اش را دارم. خداوند همواره به من لطف داشته است. در این مدت که روی ویلچر بودم نتوانستم نماز بخوانم چرا که نماز خواندن نشسته را اصلا دوست ندارم و به خداوند گفتم که بعدا قضای آن را می‌خوانم. دوست ندارم وقتی خداحافظی کردم بگویم ای کاش این کار را انجام داده بودم. پرتابگر دیسک ایران در پاسخ به این سوال که آیا کیهانی می‌تواند دوومیدانی ایران را نجات بدهد یا خیر؟ گفت‌: تنها خدا می تواند کسی را نجات بدهد. هر کسی که توانایی انجام کاری را دارد می‌تواند کمک کند. امیدوارم که کیهانی بتواند به دوومیدانی کمک خوبی انجام بدهد. اگر کشتی ، وزنه‌برداری و تکواندو را جمع کنیم تازه به اندازه یک فدراسیون دوومیدانی می‌شود که هر کدام هم رییس جدا می‌خواهد. مهم‌ترین نکته ای که باید بگویم این است باید به یکدیگر احترام بگذاریم. باید در واقع حرمت امامزاده را متولی آن نگه دارد. متاسفانه آقای کیهانی کمی بد قول هستند. باید بدانند که ورزش با بانک متفاوت است. کسی که به بانک می‌آید با کسی که ورزشکار است فرق می‌کند و باید احترام بگذارد. یک حقوق یک میلیونی تا آخر عمر به من می‌رسد. احترام در ورزش مهم‌ترین اصل است. ورزشکاری که سختی زیادی می کشد اگر احترام هم نبیند کار برایش سخت می‌شود. من سال گذشته نیز اردوی 40 روزه در آفریقا داشتم ولی ویزایم 20 روز بود. با هزار دردسر توانستیم به ایران برگردیم. اتفاقات دیگری هم از این دست رخ داد ولی اگر به آنها اشاره کنم می‌گویند که او این نشست را برگزار کرده تا انتقاد کند. اما یک مدیر قوی باید در دوومیدانی وجود داشته باشد. این یک افتخار است که شخصی رییس فدراسیون باشد. من نمی گویم که او لایق نیست. شاید در بانک و در مدیریت های دیگر لایق باشد اما کار در دوومیدانی سخت است. امیدوارم که تا قهرمانی آسیا اتفاق بدی نیفتد. دوومیدانی ورزش اول المپیک است. هر کشوری که دوومیدانی قوی دارد دیگر ورزش‌هایش هم قوی هستند. از وزیر ورزش و جوانان تشکر می‌کنم که اعلام کرد به رشته‌های پر مدال مثل دوومیدانی اهمیت می‌دهد. دوومیدانی واقعا نیازمند است، چرا که ما می‌دانیم که ورزشکارانش پول ندارند. اگر با تنیس روی میز مقایسه کنیم 100 میلیون تومان پول می‌گیرند متوجه می شویم که دوومیدانی چقدر عقب مانده است و همین نشان می‌دهد که ما مشکل داشتیم که الان منتظر گرفتن سه مدال در آسیا هستیم. او در ادامه درباره حواشی بعد از المپیکش با صحبت‌هایی که مبنی بر عدم بازگشتش به ایران گفته شده بود، خاطر نشان کرد: هر وقت هر انسانی که موفق می‌شود پشت سرش حاشیه درست می‌کنند. در کشور ما هم حاشیه زیاد است. من نمی گویم که خیلی خوب هستم اما همیشه خواسته ام طوری زندگی کنم که هم خدا و هم بنده خدا از من راضی باشند. سال 2011 من به آلمان رفتم و دیدم که خبری منتشر شده است مبنی بر این که حدادی در آمریکا پناهنده شده است. آقای افشارزاده با من تماس گرفت و گفت‌ که چه اتفاقی افتاده است. من گفتم برای در آوردن لوزه‌ام که در لندن دردسرساز نشود به بیمارستان و دکتر آمدم. درباره نکته ای هم در خصوص عدم بازگشتم به ایران بعد از المپیک ریو به وجود آمد باید بگویم که اگر چیزی بود من در حال‌ حاضر این جا نبودم. حدادی در پاسخ به این سوال که آیا حکم شلاقی برای او صادر شده است، گفت‌: یک بار جواب این سوال را دادم. اگر چیزی بود من الان اینجا نبودم. پرتابگر دیسک ایران درباره طلبش از باشگاه پرسپولیس نیز گفت‌: من پرسپولیسی هستم. البته باید بگویم که خیلی هم فرق ندارد. هر کسی هم که خوب بازی کند من طرفدار او هستم. در زمان مدیریت آقای رویانیان من با باشگاه پرسپولیس قرارداد بستم و این باشگاه از لحاظ برد تبلیغاتی به نفعش شد. این باشگاه، باشگاه بزرگی است و برای هوادارانش هم احترام زیادی قائل هستم و به همین دلیل هیچ چیزی نگفتم و نیازی هم نیست که طلبم را بگیرم. البته از ذوب آهن طلب دارم اما با این که از پرسپولیس هم پول می‌خواهم می‌گویم طلبی ندارم ، چرا که هوادارانش بسیار مشدی‌ هستند. او درباره این که آیا روزی به سمت مربیگری می‌آید یا خیر؟ گفت‌: مربیگری کار سختی است و من اصلا اعصاب آن را ندارم. در واقع اصلا بلد نیستم که کار تاکتیکی یاد بدهم. باید برای مربیگری خیلی صبور باشی و من صبور نیستم. با این حال اگر کاری از دستم بر بیاید برای همه انجام می‌دهم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت