خبرگزاری تسنیم: بحث ورزش همگانی، توسعه آن و اهمیتی که این بخش بر زندگی مردم دارد، بر همگان واضح است و نیازی به توضیح در موردش نیست. شاید دیگر کسی در کشور نباشد که نداند توسعه ورزش همگانی چقدر به سلامت روحی و جسمانی جامعه کمک میکند، چقدر هزینههای درمان را کاهش میدهد و .... صحبتهای زیادی در این خصوص شده و از بزرگان این مرزوبوم گرفته تا مسئولان و کارشناسان، در موردش نظر دادهاند. وزارت ورزش و جوانان در سال گذشته و فدراسیون ورزشهای همگانی در 4 سال گذشته مدعی شدهاند که 21 درصد مردم کشور ورزش همگانی میکنند. شعبانیبهار که در یکی از کلیدیترین پستهای ورزش یعنی معاونت توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش حضور دارد در نشست خبری دو روز پیش خود گفته بود:« ما خودمان هم میدانیم که همه مردم در این آمار 21 درصدی فعالیت مردم در ورزش همگانی نیستند و این آمار چندان معتبر نیست.» حال سوالی که باید از محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان و معاون او، شعبانیبهار پرسید این است که وقتی وزارت ورزش اطمینان دارد که آمار ارائه شده اشتباه است، چرا آن را اعلام میکند؟ سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که چرا مسئولان ورزش کشور به
جای اینکه راهکارهای مناسبی برای توسعه ورزش همگانی پیدا و ورزش همگانی را مطابق قانون اساسی رایگان یا حداقل ارزان کنند، به دنبال آمار و بازی با اعداد ارقام هستند؟ نکته دیگر اینکه علیاصغر مجدآرا رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی 4 سال پیش گفته بود که 21 درصد مردم ورزش همگانی میکنند اما شعبانیبهار در این خصوص میگوید: «تا سال 92، 10 درصد مردم به ورزش میپرداختند که این رقم تا انتهای سال 94 به 21 درصد رسیده است.» این تناقض را باید چگونه توجیه کرد؟ چگونه است که رئیس یک فدراسیون که زیرمجموعه وزارت ورزش است برخلاف آنچه مجموعه بالادستیاش میگوید، آمار میدهد؟ مجدآرا در بهمن سال 91 هم گفته بود: چشم انداز ما حرکت به سوی ایرانی شاداب، فعال و سالم تا سال 2014 با حضور 50 درصد مردم است. طبق آمارها تا چهار سال پیش شش درصد مردم ورزش میکردند که خوشبختانه این آمار امروز به 21 درصد رسیده است. رئیس فدراسیون همگانی در اسفند ماه 91 گفته بود: هماکنون بیش از 21 درصد از مردم ایران در یکی از رشتههای ورزش همگانی شرکت میکنند. کارشناسان ورزشی زیادی که دستی بر آتش داشته و مشاور وزیر هستند و دوستی نزدیکی با شعبانیبهار و گودرزی
دارند، بارها این آمار را زیر سؤال بردهاند و اساسا آن را از پایه اشتباه دانستهاند. کلیدیترین بخش ماجرا اما این است که وزارت ورزش آماری ارائه داده که خودش هم قبول ندارد حال چه اصراری است که این آمار هر بار از سوی وزیر و معاون او اعلام شود. آیا ارائه این آمار برای این است که گفته شود کاری انجام شده است؟ آیا بهتر نیست به جای ارائه آماری که خودشان هم صحت آن را زیر سؤال بردهاند، در عمل کاری انجام دهند؟
دیدگاه تان را بنویسید