وداع علي حسيني با دنياي ورزش
پس از يک سال پرفراز و نشيب در وزنه برداري ايران و با سپري شدن روزهايي که همچون سالي براي علي حسيني و خانواده اش مي گذشت، سرانجام هيچ کدام از تلاش هاي انجام شده و نشده مسئولان ورزش ايران در فدراسيون جهاني کارگر نشد و شنبه 15 آبان 1389، فدراسيون جهاني به صورت رسمي نام سعيد علي حسيني را به جمع دوپينگي هاي وزنه برداري دنيا در سال 2009 اضافه کرد و در ذيل بخش جريمه ها، محروميت هميشگي را براي او در نظر گرفت.
ايسنا: فدراسيون جهاني وزنه برداري با محروميت مادام العمر سعيد علي حسيني، آب پاکي را روي دستان همه ورزش دوستان ايران ريخت. پس از يک سال پرفراز و نشيب در وزنه برداري ايران و با سپري شدن روزهايي که همچون سالي براي علي حسيني و خانواده اش مي گذشت، سرانجام هيچ کدام از تلاش هاي انجام شده و نشده مسئولان ورزش ايران در فدراسيون جهاني کارگر نشد و شنبه 15 آبان 1389، فدراسيون جهاني به صورت رسمي نام سعيد علي حسيني را به جمع دوپينگي هاي وزنه برداري دنيا در سال 2009 اضافه کرد و در ذيل بخش جريمه ها، محروميت هميشگي را براي او در نظر گرفت. ** علي حسيني در يک نگاه سعيد علي حسيني، وزنه بردار 21 ساله اردبيلي، در نوجواني همشهري اش را بر سکوي نخست بازي هاي المپيک سيدني ديد. همان زمان بود كه عشق دست و پنجه نرم کردن با پولاد سرد در دلش افتاد. البته چندان هم با ميله و هارتل بيگانه نبود، چرا که پدرش - عزيز علي حسيني - خود روزي آوازه اي در وزنه برداري ايران و آسيا داشت. بدين ترتيب سعيد با همان سن کم هارتل وزنه برداري را به دست گرفت و براي نخستين بار در رده سني نوجوانان به تيم ملي دعوت شد. به بزودي پله هاي ترقي را طي کرد تا قهرمان نوجوانان آسيا شود. او در رده سني جوانان نيز از همان ابتدا با قدرت آغاز کرد و در دور دوم حضور يوردان گئوگي ايوانف - مربي بلغاري تيم ملي وزنه برداري - مورد توجه جدي او قرار گرفت و براي نخستين بار در زمان مربيگري او در نخستين حضورش در رقابت هاي جوانان جهان در چين بر سکوي نخست سنگين وزن ايستاد. او حتي در اين رده به افتخاري رسيد که رضازاده نيز در دوران جواني اش نتوانسته بود به آن دست پيدا کند. علي حسيني پله هاي ترقي را خوب طي مي کرد تا در آستانه رقابت هاي جهاني سال 2006 که به همراه هشت وزنه بردار ديگر از تيم ايوانف، نمونه دوپينگش مثبت اعلام و براي دو سال از حضور در رقابت هاي بين المللي محروم شد. او بدين ترتيب، نتوانست براي نخستين بار در رقابت هاي بزرگسالان جهان در قالب تيم ايران شرکت کند. علي حسيني تا بازي هاي المپيک پکن در سال 2008 صبر کرد و پس از پايان بازي ها که با اتمام دوران محروميتش مصادف بود، درحالي که هنوز در رده سني جوانان به سر مي برد، در دو رقابت بسيار مهم نشان داد، به سادگي مي تواند اسطوره اي ديگر همچون حسين رضازاده در وزنه برداري ايران شود. او در رقابت هاي جوانان باشگاه هاي آسيا که رقابت چندان معتبري نبود، براي اثبات توانايي هايش، رکوردهاي جوانان جهان را شکست. مدتي پس از آن در رقابت هاي قهرماني جوانان آسيا در شهر جئون جوي کره جنوبي رکوردهاي يک ضرب، دو ضرب و مجموع دنيا را در رده سني جوانان شکست که اگر اجازه ثبت اين رکوردها را در المپيک داشت، به طور حتم يکي از سکوهاي برتر المپيک از آن او بود. از آن پس اخبار متواتري از وضعيت خوب او در اردوي تيم ملي و رکوردهايي که در اردو ثبت مي شد به گوش مي رسيد، اما با توجه به مديريت رضازاده در تيم هاي ملي و سرمربيگري بهمن زارع، هيچ گاه اين رکوردها به صورت رسمي اعلام نشد. علي حسيني پس از چند ماه حضور در اردو، آبان ماه سال گذشته - درست يک سال پيش در چنين روزهايي - درحالي که در اردوي تيم ملي وزنه برداري تمرين مي کرد، در کنار ساير وزنه برداران نمونه دوپينگ داد و يک ماه پس از آن در شرايطي که مي خواست در رقابت هاي جهاني کره جنوبي در رده سني بزرگسالان شرکت کند، از حضورش به دليل مثبت شدن آزمايش دوپينگ جلوگيري شد. اين درحالي است که علي حسيني بارها و بارها اعلام کرد، هيچگاه دوپينگ نکرده است. عزيز علي حسيني در اين باره مي گويد:« همه ما به قرآن اعتقاد داريم. اين قرآن را جلوي رضازاده گذاشتم و گفتم كه سعيد علي حسيني هيچ قرصي نخورده است. از اين بالاتر ديگر چيزي نداريم كه قسم بخورد. من به اين قرآن قسم ميخورم كه آن دارويي كه اعلام ميكنند، سعيد مصرف نكرده است. ولي به نام سعيد آن را درآوردهاند. آن قدر به سعيد اعتماد دارم كه قسم قرآن ميخورم. يك روز به او آب معدني دادم كه درش باز بود، او آب را نخورد به دليل اين كه ميترسيد، مادهاي در آن ريخته شده باشد. او حتي آب معدني را در صورتي كه پلمب شده بود ميخورد. اين قدر كنترل ميكرد. حتي در مورد غذايي هم كه ميخوردم مواظب بودم كه به آن چيزي اضافه نكنم. همه چيز را تحت كنترل داشتم. حتي كراتين هم مصرف نميكردم. من كه ميدانستم يك بار محروم شدهام و اين بار براي هميشه محروم ميشوم. من كه اين تجربه را داشتم كه به صورت ناگهاني از من تست بگيرند. مگر ديوانه بودم كه دوباره اين كار را بكنم. ما يك مثل داريم وقتي چهارپايي از جويي رد شود و پايش در گلها گير كند، ديگر تا آخر عمر آن كار را تكرار نميكند. حالا اين مثل سعيد است. چطور ميشود او يك بار دو سال محروم شود و دوباره با اين مشكل مواجه شود؟ چرا؟ چون بخواهند در فدراسيون رياست كنند.» از آن تاريخ تاکنون فدراسيون وزنه برداري، کميته ملي المپيک و سازمان تربيت بدني بارها تاکيد کرده بودند که پيگير حل مشکل علي حسيني خواهند بود. ** علي حسيني و رضازاده همه آنهايي که از نزديک از اوضاع وزنه برداري با خبر بوده و هستند، بر اين موضوع صحه مي گذارند که رضازاده هيچ گاه با پدر و پسر علي حسيني رابطه چندان دوستانه اي نداشته و پخش شدن اخبار گوناگون از درگيري هاي او با عزيز و سعيد علي حسيني خود گواهي بر اين ماجرا بود. سابقه اين درگيري ها حتي به زماني مي رسد که هر دو در تيم ملي زير نظر ايوانف تمرين مي کردند. روزهايي که علي حسيني روند صعودي خود را با سرعت بيشتري آغاز کرده بود، اما اين اختلاف نظرها و درگيري ها زماني به صورت مشخص خود را نشان داد که در اوايل سال 2009 و پس از رکوردشکني هاي سعيد، پدرش از حضور او در تيم ملي احساس خطر کرد و طي نامه اي از بهرام افشارزاده - رييس وقت فدراسيون وزنه برداري- خواست تا پسرش در کنارش و در اردبيل تمرين کند. عزيز علي حسيني از اين ماجرا چنين ياد مي کند:« من پيش از اين كه سعيد به اردو برود، گفتم كه اين بچه من 21 سالش است و ميخواهم كه درسش را در كنار وزنهبرداري تمام كند. ديپلمش را بگيرد، بعد بيايد در اردو. اين موضوع را به صورت كتبي به افشارزاده نوشتم. افشارزاده نامه من را به حسين رضازاده - مدير وقت تيم هاي ملي وزنه برداري - تحويل داد. رضازاده هم نامه من را به جاي اين كه مطالعه كند و بگويد كه سعيد علي حسيني اردو نرود، نامه من را پاره كرد و بيرون انداخت. سعيد بعدا آن نامه را در اردو پيدا كرد. اينها (كادر فني) از قبل ميخواستند كه سعيد را محروم كنند. از يک سال و نيم پيش. از همان زماني كه گفت اردو نميآيم. من هم آن موقع گفته بودم كه صلاح نميدانم سعيد به اردو بيايد. كساني واسطه شدند و آمدند به ما گفتند كه اجازه بده سعيد به اردو برود و ما را پيش افشارزاده بردند. آن موقع گفتم كه راضي نيستم سعيد به اردو برود. افشارزاده هم آن موقع گفت من ضمانت ميكنم، هر مشكلي كه براي سعيد به وجود بيايد جوابگو هستم. آن موقع اين موضوع را افشارزاده شفاهي به ما قول داد و پرويز جلاير هم كه دبير فدراسيون بود، شاهد ماجرا بود. اميدواريم بودم اكنون افشارزاده پيگير كارهاي سعيد باشد. حتي يكي از مسوولان فدراسيون هم پس از اين كه سعيد به اردو رفت، به رييس فدراسيون نامه نوشت كه علي حسيني در اردو امنيت ندارد.» سعيد هم در اين رابطه مي گويد: « پس از اين ماجراهايي كه پدرم گفت، من را به اردوي ازبكستان دعوت كردند. همه ميدانند كه اين اردوها براي چيست و چه اتفاقهايي در اين اردوها ميافتد. من حضور در اين اردو را قبول نكردم، چون ميدانستم برايم مشكل به وجود خواهد آورد. در اين اردوها كارهايي انجام ميدادند كه ورزشكار براي مسابقه آماده شود كه حالا من نميخواهم جزييات اين كارها را روشن كنم. خيلي از مسائل ديگر هم هست كه هنوز نياز به گفتن آنها نيست. من به اردوي ازبكستان نرفتم و پس از اين كه اينها از اردوي ازبكستان آمدند، كميتهاي را تشكيل دادند و گفتند سعيد علي حسيني را از حضور در تيم ملي محروم ميكنيم. رضازاده گفت كه علي حسيني بايد مانند يك سرباز در اختيار تيم ملي باشد و خدمت كند. من گفتم، من خدمتم را ميكنم، اما اكنون نميتوانم به اردو بيايم، چرا كه درس دارم. من و پدرم آن موقع اعلام كرديم كه اردو براي ما امنيت ندارد و همين مساله باعث شد كه جلاير ما را پيش افشارزاده ببرد. افشارزاده در آن جلسه به ما گفت كه رضازاده ديگر رضازاده سابق نيست، او همانند دوران ورزشكارياش نيست. او اكنون مسووليت دارد و پيشرفت تو برايش موفقيت محسوب ميشود و گفت كه من هم ضمانت ميكنم كه هيچ مشكلي برايت پيش نيايد. حتي براي اين كه من را راضي كنند كه به اردو بروم، به من گفتند كه ما معلم خصوصي برايت ميآوريم كه درست را بخواني كه متاسفانه هيچ كدام از اين ها انجام نشد. افشارزاده مسوول اصلي است و او بايد مشكلم را پيگيري كند.» حضور سعيد در اردو هم چندان با روي خوش و حمايت و تشويق همراه نبود. او به صراحت اعلام مي کند که بارها در اردو مورد بي مهري قرار گرفته است.« من بارها در اردو مورد بيمهريهاي رضازاده قرار ميگرفتم. وقتي بقيه بچهها به وزنههايي در حد ركوردهاي ايران ميرسيدند، چند سكه پاداش ميگرفتند، اما وقتي من در اردو ركوردهاي جهاني را هم ميزدم، رضازاده بلند مي شد و از سالن و ميرفت. وقتي 210 كيلوگرم را در يك ضرب زدم، رضازاده سالن را ترك كرد. وقتي 215 كيلوگرم را هم زدم، باز هم سالن را با ناراحتي ترك كرد. وقتي 250 كيلوگرم در دو ضرب زدم، همين كار را تكرار كرد و هر بار با بهانهاي اعلام ميكرد كه اين ها فايدهاي ندارد. چرا بايد با من اين رفتار را انجام ميداد؟ آيا با اين رفتار اكنون نبايد شك كنم كه ميخواستند من را قرباني كنند؟ وقتي من در کره جنوبي گفتم كه ميخواهم از نمونه ادرارم آزمايش DNA به عمل آيد تا ببينم واقعا اين نمونه ادرار من است كه مثبت شده يا نه؟ افشين رياحي - مسئول روابط بين الملل فدراسيون وزنه برداري و برادر داراب رياحي نايب رييس فدراسيون - گفت كه احتياجي به اين كار نيست. مشكل تو حل ميشود. حتي رضازاده پيش از حضور در مجارستان به من گفت كه تو مشكلي نداري و ميتواني در رقابتهاي قهرماني كشور وزنه بزني. حالا چطور شده به يك باره من دوپينگي شدهام. حتي من ميدانم كه آيان، رضازاده را آنچنان را قبول ندارد و از ما خواسته بودند كه مسوولان بلندپايه ما به آنجا بروند.» ** آروزهايي که بر باد رفت شايد بسياري پس از کش و قوس هايي که پرونده علي حسيني داشت، به اين اعتقاد رسيده بودند که ديگر کار علي حسيني تمام است. وزنه برداري که مي توانست اسطوره اي ديگر در ورزش ايران باشد، در همان نوگلي، پرپر شد. ورزشکاري که در هر مسابقه اي که شرکت کرد، لياقت هاي خود را نشان داد. شايد در طالع او حتي يک بار بالاي سربردن وزنه در رقابت هاي بزرگسالان جهان و المپيک نوشته نشده بود، اما تا ابد همه علاقه مندان به ورزش و وزنه برداري ايران از او به عنوان "قهرماني مظلوم" ياد خواهند کرد. بدرود قهرمان و رکورددار جوانان جهان، بدرود پديده وزنه برداري ايران، بدرود غول جوان وزنه برداري دنيا، بدرود قهرمان مظلوم، بدرود.
دیدگاه تان را بنویسید