دفاع فراستی و هاشم‌زاده از فیلم «دوزیست»

کد خبر: 975868

مسعود فراستی و ناصر هاشم‌زاده شخصیت‌پردازی جواد عزتی و کارکتر دختر پناه آورده به خانه و نوع رابطه عزتی به دوستانش را از نقاط قوت فیلم دو زیست دانستند اما محمد تقی فهیم معتقد است فیلم نمی‌تواند شخصیت‌ پردازی کند، روابط نامکشوف و پایان فیلم هم اخته و خنثی است.

دفاع فراستی و هاشم‌زاده از فیلم «دوزیست»

خبرگزاری فارس: دقایقی از برنامه شب گذشته هفت به نقد و بررسی فیلم دوزیست اختصاص داشت.

محمد تقی فهیم در ابتدای این بحث گفت:‌ وقتی اسم برزو نیک نژاد می‌آید به لحاظ سرگرمی‌سازی بالا می‌رود چون چند کار تلویزیونی کرده است و ما هم انتظار داریم فیلمی ببینیم که سرگرم شویم.

وی با بیان اینکه فیلم دوزیست هم در راستای کارهای قبلی اوست، گفت: این فیلم مانند مثل زاپاس که مسعود فراستی در برنامه هفت از آن دفاع کرد. افتتاحیه فیلم هم این نوید را می‌دهد و یک طنازی‌ها و شوخی‌هایی می‌شود اما یک افتراقی هم دارد و اگر کسی بتواند اینگونه سینما دربیاورد خیلی خوب است.

* روابط آدم‌ها در سطح باقی می‌ماند

این منتقد سینما با بیان اینکه در میانه فیلم اتفاقاتی می‌افتد که باعث افت فیلم می‌شود، افزود: فیلم در وسط این جشن باید این افراد را به ما بشناساند اما این روابط خیلی نامکشوف است و ما دلیل آن را نمی‌دانیم. وقتی از مکانی صحبت می‌کنیم که بیانگر یک طبقه‌ای از افراد است، افراد باید ماهیت خاص متناسب با محیط را داشته باشند اما وقتی آدم‌هایی که بیگانه با آن محیط هستند باید به مخاطب گفته شود معلوم نیست چرا اینها برای چه به اینجا آمده‌اند.

وی با تاکید بر اینکه برای همین هر چقدر جلوتر می‌رود روابط ساختگی بیشتر می‌شود، گفت: این روابط در سطح باقی می‌ماند و وقتی در کلام حرف‌هایی گفته می‌شود می‌بینیم چقدر حرف‌های مهمی می‌زند. وقتی می‌خواهد ما را به این سمت ببرد که آدم‌ها ذاتشان خراب است و می‌گوید قورباغه هر چقدر در آب تمیز باشد ذاتش کثیف است. شما باید در درام به ما نشان دهید که چرا آدمها ذاتا بد هستند.

* فیلمساز دچار پارادوکس فکری است و شخصیت‌ها خوب پرداخت نشده است

فهیم تصریح کرد: فیلمساز به شدت دچار پارادوکس‌های تفکری است و مخاطب در جایی از شخصیت‌ها خوشش می‌آید و تا حدودی کاراکتر سعید پورصمیمی جالب است اما این به دلیل طنازی و نوع بیان شیرین خود بازیگر است اما آدم‌های دیگر فیلم ظرفیت ایجاد همذاد پنداری ندارد. مابه ‌ازای آنها که در جامعه وجود دارد اما به دلیل اینکه به خوبی به آنها پرداخت نشده است واقعا با آنها نمی‌توانیم ارتباط بگیریم.

* پایان فیلم اخته و خنثی است

وی با بیان اینکه از انتقامی که از شخصیت منفی فیلم گرفته می‌شود خوشحال نمی‌شویم، چون فیلمساز نتوانسته این شخصیت را بپروراند گفت: فیلم لحظات خوبی هم دارد که از سینمای اجتماعی گذشته می‌آید اما این لحظات کافی نیست و من را اقناع نمی‌کند و تبدیل به نمایش نمی‌شود. یک پایان اخته و خنثی داریم و صرفا با آدم‌هایی روبرو می‌شویم که در یک هچلی افتاده اند و نمی‌توانند از آن بیرون بیایند.

* فراستی: دوزیست فیلم نزدیک به خوب است

در ادامه برنامه مسعود فراستی با بیان اینکه من به کلی نظرم برعکس است، گفت: به نظرم فیلم نزدیک به فیلم خوب است و فیلم یک کار خیلی خاصی می‌کند که در سینمای ایران کم سابقه است و از پس آن برمی‌آید.

* عزتی از پس نقش برمی‌آید

وی افزود: همه آدم‌های خانه برای یک قشر از طبقه پایین شهری هستند و آدم اصلی عزتی است که عکاس است و متاسفانه عکاسی‌اش را نمی‌بینیم و کاش می‌دیدیم. جمشیدی که علاف است و حجازی فر هم قفل برای دزدی می‌سازد اما سه رابطه را نشان می‌دهد و بعد از مدت‌ها رابطه رفاقت مردانه می‌بینیم و عزتی از پس نقش برمی‌آید و به نظرم عزتی بازی قابل قبولی دارد.

این منتقد سینما تصریح کرد: عزتی مدتی از بازی با بازی در فیلم‌های ما همه با هم هستیم و هزارپا و ماجرای نیمروز .... از بازی خودش دور شد بود اما این فیلم اصلا عزتی بد نیست و کاری می‌کند که با گذشته‌ای که من می‌پسندم مانند فیلم‌های اولیه عزتی که کمدی‌های کوچک سرپایی داشت و عزتی در آن فیلم‌ها خیلی خوب بود.

وی ادامه داد: عزتی به نظرم نقش را در می‌آورد و رفاقت را می‌رساند. رابطه عزتی با جمشیدی و حجازی‌فر تا حدود زیادی در می‌آید و رابطه ‌اش با پسیانی در ابتدا مبهم است اما آهسته آهسته مشخص می‌شود.

* ورود دختر به فیلم عالی است

فراستی با بیان اینکه ورود دختر به فیلم عالی است، تصریح کرد: خیلی جدی بگویم، خیلی وقت است که یک دختر اینطوری در فیلم‌ها ندیدم. دختری که از لحظه اول مستاصل است و ترسان است. ترس و استیصال در بازی‌‌اش تا اواخر فیلم وجد دارد و چقدر لازمه این شخصیت است که از خانه بیرون زده و باردار است. هم ترس و استیصال دارد و هم حجب و حیا. دختر در بازی خیلی خوب است و در شخصیت پردازی هم خوب است.

وی اظهارداشت: از اینجا به بعد دیگر رابطه این شخصیت‌ها با دختر است. در ابتدا جمشیدی می‌خواهد ارتباط برقرار کند و بعد حجازی فر. در این شخصیت‌ها شخصیت حجازی‌فر کمتر از همه درمی‌آید. شوخی‌ها و قفل ‌بازی‌هایش را می‌فهمیم و خوب است اما شخصیت برای ما شفاف نمی‌شود.

فراستی ادامه داد: رابطه عزتی با این دختر به طور خیلی معرفتی جنوب شهری شکل می‌گیرد. دختر خودکشی می‌کند و صحنه‌هایی که کمک می‌کن و بعد که عزتی در دعوا زخمی می‌شود و عمل و عکس‌ العمل دختر من را یاد فیلم ریش قرمز کوروساوا می‌اندازد. خودکشی و یخ گذاشتن خیلی درست بدون اینکه نه دختر و نه عزتی نماهای اروتیک پیدا کنند و این خوب است.

وی افزود: دختر مواجه پیدا می‌کند با حجازی فر و پژمان جمشیدی و رابطه‌اش با دختر مبهم است. رابطه فامیل بودن آن دختر با پسیانی و ایثاری که آن دختر به خاطر پسیانی می‌کند و خودش را از این زندگی خارج می‌کند خیلی خوب است.

* به کارگردان گفتم سکانس آخر فیلم خوب نیست

این منتقد سینما گفت: من تا اینجا مشکل ندارم اما آخر فیلم خراب می‌کند. از کارگردان شنیدم که می‌خواهد سکانس آخر فیلم را تغییر دهد اما هنوز فرصت نکرده است. به او گفتم سکانس آخر برای این فیلم نیست.

* یکی از مشکلات فیلم تعدد نماهای مدیوم بسته است

وی بیان کرد: مانی حقیقی که من هیچ وقت از بازی او خوشم نمی‌آید اینجا بد نیست اما چندان پرورانده نمی‌شود. بدتر از همه محیط در نمی‌اید. ما می‌فهمیم که منطقه جنوب شهری است اما محل ساخته نمی‌شود. باید محله ساخته می‌شد. یکی از مشکلات فیلم نمای مدیوم ‌های بسته است. این همه مدیوم ‌های بسته دیگر جایی برای کلوزآپ نمی‌گذارد و این به یکی از مشکلات فیلم‌هایی که در این جشنوراه سرشان به تن‌شان می‌ارزد شده است.

* با این همه مدیوم کلوزآپ دیگر نمای کلوزآپ معنی ندارد

فراستی ادامه داد: با این همه مدیوم کلوزآپ دیگر نمای کلوزآپ معنی ندارد. نمی‌خواهم درس تکنیکی بدهم اما می‌خواهم بگویم اینها از زندگی می‌آید. یعنی وقتی دو نفر تازه به هم آشنا می‌شوند نماها کلوزآپ نیست اما هر چقدر ارتباط بیشتر می‌شود نماها نزدیک‌تر می‌شود و از نمای لانگ شات تا مدیوم و نمای کلوزآپ. در عالم واقع هم همین است و به ما نگویید من می خواستم قواعد را بشکنم. اینها طرهات بی‌ سوادانه است.

وی افزود: در زندگی ما بی‌خودی اینقدر از اول نمای مدیوم نداریم و حداکثر مدیوم لانگ است. کی‌ می‌شود نمای مدیوم گرفت؟ وقتی که دختر اسم پسر را می‌گوید. کی کلوز می‌شود؟ آنجا که ارتباط حسی برقرار شده است. این مشکل در فیلم قاب دفاع شنای پروانه هم وجود دارد.

* فیلم شعارهای عجیب و غریب نمی‌دهد

فراستی با بیان اینکه به نظرم شعارها و ادعاهای عجیب و غریب نمی‌دهد و دارد می‌گوید این زندگی دو زیستی چیست اما محکوم نمی‌کند، اظهارداشت: دعوای دو دوست خیلی خوب است و دعوای دشمن نیست. من از این دعوا کاملا راضی هستم. بعضی‌ها می‌گفتند فیلم قصه ندارد اما به نظر من قصه از دل روابط به دست می‌آید. در مجموع فیلم قابل دفاعی است اما پایان فیلم خوب نیست.

* هاشم زاده: عطا دوزیست نیست

به گزارش فارس پس از فراستی، ناصر هاشم زاده منتقد دیگر برنامه با اشاره به فیلمنامه فیلم دوزیست، گفت: با شروعی که داریم و ماجرایی که بین ارتباط بین رفقا می‌چرخد و خرد قصه‌ها همین است و اینگونه نیست که داستان از جایی شروع شود و جایی پایان یابد.

وی با اشاره به عنوان فیلم، افزود: این دوزیست درواقع یعنی چه؟ قورباغه را شخصیتی در دست گرفته که نمود دوزیست بودن را بیشتر از او می‌بینیم. اما آیا همه اینها دوزیست بازی می‌کنند؟ خیر، عطا اینگونه نیست. عطا پدرش را محکوم می‌کند که دوزیست زندگی کرده است و پدر برای اینکه از این وضعیت بیرون بیاید آن انفجار را ایجاد می‌کند و اینها خوب است. اینها خرد قصه‌هایی است که شما اشاره کردید. پورصمیمی هم انصافا دوست‌داشتنی‌ است.

این منتقد سینما تصریح کرد: پدر می‌خواهد از این دوزیست بودن بیرون بیاید و حتی مخاطب هم انتظار چنین چیزی نداشت اما از آنجا که ما شخصیت صاحب کامیون که پدر پسیانی است را نمی‌شناسیم، این تقابل پدر با او و یا نوع انتقامی که می‌گیرد که دسیسه‌چینی است به دل می‌ چسبد اما انتقام از چه کسی گرفته است؟ ای کاش ما او را می‌شناختیم و این انتقام دلچسب می‌شد.

فراستی در تکمیل این صحبت هاشم زاده گفت: بعد از آن انتقام‌ یک نما از پدر داریم که سرش را به دیوار تکیه داده و آتش را می‌بینید که خیلی خوب است.

* دختر سنگ محک رفاقت است

هاشم‌زاده با بیان اینکه این یکی از موقعیت‌های خوب داستان است، گفت: دعوا، دعوای رفقاست و قهر و آشتی‌هایشان را می‌بینیم. با ورود یک دختر که مثل یک پناهنده پناه می‌آورد و بعد می‌فهمیم که حامله‌ است و گویا ازدواج موقت داشته اما به نظر خانواده‌اش کار خلافی کرده و به اینجا پناه آورده است و فیلم آن 5 نفر را در ارتباط با آن دختر محک می‌زند.

وی افزود: پسیانی در ابتدا به عطا می‌گوید او جایی را ندارد و عطا در ابتدا قبول نمی‌کند. ترس از محله وجود ندارد اما ترس از افراد حاضر در خانه دیده می‌شود. رابطه یک یک اینها دچار مشکل می‌شود و حتی پورصمیمی که پدر عطا است در ابتدا با بدبینی برخورد می‌کند و متلک‌هایی می‌گوید. ولی عطا چون صاحب غیرت است اتاقی که به دختر داده است، برای آن کلید می‌سازد تا دختر در امنیت باشد اما هر دو رفیق عطا انگار یک دوزیستی دارند. یک بار جمشیدی می‌گوید که بیا با هم برویم و عزتی این را می‌شنود.

* خودکشی و سقط چنین خوب پرداخت نمی‌شود

هاشم‌زاده گفت: یک مساله دیگر باردار بودن دختر و خودکشی او و سقط جنین است که خوب پرورده نمی‌شود. فیلمساز نپرداخته و می‌گوید این مساله من نیست و مساله‌اش آنجاست که یکی از رفقا دارد طرارانه دودوزه‌ بازی می‌کند.

* سکانس آخر فیلم خوب نیست و شخصیت دختر را می‌شکند

این منتقد سینما با بیان اینکه سکانس آخر فیلم هم معتقدم خوب نیست و باید عوض شود، افزود: در سکانس آخر فیلم شخصیت دختر خیلی می‌شکند در حالی که شخصیت او خوب جلو آمده و یک ارتباط خوب بین او و عطا به وجود آمده اما خیلی راحت به هدر می‌دهد. در سکانس آخر یک نوع نامردی را نشان می‌دهد در حالی که آن دختر سنگ محک آن رفقا بود.

هاشم زاده تصریح کرد: در ابتدا یک نقدی داریم که این دختر چرا وارد خانه سه مرد نامحرم می‌شود اما ما از این گذشتیم چون فیلمساز سراغ نماهایی نمی‌رود که بخواهد به این مباحث بپردازد و این خوب است. حالا که تو دختر را محک عشق کردی چرا در سکانس آخر او را خراب کردی و حتی فداکاری‌اش به خاطر پسیانی هم از بین می‌رود و تخریب می‌شود.

وی اضافه کرد: فیلمی که با یک تعلیق‌های درونی ریز ریزی پیش می‌رود چرا با یک غافل‌گیری می‌خواهید تمامش کنید و این جنس فیلم نیست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت