خاطرهای از حضور شهید بهشتی و همسرش در هامبورگ
یکی از روحانیونی که همراه شهید بهشتی در هامبورگ زندگی میکرد، خاطرهای را بیان میداشت که روزی این دو روحانی با لباس روحانیت به همراه همسران خود در شهر هامبورگ قدم میزدند و...
خبرگزاری فارس: در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی و با توجه به صدور بیانیه گام دوم از سوی رهبر انقلاب با سیدعبدالمجید میردامادی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در سوئد درباره ترویج اندیشههای انقلاب و تاثیر فرهنگ ایرانی اسلامی در بعد فراملی و همچنین فعالیتهای رایزنی ایران در سوئد گفتگو کردهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
انقلاب اسلامی یک مقاومت در برابر ایجاد دگرگونیهای فرهنگی بود
انقلاب اسلامی در دنیای معاصر چه تاثیری داشته است؟
بسیار تشکر میکنم از اینکه فرصتی فراهم آمد تا بتوانم دقایقی با هموطنان عزیز و فرهیخته خود سخن بگویم. حقیقت آن است که انقلاب اسلامی ایران تأثیر شگرفی در چهاردهه اخیر در سطح ملی و بینالمللی برجای نهاده است. انقلاب ایران را در طبقهبندی انقلابها یک انقلاب فرهنگی میدانند و باید دانست که ایران و تاریخ و فرهنگ و به ویژه تمدن ایرانی را یک تمدن فرهنگی میداند و طبع جریان برخاسته از هرگونه جنبش در ایران را باید در خصیصه فرهنگی آن بررسی کرد. به شخصه اعتقاد دارم انقلاب اسلامی ایران در حقیقت یک مقاومت در برابر ایجاد دگرگونیهای فرهنگی بود. مردم قبل از فروپاشی نظام سلطنت به طور محسوس شاهد تغییر فرهنگی از فرهنگ اسلامی به فرهنگ شاهنشاهی بودند. تغییر تقویم اسلامی، تغییر در سبک زندگی و کوشش برای تغییر خط و برپایی بزرگداشت ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی مصادیقی از این نیت بود که در صورت تداوم، راه درازی در پیش بود.
این انقلاب نه تنها برای مردم ایران بلکه برای بسیاری از ملل جهان الگو شد. در جهان انقلابهای زیادی اتفاق افتاده که عموماً سیاسی اجتماعی و بیشتر اقتصادی بوده است. ولیکن در تاریخ مردم ایران گفته نشده که آنان برای هیچ یک از این عوامل انقلاب کرده و یک جنبش بزرگی را به نام انقلاب اسلامی برای اقتصاد رقم زده باشند. اساساً ملتها و اقوام بر اساس حساسیتهای خود در برابر آنچه بدان باور دارند و اهمیت قائل میشوند از خود واکنش نشان میدهند و آن مسأله فرهنگ بود.
انقلاب اسلامی اثبات کرد دین میتواند در دگرگونیهای دنیای معاصر تأثیر داشته باشد
این انقلاب متقابلاً انعکاس و تأثیر ژرفی بر ملل دیگر نیز در بعد فرهنگی داشت که خود قابل بررسی و تأمل است. انقلاب اسلامی ایران یک الگوی انقلاب اقتصادی؛ اجتماعی و سیاسی نیست. این انقلاب در بعد فرهنگی تأثیرات فراوانی در دنیا بر جای گذاشت. اما این بدان معنی نیست که اگر انگیزه یک انقلاب از انقلاب ایران نشأت گرفته شود، الزاماً انقلاب اسلامی رقم میخورد. ولیکن در بعد بیداری فرهنگی تأثیرات شگرفی دارد. تجربههای انقلابهای پیشین همواره بر این باور استوار بود که اقتصاد؛ جریانات سیاسی و اجتماعی، چون انقلاب روسیه و فرانسه و یا انقلابهای پیش از آن، عامل ایجاد دگرگونی است، ولیکن انقلاب اسلامی ایران اثبات کرد که عنصر فرهنگ و به ویژه عامل دین میتواند موجب انقلاب و دگرگونی شود
تا اواخر قرن گذشته در میان عوامل تأثیرگذار در تحولات اجتماعی کمتر به تأثیر دین پرداخته میشد، ولیکن انقلاب اسلامی اثبات کرد که دین و باورهای فکری فرهنگی قدسی نیز میتواند در دگرگونیهای دنیای معاصر تأثیر داشته باشد. نگاهی به دنیای امروز به روشنی میگوید انقلاب ایران چه تأثیری داشته و عمق و گستره آن چقدر بوده است. دگرگونیها و جنبشهای متأثر از انقلاب اسلامی همگی جنبشهای فکری فرهنگی و دینی بوده است. این گستره نه تنها در حوزه فکر و فرهنگ جوامع اسلامی، بلکه در دیگر فرهنگها نیز بنابر مقتضیات اجتماعی و درک فرهنگی آنان تأثیر داشته است.
پس از دوره رنسانس، سکوت تاریخی کلیسای مسیحی کاملاً مشهود بود. ولی امروز شما میبینید دین و کلیسای مسیحی حتی جنبشهای شاخههای مسیحیت و یا ادیان و جمعیتهای مذهبی قدرت سیاسی شدهاند؛ اسلام تا قبل از انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی چندان در میان مردم شناخته شده نبود و اگر چه مسلمانان در این جوامع به ویژه غرب حضور داشتند، اما نهاد دینی چندانی نداشتند و تنها حضور پراکنده افرادی بود که در این جوامع زندگی میکردند.
تحول فرهنگی کیفیتی و جوهری مرهون انقلاب اسلامی در دنیای معاصر است.
اما انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان را در اقصی نقاط عالم دارای نهاد و تشکیلات کرد. یاد دارم یکی از روحانیونی که همراه شهید بهشتی در هامبورگ زندگی میکرد، خاطرهای را بیان میداشت که روزی این دو روحانی با لباس روحانیت به همراه همسران خود در شهر هامبورگ قدم میزدند و مردم با تعجب به لباسهای اینان و همسرانشان نگاه میکردند. به گونهای که حضور آنان در میان مردم توام با دقت و تعجب بود. دو فرد که یکی عمامه سفید و دیگری عمامه سیاه و حجاب کامل خانمها بسیار موجب تعجب و سئوال شده بود.
اما امروز شما ملاحظه کنید اسلام به طور گسترده و نهادهای اسلامی و مسلمانان در کشورهای غربی حضور دارند مراکز متعدد اسلامی؛ مساجد و کانونهای فکری فرهنگی؛ روزنامهها و سایتهای خبری؛ تلویزیونهای اسلامی و دهها مرکز اسلامی و حضور جلوههای فرهنگ اسلامی، چون عنصر لباس و حجاب گویای یک حضور متراکم و قابل توجهی از اسلام و مسلمانان است که اگر نگوییم عمدتاً ناشی از انقلاب اسلامی است. ولی میتوان گفت: در شکلگیری وضع موجود عامل اصلی و مؤثر بوده است. در یک کلام میتوان گفت: تحول فرهنگی کیفیتی و جوهری مرهون انقلاب اسلامی در دنیای معاصر است.
ارزشهای دینی و فرهنگی ریشه در عمق جامعه ایرانی دارد
چه تفاوت مهمی در فرهنگ مردم ایران نسبت به قبل و بعد از انقلاب وجود دارد؟
ابتدا باید تأکید کرد که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی ایجاد کرد و در این عرصه بیشترین توفیق را نسبت به دیگر عرصهها داشت. این تأثیر ابتدا بر روی مردم ایران و سپس در بعد بینالمللی بود. برای کسانی که دهههای چهل و پنجاه را درک کرده باشند و به نوعی حضور در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران را داشته باشند، این تغییر جوهری و آگاهی عمیق و گسترده مردم ایران بسیار محسوس است. مردم ایران خیلی پیش از انقلاب اسلامی، مردمی به تمام معنی ایرانی با سنتهای کهن و آداب و رسومی بومی بودند. دوران پهلوی در حقیقت یک دوران گذر از دنیای سنتی به دوران تازه بود.
اما آنها سعی نکردند صادقانه در کنار رشد کشور به تقویت فرهنگ ایرانی اسلامی بپردازند. سعی شد تا با بهرهگیری از دوران مدرن تلاش برای آبادی کشور توام با رشد و عمقبخشی و آگاهیدهی فرهنگی با قرائت غربی عجین شود. ارزشهای دینی و فرهنگی ریشه در عمق جامعه ایرانی دارد. این تلاش برای تغییر و دگرگونی فرهنگی منجر به سرنگونی سیاسی شد. اعتقاد دارم مردم ایران جامعهای فرهنگی هستند و همین فرهیختگی باعث سقوط یک نظام و تأسیس نظامهای سیاسی میشود.
چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سوئد چگونه برگزار شد؟
یک نکته را ابتدا بیان کنم. کشورهای حوزه اسکاندیناوی دارای فرهنگ ویژهای است که حتی با دیگر کشورهای اروپایی نیز چندان قابل قیاس نیست. منطقه اروپا علیرغم پیوندهای مشترک دارای یکپارچگی فرهنگی نیست و تفاوتها بسیار زیاد است. ایران از گذشتههای بسیار دور با اروپا دادوستدهای سیاسی اقتصادی و البته فرهنگی داشته، ولیکن تفاهم و تعارف فرهنگی فیمابین با فاصله زیاد است. اگر بخواهیم میزان شناخت اروپا و ایران را در سه طبقه قراردهیم، باید در طبقه اول اروپای شرقی قرار دارد که با عنایت به نفوذ تاریخی فرهنگ ایرانی در این مناطق زمینههای ارتباطات فرهنگی بسیار مهیا است.
طبقه دوم اروپای غربی است که از گذشتههای دور این ارتباط به ویژه در گستره فرهنگی علمی فراوان بوده است. میزان شناخت و آگاهی کشورهای اروپای مرکزی و غربی، چون انگلستان، اتریش، آلمان و فرانسه از ما و از ناحیه آنان کم نیست و در طبقه سوم باید به اروپای شمالی توجه کرد که میزان شناخت متقابل کمتر است. یعنی به همان اندازه که از ما با عمق و گستره فرهنگی شمال اروپا بیگانهایم، آنان از آشنایی با ایران، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی فاصله دارند. البته تاریخ روابط فرهنگی چهارصد ساله دو کشور، تاریخ مطالعات ایرانشناسی و زبان و ادب فارسی در این منطقه به ویژه سوئد چشمگیر است، ولیکن بیشتر در سطح نخبگان بوده و کمتر متوجه عموم و افکار عمومی جامعه بوده است.
از این رو تلاش اینجانب طی سه سال اخیر بیشتر متوجه مقوله ایرانشناسی و زمینهسازی برای آگاهی و آشنایی مردم این مناطق با ایران و جلوههای تاریخی تمدنی ایران و البته معرفی ایران پس از انقلاب بوده است. در این خصوص گفتگوها و دادوستد فراوان فرهنگی به ویژه تلاش در محیط مجازی صورت پذیرفته است. کوشیدهایم در قالب توسعه فضای مجازی با بهرهگیری از زبان هنر، چون ایجاد جشنوارهها؛ نمایشگاهها و خصوصاً تهیه فیلمهای کوتاه از ایران و انقلاب اسلامی نسبت به شناخت ایران و انقلاب اسلامی کوشا باشیم.
بزرگترین ظرفیت فرهنگی سوئد، آزادی فرهنگی آن است
تاریخ امضای تفاهمنامه فرهنگی بین دو کشور ایران و سوئد به چه زمانی بر میگردد؟
قراردادهای فیمابین دو کشور ایران و سوئد در تمامی زمینهها بسیار اندک و در حوزه فرهنگی متأسفانه هیچ گونه قرارداد فرهنگی نداریم. در این دوره تلاشهای فرهنگی زیادی برای امضای یک قرارداد فرهنگی دوجانبه صورت پذیرفته، حتی یک متن پیشنهادی از ناحیه رایزنی فرهنگی در جریان سفر آقای استفان لوون به ایران به وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ سوئد ارائه شد. اما تا کنون به مرحله انجام نرسیده است و امید است در برنامههای آینده مطرح شود. اما فعالیتهای فرهنگی هر دو کشور به طور معمول برقرار است. کشور سوئد دارای فعالیتهای فرهنگی در کشور ما برای معرفی فرهنگی و آشنائی ایرانیان با کشور و فرهنگ سوئد است. کشور سوئداز برگزاری جشنوارههای فرهنگی؛ موسیقی و هنر و ترجمه آثار از زبان سوئدی به فارسی به ویژه داستان کودکان و نوجوانان حمایت میکند. متقابلاً رایزنی فرهنگی ایران در سوئد نیز فعالیتهایی به ویژه در حوزه ایرانشناسی دارد. اما هیچ کدام در قالب قرارداد فرهنگی نیست، بلکه در حقیقت یک تفاهم متقابل نانوشته است.
ایران چه استفادههایی از فضای فرهنگی کنونی سوئد میتواند داشته باشد؟
بزرگترین ظرفیت فرهنگی کشور سوئد آزادی فرهنگی و امکان بهرهبرداری از فضای فرهنگی کشور است که چنانچه شما خودتان توان تأمین هزینه فرهنگی را داشته باشید، شرایط فعالیت فرهنگی فراهم است. علاقهمندان سوئدی به فرهنگ ملل، مسلمانان؛ ایرانیان مقیم و در بعد تخصصیتر نهادها و شخصیتهای فرهنگی علمی میتوانند ظرفیتهای بسیار مناسبی برای گسترش فضای فرهنگی باشد.
اولویتهای اندیشهای در سوئد
در مکتب سوئد به چه مواردی در پژوهشهای معاصر توجه میشود؟
گفتگو از عنوانی با نام «مکتب سوئد» فرصتی فراتر از این گفتگو میطلبد. اما کشور سوئد در مبانی فکری فرهنگی مجموعه مبانی با نام «ارزشهای اسکاندیناوی» دارند که عنوانی مشترک برای منظومه فکری فرهنگی حاکم بر این منطقه است که از پیوندهای مشترک فراوان فرهنگی در حوزه کشورهای منطقه بهره میبرد. بر اساس این ارزشها تمامی گسترههای سیاسی حقوقی و صد البته فرهنگی هنری را تحت شعاع خود قرار میدهد. امروزه مسائل آزادی و دمکراسی؛ حقوق بشر، محیط زیست از جمله اولویتهای حوزه مطالعه و پژوهش و نقطه توجه کشور سوئد است.
شیعیان در سوئد حدود ۶۰ انجمن رسمی دارند
مسلمانان در سوئد چه جایگاهی دارند؟ گفتگو به ویژه بین نخبگان چه تأثیری میتواند جهت معرفی چهره رحمانی اسلام داشته باشد؟
مسلمانان جامعه بزرگی در سوئد هستند. این جامعه با روند مهاجرتی از کشورهای اسلامی، چون عرب زبانان، ایرانیان و به ویژه افغانها رو به افزایش است. البته در این کشور مردم بر اساس تعلق به جامعه دینی تقسیمبندی نمیشوند. اما تمامی آنانی که از کشورهای اسلامی میآیند را در یک تقسیمبندی باید مسلمانان گفت. جامعه مسلمانان صرف نظر از میزان پایبندی آنان به عنوان یک مسلمان مؤمن هر کدام به نوعی ارتباط با نهادهای اسلامی دارند. به ویژه این اتحاد دینی در جامعه عربزبانان و مردم افغانستان بیشتر دیده میشود. این جامعه دارای مراکز متعدد؛ مساجد و انجمنهای بیشماری است که در سراسر کشور پراکندهاند و شاید غیر از دولت سوئد کسی اطلاع دقیقی از میزان جمعیتی و نهادهای آنان نداشته باشد. البته اولین مسجد تقریباً ۴۰ سال قبل در شهر یوتبوری افتتاح شد. اما امروزه در شهر استکهلم مسجد اهل تسنن و شیعیان بزرگترین کانونهای اسلامی کشور هستند.
شیعیان حدود ۶۰ انجمن رسمی دارند که با مسجد امام علی (ع) در ارتباط است. جوامع دینی و همچنین جامعه اسلامی مرتبط با سازمان ادیان سوئد و دارای ساختارهای مشخص اداری و تشکیلاتی است. مسلمانان دارای تریبونهای رسمی از جمله رادیوها و روزنامه و سایتهای متعدد هستند. مردمی متین، علاقهمند و پایبند به اسلام بوده و کمتر دیده شده مرکز اسلامی کانونی برای خشونت و افراطگرایی باشد. البته مواردی از افراطیگرایی نیز دیده شده که ربطی به کلیت جامعه اسلامی ندارد. تریبونهای رسمی مسلمانان و محتوا و درون مایههای تبلیغی عموماً مبتنی بر همگرایی و اتحاد جامعه اسلامی و هماندیشی و همکاری با نهاد دولت و مردم سوئد است.
دیدگاه تان را بنویسید