دینیترین رمان دنیا به تعبیر رهبر انقلاب
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری گفت: بزرگترینهای شاهکارهای ادبی دنیا همه مکارمالاخلاق هستند. به تعبیر رهبری «بینوایان» دینیترین رمان دنیاست، حال اگر بخواهیم ادای غرب را هم دربیاوریم، نباید بیاخلاق باشیم، بیاخلاقی امروز در صحنه تئاتر ما موج میزند.
خبرگزاری فارس: کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر است، وی نمایشهای زیادی را در گونههای مختلف به ویژه مذهبی و آیینی در ایران و دیگر کشورها به صحنه برده است.
زارعی هم اکنون نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» را بر صحنه تئاتر فجر دارد، وی اخیرا مهمان ما در خبرگزاری فارس بوده، درباره این دو سال و اندی فعالیت خود در حوزه هنری میگوید: آدمی نیست پشت میز بنشیند یا در جایی باشد و کار نکند، مگر اینکه جبر زمانه مانع کار شود! مثلا اینکه مشکل مالی داشته باشد، هر چند یک مدیر جهادی نباید هیچوقت لنگ پول بماند.
وی معتقد است که تئاتر فجر ما هر چه باشد برآیند تئاتر امروز ما است و اگر وضعیت بهتری میخواهیم میبایست هزینه بیشتری هم بکنیم.
زارعی با نقد شرایط تئاتر خصوصی میگوید: تئاتر خصوصی به تئاتری میگویند که سالن تمرین، اجرا، مطالعات، کارگاه دکور، لباس و ... داشته باشد، اینکه ما زیرشیروانی و زیرپله را بلک باکس کنیم، چند صندلی بگذاریم بدون هیچ امنیتی، تهویه مناسب یا راه خروجی اضطراری، تئاتر خصوصی نمیشود!
*در ارتباط با جشنواره تئاتر فجر نظرتان را میخواهم بدانم با توجه به اینکه از هر شهری نمایندگانی به فجر معرفی میشوند، چقدر فکر میکنید کارهایی که هر ساله در جشنواره اجرا میشود، تابلویی از تئاتر ایران است یا اینکه در حد ظرفیت جشنواره بینالمللی است؟
ببینید حتی اگر اینطور نباشد باز هم مقصر جشنواره فجر و دست اندرکاران آن نیستند، بلکه مشکل تئاتر مملکت است، بهرحال جشنواره بینالمللی فجر آیینه تمام نمای یک سال فعالیت حرفهای، دانشجویی و آماتوری کشور است، عوامل جشنواره دست به انتخاب بهترینهای طول سال میزنند و سعی میکنند موجودیت تئاتر کشور را در این ویترین قرار دهند؛ بنابراین اینطور نیست که بگوییم مثلا جشنواره فجر بودجه کلانی با بیست میلیارد پول دارد و هر سال دست به سفارش کارهای خاصی میزند و حال ضعف از آن شاهد هستیم و میتوانیم نقد کنیم که این پولها تکلیفش چه شده است. کارهایی که الان اجرا میشود برآیند تئاتر کشور است اگر ضعیف است و مشکلاتی دارد میبایست دولت برنامهریزی درست کند، پول هزینه کند و شرایط را بهبود بخشد.
کارهایی که الان در فجر اجرا میشود برآیند تئاتر کشور است چه خوب و چه بد!
خصوصی سازی تئاتر ایران الان یک پوسته دروغین است و تئاتر کشور را به قهقرا میکشاند باید فکر عاجلی برای آن شود، واقعا این تئاتر خصوصی نیست که در دنیا شناخته میشود.
*چرا؟ مگر نه اینکه خیلیها برای راه اندازی همین تئاتر خصوصی شرایط را مثبت ارزیابی میکردند؟
کمپانیهای تئاتری در اروپا و غرب برای تئاتر خصوصی فعال است، تولید اثر میکند و سالی چند نمایش به صحنه میبرد.
تئاتر خصوصی به تئاتری میگویند که سالن تمرین، اجرا، مطالعات، کارگاه دکور، لباس و ... داشته باشد، اینکه ما زیرشیروانی و زیرپله را بلکباکس کنیم، چند صندلی بگذاریم بدون هیچ امنیتی، تهویه مناسب یا راه خروجی اضطراری تئاتر خصوصی نمیشود!
اگر شهرداریها، ارگانها و نهادهایی که مسئولیت امنیت اجتماعی جانی و مالی مردم را دارند به این مراکز رجوع کنند تک تک این مراکز به دلیل نبود امنیت، راه خروج اضطراری و تهویه مناسب باید تعطیل شونداگر اتفاقی بیافتد همه مردم آنجا آتش میگیرند و خدایی نکرده فوت میکنند.
همه اینها بکنار، خروجی این تئاترها چیست؟ چه اتفاقاتی آنجا میافتد؟ حتی اتفاقات ناگواری هم به لحاظ فرهنگی و اخلاقی در برخی از این تماشاخانه میافتد! اینها جای بررسی دارد، تئاترهای خصوصی مردم را به تئاتر بدبین میکنند و جایگاه قبلی خود را تئاتر بین مردم ندارد. تئاترهای خصوصی خیلیهایشان مغازه شدهاند پول گروهها را حتی نمیدهند، برخیهایشان سالانه پولهایی به جیب میزنند و دیگر برایشان چیزی مهم نیست.
تئاترهای خصوصی مردم را بدبین کردهاند و دیگر تئاتر جایگاه قبلی خود را بین مردم ندارد
در نهایت خروجی و تأثیر فرهنگی این تئاترها به درد ما نمیخورد اصلا از نظر من اینها تئاتر خصوصی نیستند حتی در حد یک سالن تمرین ـ. اجرا هم نیستند و نمیتوان آنها را غیر از چند سالن به تعداد انگشتان دست حتی یک تماشاخانه نامید چرا که کار تولید ندارند و ساختاری برایشان تعریف نشده است.
*شما عضو شورای نظارت و ارزشیابی بر تئاتر هم هستید، برخی امروزه اعتقاد دارند دلیلی بر حضور شورای نظارت بر تئاتر نیست. هنرمند آزاد است هر نمایشی را به هر نوعی به صحنه تئاتر ببرد.
بله برخی تصور میکنند شورای نظارتی نباید وجود داشته باشد و هر کاری که میخواهند میتوانند بکنند، دیالوگهای رکیک بگویند و میزانسنهای غیر اخلاقی به صحنه ببرد، برخی مواقع آدم خودش خجالت میکشد از برخی میزانسنها و دیالوگها! به خدا تئاتر قداست دارد در خود اروپا و غرب هم که تئاتر مهدش است ما نمایش زیاد دیدیم که همه اخلاق مدار است مگر برخی کارهای تجربی که آن هم باز شرافتمندانه بوده است.
اما برخی مواقع الان نمایشهایی شرم آور با دیالوگهای رکیک و رفتارهای زشت روی صحنه میبینیم. همین هفته گذشته یکی از دوستانم آقای توحید معصومی با خانوادهاش به تماشاخانهای رفته بود. این هنرمند میگوید که جلوی چشم و گوش بچهاش را میگرفته که برخی میزانسنهارا نبیند یا برخی دیالوگها را نشنود! آن هنرمندی که چنین کارهایی را اجرا میکند جلوی مادر و خواهر و خانواده خودش هم میتواند این فحاشیها را بکند یا میزانسنها را اجرا کند؟ حال ما میگوییم اصلا بتواند و انجام دهد نباید مکان عمومی با این رفتارها آکنده شود.
تئاتر مکارم الاخلاق است دین مبین اسلام هم ما را به اخلاق سفارش کرده است در همه ادیان هم همینطور است حال اگر با اسلام هم کار نداریم لااقل تفکر ایرانیان باستان و زرتشت گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک را رعایت کنیم.
شما به آثار ویلیام شکسپیر، ایبسن، چخوف و دیگران نگاه کنید همه مکارم الاخلاق هستند، همین رمان بینوایان به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری که اگر بخواهند دینیترین رمان دنیا را معرفی کنند، بینوایان ویکتور هوگو را معرفی میکنند، این نویسنده که دیگر فرانسوی است، اما از مهد فرهنگ و هنر غرب است! ما اگر ادای آنها را هم بخواهیم در بیاوریم، نباید بی اخلاق باشیم.
بی اخلاقی امروز در صحنه تئاتر ما موج میزند، خود ما تئاتریها هم بیش از دیگران به تئاتر لطمه زدیم بیش از آن چیزی که ادعا میکنیم قوه قضاییه و مجریه و دیگر نهادها لطمه میزنند، ما خودمان گزک دست دیگران دادیم.
اینکه از طرف شورای نظارت به ما بگویند این دیالوگ یا حرف زشت در نمایشنامه حذف شود، آیا باید تئاتر ما ساقط شود؟ در بزرگترین نمایشنامههای دنیا نمیتوانیم رفتار و دیالوگ زشت و زننده پیدا کنیم، ما ایرانی هستیم ادعا داریم که عقبه فرهنگی داریم آیا این گفتار یا رفتار نیک بر صحنه تئاتر ما وجود دارد؟
*ما در ماههای گذشته حاشیههای زیادی در تئاتر داشتیم و بخش اعظم آن هم موضعگیری خود هنرمندان علیه شورای نظارت و ارزشیابی یا فعالیتهای قوه قضائیه است و مباحثی از جمله اینکه تئاتر همین است و تئاتر مشکلی ندارد و اینها حساسیتهایشان در تئاتر افزایش پیدا کرده است، از سوی هنرمندان مطرح میشود آیا تئاتر ما همیشه همینطور بوده پس چرا همیشه این اندازه حاشیه نداشته است مشکل از سوی چه کسی و چه چیزی است؟
خیر تئاتر ما همیشه همینطور نبوده است من بیست سال است در تئاتر این مملکت کار میکنم از زمانی که یک نوجوان چهارده ساله بودم وارد عرصه تئاتر شدم. کجا تئاتر ما اینطور بود؟ والله تماشاگر ما خیلی زیاد بود و جامعه اجتماعی و فرهیخته زیادی ما داشتیم تئاترهای ما گرانسنگ و بالنده بود و به لحاظ موضوع، ساختار و محتوا خیلی قدرتمندتر بود.
با اینکه الان چندین دهه از دهه شصت و هفتاد میگذرد اصلا اینطور نبود که نمایشی روی صحنه برود، رفتار رکیک یک زن یا مرد را روی صحنه شاهد باشیم. ما باید حیا و عفت عمومی را حفظ کنیم، درست است که تئاتر تماشاگر محدودتری نسبت به سینما و تلویزیون دارد، اما مجوز این را ندارد که، چون تماشاگر محدودی دارد برای جذب مخاطب هر کاری کند یا ضعف کارگردان و مسائل دیگر را از طرق دیگر جبران کند.
درست است که تئاتر تماشاگر محدودتری از سینما و تلویزیون دارد، اما مجوز این را ندارد که برای جذب مخاطب بیشتر دست به هر کاری بزند
رابطه بین هنرمند و شورای نظارت دو طرفه است مثل یک معادله ریاضی یا شیمی که در جدول مندلیف کنشها و واکنشهایش وجود دارد. اگر من کوروش زارعی در تولید اثر هنری چارچوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و شأنیت جامعه و مردم را را درنظر بگیرم قطعا شورای نظارت با من کنار میآید.
به طور مثال شاهد هستیم که یک نمایش توسط دوستان ما در شورا بازبینی شده و مجوز گرفته بعد از چند شب گروه هر کاری که دلشان خواسته کردهاند و کار را تغییر دادهاند، این درست نیست! باور کنید این نظارت در اروپا و آمریکا هم وجود دارد اینطور نیست که فقط در کشور ما وجود داشته باشد. حتی در عرصه نمایش فیلمها هم اینطور است مگر فیلم وسوسههای مسیح نبود که تمام پاپهای کلیساها را به اعتراض وا داشت و آخر هم کار از صحنه پایین کشیده شد.
من سه ماه پیش در سوریهای که سیستم اداره کشورش لائیک است، نمایشی روی صحنه بردم. در این کشور هر نمایشی امکان اجرا دارد الا کارهایی که تبلیغات ادیان باشد، بهرحال هر کشوری برای خود قانونی دارد. اگر بین هنرمند تئاتر و شورای نظارت هم چارچوبها و همکاریها رعایت شود هیچ مشکلی پیش نمیآید و همه در آرامش کار میکنند، اینکه در یک نمایش یک دیالوگی حذف شود یا میزانسنی نباشد مگر آسمان به زمین میآید؟ پس خلاقیت کارگردان در اجرای نمایشی که مشکلی نداشته باشد در چیست؟
اینکه در یک نمایش یک دیالوگی حذف شود یا میزانسنی نباشد مگر آسمان به زمین میآید؟ پس خلاقیت کارگردان در اجرای نمایشی که مشکلی نداشته باشد در چیست؟
من در دورهای تئاتر کار کردم که در شهرمان اجرای تئاتر زنان ممنوع بود، من هم در نمایشی حضور پیدا کردم که در آن زنی نقش آفرینی میکرد به خاطر این اجرا من از مدرسه یک ماه اخراج شدم، اما پس از آن در سال ۷۲ نمایشی را خودم به صحنه آوردم که میبایست کاراکتر زن داشته باشد، نمایشی عاشقانه درباره عشق یک مرد سیاه به زنی از خانواده بالا دست و سفید پوست بود، من با سایه، لباسِ زن تن یک بازیگر مرد کردم و آن را به تصویر کشیدم به خاطر این کار خلاقانه منی که نوجوانی هفده ـ. هجده ساله بودم، به عنوان کارگردان برگزیده دوازدهمین جشنواره تئاتر فجر وسط آن همه غول تئاتری انتخاب شدم.
در نهایت خود ما تئاتریها کاری کردیم که مدیر کل هنرهای نمایشیمان الان حال خوبی نداشته باشد اگر شهرام کرمی به عنوان یک تئاتری نجیب کنار برود و یک فرد بیمربوط اینجا بنشیند چه کار میبایست انجام دهیم؟ ما خودمان تیشه به ریشه تئاتر مملکتمان میزنیم.
*آقای زارعی اطلاع داریم که چند فیلم سینمایی کار کردید و در پروژه «موسی» نیز حضور خواهید داشت، در این زمینه هم توضیح میفرمایید؟
من روز اولی که از سوی دکتر فاضل نظری برای کار در حوزه دعوت شدم با او شرط کردم که به این شرط میپذیرم به حوزه بیایم که جلوی کار هنریام را نگیرید، ایشان هم قبول کردند و خوشبختانه من چند سریال و فیلم سینمایی و تئاتر روی صحنه بردم. امسال من سال خوب و پرکاری داشتم دو فیلم سینمایی کار کردم که یکی فیلم «دوچ» به کارگردانی امیرمشهدی عباس در جشنواره بینالمللی فیلم کودک اصفهان اکران و برنده سه جایزه شد.
فیلم سینمایی «وقتی آفتاب طلوع میکند» به کارگردانی سیدسجاد موسوی کار فنی خود را طی میکند و شاید به جشنواره جهانی فجر برسد و قرار است در جشنوارههای خارج از کشور حضور پیدا کند، چون ساختار خاصی در ژانر تجربی دارد.
نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» با هنرمندان و بازیگران سوری روی صحنه رفت و قرار است در بخش مسابقه بینالملل فجر هم روی صحنه برود، ما با بازیگران سوری و ایرانی هم تمریناتی را شرع کردیم و قرار است نوزده و بیستم بهمن ماه بازیگران سوری در تهران به ما بپیوندند و تمرینات مشترک را ادامه دهیم و ۲۵ و ۲۶ بهمن در بخش مسابقه بینالملل و انقلاب اسلامی جشنواره تئاتر فجر کار را به اجرا برسانیم.
فیلم سینمایی موسی قراردادش امضا شده، فیلمنامه هم در حال بازنویسی نهایی است و در مرحله دیالوگنویسی است تیم به نوعی آماده است که دوستان اگر بودجه تزریق شود سال آینده در مرحله پیش تولید و کلید زدن کار بروند.
هنوز کاراکتر هیچ کس مشخص نیست، چون وضعیت مالی شفاف نیست وقتی گروه کارگردانی در کستینگ میرود که همه چیز مشخص شود و کار شروع شود. ولی خب «موسی» از آن پروژههای بزرگ سینمای ایران خواهد شد که دنیا به آن خواهد بالید مثل یوسف که همین اتفاق برایش افتاد و همه دنیا آن را تماشا کردند.
*آقای همتیان لطفاً شما هم آماری از وضعیت نمایشهای حوزه هنری بدهید؟
سال ۹۷، حوزه هنری ۲۷ اجرای عموم داشت که اغلب کارهای صحنهای بودند و هر یک ۲۰ شب اجرا داشتند، در این بین چهار ـ. پنج نمایشنامهخوانی شنبهها داشتیم. جشنوارههایی هم که امسال برگزار کردیم؛ نقالان علوی (۱ تا ۶ شهریور)، جشنواره خرداد، همایش اربعین در سطح بینالمللی بود و چهار نمایشنامه هم در حوزه به علاوه فصلنامه تئاتر منتشر کردیم.
حوزه هنری به تازگی مشارکتهایی هم با جشنواره تئاتر دانشگاهی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و آب و فاضلاب داشته است و قرار است هشت نمایش نیز برای اجرا در فجر تولید شود. الان نزدیک به هشت جلد کتاب زیر چاپ داریم؛ بنابراین در این سه سال ما نزدیک به بیست جلد کتاب تولید کردیم.
اجراهای حوزه در همه نوع ژانری از دفاع مقدس و انقلابی تا اجتماعی و کمدی تولید و اجرا بوده است.
*و در نهایت درباره نمایش خورشیدی که از حلب طلوع میکند که هم اکنون پس از اجرا در سوریه، در جشنواره تئاتر فجر به صحنه بردهاید، توضیح دهید...
این نمایش به همت سازمان هنری رسانهای اوج و در راستای اشتراکات و تبادل فرهنگی هنری میان دو کشور ایران و سوریه به کارگردانی بنده و بازی هنرمندان سوریه روی صحنه رفت و چند شب نیز در جشنواره فجر اجرا داریم. مدت اجرای نمایش ما به این شکل بود که از اواخر دهه سوم محرم ۱۰ شب در شهر حلب نمایش روی صحنه رفت و پس از آن یک هفته برای انتقال دکور استراحت کردیم و ۱۰ شب هم در شهر دمشق نمایش روی صحنه رفت.
در شهر حلب اجرا در دیر تاریخی و واقعی داستان نمایش اجرا شد. ظرفیت فضایی که در حلب ایجاد کردهایم برای تماشاگران چیزی حدود هزار و پانصد صندلی در هر اجرا بود. در دمشق نیز سالن مدنظر ما دو هزار مخاطب در هر اجرا را پذیرا بود و اکنون نیز در تئاتر فجر مشغول به اجرا هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید