سلبریتیها تا چه اندازه فعالیت سیاسی دارند؟
پدیده سلبریتی و افراد مشهور محدود به دنیای پیشرفته امروزی نبوده و از دوران ارسطو و افلاطون تا سعدی، حافظ و مولانا، چنگیز، تیمور، هیتلر، ترامپ و آنجلینا جولی همه و همه به نوعی سلبریتی محسوب میشوند.
خبرگزاری فارس: پدیده سلبریتی و افراد مشهور محدود به دنیای پیشرفته امروزی نبوده و از دوران ارسطو و افلاطون تا سعدی، حافظ و مولانا، چنگیز، تیمور، هیتلر، ترامپ و آنجلینا جولی همه و همه به نوعی سلبریتی محسوب میشوند. از گذشتههای دور، همواره در هر جامعهای افرادی به دلایل مختلف و به جهت شرایط سیاسی ـ. اجتماعی به شهرت رسیدهاند و برای عامه مردم از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند؛ به طوری که در بسیاری موارد، رفتار، مواضع، دیدگاههای فکری و رفتارها و هنجارهای آنان توسط توده مردم پیگیری میشده است. حتی در زمانهای بسیار قدیم افراد شهیری بودهاند که تمام جامعه با شناختی که از آن افراد داشتهاند، به سبب نبود امکانات حتی کوچکترین تصوری از چهره سلبریتی نداشتند، اما تمام جوانب اخلاقی، زندگی و حرفهای او را با تمام جزییات میدانستند. از این رو پدیده سلبریتی و افراد مشهور محدود به دنیای پیشرفته امروزی نبوده و از ارسطو و افلاطون گرفته تا سعدی و حافظ و مولانا تا چنگیز و تیمور و هیتلر و ترامپ و آنجلینا جولی همه و همه به نوعی سلبریتی محسوب میشوند.
امروزه سلبریتی، اما بیشتر و بیشتر به افرادی اطلاق میشود که از راه هنر، ورزش، علم و رسانه به شهرت رسیدهاند و با این تعریف افرادی همچون «بِرَد پیت»، «لئوناردو دیکاپریو»، «مارک زاکربرگ»، «بیل گِیتس» و «راکفِلِر» به اصطلاح سلبریتی محسوب میشوند.
اغلب سلبریتیها به خاطر شهرتی که دارند، خواسته و ناخواسته در بسیاری مسائل مشارکت و گاهی دخالت میکنند؛ از مسائل اجتماعی و صنفی گرفته تا مسائل سیاسی و راهبردی. هرچند بسیاری از آنها در سطح بینالمللی و جهانی خدماتی ماندگار برای بشریت انجام میدهند، اما در این بین هستند سلبریتیهایی که به واسطه شهرت دچار سوءتفاهم شده و در مباحثی بسیار فنی و تخصصی که اندک دانشی در آن ندارند، مشارکت جسته و در این راه بسیاری از هواداران را نیز با خود همراه میسازند.
این سوءتفاهم آنان را از جایی به اشتباه میاندازد که به دلیل علاقه صِرفِ هواداران و دوستداران، آن را مصداق تایید نقطهنظرات و دیدگاههای غیرتخصصی و ناصحیح خود قلمداد کرده و از این جهت دچار اعتماد به نفسی کاذب میشوند که نه برای خود و نه برای جامعهشان سودی در بر نخواهد داشت.
البته بسیاری از این سلبریتیها از دانشی نسبی برخوردارند و با درک بیشتر، جایگاه خود را میفهمند. آنان میدانند که نباید در مسائلی که در آن تخصص ندارند، ورود کنند؛ بنابراین در غوغای هواداران و شیفتگانشان، تصمیمات بهتری میگیرند.
در ادامه به برخی مطالب در این مورد و نیز فعالیت برخی سلبریتیها در جهان پرهیاهوی امروز اشاره میکنیم که خواننده را بیشتر با جایگاه و موقعیت سلبریتی آشنا میسازد:
«وبسایت انگلیسی زبان بیزنس اینسایدر» در مورد سلبریتی و شبکههای اجتماعی و مشکلاتی که بعضا گریبانگیر آنان میشود، مطلبی نوشته و برخی مشکلات و اشتباهاتی که سلبریتیها در شبکههای اجتماعی مرتکب شده و تاوان آن را پرداخت کردهاند، اینچنین ذکر میکند:
شبکههای اجتماعی به شما آزادی بیحد و حصر میدهد تا اندیشههایتان را با هزاران نفر از سراسر دنیا به اشتراک بگذارید. اما آزادی با خود مسؤولیت به دنبال میآورد و آنگاه که پُستی اشتباه به اشتراک بگذارید، میتواند دردسرهای بسیار بزرگی برای شما به همراه داشته باشد. به ویژه زمانی که شما آدمی معروف و چهرهای شناخته شده باشید، شرایط بسیار وخیمتر و سریعتر از آنچه فکرش را میکنید، رخ خواهد داد. آن هم برای تنها یک پُست اشتباه که چند مورد واقعی از اشتباهاتی که برای سلبریتیها پیش آمده را در ادامه میخوانید:
«لیلی جِیمز»: «اکران شیندرلا در توکیو»
«لیلی جیمز» هنرپیشه که نقش اصلی فیلم «سیندرلا» را در محصول مشهور کمپانی دیزنی ایفا کرده است، این اشتباه صرفاً تایپی را در شبکههای اجتماعی مرتکب شد. او در اینستاگرام خود نوشته بود: «اکران اولیه «شیندرلا» در توکیو. توقف نهایی در تور و شبی سرد و زیبا، متشکرم!»
این پیام بلافاصله سیلی از پیامهای تنفرانگیز را به دنبال داشت و بسیاری او را به نژادپرستی متهم کرده بودند که او با نوشتن «شیندرلا» به جای «سیندرلا» قصد مسخره کردن ژاپنیها در تلفظ این واژه را داشته است. پس از این واکنشها جیمز بلافاصله با نوشتن پُستی اعلام کرد که اصلا منظور بدی نداشته و «شیندرلا» در حقیقت تلفظ واقعی رومانیایی «سیندرلا» است و همچون تلفظ Cenicienta در اسپانیولی و Cendrillon فرانسه است.
«جاستین بیهبِر» و دیدار از معبد اشتباهی
در سال ۲۰۱۴ جاستین بیهبِر در صفحه اینستاگرام خود نوشت «برای این موهبت متشکرم» که این نوشتهاش با یک عکس از او در معبدی ژاپنی همراه بود. عکس در معبد یاسوکُنی گرفته شده بود؛ جایی که ژاپنیها در جنگ دوم جهانی مسؤول مرگ هزاران چینی بودند. جاستین بیهبِر متوجه اشتباه خود شد و بلافاصله با برداشتن آن عکس این جمله را نیز به اشتراک گذاشت: «زمانی که در ژاپن از رانندهام درخواست کردم که پیش یک معبد زیبا که دیدم نگه دارد، به اشتباه فکر کردم که این معبد صرفاً مکانی برای دعا بوده است. چنانچه با این کار باعث ناراحتی یا هتک حرمت به کسی شدهام، عمیقاً عذرخواهی میکنم. من عاشق شما چینیها و عاشق شما ژاپنیها هستم.»
«اَلِک بالدوین»: با اُردَنگی به پشت جورج استارک میزنم
اَلِک بالدوین در سال ۲۰۱۳ در توییتر در دعوا با یک همجنسباز به نام «جورج استارک» باعث خشم تمام همجنسبازان و حمله به او شد. ماجرا از آنجا شروع شد که استارک اشتباها همسر بالدوین را متهم به نوشتن توئیت در حین خاکسپاری گاندولفینی کرده بود. بلافاصله پس از انتشار اتهامات در دیلی مِیل، اَلِک بالدوین در توئیتر خود شروع به نوشتن الفاظ بد و فحاشی به جورج استارک کرد که پس از آن بسیاری از همجنسبازان آن را تنها یک دعوای بین این دو در نظر نگرفته، بلکه آن را توهین به تمام همجنسبازان تلقی کردند و بالدوین را مجبور عذرخواهی کردند.
«جاستین ساکو»: در حال سفر به آفریقا هستم امیدوارم آنجا ایدز نگیرم... این را صرفا جهت مزاح گفتم. من سفیدپوست هستم.
جاستین ساکو، یک مشاور روابط عمومی که زمانی فقط ۱۷۰ فالووِر در توئیتر داشت، تنها با یک توئیتی که فکر میکرد خندهدار است، به یکی از منفورترین افراد روی کره زمین بدل شد.
سال ۲۰۱۳ قبل از عزیمت به آفریقا در توئیتر خود نوشت «دارم به آفریقا میروم. امیدوارم ایدز نگیرم. البته این را فقط برای مزاح گفتم. من سفیدپوست هستم.»
«سم بیدل» نویسنده سایت «تِک» این توئیت را برای ۱۵ هزار نفر از فالووِرهای خود ارسال کرد و آنها نیز آن را برای دیگران فرستادند و پس از چند ساعت به دست هزاران نفر رسید و پیامهایی از خشم و نفرت علیه این خانم در شبکههای مجازی به راه افتاد و به دنبال آن هشتگی با عنوان "#HasJustineLandedYet" (جاستین هنوز فرود نیامده) روندی جهانی در پیش گرفت. به دنبال این واکنشها جاستین ساکو در اولین اقدام از شغلش در آیاِیسی اخراج شد. بعدها در مصاحبهای که با جان رانسون نویسنده بریتانیایی انجام داد، گفت: «اصلا فکرش را هم نمیکردم که چنین شود و آن موضوع تا به این اندازه جدی گرفته شود.»
آکسفورد در یکی از مقالههای خود با عنوان «سلبریتیها در امور بینالملل» به قلم «لیزا آن ریچی» و «الکساندرا بودابین» به این موضوع پرداخته و در این خصوص مینویسد:
مشارکت سلبریتی در کمکهای جهانی، مساله ساده کمک به فقرا در خارج از مرزها نیست؛ بلکه رابطهای بسیار پیچیده از توازن قدرت است که اغلب کارکردهای متناقضی در رابطه با اهداف گرایشهای بشردوستانه، توسعهای و حمایتی دارد. این موضوع دربرگیرنده بحثی است که سلبریتیها همچون دیگر گروههای به اصطلاح «نخبه» در امور بینالمللی عمل میکنند. بیشتر این اقدامات، سرمایهگذاری قابل ملاحظه در فرایندهایی است که به شدت سیاسی هستند. این اقدامات ردی در ظهور و اجرای سیاستهای الیتهای سیاسی سلبریتیها در روابط موسوم به «شمال ـ جنوب» پدیدار میکند. ارزیابی تغییرات اخیر در شیوههای کمک، رسانه و سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد (NGO) ممکن میشود؛ سپس نمونههایی از این کمکها همچون «آنجلینا جولی» در برمه، «بن افلک» در جمهوری دموکراتیک کنگو و «مَدونا» در مالاوی بررسی میشود. این شیوههای سلبریتیها به عنوان «دیپلمات»، «کارشناس» و «بشردوست» در امور بینالمللی نشانگر تنوع و تناقض اَشکال مشارکت سلبریتیها به عنوان «کمککننده» در روابط موسوم به «شمال ـ. جنوب» است.
وقتی رئیسجمهور آرژانتین با لهجه چینی شوخی کرد
رئیسجمهور آرژانتین «کریستینا فرناندز دی کرشنر» با چند توئیت که از سوی کاربران تمسخر لهجه چینی قلمداد شد موجب دردسر بزرگی شد.
او حین سفرش به کشور چین در پیامی در توئیتر حرف "r" را با "l" در واژه arroz جابجا کرد بعد از آن خیلی زود در توئیتی دیگر که به نظر غیر معذرتخواهانه میآمد، نوشت: «ببخشید. میدانید چرا؟ این مساله خیلی مسخره و نامربوط است و اگر مزاح به نظر نرسد، پس بسیار خطرناک و سمّی خواهد بود.» فرناندز احتمالا فکر کرده که توئیتش حتی این دومی خیلی مزاحگونه و خندهدار بوده، اما رسانهها زمان این شوخی را بسیار نادرست دانستند. سفر او به کشور چین برای اجلاسی با رئیسجمهور ژیجینپینگ بود که او میخواست در آن اجلاس از رئیسجمهور چین درخواست کمک مالی بیشتر بکند.
سایت سینمایی «لِجِند» در مورد نقش و جایگاه سلبریتیها در دنیای مجازی و فعالیتهای اجتماعی مینویسد:
از «فقر» گرفته تا تحصیل «دختران» و «تغییرات اقلیمی و آب و هوایی» ستارههای بسیاری در دنیای هنر از موقعیت سلبریتی خود به بهترین نحو استفاده کرده و به رفع مشکلات عدیده جهانیان کوشیدهاند. هنرمندانی همچون «لئوناردو دیکاپریو» و «آنجلینا جولی» که در مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ به عنوان وکلا و نمایندگان معاهده زیستمحیطی سخنرانی کردند. آنها بهترین بهره را از شهرت خود بردند و از جهانیان خواستند تا از حل مسائل و مشکلات جهانی حمایت کنند و خود را صدای آن کسانی دانستند که کسی صدایشان را نمیشنود.
دیکاپریو فعالیتهای وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگهداری گوریلها انجام میدهد و نیز تقبل بخشی از کمکهای بیمارستان لس آنجلس را که مخصوص کودکان سرطانیاست، به عهده دارد. وی در سپتامبر ۲۰۱۴ به سمت سفیر صلح سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان در امور تغییرات جوی برگزیده شد. وی از سال ۱۹۹۸ تا کنون همواره برای حفظ محیط زیست تلاش کرده است و در بنیادی که با نام او راهاندازی شده، فعالیت میکند. او در اکتبر ۲۰۱۴ برای ایجاد و گسترش مناطق حفاظت شده دریایی و همچنین متوقف کردن صید غیرقانونی در دریاها و ۵ اقیانوس زمین، ۲ میلیون دلار کمک کرد.
در آسیا هم داریم هنرمندانی که به جای مداخلات سیاسی بیاساس و بدون دانش، سراغ حل مشکلات معیشتی مردم رفته و آنجا که بحث کمک مالی است پا پیش نهاده و ابتدا از جیب خود کمک میکنند و بعد از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای کمکهای جهانی بهره میبرند تا اینکه صرفا به بحثها و جبههگیری سیاسی روی آورند و هنگامی که پای کمک مالی از جیب شخصی برسد، خود را بیگانه فرض کنند!
کسانی، چون «پریانکا چوپرا» هنرپیشه هندی سالهاست در یونیسف فعالیت میکند. او در صفحه اینستاگرامش که بیش از ۲۰ میلیون فالووِر دارد، بیشترین پُستهایی که به اشتراک میگذارد مربوط به کمک برای از بین بردن فقر و ایجاد فرصتهای برابر برای دختران هندوستان و دیگر نقاط جهان است.
«یائو مینگ» یکی دیگر از سلبریتیها این بار از ورزشکاران «انبیاِی» بسکتبال حرفهای آمریکاست که با شهرت جهانی خود را وقف کمک به کودکان بیبضاعت کشور خودش (چین) کرده و کارش با حمایت جهانی مواجه شده که این به واسطه بهره درست وی از موقعیت سلبریته بوده است.
* سلبریتیها تا چه اندازه فعالیت سیاسی دارند؟
کلام آخر اینکه بسیاری از سلبریتیها در جهان و به ویژه در آمریکا در همه نوع فعالیت اعم از سیاسی، اجتماعی، بشردوستانه و ... حضور دارند، به عنوان نمونه در مسائل سیاسی «مایکل مور» یکی از معروفترین سلبریتیهای منتقد سیاستهای تمام دوران ریاستجمهوری آمریکاست. برای کسی که اولین بار با این شخص و فعالیتهایش آشنا شود، شاید فعالی دوآتشه قلمداد شود، اما پس از مدتی به این نتیجه خواهد رسید که این رویکرد و جلب نظر و توجه توده مردم، باعث خلق مستندهایی با مضامین سیاسی برای این سلبریتی میشود که او را از فروش آثارش گرفته تا موفقیت در رویدادهای رقابتی و جذب مخاطب، همه و همه برای اهداف شغلی و صرفاً حرفهای این شخص پیشبینی شده و این جبههگیریها و اتخاذ مواضع، بیشک بخشی از پیشتولید آثار مستند «مایکل مور» خواهد بود.
در مواردی هم سلبریتیها بسیار شدیدتر در فعالیتهای سیاسی آمریکا مشارکت میکنند، به ویژه آنجا که پای مسائل و موقعیتهای نژادی، جنسی یا صنفی آنان در میان باشد. برای مثال پس از اتهامات متعدد جنسی که سال گذشته گریبانگیر «هاروِی واینستِین» غول تهیهکنندگی هالیوود شد، بسیاری از زنان آمریکایی از سلبریتی گرفته تا زنان عادی لب به اعترافاتی گشودند که درباره آنها رخ داده است. چنین شرایط وخیمی جنبشهایی از قبیل: #metoo را میطلبید که این سلبریتیها با بهرهگیری از فالوورهای میلیونی خود اینچنین جنبشهایی را برای حقوق اولیهای که از آنها پایمال شده، به وجود آورند.
انتهای پیام/
دیدگاه تان را بنویسید