زمین کارزار ما «تل آویو» است، تهران نه!
در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی و طبق روال سالهای پیشین، در نیمه ماه مبارک رمضان و در شب میلاد با سعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)، در فضایی صمیمی و معنوی، جمعی از شاعران با «امین» و قافله سالار شعر انقلاب دیدار کردند. دیداری که به تعبیر امین شعر انقلاب شیرین و روح نواز بود. جلسهای با طعم مقاومت و پایداری، و با گرامیداشت حماسه مدافعان حرم.
«عزیزان من! شعر یکی از هنرهای اثرگذار است؛ یک خصوصیّاتی در شعر هست که در بسیاری از هنرهای دیگر نیست. خب بعضی از هنرها در بخش دیگری و به نوع دیگری خیلی اثرگذارند - مثل سینما، مثل تئاتر و از این قبیل -، امّا شعر یک جور دیگری اثرگذار است. شعر بایستی جریانسازی بکند؛ یعنی مجموعه شاعر کشور باید جوری شعر را در فضای هنری کشور و فضای شعری کشور تنظیم بکنند و تولید بکنند و خلق بکنند و تکثیر بکنند که بتواند مسائل مهم و مورد ابتلاء کشور را گفتمانسازی کند و جریانسازی کند. فرض بفرمایید راجع به مسئله عدالت، مسئله مقاومت، مسئله اخلاق... خوشبختانه در تاریخ شعر ما، در این زمینه خیلی حرف هست، خیلی اشعار عالی سروده شده و این گفتمانسازی باید ادامه پیدا کند؛ همچنین در زمینههای گوناگون که عرض کردم؛ مثل مقاومت، مثل همین مسائلی که امشب در چند شعر بود و موضوعات مهمّی بود... شعر بایستی در زمینه جدّیّت و کوشندگی و انضباط در عمل و ژرفنگری در اندیشه و استحکام در هویّت و مجاهدت در برابر دشمن، فعّال باشد.» (بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با شاعران انقلاب در نیمه رمضان سال ۱۳۹۷)
در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی و طبق روال سالهای پیشین، در نیمه ماه مبارک رمضان و در شب میلاد با سعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)، در فضایی صمیمی و معنوی، جمعی از شاعران با «امین» و قافله سالار شعر انقلاب دیدار کردند. دیداری که به تعبیر امین شعر انقلاب شیرین و روح نواز بود. جلسهای با طعم مقاومت و پایداری، و با گرامیداشت حماسه مدافعان حرم. در میان شاعران حاضر در دیدار امسال، علاوه بر شاعران جوان و پیشکسوت، تعدادی از شاعران نامآور فارسی زبان نیز حضور داشتند. شاعرانی از کشورهای:هندوستان، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان. حضور شاعران پارسی زبان در دیدار سالانه مقام معظم رهبری با شاعران، اقدامی شایسته در مسیر احیای زبان و ادبیات گرانسنگ پارسی و بازسازی جایگاه رفیع آن در این کشورها و بیرون آوردن زبان پارسی از پیله انزوا و فراموشی است. چرا که در این روز و روزگار، زبان پارسی به راستی و درستی، زبان دوم جهان اسلام و رسانهای ارجمند و شایسته برای نشر و اشاعه معارف قرآنی و وحیانی و آموزههای انسان ساز توحیدی است. یکی دیگر از امتیازات نشست امسال، حضور قابل توجه شاعران «دیدار اولی» است. شاعرانی که - به هر علت - در طول سالیان گدشته از توفیق حضور در این نشست محروم بودهاند. اقتضای عدالت نیز چیزی جز این نیست که در این همایش بی بدیل ادبی که از برجستهترین و تاثیرگذارترین نشستهای ادبی در کشور است، زمینه برای حضور چهرههای جوان، مستعد و غیر تکراری فراهم شود. علاوه بر این شایسته است که توسط متولیان و مجریان برنامه دیدار تمهیداتی برای حضور تعدادی از چهرههای شاخص و فعال فرهنگی - بخصوص دبیران و خبرنگاران سرویسهای ادب و هنر - مطبوعات و خبرگزاریهای به نام کشور فراهم گردد. یقینا حضور دبیران و خبرنگاران سرویسهای فرهنگی مطبوعات و خبرگزاریهای شاخص، در پوشش خبری گستردهتر و حرفه ایتر این مراسم میتواند موثر و کارساز باشد. بخصوص آن که بسیاری از این خبرنگاران دانش آموخته رشته ادبیات و از فعالان این عرصه میباشند. ضرورت مدیریت زمان در دیدار رهبری نکته دیگر این که برای استفاده بیشتر از شاعران حاضر در دیدار، خوب است با مدیریت هوشمندانه زمان ترتیبی اتخاذ گردد که شعرهای انتخاب شده برای قرائت کوتاه باشد تا زمینه شعرخوانی برای شاعران بیش تری فراهم گردد. اعلام انصراف داوطلبانه تعدادی از پیران و پیشکسوتان شعر انقلاب از شعرخوانی در مراسم به نفع جوانان شاعر نیز سنت حسنهای است که جای تقدیر و تشکر دارد. پیشکسوتان فرهیختهای که با بزرگواری و کرامت تمام نوبت شعرخوانی خود را در اختیار شاعران جوان حاضر در مجلس میگذارند، در واقع درس شاعرانه زیستن را به آنان میآموزند. به راستی نیز بزرگترین درسی که در مکتب شعر و ادب میتوان آموخت، «انسان بودن» است و زیباترین تجلی «انسان بودن» نیز چیزی جز «ایثار و از خودگذشتگی» نیست، چنان که بسیاری از قلههای نام آور شعر و ادب پارسی بر این دقیقه تاکید کرده اند، از جمله بیدل دهلوی و صائب تبریزی: بوی گل و نسیم صبا میتوان شدن گر بگذری ز. خویش چها میتوان شدن شبنم به آفتاب رسید از فتادگی بنگر که از کجا به کجا میتوان شدن *** از خود گذشتنی ست فلک تازی نگاه تا نگذری ز. خود، نتوان هیچ جا رسید غزل بانوی شعر انقلاب، استاد سیمیندخت وحیدی که سلوک نجیبانه و مومنانه اش در عرصه شعر ما را به یاد «پروین» آسمان ادب میاندازد، در شمار شاعرانی است که در سالهای اخیر با بزرگواری تمام و بی هیچ منتی، نوبت شعرخوانی خویش را به شاعران جوان واگذار کرده است که این منش ایثارگرانه میتواند برای جامعه ادبی ما سرمشقی شایسته باشد. نگاهی به متن و حاشیههای دیدار امسال امسال نیز همچون سالهای گذشته، شاعر نامآشنا و شاخص انقلاب علیرضا قزوه به عنوان مجری برنامه «بسم الله» میگوید و پس از کسب اجازه از مقام معظم رهبری، با قرائت یک رمضان سروده برنامه را رسما آغاز میکند. قزوه در ادامه با ذکر نام شاعران درگذشته - بخصوص شاعرانی که اخیرا روی در نقاب خاک کشیدهاند - از شاعران حاضر درخواست میکند که برای شادی روح آنان فاتحهای قرائت کنند و یادآور میشود که امسال به اتفاق مرتضی امیری اسفندقه مشترکا برنامه را اجرا خواهند کرد. از جمله حاشیههای جالب مراسم دیدار امسال عکسالعمل مقام معظم رهبری نسبت به شعر فاضل نظری بود. ایشان پس از استماع غزلی که فاضل نظری با مطلع: «من و جام میو معشوق، الباقی اضافات است»، با مطایبه فرمودند: «پس معلوم میشود، قناعت هم دارید؟!» رهبر فرزانه انقلاب همچنین بعد از شعری که قادر طهماسبی (فرید) با موضوع فلسطین خواند، فرمودند: «شعر شما در حد بسیار خوب شعر قرار دارد. هم مضمون خوب وهم الفاظ خوب. شعر شما پاسخ به نیاز روز است.» حفظ عفت و نجابت شعر پارسی، گفتمانسازی و جریانسازی در خصوص مسائلی همچون عدالت، مقاومت و ترویج فضائل اخلاقی، پرهیز از سطحینگری در اندیشه، لاابالیگری در عمل، وادادگی در سیاست و بیتفاوتی در مواجهه با دشمن، و تلاش برای برجسته کردن حکمت، جدیت و کوشش و انضباط در عمل، ژرفنگری در اندیشه، استحکام هویت و مجاهدت در مقابل دشمن، بهره برداری از ظرفیتها و قابلیتهای سرود و ترانه در جهت انتقال مفاهیم مورد نیاز جامعه به بهترین شکل از عمدهترین کلیدواژههای بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار امسال با شاعران بود. در دیدار امسال بیش از ۳۰ شاعر موفق به قرائت اشعار خود در محضر مقام معظم رهبری شدند. در اواخر برنامه نیز امین شعر انقلاب از دکتر حداد عادل، کلامی زنجانی، فاضل نظری، میلاد عرفان پور و مرتضی امیری اسفندقه شخصا دعوت به شعرخوانی کردند. رهنمودهای راهبردی و راهگشا بدون شک دیدارهای سالانه شاعران با رهبر معظم انقلاب جانی دوباره در کالبد شعر انقلاب میدمد و دستاوردهای فراوانی برای جامعه ادبی ما به همراه دارد که شایسته است توسط مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهمترین این کارکردها نقد و آسیب شناسی شعر انقلاب، دفاع مقدس و آیینی است. باید خدا را شاکر و سپاسگزار بود که امین شعر انقلاب در کسوت عالمی روشن اندیش و ادیبی فرهیخته؛ یکی از بزرگترین طلایه داران «آسیب شناسی شعر دینی و آیینی» روزگار ما هستند و با اشرافی که بر ظرایف و دقایق این حوزه دارند طرح مسائل غیر مستند، غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمیدانند و همواره بر این نکته پای میفشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد. توجه به رهنمودهای راهگشا و قابل تامل ایشان توسط مسئولان و جامعه ادبی در تمام حوزهها - بخصوص شعر آیینی - یقینا راه را برای پویایی و بالندگی شعر در جامعه بیش از پیش هموار خواهد کرد. واقعیت امر این است که شعر در زمانه ما - علی رغم کارکردهای فراوانی که دارد - یکی از مظلومترین هنرهاست. مظلومیت شعر را از این نکته میتوان دریافت که هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، متاسفانه شعر هنوز به جایگاه شایستهای در رسانه ملی ما دست نیافته است و همواره از شاعران در این رسانه به عنوان سیاهی لشگر و «برنامه پرکن» استفاده میشود! امروز زمان آن رسیده است که از شعر اعاده حیثیت شود و مسئولان برای تحقق این مهم با توجه به رهنمودهای دلسوزانه رهبر فرزانه انقلاب، به دنبال یافتن راهکارهای مناسب باشند. چند نمونه از شعرهای قرائت شده به عنوان حسن ختام، زمزمه نمونهای از شعرهای قرائت شده در دیدار شاعران با امین شعر انقلاب خالی از لطف نیست. شعرهایی که تحسین و آفرین رهبر انقلاب و تشویق شاعران حاضر در مجلس را به دنبال داشت. برای فلسطین عاشقان را گر هزاران جان دهند جمله را در صحبت جانان دهند اهل دل را دادن جان مشکل است اهل دل جان را، ولی آسان دهند ما زجان آسان و خندان بگذریم هر زمان مولای ما فرمان دهند وقت آن شد گوشمالی سهمگین فارسان بر لشکر شیطان دهند آیین گرازان گریزان تا به کی در بهشت قوس ما جولان دهندای فلسطین استقامت پیشه کن تا به آزادی تورا امکان دهند صبح آن روز درخشان دیر نیست تا تو را آزادی از حرمان دهند قادر طهماسبی (فرید) *** برای مدافعان حرم یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید، اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش میداند تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت، اما سر آنها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز، اما بر همان عهدیم نخواهد شد، ولی این بار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم «آری» به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: «نه» کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما «تل آویو» است، تهران نه! محمد حسین ملکیان (اصفهان) *** به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را مگر ثابت کنم پروانه مسلک بودن خود را اگر تقدیر، تن دادن به فرمان زلیخا بود همان بهتر که دست گرگ میدیدم تن خود را تو راای عشق از بین هوسها یافتم آخر شبیه آن که در انبار کاهی سوزن خود را اگر این بار رو در رو شدم با خود در آیینه به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را بگو با آسمانِ بغض دارِ پیرهن از ابر برای گریه کردن پاره کن پیراهن خود را به امیدی که شاید بگذری از کوچه ام یک شب به در آویختم فانوس هر شب روشن خود را میلاد حبیبی (اصفهان)
دیدگاه تان را بنویسید