شعری درباره «خلیج فارس» که به مذاق امرای عرب خوش نیامد

کد خبر: 816556

پیکر مؤمن قناعت، شاعر تاجیکستان، روز گذشته تشییع و به خاک سپرده شد؛ شاعری که در ایران بیشتر با سروده‌ای درباره «خلیج فارس» مشهور است.

شعری درباره «خلیج فارس» که به مذاق امرای عرب خوش نیامد

خبرگزاری تسنیم: پیکر مؤمن قناعت، از برجسته‌ترین شاعران تاجیکستان، روز گذشته در دوشنبه، پایتخت این کشور تشییع و در آرامگاه «لوچاب» در کنار «بازار صابر» یکی دیگر از شعرای نامدار تاجیک، به خاک سپرده شد.

قناعت علاوه بر توانایی و تبحر در شعر و همچنین فعالیت‌های ادبی در مجلات و مراکز مختلف، از حیث تأثیرگذاری بر جریان شعر نوین تاجیکستان نیز حائز اهمیت است؛ به طوری که او را یکی از پایه‌گذاران شعر نوین این کشور می‌دانند. از دیگر سو، تلاش او برای راه یافتن دوباره واژگان و اصطلاحات کلاسیک در دل شعر نوین تاجیکستان سبب شد تا شعر این کشور دوباره با ادبیات کهن خود پیوند برقرار کند؛ موضوعی که در برهه‌ای به فراموشی سپرده شده و عمده شاعران بر استفاده از واژگان عامیانه تمرکز داشتند.

قناعت که کارنامه ادبی پرباری دارد؛ هم در جهت پرورش و تربیت شاعران جدید و هم در حوزه انجام کار‌های علمی و تحقیقی و انتشار آن در مجلات علمی، توانست جریان نویی در ادبیات امروز تاجیکستان ایجاد کند.

یکی از مشهورترین سروده‌های قناعت درباره «خلیج فارس» است که در جواب یکی از امرای عرب سروده شده و گویا بر مذاق او نیز خوش نیامده است. این سروده چند سال پیش در محضر رهبر معظم انقلاب توسط شاعر خوانده و مورد استقبال قرار گرفت. متن این سروده به شرح ذیل است:

از خلیج فارس می‌آید نسیم فارسی ابر از شیراز می‌آید چو سیم فارسی

دُر از این دریا نمی‌جویم چو دور افتاده است از تگ دریا ته چشم یتیم پارسی ‌ می‌رسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست شعر هم بشکست با بند قدیم پارسی

شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت