گلکار: برخی شاهنامه را خاستگاه افسانههای روسی میدانند
آبتین گلکار گفت: چیزی که روسیها از آن با عنوان حماسه یاد میکنند افسانههایی است مربوط به سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی که به صورت مکتوب نبوده و به صورت شفاهی نقل میشده است و برای اولین مرتبه در قرن ۱۸ مکتوب شده است و در دسته ادبیات فولکلوریک قرار میگیرد و برخلاف شاهنامه فردوسی که اثری هنری است باید آن را در دسته آثار فولکلور قرار داد.
خبرگزاری فارس:رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و روز زبان فارسی گفت: بزرگداشت فردوسی فرصتی برای تجدید عهد با زبان فارسی است.
مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی پیش از ظهر امروز از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در باغ کتاب تهران برگزار شد.
بزرگداشت فردوسی فرصتی برای تجدید عهد با زبان فارسی است
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به پیشینه این روز گفت: ۲۵ اردیبهشت ماه از دو سال پیش با پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم رسمی کشور، روز حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی نامیده شد که فرصتی برای تجدید عهد با زبان فارسی است. امروز باید هم به فردوسی بزرگ ادای احترام کرد و به هم به زبان فارسی.
وی افزود: اینکه بیش از هزار سال پیش شاعری بزرگ در منظومهای حماسی با بیش از ۶۰ هزار بیت گنجینهای از ادب و حکمت برای ایرانیان به یادگار گذاشته خدمتی بزرگ است و امروز بعد از هزار سال میتوان گفت که فردوسی به نیتی که داشته رسیده و عجم را به زنده کرده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه هر کسی با توجه به نگاه خودش از شاهنامه بهره میبرد گفت: من به عنوان دانشجوی فلسفه از خردورزی فردوسی بهره میبرم. حکیمی که حماسه را با ستایش خرد آغاز میکند در خور همه گونه ستایش است.
او اضافه کرد: همانطور که هر کشوری برای خود یک زیست بوم طبیعی دارد و بایستی از این زیست بوم طبیعی نگاهداری کند یک زیستبوم فرهنگی نیز وجود دارد که لطیفتر از زیست بوم طبیعی است و نگهبانی از آن دشوارتر است که میراث فرهنگی، زبان، هنر و ... عناصر این زیست بوم هستند. همانطور که از خشک شدن یک دریاچه افسوس میخوریم باید برای تهدیدهای فرهنگی نیز احساس نگرانی کنیم.
حداد عادل در پایان سخنانش گفت: در طول ۲۸ سالی که از تاسیس فرهنگستان میگذرد تمام همت آن حمایت از زبان فارسی بوده است. از این رو بر پایه آگاهی از گذشته زبان فارسی و شناخت وضع موجود تلاش میکنیم مسیر پیش رو را طی کنیم و به حفاظت از زبان فارسی بپردازیم. فرهنگستان دستگاهی کاملا علمی و پژوهشی است که به دور از تبلیغات نادرست و با وجود دشواریهای تحمیلی از سوی دشمن فعالیت کرده و کوشیدهایم فرزندان خلفی برای نیاکان خود باشیم.
برخی خاستگاه افسانههای روسی را شاهنامه فردوسی میدانند
آبتین گلکار عضو هیات علمی دانشگاه و مترجم زبان روسی در این مراسم به تاثیر حماسه شاهنامه بر حماسهها و اسطورههای روسی اشاره کرد و گفت: چیزی که روسیها از آن با عنوان حماسه یاد میکنند افسانههایی است مربوط به سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی که به صورت مکتوب نبوده و به صورت شفاهی نقل میشده است و برای اولین مرتبه در قرن ۱۸ مکتوب شده است و در دسته ادبیات فولکلوریک قرار میگیرد و برخلاف شاهنامه فردوسی که اثری هنری است باید آن را در دسته آثار فولکلور قرار داد.
وی افزود: در مورد خاستگاه این افسانهها اختلاف نظر وجود دارد تا دورهای آنها را کاملا روسی میدانستند و از قرون ۱۸ و ۱۹ که روند مکتوب شدن آنها آغاز شد با پژوهشهایی که روی آنها انجام گرفت متوجه شدند که مشابه افسانههای ملل است که در این بین برخی آنها را غربی و برخی شرقی میدانستند و آنهایی که به شرقی بودن این افسانهها تکیه میکنند به تاثیر شاهنامه فردوسی بر آنها اشاره دارند و البته برخی میگویند این شباهتها به معنای تاثیرپذیری نیست.
گلکار در پایان گفت: در روایتهای این فسانهها شباهتهایی میان روایتهای ایرانی میبینیم برای مثال حمله به مرز یا نوجوان بودن مهاجم و نبرد با شمشیر، نیزه و گرز از جمله شباهتهای میان نبرد ایلیا با پسرش و نبرد رستم و سهراب است. پژوهشگران روس برای علتهای این پرسش کارهایی انجام دادند تا پاسخ نحوه رسیدن روایتهای ایرانی به روسیه را داده باشند.
او اضافه کرد: وقتی روایتهای عامیانه را بررسی میکنیم چند نکته توجه را به خود جلب میکند به عنوان مثال چهرهای که از سهراب در روایتهای قفقازی میبینیم نوجوان تنومندی است که در بازیهای کودکی، همبازیهایش در روبهرو شدن با او دچار نقص عضو میشوند در حالی که در روایتهای ایرانی شاهد چنین چیزی نیستیم.
دیدگاه تان را بنویسید