رُمانی که «قزوه» از روی لج و لجبازی نوشت!

کد خبر: 698604

نویسنده رمان «برادر انگلستان» گفت: گاهی از روی لجاجت کاری خلق کرده‌ام و قصه برخی از اشعارم این‌طور بوده و این رمان هم مانند این است و می‌خواستم خودم را امتحان کنم ببینم می‌توانم بنویسم یا خیر و از روی لج و لجبازی آن را نوشتم.

خبرگزاری فارس: آیین رونمایی از رمان «برادر انگلستان» اثر علیرضا قزوه عصر روز گذشته در خبرگزاری فارس برگزار شد. قزوه از پس کار برآمده است یوسف قوجق در بخش دیگر یاز این مراسم گفت: هر کسی که واژه را بشناسد و به آن تسلط داشته باشد می‌تتوند با شناخت مبانی نوشتن، دست به خلق بزند. در این مجالی که رمان به دستم رسید، به نظرم رسید که خوب است در رابطه با شعر و داستان سخنی بگویم. وی افزود: داستان به مفهوم امروزی در بخش‌هایی از جهان بیشتر مورد اقبال است، اما شعر درنقاطی مانند ترکمنستان بیشتر از رمان مورد توجه قرار می‌گیرد. شعر همواره پایاپای حوادث پیش رفته، اما داستان به خاطر نوع و نحوه خلق آن، با کمی تأخیر به حوادث پرداخته است. داستان و شعر مشترکات بنیادی فراوانی با هم دارند و در جامعه ما افرادی بوده‌اند که در هر دو عرصه موفق بوده‌اند. قوجق در پایان گفت: ورود قزوه در این عرصه اتفاق قابل توجهی است و با توجه به میزانی که از این رمان خواندم، به نظرم رسید که توانسته است از پس کار برآید. نثر و همچنین خوشخوان بودن آن، توجه من را به خود جلب کرده است. «برادر انگلستان» 24مرتبه بازنویسی شد کمال شفیعی با اشاره به جنسیت این کتاب گفت: اشعار علیرضا قزوه پسرهای او هستند و این کتاب در میان دیگر کتابهایش به خاطر جنس متفاوتش دختر است. این رمان 24 مرتبه بازنویسی شد و نسبتاً هر مرتبه تغییرات آن را شنیده‌ام و حس و حال آن را می‌دانم. وی افزود: فرهنگ زورخانه فرهنگ پهلوانی و گستره فرهنگ‌های یکه ارائه می‌کند و جذابیت‌هایی که ایجاد کرده، همه ازنکات برجسته رمان است. هر چند اگر نویسنده در رمان بعدی دست به همین سوژه بزند، در واقع دست به تکرار خودش زده است. قزوه در دوران اوج شاعری به داستان‌نویسی رجوع کرده است محمد علیپور در حاشیه این مراسم گفت: بین شاعران و نویسندگان هم‌نسل من، علیرضا قزوه نه تنها در نسل خود بلکه در بخشی از نسل قبل از خود هم جریان‌ساز بوده و به عبارتی نسل‌پرور بوده است. او بخشی از ظرفیت‌های شعر کشور در دهه 70 را به جامعه معرفی کرد. قزوه برخلاف برخی شاعران شکست‌خورده که در دوران افول به داستان رجوع می‌کنند، در زمان اوج به داستان‌نویسی رجوع کرده است. سوالی از آقای قزوه مجید سعدآبادی در این مراسم گفت: همیشه فکر می‌کنم داستان‌نویسی برای یک شاعر کار سختی است، ولی وقتی بخش‌هایی از این کتاب را شنیدم، دیدم که آقای قزوه توانسته رمان بنویسد. سؤالی که وجود دارد این است که آیا آقای قزوه نتوانسته حرف‌های دلش را در شعر بزند و نیاز داشته که داستان‌ بنویسد و یا حس کرده خلأیی وجود دارد و باید وارد میدان شود؟ قزوه نشان داده ابزار داستان‌نویسی را می‌شناسد محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری در این مراسم گفت: قزوه جایگاه ممتازی در شعر معاصر به خصوص شعر انقلاب دارد و این شخصیت باسابقه شعری اکنون وارد فضای داستان شده که اثرش واقعاً فراتر از تصور بوده است. وی افزود: قزوه در اولین ورودش کار بسیار خوبی را ارائه کرده و نثر روان و شاعرانه، ویژگی این اثر است و به خاطر فضایی که کتاب دارد، نثر شاعرانه به خوبی از کار درآمده است. در اولین کار، او نشان داده ابزار داستان نویسی را می‌شناسد و از آنها استفاده کرده است. نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم علیرضا قزوه در پایان این مراسم ضمن تشکر از شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان این مراسم گفت: من در سال‌های دهه 60 مسئولیت ادبی مجله‌ای را داشتم که مجبور بودم نثر ادبی و داستان کوتاه بنویسم. همچنین مجموعه داستان «درحاشیه شط» نیز توسط انتشارات سوره مهر در همان سال‌ها منتشر شده است. وی افزود: علاوه بر این چندین سفرنامه مانند سفرنامه حج، سفرنامه قونیه نیز نوشته‌ام که مورد استقبال قرار گرفته و دو سفرنامه هم دارم که از مظلوم‌ترین آثار من است. یکی سفرنامه سوریه و دیگری سفرنامه هند است، همچنین یک سفرنامه هم دارم که آن را برای مخاطب 500 سال آینده نوشته‌ام که البته هنوز منتشر نشده، اما تصمیم گرفتم اندکی تغییرات با رویکرد انتظار در آن ایجاد کنم و هنوز بازنویسی آن را شروع نکرده‌ام. قزوه گفت: این رمان اتفاقات گذشته من در بازار تهران و سمنان را روایت می‌کند و بخشی نیز از آنجا که این کتاب رمان است، تخیل خواهد بود. رمان دیگری هم در دست نگارش دارم که تکلیف آن را این رمان روشن می‌کند. شاعر شعر مشهور «مولا ویلا نداشت»، گفت: در فضای شعری نیز من تنوع‌طلب هستم و سراغ قالب‌هایی رفتم که نسل من فراموش کردند،‌ ترکیب‌بند یکی از قالب‌هایی است که سراغ آن رفته‌ام. این کار به نسل بعد از من جرأت داد که سراغ این قالب بروند. وی اضافه کرد: دنیایی که این رمان دارد با شعر متفاوت است، رمان دنیای تفصیل است و با دنیای شعر که دنیای اجمال است و این تغییر دنیا برای شاعر دشوار است. البته نتوانسته‌ام سایه شعر را از سر «برادر انگلستان» کم کنم. من از راهمایی افراد مختلفی برای این رمان استفاده کرده‌ام، بخشی را برای مرحوم زنوزی جلالی خواندم که بسیار استقبال کرد یا بخشی را برای آقای علومی خواندم که اشک در چشمانش حلقه زد و من را تشویق کرد. همچنین از حضور آقای محمدکاظم مزینانی نیز استفاده کردم. قزوه گفت: واقعاً حین نگارش این رمان متوجه شدم جهان رمان چقدر سخت است و اگر محمدکاظم مزینانی کمکم نمی‌کرد، در آن گیر کرده بودم. فضای شعر را رها نخواهم کرد و در تمام قالب‌ها هم کار خواهم کرد. «برادر انگلستان» را روی لج و لجبازی نوشتم مدیر مرکز آفریش‌های ادبی حوزه هنری گفت: گاهی از روی لجاجت کاری خلق کرده‌ام و قصه برخی از اشعارم این‌طور بوده و این رمان هم مانند این است و می‌خواستم خودم را امتحان کنم ببینم می‌توانم بنویسم یا خیر و از روی لج و لجبازی آن را نوشتم. قزوه در پایان گفت: در فضای ادبیات انقلاب مخصوصاً شعر بسیار رشد کرده‌ایم اما تا قله راه بسیار داریم و این گمان را به قدر یک تفنن از من قبول کنید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت