آیا جنسیت در پاداش الهی مؤثر است؟

کد خبر: 692607

بعضى چنین تصور مى‌کنند که اسلام کفه سنگین شخصیت را براى مردان قرار داده و زنان در برنامه اسلام چندان جایى ندارند، شاید منشأ اشتباه آنها پاره‌اى از تفاوت‌هاى حقوقى است که هر کدام دلیل و فلسفه خاصى دارد.

خبرگزاری فارس: آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 35 سوره مبارکه «احزاب» در بخش نکته‌ها به بیانجایگاه زن و مرد در پیشگاه خداوند متعال پرداخته است که در ادامه متن آن را می‌خوانیم؛
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا؛ به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع (فرمان خدا) و زنان مطیع (فرمان خدا)، مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که (بسیار خدا را) یاد مى‌کنند، خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداش عظیمى فراهم ساخته است». (احزاب/ 35)
گاه، بعضى چنین تصور مى‌کنند که: اسلام کفه سنگین شخصیت را براى مردان قرار داده، و زنان در برنامه اسلام، چندان جایى ندارند، شاید منشأ اشتباه آنها پاره‌اى از تفاوت‌هاى حقوقى است که هر کدام دلیل و فلسفه خاصى دارد.
ولى، بدون شک قطع نظر از این گونه تفاوت‌ها که ارتباط با موقعیت اجتماعى و شرایط طبیعى آنها دارد هیچگونه فرقى از نظر جنبه‌هاى انسانى و مقامات معنوى میان زن و مرد در برنامه‌هاى اسلام وجود ندارد.
آیه فوق، دلیل روشنى براى این واقعیت است زیرا به هنگام بیان ویژگی‌هاى مؤمنان، و اساسى‌ترین مسائل اعتقادى، و اخلاقى، و عملى، زن و مرد را در کنار یکدیگر، همچون دو کفه یک ترازو، قرار مى‌دهد، و براى هر دو پاداشى یکسان، بدون کمترین تفاوت قائل مى‌شود.
به تعبیر دیگر، تفاوت جسمى مرد و زن را همچون تفاوت روحى آنها نمى‌توان انکار کرد، و بدیهى است که این تفاوت، براى ادامه نظام جامعه انسانى ضرورى است و آثار و پیامدهایى در بعضى از قوانین حقوقى زن و مرد ایجاد مى‌کند، ولى اسلام هرگز شخصیت انسانى زن را ـ همچون جمعى از روحانیین مسیحى در قرون پیشین ـ زیر سؤال نمى‌برد، که آیا زن واقعاً انسان است و آیا روح انسانى دارد یا نه؟! نه تنها زیر سؤال نمى‌برد بلکه هیچگونه تفاوتى از نظر روح انسانى در میان این دو قائل نیست، لذا در سوره «نحل» آیه 97 مى‌خوانیم: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ:«هر کس عمل صالح کند، خواه مرد باشد، خواه زن، در حالى که ایمان داشته باشد، ما او را زنده مى‌کنیم و حیات پاکیزه‌اى به او مى‌بخشیم و پاداش وى را به بهترین اعمالى که انجام مى‌داده، مى‌دهیم».
اسلام براى زن، همان استقلال اقتصادى را قایل شده که براى مرد (بر خلاف بسیارى از قوانین دنیاى گذشته و حتى امروز که براى زن مطلقا استقلال اقتصادى قائل نیستند).
به همین دلیل، در «علم رجال» اسلامى، به بخش خاصى مربوط به زنان دانشمندى که در صف روات و فقهاء بودند، برخورد مى‌کنیم که از آنها به عنوان شخصیت‌هایى فراموش ناشدنى یاد کرده است.
اگر به تاریخ عرب قبل از اسلام باز گردیم و وضع زنان را در آن جامعه بررسى کنیم که چگونه از ابتدایى‌ترین حقوق انسانى محروم بودند، و حتى گاهى حق حیات براى آنها قائل نمى‌شدند، و پس از تولد آنها را زنده به گور مى‌کردند، و نیز اگر به وضع زن در دنیاى امروز که به صورت عروسک بلا اراده‌اى در دست گروهى از انسان نماهاى مدعى تمدن، در آمده بنگریم تصدیق خواهیم کرد که اسلام چه خدمت بزرگى به جنس زن کرده، و چه حق عظیمى بر آنها دارد؟!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت