سرویس فرهنگی فردا: با توجه به مشکلاتی که برای پخش برنامه از طریق شبکه یک سیما اتفاق افتاد آخرین قسمت همقصه از طریق کانال هم قصه در آپارات منتشر شد. آخرین برنامه همقصه با پخش کلیپی از سیزده مهمان قبلی برنامه و مرور جملاتی از صحبتهای آنها آغاز شد. پس از بازگشت به استودیو روحالله رضوی مجری برنامه گفت: «ما و دوستان در اتحادیه جهانی امت واحده بعد از چند سال فعالیت در عرصه بینالملل با رویکرد مردمی احساس میکردیم اون تصویر درستی که میبایست ازآنچه خارج از مرزهای ایران در حال رخ دادن هست برای مردم ایران توسط فضای کلی رسانهای داخل کشور ترسیم بشه ترسیم نشده. به آنچه ترسیمشده بود ایراداتی داشتیم. ما با این آسیبشناسی اولیه تصمیم گرفتیم یه کاری رو توی این عرصه رقم بزنیم. ازنظر شما که هم با فضای بینالملل و هم فضای رسانه آشنا هستید اون چهرهای که میبایست از جهان بیرون از ایران برای مردم ایران ترسیم بشه چگونه باید باشه و فضای کنونی چه آسیبهایی داره؟»
تمام صحبتها بعدی هر دو مهمان برنامه پاسخی به همین پرسش آغازین بود. پرسشی که در پیشفرض خود تصویر رسانههای ایرانی از غیر ایرانیان را مخدوش و غیردقیق فرض گرفته است. هر دو مهمان برنامه نیز با این فرض همراه و همنظر بودند. حجتالاسلام زائری پاسخ خود را اینطور آغاز کرد: «انقلاب اسلامی یک انقلاب کاملاً مردمی است؛ یعنی حتی دشمنان انقلاب هم اعتراف دارند که وجه مردمی انقلاب اسلامی حتی در مقایسه با انقلابهای مشابه مانند انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه بسیار پر رنگه؛ اما وقتیکه این حرکت خواست که منتقل بشه دیگه با تکیهبر حضور مردم منتقل نشد.
پس از استقرار نظام از نیمهها دهه شصت سازوکاری که برای ارتباط با خارج از مرزها در نظر گرفته شد سازوکار رسمی بود. یعنی نمایندگان رسمی کشور. سفرا و دیپلماتها و رایزنها فرهنگی. حتی نهادها شبهدولتی که بهمرور تشکیل شد ارتباطاتشون سازمانی و رسمی بود. طبیعتاً اینجا چه بخوایم و چه نخوایم سازوکار اداری تعیینکننده بود.
کسی که از اون طرف میومد با شور حرارت اما کسی که اینور مثلاً پشت دستگاه فاکس نشسته بود میگفت امروز پنجشنبهاس باید برم مرخصی و کار بمونه تاشنبه. من یادم میاد که در بنیاد اندیشه اسلامی که بعدها در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادغام شد ما مجلاتی رو برای کودکان و نوجوانان درمیآوردیم که البته در دورهای بازخورد خوبی هم داشتیم. من از نزدیک میدیدم اون کسی که در تهران داشت کار رو مدیریت میکرد کاملاً مثل یک کارمند رفتار میکرد. بعد مجله ارسال میشد و در زیر پله فلان سفارتخونه و دفتر نمایندگی خاک میخورد و هیچکس هم دغدغهای نداشت چون من اینجا داشتم بهعنوان کارمند حقوقم رو میگرفتم. بنایی که امام گذاشته بودند اصلاً در چهارچوب ایران نبود. من اوایل انقلاب دانشآموز بودم. ما اون موقع در نقاشیها نقشه اتحاد جماهیر اسلامی رو میکشیدیم.»
در ادامه حسین دهباشی نیز با تأیید صحبتهای حجتالاسلام زائری گفت: «جمله زیبایی در فیلم الرساله هست که وقتی سپاه اسلام به مکه میاد برای فتح مکه ابوسفیان به همسرش میگه ما نمیتونیم جلوی اینها رو بگیریم. همسرش میگه چرا؟ میگه اینا نه از در میان نه از دیوار از دلها وارد میشن. انقلاب اسلامی تا اون جایی پیشرفت که از دلها وارد شد. ما در جایگاهی نبودیم که دیپلمات ما بخواد ماشینش از دیپلمات سفارت سعودی شیکتر باشه، سفرهای که پهن میکنه سفره شکیلتری باشه، پولی که به خبرنگاری اون کشوری که هست میده پول بیشتری باشه. ما اصلاً نباید وارد این فضای رقابت میشدیم. امروز بعد از سالها وقتی به آمریکا بری میبینی در دل سیاهپوستهای آمریکا جوانه محبتی کاشته شده که بعد از سیوچند سال هنوز بار میده درحالیکه ما خودمون فراموش کردیم. چه بوده اون جوانه؟ این بوده که ما در یک نژادپرستی از اون طرفی زنان و سیاهپوستان رو آزاد کردیم. اصلاً کاری هم نداریم طرف چهکاره بوده. جالبه جز کسانی که آزادشده یکیشون مأمور سازمان CIA بوده. در اون دوران که سیاه پوستا بهشدت تحقیرشده بودن.
ما هر جا خواستیم ادا دربیاریم لو رفته. مخصوصاً که شما میخواین با کت عاریتی ادا دربیارین. دیپلماتی که درس تشریفات هم نخونده و از تشریفات فقط تفرعنش رو یاد گرفته. کلاس گذاشتنش رو یاد گرفته. لباس یقه فلان پوشیدن یاد گرفته. در داخل هم همینه. پس از رحلت امام به نیروهای نظامی آمادهباش داده میشه که کشور به هم نریزه اما مردم در اون دریای جمعیت به شکلی مراسم رو برگزار میکنن که آقای هاشمی به من میگفت که ما خودمون از اون فرمان آماده باشی که دادیم خجالت کشیدیم.
ما هنوز فکر میکنیم برای ایران نگه داشتن نیاز به شواری تأمین استان هست. اگر مردم نخوان این نظام رو به یک فوت بنده. همیشه همینطور بوده. ما به مردممون اعتماد نداریم به خاطر همین سعی میکنیم چیزهایی رو به اونها بگیم که فکر کنن همهچیز در ایران از همه جای دنیا بهتر است.»
دهباشی در بخشی دیگر از صحبتهای خود با مقایسه ادبیات سازشناپذیر و متکبرانه امام راحل و رهبری در برابر غرب و در مقابل ادبیات عاطفی و خاضعانه آنها با مردم گفت: «مسئولین ما وقتی در برابر خارجیها صحبت میکنند از یک موضع ذلیلانه و فرودست صحبت میکنند اما وقتی با مردم خودمون هستیم میگیم ببین من چه منتی بر سر تو گذاشتم که مسئول شدم. ما چون اصل نگاهمون اینه که کشوری مهمتره که تولید ناخالص ملیش بیشتره میاییم تو ارائه خبر و گزارشمون تقلب میکنیم که بگیم فکر نکن ما تولید ناخالص ملیمون کمهها اتفاقاً خیلی هم بالا است. انگار که اینا اصله. هی میاییم تو اینا آمار سازی میکنیم. این زاویه نگاه اشکال د اره. ما کجای دنیا است که ما امروز بهعنوان پایگاه امنیت ملیمون بهش نگاه بکنیم و توش خیلی پول خرج کرده باشیم.»
زائری نیز با ادامه سیر صحبتها دهباشی تأکید کرد: «اون مسلمان اون ور دنیا نگاهش به این نبود که ما چندتا خط موبایل واگذار کردیم یا چقدر جاده ساختیم. برگ برنده ما بهعنوان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بر اون طرف یکچیزهای دیگهای بود. خیلی از مشکلات ارتباطی ما مشکلات زیر ساختیه؛ یعنی ما زبان بلد نیستیم. سفر زیاد نمیریم. مسافر پذیر نیستیم. ما الآن همسایههای خودمون رو نمیشناسیم. از چیزی در مرزهای ما میگذره خبر نداریم. خبرهای رسمی ما ترتیبش اینه که فلان وزیر کجا رو افتتاح کرد بعد امامجمعه چی گفت بعد همایشی که در فلان جا برگزارشده بعد ردیف پنجم ششم اخبار بینالملل و یه اتفاقی مثل انتخاب میشل عون به ریاست جمهوری. وزن انتخاب میشل عون کجا خبر افتتاح فلان داروخانه در فلان جا کجا. خبر بینالمللی برای ما اولویت نداره.»
در بخش پایانی صحبت نیز دهباشی با تأکید بر اهمیت حضور رسانهها درصحنه وقایع گفت: شما نمیتونی بگی که من میخوام درباره نیجریه صحبت بکنم و تنها تصاویری که دارم تصاویر رسانههای غربیه؛ که خیلی وقتها وجود هم نداره بعد میشه چندتا جمله چندتا حرف که تأثیر هم نداره. شما نمیتونید تصاویری از پاریس و نیویورک استفاده کنید که فیلمبرادرش با هدف این که بگه اینجا شهر مرجعه و این سبک زندگی ایدهآل هست تصاویر رو ضبط کرده بعد باند صوتی رو حذف کنید و بگید در غرب بحرانهایی که وجود دارد خیلی جامعه را دچار چالش کرده است. تصویر تأثیرش رو مخاطب میگذاره و به شما میگه غرب خیلی جای خوبی هم هست.
زائری هم از جنبهای دیگر به موضوع صحبت دهباشی پرداخت و گفت: «وقتی تصورم از کشورهای عربی یک منقطه خاصیه که یکمشت عرب شکمگنده دشداشه پوشیده تو بیابون و کنار شتر هستن بعد وقتی رهبر انقلاب از بیداری اسلامی حرف میزنه و با نخبگان جهان عرب ملاقات داره میگم چرا داریم وقتمون رو تلف میکنیم. برای اینکه شناختی از مغرب عربی و مراکش و سودان ندارم. حتی سودان رو با قحطی میشناسم. از دانشگاههای برجستهاش، از چهرههای علمیش و از اندیشمندان بزرگش هیچ اطلاعی ندارم. از جریان فکری و میزان مطالعه کتابش هیچ اطلاعی ندارم بعد وقت بفهمم میزان مطالعه کتاب در فلان کشور مغرب عربی از ایران بالاتر اون وقت باید خجالت بکشم.»
پس از پایان گفتوگو با دو مهمان برنامه در بخشی کوتاه روحالله رضوی با طاها چوگانباز خواننده تیتراژ پایانی همقصه به گفتوگو نشست. چوگانباز نیز توضیحات مختصری راجع به ویژگیها و حال و هوای موسیقی اثر داد و از استقبال مردم از این قطعه ابراز رضایت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید