تصحیح یک باور غلط از اومانیسم

کد خبر: 518305

پاکتچی، استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام گفت: اومانیسم در فضای فکری ما به عنوان نوعی ستیز با خدا و دین حک شده در حالی که در دنیای غرب که خاستگاه اومانیسم است، پدیده انسان گرایی دینی نیز وجود دارد.

خبرگزاری مهر: سی اُمین نشست «اندیشه و عمل» با موضوع «مقام و منزلت انسان در اندیشهٔ امام موسی صدر» و سخنرانی احمد پاکتچی، ۱۳ اردیبهشت ماه برگزار شد.
احمد پاکتچی، دین‌شناس و استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام در ابتدای نشست درباره موضوع بحث خود توضیح داد: «می‌خواهم دربارۀ ماهیت و منزلت انسان از دیدگاه امام موسی صدر صحبت کنم. در واقع عرایض بنده در این بحث بیشتر از منظر فلسفه انسان خواهد بود. چیزی که تحت عنوان philosophy of man در طول سلسلسه مباحث جدید در حوزه فلسفه مضاف مورد بحث قرار می‌گیرد.
بحث‌هایی که در این حوزه مطرح می‌شود این است که انسان چیست؟ چه منشایی دارد؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ چه غایتی دارد؟ سلسله سوالاتی که کاملا از یک منظر فلسفی در مورد ماهیت انسان و در مورد جایگاه انسان در این جهان می‌تواند مطرح باشد.
سعی کردم با در نظر گرفتن مهم‌ترین پرسش‌ها و دیدگاه‌هایی که در این رابطه در نوشته‌های معاصر فلسفه انسان وجود دارد به سراغ آثار امام موسی صدر بروم و دیدگاه ایشان را بازخوانی کنم. این سلسله مباحث به صورت پراکنده در سخنرانی‌ها و نامه‌ها و نوشته‌های امام موسی صدر دیده می‌شود. تلاشم این بود که یک نگاه نسبتاً منسجم و نظام مند از خلال آن‌ها دربیاورم.»
استاد زبان‌شناسی در این بحث با برگزیدن جملاتی از امام موسی صدر به تفسیر آن‌ها در راستای موضوع «انسان» پرداخته و گفت: «انتخاب موضوع این نشست، انتخاب درست و به جایی بود. اگر قرار باشد یکی از موضوعاتی که امام موسی صدر بیشترین تمرکز را بر روی آن داشت، نام ببریم، می‌توان گفت که انسان یکی از این موضوعات است.»
او همچنین درباره عباراتی که انتخاب کرده گفت: «ممکن است بعضی از این عبارات از نظر ما کلیشه‌ای به نظر برسند و خیلی از این جمله‌ها را در آثار متفکرین دیگر هم مشاهده کنیم. به هر حال همه متفکرین دینی ما قرآن و حدیث خوانده‌اند و آنچه که می‌گویند به نوعی برداشت از آن‌ها است، اما این منظومه فکری که مطرح می کنم به امام موسی صدر اختصاص دارد.»
آنچه در ادامه می‌خوانید، گزارش کامل سخنان وی بر اساس دسته بندی بحث است.
تصحیح یک باور غلط درباره انسان گرایی/ دیدگاه امام صدر در حوزه اومانیسم
فلسفۀ انسان مساله‌ای است که از زمان کانت در حوزه فلسفه جدید مطرح شده و افرادی مانند ارنست کاسیرر به این موضوع توجه ویژه‌ای داشتند. به نظر می‌رسد یکی از حوزه‌هایی که ما باید در جهان اسلام بیشتر روی آن تمرکز کنیم، بازخوانی دیدگاه‌های متفکرین و اندیشمندان خودمان در حوزه فلسفه انسان است.
یکی از مواردی که به عنوان مقدمه می‌خواستم عرض کنم تصحیح یک باور در مورد یک اصطلاح هست. مفهوم اومانیسم یا Humanism در عصر ما و فضای فکری ما به عنوان نوعی ستیز با خدا و دین حک شده و در عمل طوری انگاشته می‌شود که افرادی که انسان پرست هستند و خداپرستی را به کناری نهاده‌اند، می‌توانند به نام اومانیست شناخته شوند. اما در واقع در دنیای غرب که خاستگاه اومانیسم است پدیده‌ای هم به نام Religious humanism یا انسان گرایی دینی وجود دارد و افرادی مثل اولریش فن هوتن و رنه فن ریسن از چهره‌های شاخص در حوزه انسان گرایی دینی هستند.
از مجموع خوانشی که از دیدگاه‌های امام موسی صدر دارم، به نظرم می‌رسد نوعی انسان گرایی در دیدگاه ایشان دیده می‌شود، اما انسان گرایی دینی و با خدا نه انسان گرایی بی‌خدا. نظریه‌ای که می‌خواهد به نوعی ارتباط انسان را با خدا تعریف کند و با این حال انسان را مرکزیت می‌دهد و برای انسان اهمیت ویژه‌ای در جهان خلقت قائل است.
«انسان که ساخته خداوند است ماده صرف نیست و تنها صاحب زندگی دنیوی نیست بلکه جاودانه است و صاحب حیات جاوید.»
۱. امام موسی صدر در این جملات به دوگونه از زندگی انسان که یکی زندگی دنیوی و دیگری زندگی جاوید است اشاره دارد که وقتی از انسان حرف می‌زند یعنی هر دوی این‌ها با هم. پس نگاه مادی به انسان از نگاه دینی به انسان متمایز می‌شود. یعنی همین جا مشخص می‌شود ما با یک اندیشمند دینی سروکار داریم که تکیه او بر اینکه انسان ماده صرف نیست و حیات جاودانه هم دارد دیده می‌شود و از یک طرف دیگر می‌خواهد بگوید جنبۀ مادی انسان هم مهم است و نمی‌خواهد این جنبه را از برنامه مطالعاتی خود حذف کند.
۲. او در شروع این تعریف می‌گوید: انسان که ساخته و مخلوق خداوند است، یعنی می‌خواهد بگوید انسان چیست «مخلوقی از خداوند است» و بعد توضیح دهد که چه نوع مخلوقی از خداوند است. اینکه ما به عنوان جنس (در بحث منطق) و چیزی که می‌خواهیم تعریف را با آن شروع کنیم انسان را به عنوان یک مخلوق خداوند معرفی می‌کنیم، چه هدفی را دنبال می‌کند و در راستای رسیدن به چه ساختار فکری است؟
انسان جسم و روح با هم است
موضوع چیستی انسان در حوزه علم کلام قدیم هم مطرح بود و حتی اختلافاتی بین متکلمین مختلف بر سر ترکیب جسم و روح بوده است. اینکه جسم و روح در واقع به عنوان یک جمله و به عنوان ترکیبی از یک مجموعه دربردارندۀ چه ساحت‌هایی است از قدیم الایام تا به امروز توجه متکلمین ما را به خود جلب کرده است اما شاید در بین معاصران جالب باشد که امام موسی صدر روی این نکته تاکید می‌کند که انسان جسم و روح با هم است.
چرا این تاکید صورت می‌گیرد؟ به این معنا که ما هر نسخه‌ای برای انسان بپیچیم هر راه حلی بخواهیم برای او در نظر بگیریم، اگر یکی از این دو جنبه را نادیده بگیریم راه حل ما ناقص خواهد بود. ما با دو پدیده مواجه هستیم که نوعی با هم همنشینی دارند و این همنشینی می‌تواند در عین انفصال باشد، دو چیزی که در واقع کاملا جدا از هم هستند ولی شما آن‌ها را باهم می‌بینید.
تاکید امام موسی صدر در برخی از جملات برای این است که ما با یک نوع ترکیب قهری خارجی که دو تا امر منفصل را در کنار هم قرار داده باشند مواجه نیستیم. یک روح را در کنار جسمی قرار داده باشند و بعد بگویند شما مدتی با همدیگر باشید تا بعد تصمیمی برای شما بگیریم، مرگی فرا برسد و این روح از بدن جدا شود.
وی در یک موضعی از آثارش می‌گوید: «انسان موجودی واحد و یکپارچه است.» به بحث‌هایی که در حوزه فلسفه صدرایی و فلسفه اسلامی به طور عام در مورد نسبت بین روح و جسم وجود دارد، جسمانیه الحدوث بودن و روحانیته البقاء توجه کنید. نشان می‌دهد که در آن ساحت فکری و با آن زمینه و با آن گذشته فکری، دیدگاه امام موسی صدر در باب اینکه انسان موجودی واحد و یکپارچه است، اهمیت فلسفی زیادی دارد. وقتی که به این موجود به عنوان یک موجود واحد و یکپارچه نگاه کنیم، جسم و روح با هم، در مورد نوعی اتحاد صحبت می‌کنیم نه نوعی همنشینی، در آن صورت معنی انسان برای ما روشن‌تر خواهد شد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت