مقاومتی كه مانع انحلال ارتش شد

کد خبر: 144600

كساني كه در خصوص الفاظ و كلمات وارد شده در قرآن كريم مطالعاتي داشته‌اند، به‌خوبي مي‌دانند كه اين واژه تنها يك‌بار در سرتاسر قرآن كريم آمده است و بعد از اين واژه، خداوند عنوان ديگري را با عنوان " كلمه خبيثه " و "شجره خبيثه " به كار برده است.

فارس:پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار آيت‌الله‌ خامنه‌اي در گفت‌وگويي با امير سرتيپ دوم بازنشسته عباس سليمي فرمانده اسبق دانشكده علوم و فنون فارابي در مورد مقاومت حضرت امام(ره) در برابر انحلال ارتش منتشر كرد. پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي (مد‌ظله‌العالي) در آستانه 29 فروردين روز ارتش جمهوري اسلامي گفت‌وگويي با امير سرتيپ دوم بازنشسته حاج عباس سليمي فرمانده اسبق دانشكده علوم و فنون فارابي كه بسياري از ما او را در كسوت فعاليت‌ها و برنامه‌هاي قرآني مي‌شناسيم، انجام داده است كه تقديم خوانندگان مي‌شود: 29 فروردين ماه در تقويم شمسي به‌نام روز ارتش ثبت شده است. ارتشي كه در اوايل پيروزي انقلاب تلاش‌هاي فراواني در جهت تضعيف و انحلال آن شد. امام خميني(ره) اما مقابل اين فشارها ايستاد كه امروز ثمره آن اعتماد را در پيشرفت‌هاي نظامي و علمي ارتش مي‌بينيم. رهبر معظم انقلاب تعبير خاصي در خصوص ارتش دارند كه "ارتش، كلمه طيبه است. " از نظر شما خاستگاه اين تعبير كجاست؟ كساني كه در خصوص الفاظ و كلمات وارد شده در قرآن كريم مطالعاتي داشته‌اند، به‌خوبي مي‌دانند كه اين واژه تنها يك‌بار در سرتاسر قرآن كريم آمده است و بعد از اين واژه، خداوند عنوان ديگري را با عنوان " كلمه خبيثه " و "شجره خبيثه " به كار برده است. آيه كريمه مي‌فرمايد: "أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا1 " اين از آن مواردي است كه تئوريسين‌هاي نظامي خارج از كشور را گيج و مات كرده است. امام(ره) در روز ورود به ايران با يك تعابير صادقانه و روشني فرمودند كه آقاي سرلشگر، ما مي‌خواهيم تو آقا باشي! تو نمي‌خواهي؟ مي‌خواهي نوكر باشي؟ اين هشدار را امام روز دوازدهم بهمن دادند و آن‌هايي كه گوش شنوا داشتند، شنيدند و در فاصله اين ده روز تا پيروزي انقلاب به ملت پيوستند. آيه اشاره دارد كه اين مخلوق، اين پديده طاهر مانند درخت پاكي است كه ريشه، ساقه و برگ و ميوه آن طيب و طاهر است و هيچ نشانه‌اي از خباثت در آن وجود ندارد و بعد از آن قرآن كريم مي‌فرمايد "... أَصْلُهَا ثَابِتٌ... " يعني ريشه آن به استحكام در زمين جاي گرفته است كه با هيچ طوفان و گردبادي از جا كنده نمي‌شود. چه برسد به نسيم‌هاي نه چندان قابل اعتنايي كه بعضي مواقع ممكن است بوزد. "... وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ... "؛ يعني شاخ و برگ آن در آسمان است. به نظر من رهبر انقلاب اسلامي خواستند هم استحكام ارتش را بيان كنند و هم قامت رسا و بلند اين نيرو را در خدمت به اسلام نشان دهند. در قسمت بعدي آيه مي‌فرمايد: "... تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا... "؛ يعني به اذن خداوند بزرگ، با فضل و رحمت و استمداد الهي هر لحظه اين درخت ثمرات و ميوه‌هاي خود را عرضه مي‌كند. بعد از آن خداوند از " كلمه خبيثه " و " شجره خبيثه " صحبت مي‌كند و مي‌فرمايد: "وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ2 "؛ يعني چه كساني كه بخواهند در قالب گروهك مسلح خودنمايي كنند و چه كساني كه در شاخه‌هاي ديگري مقابله با نظام اسلامي را در دستور كار خود قرار دهند، اينها كساني هستند كه به گفته قرآن، بي‌اصالت و بي‌اصل و ريشه هستند؛ مثل بوته يا علف‌هايي كه با كوچك‌ترين تحركي از جايگاه خود كنده مي‌شوند. به نظر من اين تعيبر دقيق حضرت آقا و ساير منوياتي كه ايشان در خصوص ارتش از ابتداي انقلاب مطرح كردند، نشان از نگاه قرآني معظم‌له به ارتشي است كه نشأت‌گرفته از بدنه ملت و داراي اراده الهي است. البته اين اصطلاح، اهميت مسئوليت ارتش را هم نمايان مي‌سازد. بله، اين برداشت از يك طرف دلگرم‌كننده و از طرف ديگر بسيار مسئوليت‌آفرين است. ارتش و نيروهاي مسلح بايد موفقيت‌ها را از ناحيه خدا بدانند و اصالت، استقامت، صلابت، پاكي و مفيد بودن براي ملت را مدنظر قرار دهند. اگر كسي چنين تفكري داشته باشد، از آن لحظه‌اي كه لباس نظامي خود را مي‌پوشد، وقتي به پايگاه و پادگان نظامي مي‌رود و خدمت مي‌كند، تا آن زماني كه در صورت اعلام عمليات، از كشور خودش دفاع مي‌كند، كار را "قربة إلي الله " انجام مي‌دهد. يكي از مسائلي كه در روزهاي آغازين انقلاب اسلامي مطرح شد، زمزمه انحلال ارتش بود. اين مسأله از سوي چه كساني و به چه دليل مطرح مي‌شد؟ قبل از پيروزي انقلاب اسلامي با اين‌كه نظام اسلامي تحقق پيدا نكرده بود، بدنه ارتش ‌كه متعلق به مردم و از دل مردم برخاسته بودند، معتقد به اسلام و روحانيت و معتقد به ولايت و معاد، همراه با منويات امام بزرگوار امت بودند. البته در اين ميان حساب معدود سران سرسپرده ارتش شاهنشاهي را بايد از تمام ارتش قبل از انقلاب جدا كرد. بهتربن سند و دليل اين مدعا نيز رخداد ديدني و فراموش‌نشدني نوزدهم بهمن 1357 است. ناگفته نماند كه قبل از نوزدهم بهمن در تمامي راهپيمايي‌هايي كه ملت عليه رژيم شاهنشاهي برگزار مي‌كردند، بدنه نيروهاي مسلح با لباس شخصي در اين تظاهرات حضور داشتند و بنده خود شاهد حضور اين عزيزان بزرگوار و دوستان و همكاران خودم در اين راهپيمايي‌ها بودم. گذشته از آن در بدنه ارتش، نيروهاي معتقد و مؤمني بودند كه با علماي برجسته مبارز و شخصيت‌هاي ويژه روحاني مثل آيت‌الله خامنه‌اي و مرحوم آيت‌الله طالقاني در تماس بودند و يا شاگردان رسمي و مشخص آنان بودند، يا با حضور در مجالس آن‌ها از رهنمودها و تعاليم اين استادان محترم استفاده مي‌كردند. و نيز افرادي كه از مظالم رژيم ستمشاهي به ستوه آمده بودند، همراه با ملت بودند و كاملاً آمادگي اجراي منويات امام امت را داشتند. به نظر من ريشه مطرح شدن زمزمه شوم انحلال ارتش پس از بيعت تاريخي نوزدهم بهمن شكل گرفت. چون آن حركت عظيم تاريخي و همچنين حركت مؤثر همافران نيروي هوايي در همراهي با انقلاب اسلامي سبب شد، دشمناني كه خواستار تشكيل جمهوري اسلامي و دوام آن نبودند و همچنين عناصر خود فروخته داخلي متوجه اين خطر بشوند و درصدد آن برآيند كه اين قشر يعني ارتش را از مردم مسلمان ايران جدا كنند. شايد يكي از بهترين تاكتيك‌ها به‌زعم آنان اين بود كه زمزمه شوم انحلال ارتش را سربدهند. من به خوبي به ياد دارم كه برخي افراد چه به عنوان افرادي كه ظاهراً مدعي اسلام و ديانت بودند و شعار "ارتش بي‌طبقه توحيدي " را سر مي‌دادند كه آن موقع خيلي مُد بود يا كساني ديگر كه وابستگي رسمي به گروهك‌ها داشتند و معتقد بودند كه در ارتباط با ارتش بايد به اصطلاح يك ميليشياي خلقي در كشور وجود داشته باشد. آن شرايط حتماً براي نيروهاي انقلابي ارتش، شرايط سختي بود؟ بله، شرايط براي بسياري از ما سخت و بحراني بود. به ياد دارم كه در همان تاريخ امام بزرگوار(ره) عليه اين توطئه خروشيد و در مورد بحث انحلال ارتش و توطئه بودن اين تفكر صحبت فرمودند و از سوي ديگر شخص حضرت آيت‌الله خامنه‌اي كه به عنوان نماينده امام در ارتش حضور داشتند، در مقابله با اين توطئه نقش محوري داشتند. پس از موضع‌گيري و تمهيدات و تأكيدات امام امت(ره)، آيت‌الله خامنه‌اي هم محكم در مقابل اين توطئه ايستادگي كردند، تا بحث انحلال ارتش در نطفه خفه شد و نتيجه اين مقاومت را پس از سي و دو سال به وضوح مي‌بينيم. نيروهاي انقلابي ارتش در آن شرايط چگونه تلاش مي‌كردند، تا از تحقق مسأله انحلال ارتش جلوگيري كنند؟ هر كسي در آن دوره به نوبه خود فعاليت مي‌كرد. البته هسته‌هاي مقدماتي انجمن اسلامي عموماً، با هدايت دفتر نمايندگي امام در ارتش فعاليت مي‌كردند، من آن موقع در پايگاه يكم شكاري مهرآباد خدمت مي‌كردم. در دفتر انجمن اسلامي به ياد دارم كه ما به‌خاطر اين‌كه درون تشكيلات از امكانات كامل چاپ و تكثير برخوردار نبوديم، اولين مخالفت با انحلال ارتش را من روي يك مقوا و با دست خط خودم و با ماژيك نوشتم و از آن فتوكپي تهيه كرديم و در پايگاه يكم شكاري و ستاد نيروي هوايي و اطراف دانشگاه تهران كه مركز تجمع گروهك‌هاي مختلف بود، نصب كرديم. فرداي آن روز نيز يادم هست يكي از روزنامه‌هاي آن دوره كه روزنامه "آيندگان " بود، عين كليشه اين اطلاعيه را در روزنامه چاپ كرده بود. اين نشان مي‌داد كه علي‌رغم توطئه‌هايي كه صورت مي‌گرفت، درون ارتش هم نيروهاي معتقدي حضور داشتند كه تحت نظر روحانيت اسلام آموزش ديده بودند و به هيچ عنوان با انحلال ارتش موافق نبودند. اين تفكر به منزله اين نبود كه نيروهاي مسلح ديگري چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج تشكيل نشود؛ خير، به منزله اين بود كه آن شعار لازم‌الاجراي امام خميني(ره)، فرماندهي كل قوا كه در مورد تشكيل ارتش بيست مليوني گفته بودند كه همه بايد نظامي باشند، تا اين كشور سرپا بايستد، عملي شود. اگر اين موضع‌گيري امام در رابطه با اقتدار نظامي ايران اسلامي نبود، با توجه به آن وضعيت نگران‌كننده آن روز در مورد تجهيزات و امكانات و شرايط نامناسب مرزي و دشمنان خارجي و گروهك‌هاي محارب،كار بسيار دشوار مي‌شد. اين موضع‌گيري از رشادت امام(ره) و شناختي كه ياران ايشان نظير آيت‌الله خامنه‌اي از بدنه ارتش داشتند، نشأت مي‌گرفت. اين‌ها نشان داد كه دشمن به راحتي نمي‌تواند به نتيجه شوم مورد نظر خود برسد. پس از موضع‌گيري و تمهيدات و تأكيدات امام امت(ره)، آيت‌الله خامنه‌اي هم محكم در مقابل اين توطئه ايستادگي كردند، تا بحث انحلال ارتش در نطفه خفه شد و نتيجه اين مقاومت را پس از سي و دو سال به وضوح مي‌بينيم. ارتش سرافراز جمهوري اسلامي ايران علاوه‌بر اين‌كه دوش‌به‌دوش ساير نيروهاي مسلح به انجام وظايف و مأموريت‌هاي خود مشغول است، در ابعاد علمي نيز به پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه‌اي رسيده است و كارنامه زرين و پر افتخاري دارد. ارتش و نيروهاي مسلح بايد موفقيت‌ها را از ناحيه خدا بدانند و اصالت، استقامت، صلابت، پاكي و مفيد بودن براي ملت را مدنظر قرار دهند. اگر كسي چنين تفكري داشته باشد، از آن لحظه‌اي كه لباس نظامي خود را مي‌پوشد، كار را "قربة إلي الله " انجام مي‌دهد. در اين ميان سرسپردگاني نيز در ارتش وجود داشتند كه مي‌بايست تكليف آن‌ها نيز روشن مي‌شد؟ وقتي كه انقلاب اسلامي شكل گرفت، به ترتيب كساني كه عناصر سرسپرده و مزدوران رژيم ستم‌شاهي بودند در همان آستانه پيروزي انقلاب اسلامي با همت مردم و دادگاه‌هاي انقلاب، بساط‌ شان برچيده شد. بعضي از اين‌ها فراري شدند و قصد داشتند در خارج از كشور عليه اسلام توطئه كنند. بعضي‌ها هم در دادگاه‌هاي انقلاب به سزاي عمل خودشان رسيدند. پس از آن با توجه به اين‌كه نظام اسلامي نظام رأفت و جذب است و اصلاً انقلاب براي اين شكل نگرفت كه كسي را قلع و قمع كند، بلكه اصول انقلاب اين بود كه مردم به عزت خودشان برسند. حضرت امام(ره) در روز ورود به ايران در سخنراني تاريخي بهشت زهرا(س) با يك تعابير صادقانه و روشني فرمودند كه آقاي سرلشگر، ما مي‌خواهيم تو آقا باشي! تو نمي‌خواهي؟ مي‌خواهي نوكر باشي؟ اين هشدار را امام روز دوازدهم بهمن دادند و آن‌هايي كه گوش شنوا داشتند، شنيدند و در فاصله اين ده روز تا پيروزي انقلاب به ملت پيوستند و ملت هم با بزرگواري و فروتني و مهرباني آن‌ها را پذيرفتند. بعداً اين‌ها خدمت كردند و فرماندهي لشگرها را عليه رژيم بعثي عراق برعهده داشتند. در همين نظام اسلامي ارتقاي درجه پيدا كردند و در سال‌هاي متمادي خيلي از اين افراد مورد عنايت حضرت آقا قرار گرفتند و اين نشان از شايستگي آن‌ها دارد. در تاريخ انقلاب اسلامي افرادي شجاع، متدين و راسخ بودند و كسي نمي‌تواند خدمات افتخارآميز بزرگاني نظير اميرسپهبد شهيد علي صياد شيرازي، امير سرلشگر شهيد حاج عباس بابايي، امير سرلشگر شهيد حاج‌آقا مصطفي اردستاني، امير سرلشگر شهيد عباس دوران، امير سرلشگر شهيد حسين لشگري، امير سرلشكر شهيد منصور ستاري و ساير شهداي ديگر مانند آقاي فلاحي، آقاي نامجو، آقاي فكوري و... را ناديده بگيرد. اگر خاطره‌اي از ديدارهاي خود با رهبر انقلاب داريد، بيان كنيد. خاطرات بسياري از ديدارهاي متعدد با حضرت آقا داشته‌ام كه عموماً به جلسات قرآن بازمي‌گردد، اما به تناسب موضوع ترجيح مي‌دهم در همين رابطه خاطره بگويم. يادم مي‌آيد كه بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مسابقات سراسري قرآن در داخل كشور برگزار شد. محل برگزاري مسابقات هم كانون توحيد بود در ميدان توحيد و آن‌جا من توفيق داشتم كه رتبه دوم مسابقات كشوري را كسب كنم. يادم هست كه در مرحله پاياني مسابقات، رهبر معظم انقلاب هم حضور داشتند و من هم توفيق داشتم تا در لباس نظامي و با درجه همافري به قرائت قرآن بپردازم. پس از مدت كوتاهي عازم مسابقات بين‌المللي قرآن در مالزي شدم و به لطف خدا رتبه نخست، نصيب جمهوري اسلامي ايران شد. در بازگشت از كشور مالزي به همراه دوستان و همكاران نيروي هوايي به محل سكونت رهبر انقلاب در خيابان ايران رفتيم. به حضرت آقا گفتيم كه براي اهداي كاپ مسابقات، مي‌خواهيم به زيارت امام برويم. آقا خيلي خوشحال شدند و ما را مورد تفقد قرار دادند و جملات تحسين‌برانگيز ايشان همچنان در ذهنم تكرار مي‌شود. ما نيمه‌شب به قم رسيديم و پس از زيارت، حدود ساعت نه و نيم صبح بود كه خدمت حضرت امام(ره) رسيديم. در آن مجلس علما و بزرگاني همچون آيت‌الله‌العظمي فاضل لنكراني، آيت‌الله يثربي، آيت‌الله توسلي، شهيد محلاتي و آيت‌الله فهري زنجاني حضور داشتند. حضرت امام(ره) بنا به پيشنهاد شهيد محلاتي اجازه دادند كه من در حضور ايشان به تلاوت قرآن بپردازم. ايشان آن واژه "طيب‌الله " را كه يكي از واژه‌هاي سنتي هيئت‌هاي قرائت قرآن كريم است، به‌كار بردند كه بهترين پاداش و صله‌اي بود كه ايشان مرحمت فرمودند و بعد آن يك دعاي زيبايي كردند كه به اجابت آن اميدوارم. و نكته پاياني با احساس افتخار به‌عنوان يك سرباز در ارتش جمهوري اسلامي ايران، اميدوارم قدردان مجاهدت‌ها و ادامه‌دهندگان راه شهيدان سرافراز بوده و تمام تلاش خود را در راه حفظ استقلال و امنيت كشور و اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي به‌كار بنديم. پي‌نوشت: 1. سوره ابراهيم: 24 و 25 2. سوره ابراهيم: 26

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت