ملاقات مصدق با سفیر آمریکا در ۲۷ مرداد و سوالی که بیجواب ماند
پس از گذشت دو ماه و نیم، دادگاه نظامی دکتر مصدق شروع میشود. مسئولینی که زمانی همگی زیر دست او بودند حالا میخواهند او را «محاکمه» کنند. مصدق قائل به این امر بود که دادگاه و خبرنگاران حاضر در آن، آخرین راه ارتباطی مستقیم وی با مردم است. با همان حال رنجور و نزار وارد دادگاه شد در حالی که سرهنگ بزرگمهر وکیل تسخیری او، زیر بغلش را گرفته بود و کمک میکرد تا در جایگاه متهم بنشیند...
سرویس فرهنگی فردا؛ یاسین قاسمی : 28امین روز از پنجمین ماهِ سال 1332 یکی از حوادث تلخ و البته مهمِ تاریخ معاصر ایران در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی به وقوع پیوست که کمتر کسی در عرصه هنر و سینما، به تهیه و تولید یک اثر فاخر از آن واقعه پرداخته است؛ آخرین کودتای تاریخ ایران.
کودتای 28مرداد که با پیریزی انگلیسیها و مشارکت توأمان آمریکاییها بود به سقوط دولت قانونی ایران انجامید و قدرت به خاندان پهلوی بازگردانده شد. چرا که دولت مصدق نه تنها قدرت خاندان پهلوی را تضعیف کرد بلکه منافع غربیها را نیز به خطر انداخت، اما همین امر باعث شد تا با یک عملیات سیاسی، نظامی و جاسوسی فشرده از سوی لندن و واشنگتن، ورق برگشت و دولت مصدق ناکام ماند.
مستند «محاکمه» به حوادث شب کودتا تا دادگاه بدوی دکتر مصدق میپردازد. به جرأت میتوان اذعان داشت که این مستند، نخستین اثری است که به حوادث روز دادگاه و سخنان او میپردازد که به نوبهی خود به عنوان نخستین اثر کارگردانِ جوان، قابل تحسین است.
زاهدی از وزارت کشور دولت مصدق تا عامل کودتا
سرلشکر فضلالله زاهدی که روزی یارِ غارِ دکتر مصدق در نهضت ملی شدن صنعت نفت و همچنین وزیر کشور او بوده، روز بعد از کودتا، دکتر مصدق خود را تحویل دولت کودتاچی سرلشکر زاهدی میدهد، زاهدی نیز به مصدق احترام نظامی میگذارد و او را به سمت باشگاه افسران هدایت میکند.
پس از گذشت دو ماه و نیم، دادگاه دکتر مصدق شروع میشود، دادگاه نظامی که مسئولین آن تا ماههای قبل همگی زیر نظر دولت مصدق در حال خدمت بودند ولی اکنون ورق برگشته و میخواهند او را «محاکمه» کنند. سلطنت، دکتر مصدق، مردم و... متوجه این امر بودند که دادگاه وی بازی از پیش تعیین شدهای است که حکم آن توسط محمدرضا پهلوی از قبل صادر شده است؛ اما مصدق قائل به این امر بوده که دادگاه و خبرنگاران حاضر در آن، آخرین راه ارتباطی مستقیم وی با مردم است و با همان حال رنجور و نزار وارد دادگاه شد در حالی که جلیل بزرگمهر وکیل تسخیری او، زیر بغلش را گرفته بود و او را کمک میکرد تا در جایگاه متهم بنشیند...
عدم بازخوانی کامل اطلاعات تاریخی
عدم شفافسازی کامل اطلاعات تاریخی در برخی بخشهای مستند باعث نارسایی برخی مفاهیم به مخاطب میشود. یکی از قسمتهای جالب و البته مبهم، هنگامی است که دادگاه در جلسه سوم از سرهنگ جلیل بزرگمهر می خواهد تا شخصاً به دفاع از دکتر مصدق و دولتش بپردازد که مصدق با لحن عتابآمیزش به بزرگمهر میگوید: «پدرسوخته باشی که بخواهی حرف بزنی!» در این جا مخاطب، واکنشی تند از دکتر مصدق مشاهده میکند ولی در ادامه مستند از چرایی این اتفاق بیخبر میماند.
بازخوانی ناقص اطلاعات تاریخی درباره انحلال مجلس هفدهم جلوهای دیگر بر خود می گیرد. چرا که انتخابات مجلس هفدهم تحت مدیریت دولت دکتر مصدق برگزار شد. خود او گفت 80 درصد از نمایندگان این مجلس به طور صحیح انتخاب شدند و نماینده واقعی مردم هستند. حال چطور ممکن است انحلال این مجلس به نفع دولت مصدق باشد و خطراتی ایجاد نکند؟! این قسمت از مستند «محاکمه» چرایی انحلال مجلس را تبیین نمیکند، غیرقانونی بودن انحلال آن را بیان نمیکند و از همه مهمتر متوسل شدن مصدق به شاه برای صدور فرمان انحلال مجلس را بازگو نمیکند؛ تمامی این موارد باعث خواهد شد تا مستند در نگاه مخاطب ناقص جلوه کند و چه بسا ادامه آن را تماشا نکند.
ملاقات دکتر مصدق با هندرسون سفیر آمریکا و سرکوب تظاهرات مردم
در جایی دیگر روایت می شود لویی هندرسون سفیر وقت آمریکا در ایران، که در بحبوحه کودتای 28 مرداد در بیروت به سر میبرد، تقاضای ملاقات فوری با دکتر مصدق را دارد. هندرسون که تظاهرات مردم را خطری برای نمایندگیهای آمریکایی در ایران تلقی میکرد به نخست وزیر ایران میگوید: «اگر این تظاهرات ادامه پیدا کند، همه گروه دیپلماتیک از ایران خارج خواهند شد / مصدق نیز در جواب گفت: نه، این کار را نکنید!» پس از این ملاقات تمامی تظاهرات، از جمله تودهای ها و مردم عادی نیز سرکوب شد. با خالی شدن خیابانها از مردم در روز 27مرداد که به نوعی اقدامی فریبکارانه از سوی آمریکا بود، زمینه مساعدی را برای ساقط کردن دولت مصدق فراهم کرد تا در 28 مرداد علناً کودتای انگلیسی-آمریکایی به پیروزی برسد.
اما آنچه که ذهن مخاطب را به خود درگیر کرده این است که چرا دکتر مصدق از تهدید یک سفیر اینطور از خود ضعف نشان داده است؟! آیا به دنبال جلب اعتماد و حمایت آمریکا از دولت خود در برابر شاه ایران بود؟! چرا با وجود آنکه میدانست کودتای 25مرداد شکست خورده است، نه تنها درخواستی از مردم برای حمایت دولت متبوعش نکرد بلکه تظاهرات مردمی را سرکوب کرد؟! اینها سوالاتی است که در ذهن مخاطبان بوجود میآید ولی مستند، هیچ پاسخی به آن نمیدهد و گذرا از آن عبور میکند.
ظهور راوی دوم!
ضعفی که در این مستند بسیار خودنمایی میکند، گوینده مستند است. با اینکه محمد بحرانی از گویندگان نام آشنای این عرصه است، اما چون مستند در ارائه مطالب مربوط به مستند، پر شتاب عمل کرده، مخاطب احساس میکند که راوی به دنبال آن است تا مستندات مورد نظر را هر چه زودتر به گوش مخاطب برساند. اما اتفاقی عجیب در مستند «محاکمه» این است که به مدت 1دقیقه و 30ثانیه راوی مستند در اواسط فیلم تغییر میکند و شخص دیگری روایت بخشی از داستان را که در رابطه با آیتالله کاشانی است، پیش میگیرد و پس از آن راوی اصلی(محمد بحرانی) به ادامه روایت مستند میپردازد! داشتن تنها همین ضعف تکنیکی میتواند این مستند را از یک اثر حرفهای به سطح آماتور تنزل دهد.
صدور حکم دادگاهِ مصدق در شب یلدای 1332
سرانجام پس از 35جلسه، در شب یلدای سال 32 حکم دادگاه مصدق صادر شد. حکمی که قرائتش بیش از یک ساعت به طول انجامید و دادگاه، مصدق را در تمام موارد اتهامی مجرم شناخت ؛ اما آن پیرمردِ سیاست به پاس خدماتش به کشور و اجرای دستورات محمدرضا پهلوی، مشمول کرامات شاه شد و با تخفیف به 3 سال حبس انفرادی محکوم شد. دکتر مصدق که به حکم اعتراض کرده و منتظر تجدید نظر بود دوباره به بازداشتگاهش در سلطنت آباد منتقل شد ؛ اما در تجدید نظر اتفاق تازهای نیفتاد، مصدق به احمدآباد تبعید شد و جز خانوادهاش، کسی دیگر نمیتوانست با او ملاقات کند! نخستوزیرِ پر طرفداری که نزدیک به نیم قرن در بالاترین سطح سیاسی کشور حاضر بود حالا و در انتهای راه کسی جز همین وکیل تسخیری را که در سال آخر فعالیتش به او رسیده بود در کنار خود نمیدید که شایسته قدردانی بداند!
درسی برای امروز
با تمام این تفاسیر، تولید فیلم مستندی درباره وقایع دردناک کودتای 28مرداد 1332، که عرصه هنر از آن غافل شده را میتوان به فال نیک گرفت چرا که دریچهای گشوده شد تا مستندسازان متعهد و جوان کشور به تولید آثار فاخری درباره حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... تاریخ معاصر کشورمان بپردازند. چنین بهانه هایی بهترین راه بازگو کردن تاریخ معاصر برای جوانان است. همچنین تبیین چگونگی سقوط دکتر مصدق با حضور مستقیم آمریکا و انگلیس برای نسل امروزی که با بدعهدیها، تحریمها و... روزگار میگذرانند. آنها باید بدانند در سال 1332 چه کسی مصدق را سرنگون کرده و توسط چه عواملی به دادگاه فرستاد و مصدق و دولت ملیاش چگونه چوب خوشبینی به آمریکا را خورد!
دیدگاه تان را بنویسید