کسب اعتبار با فروش درد مردم افتخار نیست/ گفتند چون به ضعف قاجار پرداخته اید به نفع پهلوی است!
کسانی که هدایتگر جریان مستندسازی در کشور هستند مستندهای تلویزیونی را پست و بی ارزش قلمداد می کنند به همین خاطر باید یا مخاطب را انتخاب کنیم یا جشنواره ها را. اولویت اصلی ما بحث منافع ملی است. مستند خاطرات خانه متروک 11 هزار صفحه پژوهش داشت و ساخت آن یک سال و نیم زمان برد؛ حتی از آن سه دقیقه تصویر هم نداشتیم!
سرویس فرهنگی «فردا»؛ محمدمهدی شیخ صراف - حامد فراهانی: مرکز مستند سوره در دوران کوتاه عمر خود به یکی از مهمترین مراکز مهم فرهنگی در عرصه تولید فیلم مستندتبدیل شده است. مستندهایی عموما با سوژه های چالشی و البته خوش ساخت که نشان از ذهن طراح و موقعیت شناس در پس تولید آنها دارد. همین مسئله ما را بر آن داشت تا گفتگویی را با محسن یزدی، مدیر مرکز مستند سوره انجام بدهیم. یزدی خود سابقه ساخت چند اثر مستند را دارد اما بیشتر او را به واسطه سابقه رسانهای در خبرگزاری ها و مطبوعات به عنوان یک منتقد می شناسند. تواضع و خوشرویی این مدیر جوان در فرایند تعیین قرار و انجام مصاحبه بیش از پیش به چشممان آمد.
فردا: چه اتفاقی افتاد که مدیران ارشد حوزه هنری به این فکر افتادند که مرکزی تحت این عنوان را راه اندازی کنند؟ آیا این طرح از سوی شما مطرح شد و آنها را مجاب کردید یا یک احساس نیاز از سوی آنها بود؟
یزدی: حوزه مستند برای مدیران حوزه هنری و سازمان تبلیغات اهمیت ویژه ای دارد و رئیس سازمان تبلیغات هم به این موضوع تاکید دارد و رئیس حوزه هنری معتقد است سرمایه گذاری در حوزه مستند بهتر از کارهای داستانی است. البته برای انجام کار، مناسب بودن شرایط نقش مهمی دارد و اینکه چرا پیش از این، مرکز مستند راه اندازی نشده بود شاید به این دلیل است که شرایط آن مهیا نبوده است.
«لقمان خالدی» کارگردان فیلم «فصل هَرَس» مرکز مستند سوره برنده تندیس جشنواره سینما حقیقت شد
فردا: آیا مرکز مستند سوره به طور مستقل عمل می کند؟
یزدی: مرکز مستند سوره پیش از این مستقل نبود و به درخواست بنده و انگیزه ای که مدیران حوزه داشتند مستقل شد و قبلا سازمان سینمایی بود و مرکز مستند وجود نداشت هرچند این مرکز زیرمجموعه سازمان سینمایی است اما خودش به صورت مستقل فعالیت می کند و ما نیز تشکیلات خودمان را داریم.
فردا: در حوزه هنری چه مشکلاتی بر سر راه شما برای ساخت مستند وجود دارد؟
یزدی: شکل مدیریت در حوزه هنری روان است و کمتر در آن با دست اندازهای کار اداری روبرو می شویم به همین دلیل کار کردن در آن بسیار راحت تر است و مشکلاتی که بعضا در جاهای دیگر وجود دارد را ما نداریم به همین خاطر دستمان باز است.
مستند نسل سوم ساخته محمد علی رخشانی در مرکز مستند سوره موفق به دریافت فانوس ششمین جشنواره فیلم عمار شد
فردا: در کل معیار سنجش یک موسسه بر مبنای چه موضوعی است؟
یزدی: موضوعی که معیار یک موسسه را می سنجد میزان تقویت جوانان مومن انقلابی است و اینکه آن موسسه تا چه میزان در تقویت آنها نقش داشته است بسیار حائز اهمیت است و این موضوع تنها به آماتورها بر نمی گردد و شامل حرفه ای ها هم می شود.
فردا: تولیدات شما طی یک سال اخیر توانسته به خوبی در فضای حرفه ای و همچنین جبهه فرهنگی انقلاب به خوبی مطرح شود و در جشنواره های مختلف جوایزی را کسب کند؛ چه اتفاقی در این مدت کوتاه افتاده که تولیدات شما توانسته به این درجه از کیفیت برسد؟
یزدی: کار یک مرکز مستند را نباید با جوایز آن سنجید بلکه باید نسبت آن را با منافع کشور و افرادی که آن را می بینند سنجید چراکه جایزه گرفتن خیلی کار ندارد. اینکه مرکز ما را با عنوان جوایزش می شناسند یک ضعف است و نباید تنها معیار سنجش یک مرکز به تعداد جوایزش باشد.
حالا اینکه چطور حوزه هنری توانسته در این مدت تا این حد افتخارکسب کند این است که ما اولویت فعالیت را بر روی بحث منافع ملی گذاشتیم و گفتیم هر کسی که به این حوزه علاقه مند است و می تواند در این حوزه کار کند می تواند با رعایت خط و خطوط مشخص به فعالیت بپردازد.
همچنین در ساخت مستند دست ما در بحث مستندهای داستانی کاملا باز است و مستندسازان خوبی را در جبهه انقلاب داریم و با کسانی که به منافع کشور علاقه و تفکر مناسبی در این زمینه دارند می توانیم کار کنیم البته باید با آنها به یک گفتمان مشترک و واحد برسیم و بعد در مورد آن صحبت کنیم.
مستند A157 دو جایزه در جشنواره جهانی فیلم فجر بدست آورد
فردا: با توجه به مشکلات توزیع در حوزه مستند چطور می توان عمل کرد تا مستندها بیشتر و بهتر دیده شوند؟
یزدی: مستندهای پربیننده مشخص هستند البته گاهی اوقات یک مستند برای تعداد مشخصی مخاطب ساخته می شود و همان از نظر ما کفایت می کند. همچنین اگر از تمام اساتید عرصه مستندسازی یا با کسی که مستند سازی می کند سوال کنیم همه آنها معتقدند خواستگاه مستند تلویزیون است به همین خاطر ما نیز امسال کل تمرکز خود را روی کارهای تلویزیونی گذاشتیم هر چند پیش از این تقریبا تمام کارهای ما از تلویزیون پخش شده است و آن دسته ای هم که پخش نشده است خودمان برای پخش به تلویزیون نداده ایم.
اما نکته ای که در این میان قابل تامل است درباره جریان مستندسازی است که جریان مستند را در کشور هدایت می کند و شامل مراکز مستند سازی و افراد موثر در این حوزه است این افراد مستندهای تلویزیونی را خیلی پست قلمداد می کنند و مستندهای تلویزیونی را کارهای بی ارزشی می دانند بنابراین مستندسازهای جدی را نمی توان متقاعد کرد که برای ما کار تلویزیونی بسازند.
در حالی که واقعیت این است که مستند در تلویزیون دیده می شود اگر چه همه به این موضوع اعتقاد دارند اما مستندهای تلویزیونی در ایران جایگاه پست و پایینی دارد و این کاملا اشتباه است مثلا مستند «رمز و راز ملکه» اگرچه مستند خوبی است اما به جهت اینکه تلویزیونی است در جشنواره دیده نمی شود و تقریبا در کار مستند باید یا مخاطب را انتخاب کنیم یا جشنواره ها را، هر چند می توان هر دو آنها هم باشد اما فرم مستندهای تلویزیونی در محافل تخصصی ضعف محسوب می شود.
فردا: توزیع تا چه میزان در دیده شدن مستند اثرگذار است؟
یزدی: متاسفانه یکی از مشکلات جبهه فرهنگی انقلاب مشکل توزیع است و باید برای آن تیمی راه اندازی شود و عزم خود را جزم کند و کار توزیع را به عهده بگیرد.
ما نیز مسئولی را مخصوص این کار قرار داده ایم و مستندهای زیادی را در دانشگاه ها پخش کردیم و مراکز فروش اینترنتی را هم فعال کردیم و بسیاری از مستندها را در قالب "دی وی دی" به فروش رسانده ایم.
فردا: کدامیک از مستندهای مرکز در فروش موفق تر بوده است؟
یزدی: مستند «روزهای خرداد» راجع به فتنه و «رمز و راز ملکه» بیشتر از مستندهای دیگر دیده شده است و در اکران دانشجویی «خاطرات خانه متروک» خیلی دیده شد و همچنان تقاضا برای اکران آن زیاد است یا مستند A157» » در هر جایی که پخش می شود زیر 300 نفر مخاطب ندارد.
فردا: خود شما روزی در این عرصه به عنوان منتقد شناخته می شدید اما هم اکنون در جایگاه انتقادشوندگان قرار گرفتید برای اینکه در این عرصه کمتر مورد نقد قرار بگیرید چه تمهیداتی اندیشیده اید؟
یزدی: همیشه به این فکر کرده ام که روزی خودم منتقد بودم و حالا بر سرکار آمدم و امکانی به دستم آمده است و همیشه نگرانی این را داشتم که من چه کردم. بنابراین در تمام اوقات در حال آنالیز این موضوع هستم که باید چگونه عمل کنم. هر چند در این راه تمام تلاشمان را کرده ایم و محصولات مناسبی هم در حد توانمان تولید شده است و شاید برخی از کارهایی که در مورد سوریه انجام شده است را می توان جزو بهترین کارهایی دانست که در مورد سوریه انجام شده است. همچنین در مورد مستندهای بین المللی نیز کارهای ارزشمندی تولید شده است و خوشحال هستم که در ساخت مستند برای سوژه و کیفیت با کسی معامله نکردم.
رمز و راز ملکه ساخته مهدی نقویان با موضوع خاندان سلطنتی بریتانیا یکی از پر مخاطب ترین مستندهای مرکز مستند سوره است که در جشنواره ها مورد توجه قرار نگرفت
فردا: آیا تولیدی هم داشتید که نتوانید از آن دفاع کنید یا مورد انتقاد شدید رسانه ها قرار بگیرد؟
یزدی: نه تا به حال محصولی نداشتم که مورد انتقاد اینچنین قرار گرفته باشد.
فردا: آیا خود شما تا به حال وسوسه نشده اید که به عنوان کارگردان مستند تولید کنید؟
یزدی: تا به حال وسوسه نشدم اما اگر وسوسه هم بشوم بخاطر مسئولیتی که دارم این کار امکان پذیر نیست.
فردا: فکر نمی کنید همین موضوع می تواند در موفقیت یک مرکز مفید باشد؟ چراکه دلیل به نتیجه نرسیدن برخی از مراکز یا فروکش کردن حجم تولیدات آنها این است که خود آن کسی که در صدر مجموعه قرار دارد مستند ساز است و بخشی از درگیری اش این است که خودش فیلم بسازد. این جدا شدن مدیر و فیلم ساز تا چه حد توانسته برای خود شما موثر باشد؟
یزدی: به نظر من کسی که مستندساز خوبی است باید به کار مستندسازی مشغول باشد نه اینکه مدیر بشود. ولی کسی که می داند می تواند جایی را به خوبی اداره کند هرچند مستندساز خوبی هم نباشد باید آن کار را که در آن مهارت بیشتری دارد انجام بدهد.
البته ساخت مستند در کارم به من خیلی کمک کرد و این طور نبود که با ذهن خالی به این کار بیایم هر چند می توان بعد از مدتی در آنجا جا افتاد اما بالاخره برخی اوقات موضوعاتی پیش می آید که اگر سابقه ای از مستندسازی داشته باشیم بهتر می توان در آن شرایط عمل کنیم به شرط اینکه اگر مدیریت مجموعه ای را به عهده گرفتیم خودمان به دنبال تولید نباشیم.
فردا: شما در بدو تاسیس این مرکز طی نشست های خبری که برگزار کردید قصد داشتید بیشتر تمرکزتان را روی مباحث اجتماعی ببرید و معتقد بودید که در این عرصه خلا وجود دارد در این مدت چه اتفاقی افتاده است که هنوز وارد این عرصه نشدید؟
البته در حوزه اجتماعی تولیداتی داشتیم امسال نیز قرار است چند کار را در مورد تولید ملی انجام بدهیم و شاید دلیل اینکه هنوز به صورت جدی وارد این عرصه نشده ایم این است که تجربه ما در زمینه تولید مستندهای اجتماعی کم است یا تمرکز مستندسازان خوب ما در حوزه های دیگر از جمله جنگ و بین الملل است و این موضوع کمی کار ما را سخت می کند. البته در سوژه های اجتماعی با برخی از مستندسازان هم نمی توان کار کرد چرا که بعضی از آنها جهان بینی دیگری دارند هر چند برای خودشان هم محترم است اما با جهان بینی حوزه هنری متفاوت است و تا به حال نتوانستیم یا نشده است که در این حوزه ورود جدی داشته باشیم.
ساخت مستندهای اجتماعی با توجه به شرایط و مشکلاتی که در کشور وجود دارد خیلی نیاز است. چراکه می توان با چند مستند معضلی را مرتفع کرد همچنین یکی از مشکلات دیگر ما این است که در کشور به دلیل تعدد مشکلات همیشه این حس وجود دارد که انگار یک کار نکرده داریم؛ ما معضل اجتماعی زیاد داریم اما تا به حال چند کار در این زمینه تولید شده است؟! تعداد آنها خیلی کم است آن هم در مورد برخی از مسائل مانند اعتیاد، البته مخاطب آنها خیلی زیاد است چراکه اگر میزان درگیری مردم در زندگی روزمره شان با موضوع مستند بیشتر باشد مسلما به همان میزان مخاطب بیشتری را هم به خود جذب می کند.
اما مشکل اساسی عقب ماندگی در حوزه مستندهای اجتماعی این است که این حوزه دست جریانی است که قسمتی از آن جریان حداقل مصلحانه فکر نمی کند و دردفروشی می کند یعنی با فروش درد مردم برای خود در جایی دیگر اعتبار کسب می کنند. جریان مستندهای اجتماعی دست ما نیست و این موضوع از هر جهت مهم است یعنی اگر ما بخواهیم جریان نقد را در کشور تقویت کنیم باید این نقد مصلحانه باشد نه اینکه با درد مردم فلان اعتبار را کسب کنیم. هر چند این اتفاق در حال رخ دادن است البته موظف هستیم که به سمت تولید مستندهای اجتماعی برویم هر چند تا به الان در این زمینه موفق نبودیم، اما این موضوع به این معنا نیست که هیچ تلاشی صورت نگرفته چراکه در این زمینه فعالیت های بسیاری صورت گرفته و با سختی هایی که در این راه وجود دارد به این سمت در حال حرکت هستیم و با توجه به این همه معظل اجتماعی، نیاز داریم تا به این سمت حرکت کنیم و افرادی باید به این امر بپردازند که دغدغه شان مرتفع کردن مشکلات مردم باشد.
مستند خاطرات خانه متروک با موضوع ایران در جنگ جهانی اول در جشنواره فیلم فجر حضور داشت، مهدی فارسی کارگردان فیلم و دیگر عوامل این فیلم بر روی فرش قرمز
شعار اصلی ما پیوند مستند با منافع ملی است و تمام مستندهایی هم که ساختیم در این قالب می گنجد و بخشی از معیارهای ما هم این بود که کارهایی را انجام بدهیم که دیگران انجام ندادند و روی زمین مانده است مثلا حوزه تاریخ معاصر که حوزه ای زمین مانده است.
اگرچه تولید مستندهای تاریخی سخت است اما معتقدم باید مستندهای در حد استاندارد تولید کرد ولو اینکه کار اشکالاتی هم داشته باشد. شما می بینید که یک آدم قلدر بی ارزشی مثل رضاشاه که احوالاتش در تاریخ بسیار روشن است بخاطر کم کاری مطلق ما تبدیل به مساله می شود و این جای تامل دارد.
مستند رضاشاه که شبکه من و تو پخش کرد آنقدر ضعیف و مغشوش بود که حتی صدای طرفداران خودشان هم درآمد اما به دلیل اینکه هیچ قرائت دیگری وجود نداشت، دیده شد. ما در حوزه های زیادی مثل مشروطه حتی یک مستند متوسط هم نداریم که مخاطب بنشیند و ببیند ولی جبهه مقابل ما چندین مستند درباره مشروطه با قرائت خودش ساخته است. از آن طرف کاری که ما کردیم چه بود؟ فقط غر زدیم و کار بی ارزش تولید کردیم.
مثلا مستندی را که در مورد جنگ جهانی اول ساختیم و داستان آن مربوط به زمان قاجار بود و در میان مورخین یک دغدغه درستی وجود دارد که اولویت با دوران پهلوی است. آنها معتقدند که باید به آن دوران بپردازیم. در این مسیر برخی می گویند شما خیلی به قاجار کاری نداشته باشید، اما طبعا وقتی اتفاقی در زمان قاجار می افتد ما نمی توانیم در مورد پهلوی مستند بسازیم! برخی هم معتقد بودند که شما به بیراهه رفتید. یا مثلا درباره مشروطه ما حتی یک مستند نداریم مشروطه ای که روشنفکران چه در تاریخ و چه در روایت آن حق ما را ضایع کردند.
فردا: در همین رابطه تمرکز مستند های شبکه های ماهواره ای روی تاریخ معاصر خیلی جای تامل دارد نظر شما چیست؟
یزدی: بالاخره آنها برای زدن جمهوری اسلامی از همه ابزارشان استفاده می کنند. ولول اینکه با شعار دموکراسی از سلطنت مطلقه دفاع کنند. طبعا آنها که دشمن هستند و کار خودشان را می کنند. فعلا امتیازی که آنها دارند این است که در یک مسیر بی رقیب پا گذاشته اند و می تازند. برخی مستندهای اینها به این دلیل دیده می شود چون اساسا در این موارد مستندی در داخل تولید نشده است و آنها از این خلا و البته تجربه ای و پشتوانه ای که خارجی ها در اختیارشان قرار می دهند استفاده می کنند.
فردا: آیا امسال در حوزه تاریخ معاصر فعالیتی پیش رو دارید؟
یزدی: امسال در حوزه تاریخ معاصر اتفاقات خوبی افتاده است و به همین خاطر در حال انجام اقداماتی برای ساخت یک مجموعه در مورد پهلوی اول و یک مجموعه هم در مورد پهلوی دوم با مشارکت مرکز تخصصی فرهنگی سازمان بسیج هستیم.
تیمی که امروز در مرکز تخصصی فرهنگی بسیج مشغول کار هستند از جمله افراد متخصص و متعهدی هستند که ان شالله این کار با مساعدت و مشارکت این دوستان به نتیجه می رسد.
مستند A157 ساخته بهروز نورانی پور با موضوع دلخراش ذختران و آورگان مورد تعرض داعش در جنگ سوریه در جشنواره فیلم فجر موفق به کسب جایزه شد
فردا: فعالیت های شما به جز تاریخ معاصر در چه حوزه های دیگری است؟
یزدی: در مباحث داخلی روی بحث مفاسد اقتصادی و تولید داخلی در حال فعالیت هستیم و در بحث بین الملل درباره مستندهای مربوط به سوریه؛ البته در مورد مستندهای مربوط به سوریه یک خلا اطلاع رسانی وجود دارد و ما در حال آماده سازی یک مجموعه شش قسمتی هستیم که بتوانیم به واسطه آن بخشی از آن خلا را پر کنیم این مجموعه به تهیه کنندگی مرتضی شعبانی و کارگردانی سیاوش سرمدی در دست تهیه است و در آن به این اشاره خواهد شد که از ابتدا تا انتها چه اتفاقی در سوریه افتاده است و اینکه حلب کجا قرار دارد و ترکیه در کجا واقع شده است و درگیری از کجا شروع شد و ماجرای اصلی چیست.
مشکل مستندهای بحران ما هم این است که ما هیچ اطلاعی از آن منطقه نداریم مثلا در اخبار اعلام می کنند شمال حلب آزاد شد و مجددا هفته آینده هم همین خبر را اعلام می کنند اما غافل از اینجا که اصلا مخاطب ما نمی داند که حلب کجا واقع شده است یا از لحاظ استراتژیک تا چه میزان مورد اهمیت است و اصلا سوریه چرا برای ایران اهمیت دارد و در عمده مستندهایی که در مورد سوریه ساخته شده به موضوعات میدانی و جزئی در آن اشاره شده است و از کلیات آن مطلع نیستیم البته کاری که آقای سرمدی در حال انجام آن است کار خوب و محققانه ای است که تا به حال در مورد سوریه ساخته شده است.
دیدگاه تان را بنویسید