رای دیوان دادگستری اروپا «حامیان تراریخته» را خشمگین کرد
سرانجام دیوان دادگستری اروپا پس از بحثهای فراوان به یک سؤال مهم درباره "محصولات تراریخته" پاسخ داد و امیدِ تراریختهپرستان را نقش بر آب کرد و البته خشم آنها را نیز برانگیخت.
باشگاه خبرنگاران پویا: سرانجام دیوان دادگستری اروپا پس از بحثهای فراوان به یک سؤال مهم درباره "محصولات تراریخته" پاسخ داد و امیدِ تراریختهپرستان را نقش بر آب کرد و البته خشم آنها را نیز برانگیخت.
بنا به قانونی که اتحادیه اروپا تصویب کرده است "محصولات تراریختهها باید علامتگذاری شوند"، اما پرسش این است که به چه کالاهایی میتوان تراریخته گفت و اصولاً دستکاری ژنتیکی شامل چه چیزهایی میشود؟ پرسشی که سرانجام چهارشنبه گذشته ـ. سوم مرداد ۹۷ ـ. دیوان دادگستری اروپا پس از بحثهای فراوان به آن پاسخ داد و امیدِ تراریختهپرستان را نقش بر آب کرد!
در واقع روشهایی از دستکاری ژنتیکی وجود دارند که با آنها ژنوم بیگانه به گیاه میزبان وارد نمیشود بلکه بخشهای معینی از یک ژن صرفاً "خاموش" یا "تکثیر" میشوند؛ برای کشاورزی صنعتی ـ. حامیان مونسانتو ـ. پاسخ دیوان دادگستری اروپا بسیار حایز اهمیت است، چون میزان سود و درآمدشان به این پاسخ بستگی دارد، دیوان دادگستری رأی داد که روشهای جدید که در مجموع اصطلاحا "جهشزایی هدفمند" نامیده میشوند نیز به عنوان مهندسی ژنتیکی تلقی شده و باید برای مصرفکنندگان در اتحادیه اروپا علامتگذاری شوند.
پرسشهای مطرح شده در جریان دادرسی چهارشنبه، بالاتر از همه بر روش Crispr/Cas۹ تمرکز داشتهاند که دستکاری هدفمند در ژنوم را امکانپذیر میکند؛ طرفداران میگویند جهشهایی که با این روش رخ میدهند با آنچه که خواه و ناخواه در طبیعت بهوقوع میپیوندد بهطور مثال توسط اشعه ماوراء بنفش از نور خورشید، تفاوتی ندارند و نباید "تغییر ژنتیکی" محسوب شوند؛ صفتی که از دیدگاه صنعت تراریخته، موجب کاهش فروش میشود.
مخالفانی مانند کریستف تِن از انستیتوی مستقل سنجش عواقب در بیوتکنولوژی، اما معتقدند که ژنوم یک ساختار پیچیده است؛ تغییرات بخشهای معینی از آن، هر اندازه هم دقیق، به این معنا نیست که این تغییرات بر بخشهای دیگر تأثیری نداشته باشند؛ به این تأثیرات off target effects میگویند: تأثیراتی که از هدف فراتر میروند؛ تکنولوژی آنچنان که گمان میرود قابل پیشبینی نیست.
روش Crispr/Ca۹ یا خلاصه شده Crispr اصطلاحاً در زبان عامیانه "قیچی ژنتیکی" نام دارد؛ در دستکاری ژنتیکی تکرارها برای مهندسین علایم مشخصی هستند که نشان میدهند، کدام بخش از ژنوم باید قیچی شود؛ سلول این بخش را تعمیر میکند، اما نه بدون نقص: از طریق این "اشتباه" عمدی بخشهایی نامطلوب از عملکرد ژنها خاموش میشوند.
روش Crispr مهندسی ژنتیکی است حتی اگر طرفداران آن تلاش در بی خطر نشان دادن این دستکاری در ژنوم را داشته باشند؛ این روش درصدد آن است که مانند روش پرورش سنتی عمل کند، اما سریعتر، کم خرجتر و دقیقتر، اما تأثیر روش Off Target نشان میدهد که گیاهان تغییر یافته از این روش، آن گیاهانی نیستند که با روشهای سنتی بوجود میآیند و این دقیقا نکته حقوقی مسئله است.
تعریف اتحادیه اروپا از محصولات ترایخته (و در نتیجه علامتگذاری شده) میگوید: "یک ارگانیسم - به استثناء انسان - که ژنوم آن بهگونهای تغییر داده شده که از طریق روشهای طبیعی مانند پیوند یا نوترکیبی ژنی طبیعی امکانپذیر نباشد و دادگاه به این نتیجه رسید که تکنولوژیهای جدید قادر به تضمین آن نیستند.
تأثیرات چنین ارگانیسمهای دستکاری شده به سختی قابل پیشبینی هستند از این رو باید جانب احتیاط را رعایت کرد؛ اگر گیاهان تراریخته به محیط زیست وارد شوند، دیگر نمیتوان آنها را از محیط زیست خارج کرد؛ از آنجا که آنها مقاومتر هستند، گیاهان مفید را کنار میزنند؛ این احتمال نیز وجود دارد که ژنوم آنها به دیگر گیاهان انتقال پیدا کند؛ کشاورزانی که محصولات ارگانیک تولید میکنند در اینصورت قادر نیستند که خالص بودن محصولات خود را بطور صد در صد تضمین کنند؛ گیاهی که با روش Crispr به عمل آمده با گیاه پرورش یافته با روشهای معمولی تفاوتی ندارد.
از این رو سازمانهای محیط زیستی بر این عقیده هستند که محصولات تولید شده با روش Crispr اگر نه ممنوع، اما حداقل باید با قوانین سختتری به بازار وارد و علامتگذاری شوند؛ نظری که دیوان دادگستری اروپا دو روز پیش آن را تأیید کرد و ناامیدی گستردهای در اردوگاه طرفدارانِ نظریه بیخطربودن محصولات تراریخته بهوجود آورد.
دقت کنید که حساسیتهای جهانی درباره مفهوم قابل شمول محصولات تراریخته در حالی گسترش مییابد که مبادا موجب آسیب به اندوختههای ژنی در طبیعت و گونههای بومی نشود که در ایران، حتی شاهد سادهانگاری شگفتآوری در ورود گونههای مهاجم به طبیعت بوده و هیچ حساسیت درخوری از سوی نهادهای متولی نسبت به ورود گونههای مهاجم مثل کهور پاکستانی، کنوکارپوس، آتریپلکس، پالونیا، آزولا و ... نظایر آن هم به چشم نمیخورد! چرا؟
محمد درویش؛ عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دیدگاه تان را بنویسید