خبرگزاری فارس: ساحلنشینان هامون تا چشمانشان به معصومه ابتکار افتاد با خوراندن نانونمک به او لقب بانوی سیستان را دادند و نمکگیرش کردند تا نظرش را برای نجات فرزندش هامون جلب کنند، غافل از اینکه طرح احیای هامون تنها یک نمایش بودده است. عباس نورزایی کارشناس آبخیزداری د هر آنچه تحت عنوان احیای تالاب هامون در چهار سال گذشته انجام شد، جنبه نمایشی داشته تا صرفا اعتباراتی گرفته شود. همزمان با اوج گرفتن درجه دما در منطقه سیستان، بادهای 120 روزه آغاز میشود، بادهایی که تبدیل به بلای جان سیستانیها شده است و بر اساس آماری که از سوی سید باقر حسینی رئیس فراکسیون احیای تالاب هامون و عضو هیئت رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی مطرح شده است، بیتوجهی به هامون و هامونیان منجر به مهاجرت 130 هزار نفر از مردمان این دیار شده که این خود یک تهدید امنیتی است. چطور بادهای 120 روزه تبدیل به عاملی برای مهاجرت شد، درحالیکه بهصورت طبیعی جهت وزش بادها طوری بوده است که به سمت هامون بوزد و هوای منطقه را خنک کند.
شرایط هامون در موقعیت سیستان مانند نعل اسبی است، یعنی دشت سیستان از سه طرف دریاچه هامون احاطهشده است و این دشت آبرفتی بهوسیله جریان رودخانه هیرمند به وجود آمده است. بادها از جهتی که دریاچه هست از روی سطح 480 هزار هکتاری هامون عبور کرده و دشت را رد میکند در واقع این باد شبیه به کولر کاملاً طبیعی است، زمانی که گرما در منطقه اوج میگیرد، طبیعت زیبای منطقه و تلطیف دما نتیجه این وزش باد است. هامون حدود 18 میلیارد مترمکعب آب را سالیانه در خود جای میداده است، حال که سطح آن خشکشده است باد که میوزد از روی سطح خشکشده دریاچه که عبور میکند با بافت نرم خاک مواجه میشود و بادکندها ریزگردها را در هوا میبرد و کیلومترها حمل میکند، این ریزگردها و شن های روان زابل و حتی زاهدان را تحت تأثیر قرار میدهد. خشک شدن سطح هامون موجب مهاجرت هزاران سیستانی شده، اما برای مقابله با این فاجعه چه کردیم؟ در دولتی که هنوز یک ماه هم از پایان فعالیتش نگذشته است، صحبت از نوشتن «سند احیای هامون» شد درحالیکه سالیان سال هزاران گزارش مطالعات خاک خوردهای در خصوص هامون وجود دارد، همه اینها برای شروع عملیاتی است که هیچگاه
بهدرستی اتفاق نیفتاده است. خسرو افسری مدیرکل سابق سازمان حفاظت محیط زیست در استان سیستان و بلوچستان هم با آسمان و ریسمان بافتن و انداختن مشکلات به گردن تغییر اقلیم و عوامل انسانی آخرسر ندادن حقابه از سوی افغانها را دلیل این خشکیدگی عنوان میکند. وی راه احیا را تنها در ورود وزارت خارجه به این موضوع میداند و میگوید: به طور کلی راه احیای تالاب هامون، دادن سهم حق آبه از سوی کشور افغانستان است که باید وزارت امور خارجه در این زمینه اقدام کند. رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون و همچنین رودخانههای خاشرود، فراه، هاروت رود، شوررود، حسین آباد و نهبندان به هامون میریزند. با توجه به خشکسالی های 15 ساله و بسته شدن آب ورودی از سمت کشور افغانستان و پرداخت نکردن حقابه دریاچه از طرف افغانستان، دریاچه هامون تقریبا خشک شده و هیچ آثاری از حیات در آن یافت نمیشود. مدیرعامل شرکت توسعه منابع آبوخاک استان سیستان و بلوچستان زمانی که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سفر یکروزهای را به این استان داشت در گفتگو با رسانهها در دانشگاه دریانوردی چابهار اظهار داشت: کاهش ورودی آب رودخانه هیرمند جدای از تحمیل خشکسالی مهاجرت،
بیش از هشت هزار خانوار سیستانی را به همراه داشته است. محمد اربابی این کاهش آب رودخانه هیرمند به سیستان را که موجب تخریب محیط زیست و تحمیل شرایط سخت زندگی مردم دانست و عنوان کرد این در حالی است که هیرمند در خاک افغانستان بهشدت پرآب و سیلابی است، در بالادست بند کمال خان در 65 کیلومتری ورود به سیستان حجم آب حدود 96.5 میلیارد مترمکعب گزارششده که این میانگین بلندمدت سالیانه بوده اما در سالیان اخیر حجم آن بهشدت کاهشیافته و در سالهای کمآبی سهم ایران از سوی افغانستان دریافت نشده است. مدیرعامل شرکت توسعه منابع آبوخاک استان سیستان و بلوچستان میگوید: حتی پروتکل امضاشده بین ایران و افغانستان مبنی بر تحویل سالیانه 820 میلیون مترمکعب از آب هیرمند توسط افغانستان نهتنها پاسخگوی آب موردنیاز 120 هزار هکتار از اراضی قابلکشت سیستان و هامون نیست، بلکه آب شرب مردم را بهسختی تأمین میکند. وی طرح انتقال آب با لوله را از طرحهای مهمی اعلام کرد که بهمنظور تأمین آب موردنیاز 46 هزار خانوار استان طراحیشده که با تعیین ضرب العجل زمانی سهساله به مردم سیستان به پایان میرسد. نورزایی میگوید: دولت آنطور که باید به مسئله
هامون نمیپردازد و متأسفانه مسئولان هم این واقعیت را وارونه جلوه میدهند و ادامه میدهد: دولتیها تا صحبت از گردوغبار میشود، تقصیر را گردن بادهای 120 روزه میاندازند درحالیکه اگر بادهای 120 روزه در سیستان نوزد، تابستان تبدیل به جهنم میشود. بر اساس سند احیای دریاچه هامون در چهار سال گذشته کارهای نیمبندی هم انجامشده که البته اثری نداشته است؛ در این مدت به نام احیای تالاب هامون در 480 هزار هکتار از هامون بهصورت نواری درختکاری کردهاند که این مقدار یکهزارم مساحت هامون است غافل از اینکه پس از کاشت این درختچهها و وزش باد تبدیل به تلماسهای میشوند و به سمت زمینهای زراعی حرکت میکنند.
باید از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست پرسید چرا در شرایطی که نیروی کارشناسی موردنظر را در اختیار ندارند و درحالیکه وظیفه دیگر دستگاههای اجرایی برای پرداختن به احیای دریاچه هامون تعریف شده است، خودشان را جلو انداختند؟ مگر وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست چیزی غیر از نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی و جهت دادن به مطالعات برنامهها آنان است؟ محیط زیست سینه خود را در مقابل دستگاه مسئول (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری) ستبر کرده است و با گرفتن اعتبارات بهصورت نقطهای از میان 480 هزار هکتار وسعت هامون در 2500 هکتار هامونکی درست کرده است تا آب را در منطقه محدودی نگهداشته و در این شرایط خودبهخود گیاهانی رویش کنند، رویش این گیاهان خودرو را هم بهحساب احیا بگذارد! رئیس فراکسیون احیای تالاب هامون میگوید: آیا باید فاجعهای بدتر ازآنچه در سیستان رخداده اتفاق بیفتد تا دولت توجه جدی به این منطقه محروم و دورافتاده ولی مهم و استراتژیک برای جمهوری اسلامی بکند و به داد مردم برسد؟ به گفته این نماینده مجلس متأسفانه عزم جدی در مسئولان برای مقابله با بحران تالاب هامون وجود ندارد، چراکه مسئولان استانی درگیر
مسائل حزبی و سیاسی خود بودهاند و هامون زیر خروارها خاک در حال دفن شدن است. نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی گفت: صرفاً نباید سیستان را ببینیم و به تعبیر مقام معظم رهبری سیستان تنگه احد ایران است و چنانچه اینجا دچار مشکل شود بهطورقطع جمهوری اسلامی و کل مملکت دچار مشکل امنیتی خواهد شد. دریاچه هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه است. این دریاچه از 3 دریاچه کوچک تشکیل شده که در زمان وفور آب به هم متصل میشوند و دریاچه هامون را به عنوان بزرگترین پهنه آب های شیرین سیستان را تشکیل میدهند. وجود این دریاچه نقش اساسی در زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان داشته و علاوه بر اثرات مثبت طبیعی، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی هم دارد. در دشت سیستان یک سری فرورفتگی ها و چالههای طبیعی وجود دارد که در ماههای مختلف به دریاچه، باتلاق و نیزار تبدیل میشود و به 3 قسمت سابوری، پوزک و هامون تقسیم میشود. وسعت کل هامونها در زمان پرآبی 5660 کیلومتر مربع است که از این مقدار 3820 کیلومتر مربع متعلق به ایران است. با این اوصاف، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا
هرگونه نوسانات در میزان آب آن مشکلاتی را برای کل سیستم به وجود آورد.
دیدگاه تان را بنویسید