خبرگزاری مهر: مدیر مدرسه شهید منتظری درباره تصاویری که تحت عنوان «حیوانآزاری» در این مدرسه روی شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، گفت: خدمتگزار مدرسه شغالی را که در مدرسه گرفتار شده بود را پیدا کرد و آن را رها کردیم اما موضوع طور دیگری جلوه داده شد. تصویری که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد بچههای مدرسهای را نشان میدهد که اطراف دو تن از مسئولان مدرسه جمع شدهاند و یکی از آنها شغالی را در دست دارد که به نظر میرسد آن را از گردن گرفته است. روی تصویر هم مشخصات مدرسه «دبیرستان سعدی» و فردی که شغال را در دست دارد «جعفر حدادی» و معلم معرفی شده است اما آن طور که مدیر مدرسه میگوید فرد یادشده خدمتگزار مدرسه است و نام مدرسه نیز «شهید محمد منتظری» است.
حسن خواجه میمندی تأکید کرد: شغال به مدرسه آمده و زیر نیمکتهای قدیمی که پشت مدرسه انبار شده گرفتار شده بود. دیوارهای مدرسه هم بلند است و بنابراین راهی به بیرون نداشت. وی با بیان اینکه اصلاً قصد حیوان آزاری در میان نبوده تصریح کرد: اگر حیوان اینجا مانده بود تلف میشد چرا که دو روز هم مدرسه تعطیل بود و حیوان از تشنگی حتی لولههای آب را جویده بود و اگر حیوان پیدا و رهاسازی نمیشد حتماً تلف شده بود. مدیر مدرسه شهید منتظری در خصوص سرانجام حیوان نیز توضیح داد: شغال را به در ورودی مدرسه بردیم و در باغی که رو به روی مدرسه است رها کردیم و رفت. همه دانشآموزان هم بودند و دیدند که حیوان را رها کردیم و من حتی به دانشآموزان گفتم ببینید حیوان چقدر خوشحال است که آزاد شده و بچهها هم از این موضوع خوشحال بودند. همهشان میتوانند شهادت بدهند که مساله اصلاً آزار و اذیت حیوان نبود و از روی تصاویر زود قضاوت کردهاند و الحق اینطور نبود. خواجه میمندی در پاسخ به اینکه چرا حیوان در آن وضعیت نگه داشته شده است نیز گفت: خب به هر حال تصور یک خدمتگزار این بوده که حیوان وحشی راه دفاعش دندان و چنگ است. راه دیگری به ذهنش نمیرسیده جز
اینکه شغال را از گردن بگیرد. تصورش این بوده که حیوان اگر او را گاز بگیرد ممکن است دچار بیماری هاری شود و ناخنهایش هم بلند است و بنابراین راهی به جز گرفتنش از گردن نیست. بعد هم بردیم و در باغ رهایش کردیم. وی ضمن تأکید بر این که مطلقا قصد آزاری در کار نبوده و کاش مردم قبل از انتشار تصاویر کمی جستجو کرده و زود قضاوت نکنند تصریح میکند: آقای حدادی برای تعمیرات پشت مدرسه رفته بود و اگر حیوان را از زیر میزهای قدیمی پشت مدرسه پیدا نمیکرد آنجا تلف میشد.
دیدگاه تان را بنویسید