روزنامه خراسان: بهاری دیگر در راه است و صدای پایش آهسته، آهسته به گوش می رسد، شمیم جانبخش و دلنوازش کم کم مشام روح و جان را می نوازد، دل آبستن زمین و زمان در آستانه زایشی دیگر باره قرار گرفته، غنچه ها حال شکفتن پیدا کرده اند ، «هزاران» خوش الحان و بلبلان نغمه خوان شوق سرودن دارند، رودها میل جاری شدن و «سروهای سهی» حال قد کشیدن پیدا کرده اند، زمین خفته در خواب زمستانی حالا عجیب شوق بیداری و دلبری دارد دلبری و فریبایی با آب های جاری رودخانه هایش با رویش و شکفتن دوباره غنچه ها و گلها و سبزشدن دامان پر برکتش، وه که چه ولوله شورانگیزی در جان طبیعت افتاده برای خودآرایی ودل فریبی و عرضه زیبایی های چشم نواز و روح انگیز این عروس بس آراسته و زینت یافته به دست آفریدگار هستی.
بهار خرامان خرامان پا در راه گذاشته و چند روز دیگر با عبور و پشت سرگذاشتن زمستان خوش بارش و پربرکت با خورجین و کوله بار و دامنی پر از نعم الهی، مردمان را در ضیافت و میهمانی «سبز آیین» ، «نوروز»ی دیگر میزبان می شود.
خدای خالق همه نعمت ها، زیبایی ها و مهربانی ها را به خاطر الطاف بی کرانش به اندازه قطرات باران فرو فرستاده اش بر زمین و به اندازه تمامی سیارات و ستارگان هفت آسمانش شکر می گزاریم.
هزاران هزار شکر برای آفرینش همه فصل های حیات و طبیعت و زندگانی که هرکدام زیبایی ها و برکات خاص خود را دارند و صد هزاران شکر که باز فرصتی برای درک بهار و نوروزی دیگر می یابیم آن هم نوروز و بهار طبیعتی که امسال علاوه بر معطر بودن به عطر تمامی گل های بهاری به عطر جانبخش و روح نواز میلاد یاس نبوی آن «دردانه» بی مثال هستی معطر شده و درک «بهاری فاطمی» را برایمان تقدیر فرموده دادار هستی بهارمان، نوروزمان و هر روزمان را سبز، سبز نبوی و علوی و فاطمی مقدر فرماید. آن قدر سبز و پاک که هیچ گاه پندارمان، گفتارمان و کردارمان به پلشتی و پلیدی آلوده نشود، و هر لحظه و در تمامی دقایق هستی مان خیر آدمیان، خیر کشورمان و عاقبت به خیری و خوش سرانجامی تمامی بندگان خدا و خصوصا جوانان را از محضر حضرت حق طلب کنیم.
نمی خواهم این «بهاریه» و قلمی را که به یمن و برکت در پیش بودن بهار و «نوروز» تلاش بر «سبز نویسی» کرده به سمت و سوی «سیاه نویسی» سوق دهم اما شاید گریزی نباشد که برای حفظ سبزی طبیعت و زندگی و در پیش داشتن و تداوم «نوروزهای سبز» بسیار اشاره وار کلامی چند از جنس دیگر بنویسم.
حفظ محیط زیست وظیفه همگانی
1 - برای حفظ محیط زیست خود و آیندگان، با اندیشه و عمل سبز و آگاهانه، حرمت طبیعت و محیط زیست شهر و روستا و کشورمان را پاس بداریم، همین آب ها و جنگل های به نسبت اندکمان را آلوده نکنیم، آتش به جان درختان نیندازیم، دل طبیعت زیبا را این نعمت خدادادی را با عملکرد نامناسب خود خصوصا در جریان سفرهای نوروزی خون نکنیم.
چهارشنبه سوزی را بسوزانیم
2 - چهارشنبه سوری مهربانی را که در فرهنگ ایرانی ما ریشه تاریخی دارد به «چهارشنبه سوزی» جفا و پشیمانی و مرگ آفرینی بدل نکنیم.
چطور می توان فراموش کرد داغی که همین چند روز پیش بر دلهایمان گذاشته شد و 7 نوگل نوجوان 13 تا 15 ساله عزیزمان که قرار بود در کنار خانواده هایشان بهار و نوروزی دل انگیز را تجربه کنند در آتش مواد محترقه جان باختند، چرا هیزم جهنمی «چهارشنبه سوزی» را برای همیشه نمی سوزانیم و خاکسترش را برای همیشه دفن نمی کنیم؟
در بهار طبیعت خود و دیگران را سیاه پوش نکنیم
3 - ایام نوروز هنگامه فراوانی و پیک مسافرت و گردشگری است. باور کنیم که با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و ظرافت های رانندگی در جاده رعایت سرعت مطمئنه، سبقت بی جا نگرفتن و در حال خستگی و خواب آلودگی رانندگی نکردن و طی مسیر را جزو سفر دانستن و البته با کمی صبر و گذشت می توان خاطرات شیرین سفر را برای خود و دیگران به یادگار گذاشت و از وقوع تصادفات و به کام مرگ کشاندن خود و دیگران جلوگیری کرد. از خاطر نبریم که براساس اعلام رئیس پلیس راهور تنها در نوروز سال 95، غیر از آمار مجروحان و معلولان حوادث رانندگی، 389 نفر از عزیزان و هموطنانمان در این ایام قربانی سوانح رانندگی شدند و خانواده های فراوانی داغدار و در غم و عزای این عزیزان سیاه پوش.
آری حتما می توانیم و باید و وظیفه داریم محیط زیستمان را حفظ کنیم و سبز نگاه داریم و بتوانیم نفس بکشیم و زندگی کنیم، حتما می توان و باید دیو سیاه و مهلک چهارشنبه سوزی را بسوزانیم و برای همیشه دفنش کنیم.
و می توانیم و باید در سفرهای نوروزی جان و حیات خود و خانواده و دیگران را زنده و سبز نگاه داریم و طبیعت سبز بهار و «نوروز»مان را سیاه نپوشانیم.
دیدگاه تان را بنویسید