جام جم: این روزها سودجویان با استفاده از موتورسیکلت و روشی که به «شناطه» معروف است، پرندگان شکاری ایران را صید میکنند، چراکه طمع برخی از اعراب حاشیه خلیجفارس در کنار خلأهای قانونی و کمبود نیرو و تجهیزات محیطبانان شرایطی ایجاد کرده تا یگان حفاظت محیطزیست کشور نتواند بدرستی با قاچاقچیان حیات وحش برخورد کند. پس از صید، پلکهای پرندگان شکاری را میدوزند، گرسنه نگهشان میدارند و با پیچیدن تکهای پارچه دور بال و پاهایشان مانع از فرار آنها میشوند. اینها برخی از شگردهایی است که قاچاقچیان پرندگان شکاری برای قاچاق محموله خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار میگیرند. قاچاق پرندگان شکاری کشورمان ماجرای تازهای نیست، اما بررسی میدانی جامجم ثابت میکند این مساله مدتی است جدی تر شده، چرا که شیخنشینان حاشیه خلیجفارس اخیرا پول بیشتری برای خرید پرندگان شکاری و دیگر گونههای جانوری مانند هوبره یا یوزپلنگ میپردازند، به همین خاطر قاچاقچیان نیز به آب و آتش میزنند تا به حیات وحش کشور آسیبهای جبران ناپذیری وارد کنند. فصل سرد بازگیری اوایل مهر تا اواخر زمستان به فصل بازگیری معروف است، چراکه قاچاقچیان پرندگان شکاری
در این مدت فعالتر میشوند. عباس عاشوری، پرندهشناس در گفتوگو با جامجم اظهار میکند: قاچاقچیان بیشتر بهدنبال بالابان و بحری (شاهین) هستند، چرا که جثههای بزرگتری دارند. آن طور که او میگوید، بالابان گونهای است که در خطر انقراض قرار دارد و بحری نیز گونه حمایت شده است. او درباره این که چرا قاچاقچیان از اواخر مهر فعالیتشان را شروع میکنند، توضیح میدهد: در این مواقع این پرندگان در همه جای کشور دیده میشوند، چرا که آنها نیز همراه با دیگر پرندگان مهاجرت میکنند. سودجویان در کنار قاچاق گونههایی مانند بحری و بالابان به سایر گونهها نیز آسیب میزنند، زیرا آنها برای به دام انداختن این پرندگان، گونههایی مانند «دلیجه» را نیز دستآموز میکنند.
تجارت میلیاردی؛ از چرخ تا شناطه در فصل بازگیری، قاچاقچیان تقریبا در بیشتر استانهای کشور فعال هستند، اما از خراسان رضوی و جنوبی، کرمان، هرمزگان، بوشهر و لرستان میتوان به عنوان استانهایی نام برد که قاچاقچیان تمایل بیشتری برای حضور در آنها دارند. حجت یکی از صیادان پرندگان شکاری است که ادعا میکند مدتی است توبه کرده و دیگر این کار را انجام نمیدهد. او درباره نحوه صید پرندگان شکاری، نحوه قاچاق و قیمت آنها به جامجم میگوید: با توجه به رنگ و جثه پرندگان شکاری، روی آنها قیمت میگذارند؛ مثلا اگر از ابتدای دم پرنده تا پشت گردنش حدود 16 اینچ باشد به آن لقب «چرخ» میدهند. به گفته حجت، اگر رنگ پرندهای که چنین مشخصاتی دارد سفید باشد قیمت آن تا 900 میلیون تومان نیز میرسد، اما اگر تیره باشد و به مشکی نزدیک حدود 400 میلیون تومان معامله میشود. آن طور که او میگوید به پرندگانی که کوچکتر از این اندازه باشند «رک» میگویند و قیمت آنها کمتر است. حجت درباره فصل صید پرندگان شکاری نظر متفاوتی دارد. او میگوید باندهای صید و شکاری که او میشناسد بیشتر مرداد تا پایان آبان فعال هستند و این روزها بیشتر از روشی به نام
«شناطه» استفاده میکنند. او درباره این روش میافزاید: صیادها جلیقهای کوچک برای پرندگانی مانند کبوتر درست کرده یا نوارهای رادیولوژی را روی پشت آنها میبندند و بعد از اینکه ریسمانی به پایشان بستند، این طعمهها را به پرواز در میآورند تا توجه پرندگان شکاری را جلب کنند. به این ترتیب پرنده شکاری وقتی به طعمه حمله کرد، پنجههایش در جلیقه یا نوارهای رادیولوژی گیر میکند و نمیتواند از دست صیادان بگریزد. به گفته حجت، صیادها حتی وقتی سوار موتورسیکلت هستند نیز این کار را انجام میدهند، به همین خاطر به آسانی میتوانند از دست ماموران یگان حفاظت محیطزیست فرار کنند. آبان 93 بود که اعضای یک باند قاچاق حین جابهجایی 140 قطعه پرنده شکاری شناسایی و دستگیر شدند. اگر هر قطعه از این پرندگان در کشور مقصد دستکم حدود 200 میلیون تومان فروخته میشد، قاچاقچیان درآمدی حدود 28 میلیارد تومان بهدست میآوردند. منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست دراین باره به جامجم میگوید: در بیشتر مواقع صیادان افراد اجیر شدهای هستند که در ازای مبلغی ناچیز به صید پرندگان میپردازند؛ در واقع سود اصلی را سرکردگان باندهای قاچاق
میبرند. آن طور که معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست میگوید، سال گذشته اعضای بیش از 20 تیم که در زمینه قاچاق پرندگان شکاری فعالیت میکردند، شناسایی و دستگیر شدند و براساس قانون، جریمه صید و شکار پرندگان شکاری مانند بالابان، لاچین و طرلان 60 میلیون تومان است و افزون بر این قانون برای صیادان و قاچاقچیان مجازاتهای دیگری مانند حبس و جریمه در نظر گرفته است. دست خالی محیطبانان در سالهای اخیر، تعداد کم محیطبانان و مناسب نبودن تجهیزات آنها سبب شده بسیاری از قاچاقچیان حیات وحش شناسایی و دستگیر نشوند. کمبود محیطبان یکی از مشکلات جدی سازمان حفاظت محیطزیست است، زیرا مساحت مناطقیکه محیطزیست بر آنها نظارت دارد حدود 17 میلیون هکتار برآورد میشود، اما تعداد محیطبانان این سازمان در خوشبینانه ترین حالت به 3000 نفر نمیرسد. این تعداد محیطبان نیز به شکل شیفتی عمل میکنند یعنی در خوشبینانهترین حالت نیمی از آنها هر روز مشغول بهکار هستند. اینها، همانهایی هستند که به تجهیزات مناسب نیز دسترسی ندارند، زیرا قاچاقچیان با استفاده از موتورسیکلتهای تندرو در مناطق حفاظت شده، تردد میکنند و به محض احساس خطر از دست
محیطبانان فرار میکنند. پرِ بسته قانون مساله دیگری که سبب میشود صیادان پرندگان شکاری بهدرستی مجازات نشوند، خلأهای قانونی است، زیرا محیطبانان اگر قاچاقچیان را به اتهام شروع به صید و زندهگیری پرندگان شکاری دستگیر کنند، به احتمال زیاد سودجویان مجازات نخواهند شد. یکی از مدیران سازمان حفاظت محیطزیست که دوست ندارد از او نامی برده شود، دراینباره میگوید: در چنین مواقعی قانون برای شکارچیانی که سلاح دارند بازدارنده است، اما افرادی که پرندگان شکاری صید میکنند و سلاح ندارند، شکارچی تعریف نمیشوند. از سوی دیگر، معاون یگان حفاظتسازمان حفاظت محیط زیست معتقد است، چنانچه برخی شعب دادگاهها ویژه رسیدگی به جرایم زیست محیطی باشد، روند رسیدگی به تخلفات زیست محیطی سرعت بیشتری خواهد گرفت. گفتههای این دو کارشناس تائیدی است بر این دیدگاه که برای برخورد مناسب با قاچاقچیان حیات وحش، سه قوه باید رسیدگی به موضوع را در اولویت برنامههای خود قرار دهند، چرا که حل مشکلات زیست محیطی کشور نیازمند بهروز رسانی قوانین، اجرای درست و برخورد مناسب است.
دیدگاه تان را بنویسید