از شیر، پلنگ و خرس ایرانی دیگر خبری نیست

کد خبر: 158016

حکایت گونه‌هایی مثل پلنگ ایرانی و خرس قهوه‌ای به نحوی نگران کننده است که خاطره انقراض ببر ایرانی و شیر ایرانی را در ذهن دوستداران محیط زیست و حیات وحش زنده می‌کند.گونه‌هایی که بیش از آنچه که خطرناک باشند قربانی ارزشهای حیاتی خود شدند. گربه‌هایی که در راس هرم حیات وحش قرار دارند ولی امروز زیستگاه‌های ایران از وجودشان تهی است.

از شیر، پلنگ و خرس ایرانی دیگر خبری نیست

حیات وحش ایران دارای ۱۹۴ گونه پستاندار است که در ۳۷ خانواده و ۱۰ راسته جای گرفته‌اند. مجموعه‌ای که دو گونه بار ارزشش از خانواده گربه سانان به دلیل فعالیتهای انسانی و بی‌خردی حاکمان در صد سال گذشته کشته و منقرض شدند. به گزارش خبرنگار اجتماعی «فردا» ، بسیاری از جانور‌شناسان دنیا معتقدند گونه‌های جانوری در تمامی اقلیم‌ها گونه‌های مهاجم نیستند، یا طبق غریزه برای بقا و یا در دفاع از خطری که آن‌ها را تهدید می‌کند دست به حمله می‌زنند. گربه‌های معروف و بزرگ جثه جهان مانند ببر، شیر، پلنگ، یوزپلنگ و... همه از این قاعده پیروی می‌کنند. بسیاری از متخصصان و جانور‌شناسان بر بی‌خطر بودن تمامی گونه‌های وحش پای می‌فشرند اما هنوز فرهنگ مردم به خصوص بومیان مناطق نزدیگ به زیستگاه‌ها این واقعیت را درک نکرده و در بسیاری مواقع خبر مرگ حیات وحش به خصوص گربه سانان به گوش می‌رسد. با این حال خبر حمله این گونه‌ها در موارد اندکی به گله‌ها و مردم گزارش شده که بی‌شک متاثر از تهدید زیستگاهی و خطراتی که حیوان را تهدید کرده است. حکایت گونه‌هایی مثل پلنگ ایرانی و خرس قهوه‌ای به نحوی نگران کننده است که خاطره انقراض ببر ایرانی و شیر ایرانی را در ذهن دوستداران محیط زیست و حیات وحش زنده می‌کند. گونه‌هایی که بیش از آنچه که خطرناک باشند قربانی ارزشهای حیاتی خود شدند. گربه‌هایی که در راس هرم حیات وحش قرار دارند ولی امروز زیستگاههای ایران از وجودشان تهی است. سرنوشت پلنگ ایرانی پلنگ ایرانی گونه‌ای جسور و مقتدر است که طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مسئولان محیط طبیعی سازمان محیط زیست و کار‌شناسان و جانور‌شناسان تنها ۷۰۰ عدد از آن‌ها باقی مانده که البته در خطر انقراض محسوب نمی‌شود اما گونه‌ای حمایت شده است که سالانه مورد سوء قصد مردم در زیستگاههای خود قرار می‌گیرد. گزارش مرگ بیش از ۱۰ پلنگ ایرانی در مناطق لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس و برخی مناطق زاگرس نشین نشان می‌دهد حیات پلنگ‌ها به شدت در خطر است و تهدیدات محیطی جان این گونه با ارزش را به شدت تهدید می‌کند. کم شدن طعمه‌ها و رد پای انسان در زیستگاههای این گونه شاید او را به گفته یک کار‌شناس حیات وحش به واکنشی خطرناک مجبور کرده است. مهدی ملک احمدی می‌گوید: وقتی زیستگاه‌ها از سوی انسان و یا عوامل و فعالیتهای انسانی تغییر و تخریب می‌شود گونه‌ها برای نجات خود به مناطق با ریسک بالا می‌روند که می‌توان به تراژدی پلنگهای مهاجم و گرسنه به روستاهای مناطق نزدیک به زیستگاه و مرگ اکثریت آن‌ها اشاره کرد. وی می‌افزاید: پلنگ گونه‌ای در راس هرم است ولی با تهدیدات زیاد مواجه است که گاهی این گونه را به هجوم به محیط تشویق می‌کند، کنشی که در رفتارهای جانوران ناشناخته و گاهی مرگبار است و صلح در میان انسان و طبیعت را به قهر و جدال و کشتار حیات وحش بدل می‌کند. سرنوشت یوزپلنگ ایرانی همچنین رئیس پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) می‌گوید: یوز گونه‌ای در خطر انقراض است و تنها شاید ۷۰ یوزپلنگ اسیایی در ایران باقی مانده باشد که پروژه بین المللی حفاظت از یوز تلاشی جهانی برای نجات این گونه با ارزش هرم جانوری جهان است. عیلرضا جورابچیان می‌افزاید: یوزپلنگ بر خلاف تصوری که مردم دارند گونه‌ای بی‌آزار و اساسا ترسو است. متاسفانه نسل این گربه در تمامی آسیا به غیر از ایران منقرض شده است و زیستگاههای مرکزی و شمال شرقی ایران همچنان میزبان این گونه تیز پا و با ارزش است که در سالهای گذشته قربانی خشونت انسان‌ها شده است. یوز پلنگ ردی سیاه بر چشم دارد و خالهای بدنش بر خلاف پلنگ تو خالی است. کمری باریک و اندامی کشیده و زیبا دارد. یوز گونه‌ای گوشت خوار است و اغلب آهو، جبیر و خرگوش شکار می‌کند. این گونه به اندازه‌ای حساس است که باید شکارش را در بالا‌ترین سرعت ممکن شکار کند و اگر شکار به دلایلی با نقصی در اندامش مواجه شود یوزپلنگ از خوردنش امتنا می‌کند. سرنوشت خرس قهوه‌ای همچنین از گونه‌های حیات وحش خرس قهوه‌ای در ایران باز هم در اکوسیستم زاگرس با خطر مرگ و انقراض نسل مواجه است. گونه‌ای گوشتخوار - علفخوار، در حقیقت همه چیز خوارند که به شدت به تهدید زیستگاه‌هایش حساس است. در ایران از خانواده خرس‌ها تنها دو گونه قهوه‌ای و سیاه شناسایی شده است. خرس‌ها پستاندارانی بسیار تنومند، قوی و پشمالو هستند که با سری پهن، پوزه‌ای کشیده، گوشهایی کوچک و گرد، چشم‌هایی ریز و نزدیک به هم و دم بسیار کوتاه که به سختی قابل رویت است، شناخته می‌شوند. خرس مانند انسان با کف پا راه می‌رود و رد پای آن‌ها شبیه رد پای ما انسان‌ها بوده و تنها کمی پهن‌تر است. خرس‌ها می‌توانند مسافت کوتاهی را روی دو پا راه بروند. خرس گونه‌ای است که حس بویایی فوق العاده‌ای داشته و به راحتی می‌تواند به وسیله همین حس قوی اجسام را تفکیک کند. این در حالی است که بینایی این گونه به شدت ضعیف بوده و تنها از طریق حس بویایی به زندگی خود ادامه می‌دهد. خرس‌ها حیوانات بسیار مفیدی هستند و با از بین بردن حشرات و جوندگان مضر نقش موثری در کنترل آفات به عهده دارند. خرس‌ها حیواناتی صلح طلب به حساب آمده و تا حد ممکن از درگیری اجتناب می‌کنند. آن‌ها به مجرد دیدن یا حس کردن بوی انسان فرار می‌کنند ولی خرس‌های ماده بچه دار، خرس‌های زخمی، خرس‌هایی که جایی برای خواب زمستانی پیدا نکرده‌اند و خرس‌هایی که از خواب زمستانی بیدار شده‌اند، گاهی مهاجم‌اند. با این حال زیستگاههای خرس قهوه‌ای در اغلب مناطق ایران به خصوص زاگرس در معرض تهدید است چرا که در سال‌های اخیر به علت تخریب بیش از حد زیستگاه و کاهش مواد غذایی، گاهی اوقات به اماکن مسکونی نزدیک شده و به همین دلیل اغلب کشته شده‌اند. خرس‌های قهوه‌ای معمولا جثه‌ای بزرگ داشته و در حقیقت این گونه بزرگ‌ترین گوشتخوار حیات وحش ایران به شمار می‌آید. این گونه رنگی متفاوت از قهوه‌ای تیره تا زرد بور داشته و در مناطق غرب ایران رنگ اکثر خرس‌ها روشن‌تر از مناطق شمالی است. ببر ایرانی سایه‌‌ای از رؤیایی افسانه‌‌ای از میان مهم‌ترین گونه‌های جانوری در جهان می‌توان گربه سانان بزرگ جثه ببر و شیر را نام برد که هر دو گونه در ایران و بیش از ۸۰ سال پیش منقرض شده‌اند. گونه‌هایی که طبق مطالعات دقیق جانور‌شناسان هر دو گونه بسیار انسان گریز ولی قوی و مهاجم بوده‌اند. ببر مازندران که گونه‌ای شگفت و هیجان انگیز بوده آخرین بار در جنگلهای شمال دیده که بنا به روایات به دست ظل السلطان حاکم بی‌خرد اصفهان در گشت و گذار و عیاشی کشته شده است. گر چه تا چند دههٔ قبل، غرش ببر‌ها در بیشتر جنگل‌های هیرکانی در ورای بوته‌ها و نی‌زارهای اطراف مرداب‌ها طنین‌انداز بود، امروز تنها نشانی که از ببر خزری در یاد‌ها باقی مانده، سایه‌هایی است از یک رؤیا در افسانه‌های روستایی مازندران. بر اساس برخی گزارش‌ها گفته می‌شود تعدادی از باقی‌ماندگان نسل ببر ایرانی اکنون در گوشهٔ برخی از باغ وحش‌ها با‌‌ همان غرور گذشته (که در پی شکار گراز و گوزن در استپ‌ها، جنگل‌ها و حاشیهٔ مرداب‌های مازندران مشاهده می‌شدند) وجود دارد. در باغ وحش‌های شهر «اکسبورگ» آلمان و کالیفرنیای آمریکا چندین ببر ایرانی با قید زیست بوم اینجانور وجود دارد؛ به علاوه در دفتر اطلاعات باغ وحش کالیفرنیا در قسمت ببرهای تانگای هند و مازندران که هر یک جداگانه نگه‌داری می‌شوند، این مضمون به چشم می‌خورد: «پنج ببر مازندران از اعقاب ببرهایی است که در زمان قاجار به آمریکا آورده شده است.» شیر ایرانی در ورای خاطره‌ها شیر ایرانی اگرچه هنوز در خاطرات کهن و بر اماکن مهم ایرانی به عنوان نماد قدرت و شکوه ایرانی خودنمایی می‌کند اما در عمل زیستگاههای شیر به خصوص بیشه زار کرخه در خوزستان سالهاست نعره‌های غول آسای شیر ایرانی را به نشنیده و پیکر تنومند و زیبایش را ندیده است. در گذشته شیر پراکندگی وسیعی در مناطق جنوب و جنوب غربی ایران، از جنگلهای اطراف رودخانه کرخه، دز، کازرون به طرف مسجد سلیمان، رامهرمز، بوشهر، کازرون تا دشت ارژن واقع در غرب شیراز داشت. شیر‌ها از نظر ویژگی فیزیکی و رفتاری شباهت زیادی به سایر گربه سانان دارند؛ سر کوچک، پوزه کوتاه، گوشهای نسبتاً کوچک و چشمهای درشت از جمله این ویژگی‌ها هستند. امروز اما یادگار شیرهای ایرانی تنها در باغ وحشهای جهان است. حتی در باغ وحشهای ایران شیرهای ایرانی و غیر ایرانی با هجوم بیماری‌های مهلک و نبود مدیریت و سامانه دامپزشکی قوی از پای درامده‌اند تا خاطره شکوه ایرانی که از قدیم خود را در مجسمه شیرهی شرزه نشان می‌داد رنگ ببازد. متاسفانه شیر ایرانی که نقش آن زمانی نماد هویت ملی ایران بوده است امروز چنان از سوی ایرانیان با بی‌مهری مواجه شده است که علاقمندان شیر در هندوستان به خود اجازه داده‌اند تا نام علمی شیر ایرانی را از Panthera Leo Persica به شیر هندی Panthera Leo Indiaca تغییر دهند. شیر ایرانی در گذشته از شمال یونان و ترکیه تا خاور میانه و مناطق مرکزی هند پراکندگی داشته است ولی در حال حاضر فقط حدود ۳۵۰ قلاده از بازمانده‌های شیر ایرانی در هندوستان وجود داد که اغلب آن‌ها در منطقه حفاظت شده «گیر» در کتیاور واقع در شمال غربی هندوستان زندگی می‌کنند. گاهی اوقات افراد بومی با استفاه از طعمه‌های مسموم آن‌ها را کشته و ناخن‌های آن‌ها را به فروش می‌رسانند. نتیجه گیری با این حال سودای زنده کردن نام و آوازه‌های گونه‌های ایرانی در سر مدیران ارشد سازمان محیط زیست بوده است به نحوی که پروژه احیای نسل ببر ایرانی علیرغم انتقادهای کار‌شناسان از سوی سازمان محیط زیست صورت گرفت و با شکست مواجه شد. با این حال همچنان احیای نسل شیر ایرانی نیز در دستور کار سازمان محیط زیست هست. موضوعی که می‌تواند باز هم چالشی جدی در زمینه توانایی یا عدم توانایی ایران در حفظ و نگهداری و احیای گونه‌های بزرگ جثه باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت