مرد یک میلیون کیلومتری ایران +عکس

کد خبر: 884854

داستان پرایدِ پلاک ۹۱۳ ص. ۱۷ داستان یک عدد است، داستان یک میلیون کیلومتر که قواره‌اش اصلا به قواره پراید نمی‌آید. اما بهزاد ذوالفقار ۵۴ ساله در عرض ۱۳ سال این یک میلیون کیلومتر را چسبانده به پراید سفید رنگش که حالا بعد از پیمودن یک میلیاردمتر در خیابان‌ها و جاده‌ها حالش چندان هم بد نیست.

مرد یک میلیون کیلومتری ایران +عکس

جام جم: سوار این پهلوان کوچک که شدیم صدای اضافه از آن بیرون نمی‌آمد، فقط دیدیم گذر زمان چند خط و خش روی کاپوتش انداخته و چند جای در‌های عقب و جلویش را قلوه کن کرده. بهزاد و پرایدش می‌خواهند رکورد بزنند، می‌خواهند این یک‌میلیون کیلومتر را اگر بشود چند میلیون کیلومتر کرده و بعضی چیز‌ها را به خیلی‌ها ثابت کنند.

شما آزادید، می‌توانید دربست همه حرف‌های بهزاد را قبول کنید، می‌توانید بخوانید و بگذرید یا با دیده شک و تردید تا آخر این متن بیایید.

پراید را کی خریدید؟

سال ۸۴.

سند دست اول؟

بله، صفر از کارخانه تحویل گرفتم.

چرا پراید؟

سال‌ها یک رامبلرمارلین داشتم که، چون فرسوده بود تحویل دادم و پراید گرفتم.

سال ۸۴ پراید چندبود؟

پنج، شش میلیون تومان.

آن زمان‌ها مردم به پراید نمی‌گفتند آشغال؟

پراید هیچ‌وقت آشغال نبوده و نیست، برعکس ماشین خوبی است.

خوبی‌هایش کجاست؟

استهلاک کم، جمع و جور و مناسب بودن برای محیط شهری.

اما خیلی‌ها مثل شما فکر نمی‌کنند.

هر کسی آزاد است هر طور دلش خواست فکر کند، ولی به عنوان کسی که سال‌هاست راننده شهر و جاده است می‌گویم پراید ماشین بدی نیست اگر راننده خوبی باشی.

راننده خوب یعنی چه؟

یک راننده خوب حواسش همیشه به راه است، فاصله را از جلو و طرفین حفظ می‌کند، از آیینه‌ها غافل نمی‌شود و ماشین‌اش را هم به موقع سرویس می‌کند. راننده باید خودش هم اطلاعات فنی داشته باشد.

پراید شما جوش هم می‌آورد؟

بله، مگر می‌شود جوش نیاورد؟ اما جوش آوردن دلیل دارد و علت را که بدانی حلش می‌کنی.

پس پراید بی‌نقص نیست. حالا کمی در مورد عیب و ایرادهایش بگویید.

کلا ماشین‌های ایرانی از نظر بدنه و جلوبندی ضعیف هستند و مثل ماشین‌های قدیمی نیستند. بزرگ‌ترین مشکل پراید این است که کولرش جواب ۱۵-۱۰ ساعت کار را نمی‌دهد. باید طراحی‌اش طوری باشد که کولر و موتور ازهم جدا باشند.

پشت آمپر شما یک عدد کیلومتر عجیب نقش بسته؛ ۹۹۹۹۹۹. کیلومترشمار را که دستکاری نکرده‌اید؟

به هیچ وجه، هر کسی که متخصص است می‌تواند بررسی کند.

خیلی‌ها می‌گویند پراید یک میلیون کیلومتر که کار کند موتور می‌خواباند.

ولی می‌بینید که ماشینم سرپاست. بستگی دارد به این که چطور مراقب ماشین باشی و چقدر به آن برسی.

با این ماشین چه کار‌ها کرده‌اید؟

از سال ۸۴ تا امروز هر روز از ۸ صبح تا ۱۱ شب با آن در تهران مسافرکشی می‌کنم. اوایل در آژانس کار می‌کردم و الان با دو تا از تاکسی‌های موبایلی همکاری دارم. مسافر شهرستان هم که بخورد می‌برم، همه سفر‌های شخصی‌ام هم با همین پراید است.

با این ماشین تا کجا‌ها رفته‌اید؟

بار‌ها از تهران تا شمال و مشهد؛ اردبیل، زنجان، قزوین، کردستان، کرمانشاه، همدان و قم را هم با آن گشته‌ام.

وقتی عدد ۹۹۹۹۹۹ روی کیلومترشمار شما ظاهر شد نترسیدید؟

برای چه بترسم. خودم دوست داشتم با این پراید رکوردشکنی کنم.

رکورد گینس؟

اگر بشود، چرا که نه، ولی می‌خواهم لااقل رکورد بیشترین راندن در ایران مال من باشد. از روز اول که این پراید را تحویل گرفتم نیتم همین بود. اصلا می‌خواهم همه بدانند پراید یعنی چه.

دنبال شهرت هستید؟

شهرت که چیز بدی نیست. چطور در هر تعویض‌روغنی که می‌روید عکس تمام قد دیوید بکام را می‌بینید، مگر چه می‌شود به جای او یک راننده ایرانی مشهور بشود؟

آخر قضیه بکام فرق دارد. یک شرکت روغن موتورسازی با او قرارداد تبلیغاتی امضا و عکسش را همه جا پخش کرده.

بله می‌دانم، ولی چه می‌شود اگر شرکت سایپا پراید مرا حمایت کند و به عنوان سمبل مقاومت و استحکام درباره‌اش تبلیغ کند.

پس این را می‌خواهید!

بله. با سایپا مکاتبه هم کرده‌ام که اگر بشود دستی به سر و گوش ماشینم بکشد و کاری کند تا من بیشتر از یک میلیون کیلومتر با این ماشین برانم. لازم است کیلومتر این پراید صفر شود. دوست دارم ببینم پراید که این همه درباره‌اش حرف و حدیث هست تا چند میلیون کیلومتر می‌رود.

سایپا جواب‌تان را داده؟

فعلا که ۲۰ روز از نامه‌نگاری‌ام می‌گذرد هنوز جوابی نداده، ولی ای‌کاش جواب بدهد، چون دوست دارم کارخانه این پراید را یک معاینه کلی بکند و عیب و ایرادهایش را به من بگوید و من تا آنجا که جا دارد با آن برانم.

شما که گفتید می‌خواهید با این ماشین رکورد بزنید، اما اگر احیانا کسی قیمت دندانگیری پیشنهاد دهد حاضرید آن را بفروشید؟

نه، به هیچ وجه. می‌خواهم تا سقف توان پراید با آن رانندگی کنم.

آقای شیره و ارده

بهزاد ذوالفقار قد بلند نیست، لاغریا چاق هم نیست. ظاهرش مثل همه آدم‌های معمولی است، ولی در زندگی‌اش که باریک بشوی آدم چندان معمولی نیست. او اهل یکی از روستا‌های بندرانزلی است، یک مرد شمالی که قاعدتا باید قوت غالبش برنج باشد و ماهی، ولی همه چیزی که او در طول روز می‌خورد مخلوطی از ارده و شیره است که درون یک دبه کوچک جاگرفته. نوشیدنی او نیز شربت عسل است، نه دوغ و ماست که به گفته او سردی می‌آورد و فقط باعث تصادف می‌شود.

جریمه گاهی، تصادف یکبار

بهزاد با این پراید مدل ۸۴ تقریبا روزی صد هزار تومان می‌برد خانه، قبل از آن هم روزی ۲۵ هزار تومان کنار می‌گذارد برای پول بنزین و گاز پراید. در این وانفسای گرانی او پولی ندارد که برای جریمه و درست کردن خرابی‌های تصادف کنار بگذارد، شاید برای همین است که کم خلاف می‌کند و تا بشود تصادف نمی‌کند. از سال ۸۴ تا امروز او فقط یک بار تصادف کرده و چند بار هم جریمه شده که فقط برای پارک بوده، آخر واویلایی است در این تهران یافتن جای پارک.

همه راننده‌های مشهور تهران

برای تهران درندشت که هر روزش مصادف است با از سر و کول هم بالا رفتن میلیون‌ها ماشین، خوب نیست که راننده‌های متفاوتش را بشود شمرد؛ بخصوص راننده‌های مهربانش را. ولی سال‌هاست کار ما شده شمردن این خوب‌ها، حتی با انگشتان یک دست، حتی یادی از آن‌ها کردن به مناسبتی. یادش بخیر آقای دهباشی‌زاده با آن سمند‌تر و تمیز زرد رنگ که لقبش خوش‌اخلاق‌ترین راننده تاکسی ایران بود و به هرکسی که سوار ماشینش می‌شد لبخند هدیه می‌داد و به دانشجویان تخفیف ۵۰ درصدی. یادش بخیر آقای دلشاد، راننده سمند شادی که دو هنر داشت؛ یکی جملات مثبتی که با آن روح مسافران را آرام می‌کرد و دیگری کاسه شکلاتش که دور می‌گرداند و کام مردم را شیرین می‌کرد.

هر کجا هست سلامت باشد مجتبی میرخوند چگینی، راننده تاکسی شکلاتی که هم شکلات به مسافران می‌داد و هم به زبان لری یک دهان ترانه برای مردمی می‌خواند که گذرشان به او می‌افتاد. تهران چقدر کم دارد آدم‌هایی مثل ناصر خاکی، راننده پژوی سبز رنگ که ملقب است به تاکسی باغ تهران با آن گل و بوته‌هایی که دور تا دور تاکسی‌اش دوانده تا لبخند، این ارزان‌ترین هدیه خدا را به مردم هدیه دهد. خدا عمر دهد به راننده‌ای که پشت تاکسی‌اش با خط خوش نوشته: «هر که هستی به هرچه داری خوش باش.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت