مغازه‌داری تبریزی یک شبه مشهور شد! +عکس

کد خبر: 706022

لطفا با خوراکی و کالسکه وارد شوید! تعجب نکنید، اشتباه نخواندید، فعل مثبت است! این بار یکی از مغازه‌داران خوب کشورمان به‌جای اینکه هشدار ورود ممنوع به خریداران بدهد، در یک حرکت جالب توجه از همه مادران و پدرانی که با فرزندشان برای خرید به مغازه او می‌روند، برخلاف بسیاری از هم صنفی‌هایش خواسته که با همان خوراکی و کالسکه وارد مغازه بشوند.

جام جم‌آنلاین: او این درخواست را به صورت اطلاعیه نوشته و در ورودی مغازه اش پشت شیشه چسبانده تا همه ببینند و هیچ کودکی بیرون مغازه او به انتظار خرید پدرومادرش، تنها نماند. عکس این اطلاعیه هم در این دو روز در تلگرام و اینستاگرام بارها و بارها منتشر شده و توجه خیلی ها را جلب کرده‌است: ما با امیر عطاپور ، این مغازه‌دار مهربان تبریزی درباره حرکت جالب توجه اش گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادیم:
مغازه‌داری که یک شبه مشهور شد! +عکس
آقای عطاپور؛ در این یکی دوروز تصویر اطلاعیه ای که شما روی شیشه ورودی مغازه خودتان زده‌اید ، در فضای مجازی منتشر شده وخیلی‌ها این حرکت راتحسین کرده‌اند. بله ...اتفاقا ما خودمان هم این واکنش‌ها را دیده‌ایم ، از جاهای مختلف با ما تماس می‌گیرند، یا حضوری به مغازه می‌آیند و از این کار ابزار رضایت می‌کنند. عکس چطور پخش شده، خبر دارید؟ نه ، البته در این دو روزی که ما این اطلاعیه را پشت شیشه چسباندیم خیلی از مشتری‌ها یا افراد گذری اجازه گرفتند که از آن عکس بیندازند، احتمالا یکی از همانها‌ این عکس را در اینترنت منتشر کرده ‌است. چه هدفی از انجام این ‌کار داشتید؟ در اطلاعیه هم نوشته‌ام که به ‌خاطر حادثه دلخراشی که برای آتنا و بنیتای عزیزمان اتفاق افتاد، مردم ما تحت تاثیر قرار گرفتند؛ ما هم حزو همین مردم هستیم؛ خبرهای مربوط به حادثه را پیگیری می‌کردیم و درنهایت از مرگ این دوکودک واقعا متاثر شدیم. من دیدم خیلی وقت‌ها والدین با بچه هایشان به مغازه می‌آیند اما چون بچه درحال بستنی خوردن است، یا اینکه کالسکه همراه‌شان است، آنها را بیرون مغازه می‌گذارند و خودشان به داخل مغازه می‌آیند، این اتفاق البته برای خود من هم چندبار افتاده است. بیشتر توضیح می‌دهید؟ یعنی کاسب های دیگر به همین دلیل مانع ورود شما هم به‌مغازه‌هایشان شده اند؟ بله دقیقا...من و همسرم صاحب یک پسر 4 ساله به اسم ارشان هستیم، خیلی وقت‌ها وقتی با پسرم به خرید می‌رویم ، ارشان درحال خوراکی خوردن بوده و اجازه ورود او را به مغازه نداده اند، به‌خاطر همین فکرکردم دراین لحظاتی که بچه ها بیرون مغازه منتظر هستند، ممکن است هزار اتفاق ناگوار برای آنها بیفتد چون حادثه واقعا خبر نمی‌کند. بعد با مشورت با همسرم تصمیم گرفتم که این اطلاعیه را بنویسیم و از خانواده‌ها خواهش کنیم که با کالسکه و خوراکی وارد فروشگاه ما بشوند و نگران کثیفی مغازه هم نباشند. درست است که مغازه شلوغ یا کثیف می‌شود، اما همه اینها فدای یک لبخند بچه‌ها... ما باید دنیا را برای بچه‌ها زیباتر بکنیم...از نظر من همین که این بچه ها داخل مغازه و جلوی چشم پدرومادرشان باشند،‌ یعنی یک اتفاق خوب و دوری از خطر و حادثه. واکنش مشتری‌ها بعد از دیدن این اطلاعیه چه بوده؟ خیلی خوب...واقعا حدود 95 درصد مردم به ما انرژی مثبت داده اند ، همه گفته اند خدا خیرتان بدهد... عده کمی هم گفته‌اند که این کار را برای تبلیغات انجام داده اید، اما اصلا اینطور نیست... چون ما خودمان پدرومادر هستیم و واقعا درجریان این اتفاقاتی که برای آتنا و بنیتا اتفاق افتاد ناراحت شدیم. گفتیم شاید این یک جور ابراز همدردی باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت