فرادید: کیم نیز مانند هر رهبر دیگری دوران کودکی و نوجوانی خودش را با انجام تکالیف مدرسه گذرانده است. کیم به لطف پدرش "کیم جونگ ایل" سالهای 1998 تا 2000 میلادی را در یک مدرسه شبانهروزی سوئیسی درس خواند. به همین خاطر است که گاهگداری رسانهها سراغ همکلاسیهای قدیمی کیم میروند تا از جزئیات شخصیتی وی بیشتر آگاه شوند. به گزارش منتال فلاس، البته هیچ کس تاکنون دفترهای خط خطی شدهی کیم و یا عکسهای دوران مدرسهاش را ندیده اما برخی از همکلاسیهای کیم نکات جالبی را در موردش گفتهاند. در ادامه این روایتها را از زبان همکلاسیهایش بخوانید.
1. عاشق برند "ایر جردن" بود کیم جوان هرگز فکرش را هم نمیکرد که روزی با دنیس رادمن، بسکتبالیست سرشناس شیکاگو بولز دیدار کند اما به نظر میرسد به آرزوهایش رسید: کیم در 17 سالگی به کلی عاشق بسکتبال و به خصوص تیم شیکاگو بولز بود و تمام دیوارهای اتاقش مملو از پوسترهای این تیم بود. او حتی اسکیس مایکل جردن را هم کشید و برند ایر جردن [برند مخصوص مایکل جردن] را هم داخل زمین بسکتبال و هم خارج از زمین به تن میکرد. 2. نام مستعار داشت کیم اصلا دوست نداشت که به عنوان پسر رهبر کره شمالی "کیم جونگ ایل" شناسایی شود. به همین دلیل با نام مستعار "پاک اون" در مدرسه سوئیسی "لایبفلد اشتاینهولتسلی" ثبت نام کرد. او مدعی شده بود که فرزند یکی از کارکنان سفارت کره شمالی در برن، پایتخت سوئیس، است. اما هم معلمان و هم دانشآموزان متوجه شده بودند که والدین کیم هیچگاه برای دریافت گزارش درسی فرزندشان به مدرسه نمیآیند. 3. عاشق فیلم اکشن است! برخی از دوستان کیم در سال 2009 در گفتگو با واشنگتن پست اظهار داشتند که کیم به لحاظ اجتماعی به خصوص در مواجهه با دختران کمی عجیب است؛ در مواقعی که او مشغول تماشای بسکتبال نیست، یا فیلم اکشن تماشا
میکند و یا مشغول بازی با پلی استیشن سونی خود است. کیم به بازیهای رزمی علاقه دارد و از تماشای فیلمهای جکی چان لذت میبرد!
4. محافظان کیم حضور کیم در آن مدرسه سوئیسی به خاطر محافظانش کاملا متفاوت از دیگران بود: همیشه چند نفر کرهای به عنوان خدمتکار، بادیگارد و یا دستیار در کنارش حضور داشتند. دو تن از کارمندان نیز بازیهای بسکتبالش را ضبط میکردند. دوستان کیم میدانستند که این اتفاقات کمی "عجیب و غریب" است اما فکر میکردند که "شاید کرهایها این شکلی هستند!" 5. نخود در دهانش خیس نمیخورد! خانواده کیم اقدامات زیادی برای مخفی نگاه داشتن نام واقعی کیم انجام دادند، اما انگار نخود در دهان کیم خیس نمیخورد! او به چند نفری گفته بود که پدرش رهبر کره شمالی است. یکی از همکلاسیهای کیم به نام "جوآئو میکائلو" میگوید روزی کیم تمام میراثش را برایم تعریف کرد. میکائلو فکر میکرد که او دروغ میگوید. وی در گفتگو با سی ان ان در سال 2010 گفت: «معمولا فرزندان شخصیتهای این چنینی به مدرسههای معمولی نمیروند.»
6. لب به اسپاگتی سرد نمیزد میکائلو معمولا به آپارتمان کیم میرفت. آپارتمان او در محل سفارت کره واقع شده بود. میکائلو میگوید: «فکر میکردم که کیم آدم محتاط و آرامی است تا اینکه یک روز آشپز سفارت برایشان پاستای تقریبا خنکی را سرو کرد. کیم با چنان عصبانیت و لحن تندی با او برخورد کرد که من از تعجب شاخ درآورده بودم زیرا معمولا آن شکلی نبود!» 7. به شلوار و گرمکن ورزشی علاقه داشت تونی سوپرانو [شخصیت اول سریال مافیایی سوپرانوز] و پدرش به لباسهای راحت و نه مجلل علاقه داشتند. کیم نیز مانند آنها بود و کمد لباسهایش پر از شلوار و گرمکن ورزشی برند نایک بود که با همان لباسها هم به کلاس درس میآمد. 8. باهوشترین دانشآموز کلاس نبود گرچه کیم به خاطر عدم تسلط به زبان آلمانی دو سال بزرگتر از همکلاسیهایش بود، ولی با این حال تمام تلاشش را میکرد تا از نظر درسی از بقیه بهتر باشد. اما تلگراف در سال 2012 گزارش داد که کیم در سال اول 75 روز غیبت و در سال دوم نیز 105 روز غیبت کرده بود. او همچنین در دروس علوم طبیعی مردود و اغلب دروس دیگر را با نمرههای "ناپلئونی" پاس کرده بود.
9. عاشق پنیر سوئیسی است کیم عاشق خوردن غذا و نوشیدنی است و احتمالا اشتهای کنونیاش را در همان دوران مدرسه به دست آورده است! او آنقدر عاشق پنیر سوئیسی است که بعدها آشپزهای شخصیاش را به یک مدرسه آشپزی فرانسوی فرستاد تا بتوانند همان پنیر "امنتال سوئیسی" که در دوران مدرسه عاشقش بود را برایش درست کنند. گفته شده که کیم بین سالهای 2012 تا 2016 نزدیک به 40 کیلوگرم وزن اضافه کرده است. البته نمیدانیم که چه مقدار از آن به خاطر پنیر سوئیسی است! 10. یکهو ناپدید شد! هنوز نیم سال تا پایان دوره مانده بود که کیم در سال 2000 میلادی به کلی غیبش زد. او هیچ آدرسی از محل سکونت ارائه نداده بود و حتی نگفته بود که قرار است مدرسه را ترک کند. نیکولا کوواچویچ، همکلاسی قدیمی کیم، در گفتگو با واشنگتن پست گفت: «فکر کردیم که کیم مریض شده یا اتفاقی برایش افتاده ولی قرار است به زودی به مدرسه برگردد. امیدوارم که دیکتاتور خوبی باشد هرچند دیکتاتور معمولا خوب نیستند.»
دیدگاه تان را بنویسید