سرگرمی سکولار به اسم استعدادیابی
ضعف کشور در تولید نظریات علوم انسانی – اسلامی، باعث شده است که برنامههایی همچون مسابقه عصر جدید به روی آنتن تلویزیون بروند و به عنوان یک اتفاق بزرگ در رسانه ملی معرفی شوند. در حالی که این برنامه که به ادعای سازندگان آن به دنبال کشف استعدادها و سرگرمی مخاطب است، هیچ نسبتی با آموزههای اسلامی نداشته و کاملا بر سرگرمی سکولار و تهی کننده انسان از ارزش تاکید دارد.
سرویس فرهنگی فردا: ضعف کشور در تولید نظریات علوم انسانی - اسلامی، باعث شده است که برنامههایی همچون مسابقه عصر جدید به روی آنتن تلویزیون بروند و به عنوان یک اتفاق بزرگ در رسانه ملی معرفی شوند. در حالی که این برنامه که به ادعای سازندگان آن به دنبال کشف استعدادها و سرگرمی مخاطب است، هیچ نسبتی با آموزههای اسلامی نداشته و کاملا بر سرگرمی سکولار و تهی کننده انسان از ارزش تاکید دارد.
انگیزه و غایت «کار» در دوران مدرن، کاملاً ماهیتی سودانگارانه و نفسانی دارد. این تعریف از کار، منطبق بر تعریف انسان در دوران مدرن است. چنین تعریفی از انسان، سابقهای به پهنای تاریخ ندارد و زائیده سلطه نفسانیت انسان بر تمام وجود اوست. «انگیزه سودجویی با پیدایش انسان نوین پدید آمده است. حتی امروزه هم اندیشه سودطلبی به خاطر سود، برای بسیاری از مردم جهان بیگانه است و غیبت آن در بیشتر طول تاریخ، مدون و محسوس و آشکار است. این سودجویی، این فکر که هر کس باید مدام در پی بهبود زندگی مادی خویش باشد، فکری است که برای بیشتر مردم طبقات پایین و متوسط در مصر، یونان و رم، ناآشنا و با فرهنگ قرون وسطی کاملا بیگانه بوده است و فقط در دوران رنسانس در همه جا پراکنده شده، در حالی که غیبت آن در اکثر تمدنهای شرقی محسوس است» ۱.
تمام دغدغه انسان مدرن، در افزایش سود و لذتش خلاصه میشود. سرمایهداران تلاش میکنند با استثمار و در اختیار گرفتن جسم کارگران، تا آنجایی که میتوانند به سود بیشتر برسند. کارگران نیز با همان تعریف انسان مدرن، باید در جهت کسب لذت و سود بیشتر تلاش کنند. اما آنها چارهای ندارند جز اینکه در خدمت سرمایهداران قرار بگیرند. کارگران، هویتی مجزا و منفک شده از کار خود پیدا میکنند و کار برای آنها همچون قفسی خواهد بود که چندین ساعت روز را باید در آن سپری کنند تا بیرون از آن بتوانند با درآمدی که بدست آوردهاند، به حداکثرسازی لذت خود مشغول شوند. «اما کارخانهها به کارگران شاداب و پر انرژی نیاز دارند که همچون پیچ و مهره، در اختیار این غولهای مکانیکی قرار گیرند و تمدن غرب برای تبدیل انسانهای با هویت و آزاده به کارگرانی رام و مطیع، دست به دامان مخدری قوی و کارساز شد. آن مخدر و افیون چیزی نبود جز سرگرمی مدرن؛ نوعی گذران وقت همراه با بیخودی که انسان را نسبت به اصالت خود و درد و رنج و ظلم بزرگی که بر او میرود، غافل میسازد» ۲.
یکی از نیازمندیهای نظام سرمایهداری، آرام ساختن نیروی کار و تزریق مسکن به او در قالب برنامههای سرگرمکننده است. سرمایهداری برای بقا و رشد فزاینده نیاز به جدا کردن هویت انسان از انسان دارد. او به دنبال راهی است که فشارهای محیط کار بر انسان را کم کند، نه به خاطر خود انسان بلکه به خاطر توسعه سرمایهداری تا دوباره بتواند بیشتر و بیشتر از انسان کار بکشد. از این جهت مفهوم سرگرمی و نشاط در تفکر سرمایهداری به عنوان ابزاری حیاتی و مهم به خدمت گرفته میشود. سرگرمی در نظام سرمایهداری، با بعد نفسانی انسان مدرن گره خورده است و در پی هویتزدایی انسانی از انسان است.
با همین تفکر نظام سرمایهداری، شرایط سخت اقتصادی جامعه امروز بیشتر از همه نیازمند به تولید برنامههای سرگرمکنندهی هویتزدا است. برنامههایی که تنها نفسانیت انسان را به بازی گرفته و به دنبال هیجانزده و شگفتزده کردن انسان مدرن هستند. رسانه ملی این بار با زر ورق خوشگل و جذاب استعدادیابی، اقدام به کپی کردن از یک برنامه تولید شده در تفکر نظام سرمایهداری نمود. برنامه America's Got Talent (امریکا استعداد دارد) نام مسابقهای است که در شبکه ان بی سی آمریکا به ظاهر به کشف استعدادهای درخشان میپردازد و در نهایت یک جایزه یک میلیون دلاری به برنده نهایی داده میشود. نسخه کپی شده این برنامه در ایران، با عنوان مسابقه «عصر جدید» ساخته شده و چند قسمتی از آن، از شبکه سه سیما پخش شده است. هر چند غالب انتقادات مطرح شده در مورد این برنامه، تأکید بر این موضوع است که مسابقه «عصر جدید»، کپیبرداری از یک برنامه آمریکایی است؛ اما عمق فاجعه آن قدر هست که بگوییم تقلیل نقد به این سطح، کژفهمی ماهیت وجودی این برنامه است.
محور اصلی نقد این یادداشت، در تمرکز بر روی دو مفهوم سرگرمی و مفهوم استعدادیابی است که این برنامه (آگاهانه یا ناآگاهانه) با قرائتی کاملا سکولار و غیردینی، و در چارچوب سرگرمیهای عصر مدرن ساخته شده است. هر چند در ظاهر برنامه، خانمها با پوشش هستند و کلمات یا رفتارهایی که در ظاهر خلاف آموزههای دینی باشد، صورت نمیگیرد؛ اما هرگز نمیتواند به عنوان یک برنامه در تراز رسانه ملی انقلاب اسلامی شناخته شود.
هیچ برنامه تلویزیونی نیست که در غرب و شرق ساخته شود، اما مبتنی بر نظام فکری و اندیشهای نباشد. چه این نظام فکری را درک کنیم و چه درک نکنیم، چه نسبت به آن آگاه شویم و چه نشویم، تفاوتی در مسئله ایجاد نمیکند. مهمترین علت کپی کردن برنامههای خارجی، ضعف نظری و تئوریک کشور در علوم انسانی و اجتماعی است. در حوزه تربیت، سبک زندگی، ارتباطات، سرگرمی، اوقات فراغت و … نظریات بومی و دینی تولید نشده است؛ لذا این اشتباه استراتژیک توسط ایدهپردازان برنامهها رخ میدهد که میتوانند با نگاهی سطحی و ظاهربین، مشکلات و ناهنجاریهای هر برنامه تلویزیونی خارجی را حذف کنند و آن را به عنوان نسخه ایرانیشده به مردم عرضه کنند.
اما محور اصلی نقد محتوایی این برنامه، به مفهوم استعدادیابی میپردازد. آنچنانی که ایدهپردازان این برنامه ادعا کردهاند که «مسابقه عصر جدید فوق حرفهایترین مسابقه استعدادیابی کشور است و میخواهد حرفهایها با حضور در آن حرفهایتر شده و مثل این است که به کسانی که مدرک دکتری دارند، میخواهد فوق دکتری بدهد». به راستی استعداد در جامعه ما چه معنایی میدهد؟ آیا شعبدهبازی و نگه داشتن ضربان قلب، استعداد است؟ حرفهایتر کردن این استعدادها به چه جهتی است و به کجا خواهد انجامید؟ به عنوان مثال، اگر فردی که (به هر طریق و دلیلی که فعلا جای بحث آن نیست) توانسته به مدت چند ثانیه قلب خود را نگه دارد، قرار است به چه سمتی حرفهایتر شود؟ مثلا قرار است قلب خود را یک دقیقه نگه دارد؟ کمی دقیقتر و عمیقتر فکر کنیم: استعداد یعنی چه؟ آیا نمایش رزمی زنان و دختران و بالا و پایین پریدن آنها در جلوی چشم مردم، استعداد است؟ آیا واقعا اگر زنی بتواند این چنین حرکات نمایشی انجام دهد، امری پسندیده و امتیازی برای اوست و او را باید در مسیر توسعه آن یاری کرد؟ در مورد تردستی، شعبدهبازی و چشمبندی چطور؟ نظر اسلام در مورد شعبدهبازی چیست؟ آیا اسلام با این موافق است که روابط مادی و علّی به دلایل ناشناخته در جلوی چشم مردم نقض شده و فرد بتواند به هر طریقی امری خارقالعاده و بر خلاف نظام علّی- معلولی انجام دهد؟ مثلا فرد شعبدهباز (صرف نظر از روشی که دارد) ذهن مخاطبین را بخواند و نتیجه بازی فوتبال را پیشبینی کند؟ آیا سازندگان برنامه از مراجع تقلید در مورد حرمت شعبدهبازی استفتاء کردهاند و از حرام اعلام کردن شعبدهبازی توسط برخی مراجع اطلاع دارند؟
انسان به عالم دنیا آمده است تا ظرفیت و استعدادی که خداوند به او داده است را شکوفا کند. این استعداد باید در مسیر سعادت انسانی شناخته و بالفعل شود. آنچه که در برنامه عصر جدید به نام استعدادیابی اتفاق میافتد، تنها و تنها توسعه مادی و غیرالهی توانمندیهای افراد است که غایت و جهتی در سعادت جامعه و فرد ندارد. اگر چه ممکن است ادعای عدالتگرایی این برنامه در راستای استعدادهای خفته در مناطق محروم هم مطرح شود؛ ولی چنین اظهاراتی به سخره گرفتن عدالت است که جای بحث بیشتر آن نیست.
برنامه عصر جدید، بیشتر از آنکه یک برنامه استعدادیابی باشد، یک برنامه سرگرمکننده است و این لفظ استعدادیابی پوششی برای سرگرم کردن مردم، آن هم نه با ملاحظات دینی و اسلامی، بلکه با ملاحظات کاملا سکولار و غیرالهی است. البته برای جامعهای که در آن مختصاتِ انسان مدرنِ لذتگرایِ منفعتطلب، در حال بازتولید و گسترش است، چنین برنامهای قطعا مخاطب خواهد داشت؛ اما واقعیت آن است که جذابیتهای رسانهای و اقبال جامعهی شبهسرمایهداری ما، نمیتواند ملاک خوبی برای محک این برنامه با خطکش انقلاب اسلامی باشد. سرگرمی در مختصات اسلامی، به معنی بیقیدی و بیمحتوایی نیست. سرگرمی دینی، لهو، بیهوده و عبث نیست و اگر چه دارای جذابیتهای لازم است، اما نمیتواند از مسئولیت، اخلاق، تربیت، نکات نغز و پرمغز، هدایت و تعالی انسان خالی باشد.
متأسفانه برنامههای بسیاری از رسانه ملی ساخته میشود که هیچ توجهی به مبانی نظری آنها نمیشود. ایدهپردازان و برنامهسازان رسانه ملی، از ضعف اندیشهای رنج میبرند و متأسفانه گرفتار قشریگری و سطحینگری شدهاند. مسابقه عصر جدید، جدیدترین مصداق روی آنتن است. بدون شک رسیدن رسانه به تراز اسلامی و انقلابی، با روندهای موجود ممکن نیست و نیاز به نظریهپردازی در علوم انسانی- اسلامی و تربیت انسانهای خلاق و خوشفکر داریم که مبتنی بر نظریات دینی، اقدام به ایدهپردازی کنند.
_______
۱_ هایلبرون، ۱۳۷۰، بزرگان اقتصاد، ترجمه احمد شهسا.
۲_ پهلوانیان، احمد، ۱۳۸۶، تلویزیون و سرگرمی غفلتزا، رواق هنر و اندیشه، شماره ۱۳.
نویسنده: دکترسعید مسعودیپور پژوهشگر مرکز رشد
منبع: مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
دیدگاه تان را بنویسید