«لحظه گرگ و میش» به سبک سریال‌های ترکیه‌ای!

کد خبر: 926328

یک منتقد تلویزیون و سینما معتقد است، اتفاق‌هایی که در ارتباط‌های میان شخصیت‌های داستان سریال «لحظه گرگ‌ومیش» به کارگردانی همایون اسعدیان در حال رخ دادن است، هیج قرابت زمانی با تاریخ معاصر ایران ندارد.

«لحظه گرگ و میش» به سبک سریال‌های ترکیه‌ای!

خبرگزاری فارس: «حسین سلطان محمدی» منتقد سینما و تلویزیون در نقد سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان گفت: اقبال مردمی نشان می‌دهد که سریال‌ساز باید به چه نکاتی توجه کند، اما در توجه به این قضایا از سازندگان سریال‌ها خواهش می‌کنم قصه‌هایشان را که مملو از نشانه‌های امروزی است، به سمت وقایع شناسنامه‌دار تاریخ معاصر نبرند و داستان امروزی خود را بسازند. بسیاری از مواردی که در این سریال دیده می‌شود از بنیان و پایه اشتباه است و هیچ قرابتی با واقعیت ندارد و روابط بین شخصیت‌ها از پایه بی‌اساس و دارای مشکل است.

وی با اشاره به اینکه در آن دوره از تاریخ دختر و پسر به این راحتی با یکدیگر ارتباط نداشتند، بیان داشت: در آن زمان اصلا این‌طور نبود و جریان ارتباط‌های بین دختر و پسر به سختی شکل می‌گرفت. اما در این سریال می‌بینیم که دختر و پسر اول باهم به توافق می‌رسند و بعد تازه تصمیم می‌گیرند تا خانواده‌ها را در جریان ارتباطشان قرار دهند. عمده رابطه‌های دختر و پسری در این سریال قابل نقد است. کارگردان سریال در فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه»، حجب و حیای آن موقع را خوب بیان کرده بود و آن هم در سکانسی که مادران آن دو شهید مفقودالاثر از علاقه این دو به یکی از آشنایان خبر می‌دهند و اینکه حجب و حیایشان و ابراز نکردن این عشق، باعث شد که نفر سومی به خواستگاری آن دختر بیاید. حالا چطور در این روایت جدید از دوران جنگ، آن حجب و حیا در کاراکتر‌های آن زمان دیده نمی‌شود؟ این یکی از روابط نامطلوب امروزی است که نباید در قالب ۳۰ سال پیش قرار داده می‌شد و انگاره جدیدی برای نسلی آفریده شود که از جنگ، فقط نقل خاطره دارند.

این منتقد در ادامه نیز بیان داشت: داستان این سریال در سال ۶۲ که سال‌های جنگ است، آغاز می‌شود. در آن زمان مرجع دینی اول کشور امام خمینی (ره) است. نظریه رسمی امام خمینی که در رساله‌شان هم آمده این بود که غیر مسلمانان جزو کفار هستند و نباید چیزی از دستشان گرفت و خورد و در فقه، خوراکی که از دست آن‌ها می‌گیری و می‌خوری حکم نجاست را دارد؛ مگر با رعایت شرایطی، اما در این سریال شخصیتی به نام «رازمیک» وجود دارد که به راحتی با خانواده اصلی قصه رفت‌وآمد می‌کند و در خانه‌های هم غذا می‌پزند و می‌خورند. این یکی از مواردی است که با فتاوای رسمی آن زمان همخوانی ندارد.

سلطان محمدی همچنین درباره بخشی دیگر از تفاوت فرهنگی خانواده‌های آن زمان با آنچه در سریال به تصویر کشیده شده است، گفت: کجای غیرت خانواده‌های ایرانی آمده که در خانه‌ای که خواهر ۱۸ ساله دارید بدون اطلاع خانواده، پسر نامحرم بیاوری؟ و بدتر اینکه او را به جای خودت در اتاقت اسکان دهی! در حالت عادی اگر خواهر فرضی، با لباس راحت خانه و بدون پوشش در اتاق برادر می‌رفت و ناگهان پسر غریبه‌ای در آنجا می‌دید، چه راه حلی برای آن بود؟

وی گفت: اشاره‌ام به آغاز سریال است که اخیرا در یادآوری نحوه آشنایی حامد با یاسمن، به آن اشاره مجدد شد! بهتر است دوستان این گونه وجوهات احتمالی در بعضی خانواده‌ها را از سریال‌هایشان حذف کنند تا فضای خانوادگی ایرانیان با توضیف ساختگی، دچار شائبه نشود. فرزندان خانواده مرکزی روایت هم، مرز‌های حجب و حیا و محرم و نامحرم را خیلی رعایت نکرده‌اند. دختر خانواده با حامد، بدون پیوند شرعی مرتب ارتباط گفتاری و عاطفی دارد. هادی با سیما و احسان با طاهره. حتی لو دادن علاقه احسان به طاهره در کنار دیگ آش پشت پای کاراکتر مسیحی روایت، بسیار خام‌دستانه است. در این قبیل صحنه‌ها، داریوش مهرجویی در کنار دیگ شله زرد در فیلم لیلا، حجب و حیای دقیق‌تری را به تصویر کشیده بود.

وی با اشاره به یکی دیگر از این موارد نیز بیان داشت: یکی از سکانس‌هایی که با دیدن آن خنده‌ام گرفت، نشان دادن و استفاده از کوپن برای خرید و صرفه‌جویی برای مصرف سوخت بود. آیا مخاطبی که با تماشای چند قسمت از این داستان متوجه شده این خانواده از شرایط مالی خوبی برخوردارند، برای مثال پدربزرگ طلافروشی دارد و تعداد قابل توجهی از اقوام و بستگان پزشک هستند، می‌تواند به راحتی ماجرای خرید کوپنی و دردسر‌های آن و خرید سوخت را باور کند؟! همه این‌ها از منطق روایی داستان به دور بود. یادم است آن زمان، ما که از خانواده‌های پردرآمد مثل خانواده «وحدت» سریال نبودیم، می‌توانستیم گاهی برای تامین مایحتاج خود، سوخت آزاد خریداری کنیم و بشکه‌هایمان در خانه همیشه پُر بود!

سلطان محمدی با اشاره به نحوه کارگردانی همایون اسعدیان در این سریال عنوان داشت: اسعدیان در این سریال به طریقی نشانه‌های پاره پاره را کنار هم قرار داده است، اما در نهایت نتوانسته به خوبی از آن‌ها بهره‌برداری کند و به عقیده من در اجرا ما شاهد شتاب در ساخت هستیم که قطعا آثارش در بعضی سکانس‌ها به وضوح دیده شده است.

سریال «لحظه گرگ و میش» این شب‌ها از شبکه سه سیما پخش می‌شود. موضوع اصلی و جذاب از دید مخاطب عشق دختر و پسری به نام حامد و یاسمن است. حامد با برادران یاسمن به جبهه می‌رود و دیگر خبری از او نمی‌شود. بی‌خبری از زنده بودن یا اسارت حامد چندسال طول می‌کشد. در این ایام یاسمن دائم به فکر عشقش و بی صبرانه در انتظار خبری از اوست. خبر‌ها حکایت از شهادت حامد دارد. دختر بعد از مطمئن شدن از شهادت حامد تصمیم به ازدواج می‌گیرد. چند سال می‌گذرد و حامد زنده از اسارت برمی‌گردد. نکته سریال اینجاست که وقتی یاسمن متوجه بازگشت عشق قدیمی‌اش یعنی حامد می‌شود به هم می‌ریزد! همه فکر و ذهنش می‌شود عشق قدیمی! جسمش در کنار شوهر و خانواده‌اش است، اما فکر و حواسش پیش عشق قدیمی‌اش. حامد هم مدام در فکر زنی متاهل است که سال‌ها قبل عاشقش بود. به سبک سریال‌های ترکیه‌ای...

سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان این شب‌ها از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد