گزینشی سیاسی و رفاقتی برای اسکار

کد خبر: 871718

هیأت انتخاب نماینده ایران در رقابت اسکار‌۲۰۱۹ فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» را به عنوان منتخب خود اعلام کرد و به این ترتیب فیلم آقای وحید جلیلوند، نماینده سینمای ایران برای رقابت در رشته اسکار بهترین غیرانگلیسی زبان انتخاب شد.

گزینشی سیاسی و رفاقتی برای اسکار

صبح نو: هیأت انتخاب نماینده ایران در رقابت اسکار‌۲۰۱۹ فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» را به عنوان منتخب خود اعلام کرد و به این ترتیب فیلم آقای وحید جلیلوند، نماینده سینمای ایران برای رقابت در رشته اسکار بهترین غیرانگلیسی زبان انتخاب شد.

در بیانیه هیأت انتخاب فیلم ایرانی آمده است: «امسال خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، و برقراری تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه مردم و نظام ایران بر جدیت این بحث و طرح پیشنهاد تحریم اسکار افزوده است. هیأت انتخاب فیلم نماینده ایران، ضمن احترام به نظر گروهی که از سر خیرخواهی و غیرت دینی و ملی، خواهان تحریم اسکار و عدم معرفی فیلم به آکادمی هستند، بر این باور است که آکادمی نهادی غیردولتی و متعلق به آحاد سینماگران آمریکاست. در این نهاد علاوه بر سینماگران آمریکا، سینماگران اروپایی، لاتین‌تبارها، آفریقایی‌ها و سینماگران آسیایی از جمله تعداد قابل توجهی از سینماگران پرافتخار ایرانی عضویت دارند. سینمای آمریکا و به‌ویژه اعضای آکادمی در وجه غالب خود. در کنار اکثریت مطلق مطبوعات و رسانه‌های آمریکایی از جمله کانون‌های مؤثر مخالفت، نقد و افشاگری علیه دولت عوام‌گرای ترامپ، و سیاست‌های نژادپرستانه و یک جانبه‌گرایانه او هستند.» اعضای هیأت انتخاب در توضیح لزوم شرکت در رقابت اسکار نوشته‌اند: «سینمای ایران به‌عنوان بخشی از دیپلماسی فرهنگی و در چارچوب دیپلماسی عمومی می‌تواند از فرصت شرکت در این مراسم برای تقویت ارتباط بین ملت‌ها، تأثیر بر افکار عمومی و لاجرم افزایش فشار بر دولت آمریکا استفاده کند.» طبق معمول اصل حضور سینمای ایران در اسکار و هم‌چنین نماینده‌اش، نظرات مختلفی را به وجود آورد. به همین مناسبت با آقای «جبارآذین» از منتقدان سینمای ایران گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانیم.

برخی هم‌چنان با اصل حضورمان دراسکار مخالفند؛ نظرشما چیست؟ اسکار یک مراسم سینمایی جهانی است که از این منظر مورد توجه تمام سینماگران دنیاست. اما اسکار تنها یک مراسم سینمایی نیست؛ مراسم سینمایی و سیاسی است. چرا که بنیان این تشکل، سرمایه‌گذاران و هدایت‌کنندگانش، تراست‌های بزرگ سرمایه‌گذاری آمریکایی و اسراییلی هستند. با این نگاه بدیهی است که این بازیگران، برای رضای خدا کاری نمی‌کنند. نظرات و سیاست‌های خودشان را در گزینش آثار و چگونگی برگزاری این مراسم به کار می‌گیرند. پس نگاه صرفاً سینمایی به اسکار، نگاهی کامل و جامع نیست. پس اگر قرار است سینمای جمهوری اسلامی ایران فیلمی را به‌عنوان نماینده کشور برای شرکت دراین مراسم انتخاب کند باید تمام جوانب را بررسی کند.

پس شما با اصل شرکت سینمای ایران در اسکار مشکلی ندارید؟ با اصل حضور مشکلی نیست. اما باید تمام جوانب سینمایی و سیاسی مورد توجه باشد. مسأله مهم دیگری که وجود دارد این است که در تمام دنیا، هیأتی متشکل از فرهیختگان فرهنگ و هنر، کارشناسان سینما، هنرمندان سینما و... برای گزینش فیلمی مناسب فعالیت می‌کنند. سینمای کشور ما متأسفانه دچار مشکلات و بحران‌های فراوان است و به صورت ملوک‌الطوایفی اداره می‌شود. وقتی قرار به انتخاب و معرفی یک فیلم به اسکار است، طبیعتاً این کار وظیفه تشکلی در قامت یک آکادمی است. اما در ایران این اتفاق رخ نمی‌دهد. نحوه انتخاب فعلی را مناسب نمی‌دانید؟ سازمان سینمایی، بنیاد فارابی و خانه سینما گروهی را با حضور سینماگران خاص انتخاب می‌کنند. این گروه فیلم‌هایی را که از قبل مشخص شده‌اند مورد بررسی قرار می‌دهند و فیلمی را که مورد پسند سازمان سینمایی است انتخاب می‌کنند. درواقع این گروه که تحت عنوان هیأت انتخاب نماینده ایران در رقابت اسکار ایجاد شده است، هرچند که دارای آدم‌های موجهی هم است، اما نماینده سینمای ایران نیستند. انتخاب این گروه براساس نظر مجموعه سینمای ایران نیست؛ عمدتاً برمبنای معیار‌های سیاسی و رفاقتی است. گزینش این مجموعه زیر سؤال است. آیا درتمام تولیدات سینمای ایران در یک سال، صرفاً یک فیلم با ویژگی‌های مورد نظر بوده است؟ این تشکل و انتخاب‌هایش معتبر و شایسته نیست.

درباره محتوای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» نظرات متفاوتی وجود دارد؛ برداشت شما ازاین فیلم چیست؟ بدون تاریخ، بدون امضا فیلم بدی نیست؛ هم از نظر ساختار هنری قابل دفاع است و هم اندازه خودش حرف مقبولی می‌زند. اما چون قرار است این فیلم به‌عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شود، این جا مسأله متفاوت است. دراین جا محتوای فیلم برازنده نماینده سینمای ایران نیست. آن‌چه که دراین فیلم مطرح شده، نشان‌گر نوعی عقب‌ماندگی زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم ایران است.

برخی از کارشناسان داستان این فیلم را بخشی از واقعیت جامعه می‌دانند! آن‌چه دراین فیلم نمایش داده می‌شود نشان‌گر تمام واقعیات جامعه نیست. این شرایط بخشی از زندگی قشری از کشور ماست که دچار مشکلات مختلفی است. البته که این شرایط واقعیت دارد، اما آن واقعیت تمام جامعه ایرانی نیست. وقتی فیلمی به نمایندگی از سینمای ایران به اسکار می‌رود یعنی جامعه ایرانی این شکلی است. از این منظر انتخاب بدون تاریخ، بدون امضا برای اسکار، گزینه مناسبی نیست. این فیلم نماینده کاملی از فرهنگ ایران اسلامی نیست.

آیا شخصاً گزینه دیگری به جای این فیلم مدنظر داشتید؟ راستش درحال حاضر گزینه خاصی مدنظر ندارم. شاید در میان تولیدات سینمای کشور محصولات دیگری هم باشند که نسبت به فیلم آقای جلیلوند گزینه بهتری باشند. اما واقعیت این است فیلم‌هایی که دارای ویژگی‌های محتوایی و ساختاری هستند در اسکار به رقابت با فیلم‌های خارجی درمی‌آیند. هرچقدر هم به لحاظ ساختاری تکنیکی قوی باشیم، فیلم ما جزو فیلم‌های درجه اول نخواهد بود. پس ازاین جهت ما امتیازی نخواهیم داشت. مورد بعدی مسأله محتوای فیلم است که باید نمایشگر فرهنگ ایران باشد که آن هم مورد پسند اسکار نخواهد بود. ما از هردوسو دارای مشکل هستیم. ‌ می‌توان گفت: لزوماً نباید هرسال نماینده‌ای در اسکار داشته باشیم؟ دقیقاً همین‌طور است. وقتی محصول مناسبی نداریم چه لزومی برای حضور در اسکار داریم؟ زمانی است که فیلمی مثل رستاخیز داریم که محتوای مناسبی دارد. اگر برخی معذوریت‌ها نبود طبیعتاً چنین آثاری جایگاه مناسبی برای شرکت دراین مراسم داشتند. متأسفانه، چون عمدتاً نگاهی سیاسی در اسکار حکم‌فرماست، فیلم‌ها بیش از محتوا از جنبه سیاسی مورد قضاوت قرار می‌گیرند. اسکار مراسمی سینمایی و سیاسی است درنتیجه کشور‌های حاضر هم باید با موضع سینمایی و سیاسی مناسب دراین مراسم شرکت کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت