نعمت الله: سلیقه مردم تغییر کرده است

کد خبر: 870733

نشست ابتذال در سینمای ایران با حضور حمید نعمت الله، هوشنگ گلمکانی و غلامعباس فاضلی برگزار شد.

نعمت الله: سلیقه مردم تغییر کرده است

خبرگزاری فارس:نشست پژوهشی «نقد ابتذال در سینمای ایران» عصر امروز چهارشنبه ۲۱ شهریورماه با حضور هوشنگ گلمکانی و حمید نعمت‌الله در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.

هوشنگ گلمکانی در ابتدای این مراسم گفت: اگر در فرهنگ لغت نگاه کنیم، رو به روی مبتذل نوشته شده است چیزی که زیاد از آن استفاده می‌شود. در قبل از انقلاب به صحنه‌هایی که برهنگی و بی‌ناموسی داشته است می‌گفتند ابتذال. ابتذال یک نوع کیفیت است و بستگی دارد که چه کسی آن را نگاه می‌کند، ممکن است شخصی یک اثر را نمونه ابتذال بداند؛ اما شخصی دیگر همان اثر را نمونه ابتذال نداند. برخی از آثار که ما آن‌ها را نمونه ابتذال می‌دانیم، در کشور‌های خودشان آثار شاخصی به حساب می‌آیند. چیزی که در این موضوع مهم است نحوه نگاه کردن به آثار و پرداختن به آن است.

حمید نعمت‌الله نیز بیان کرد: من به این فکر می‌کردم که چقدر ابتذال چنگ نیافتنی است و نمی‌توان حکم قطعی روی آن داد. در تمامی تعاریفی که من ابتذال را در آن‌ها جستجو می‌کردم، به این جمع‌بندی رسیدم که چیزی است که هیچ کس آن را گردن نمی‌گیرد و هیچ کس نمی‌خواهد آن را به خود نسبت بدهد. در این بحث دو بخش وجود دارد، کسی که ابتذال را پذیراست و کسی که ابتذال را تولید می‌کند. چرا به فیلم‌هایی مانند پورن ما ابتذال را حکم قطعی می‌دانیم، چون در اینگونه آثار همه چیز رو است و قابل مشاهده است. وقتی به فیلم‌فارسی‌های قبل از انقلاب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که چه نکات بسیار خوبی در آن‌ها وجود دارد. یعنی بعد از سال‌ها اگر بدون موضع به آن نگاه کنیم، می‌بینیم که مبتذل مطلق نبوده‌اند.

وی ادامه داد: در ابتذال ایده‌ای دیده نمی‌شود، در ابتذال نوآوری ایجاد نمی‌شود. در ابتذال قرار نیست که حرف پیچیده‌ای گفته یا شنیده بشود. اثر مبتذل جایی برای خنده ارزان است. اتفاق خاصی در اینگونه آثار روی نمی‌دهد. یکی از ویژگی‌های ابتذال خنگ بودن آن است. برخی از همکارانم بعضاً سعی می‌کنند که تایم فیلم را پر کنند، اصلاً برایشان مهم نیست که چه اثری ساخته و ارائه می‌شود. متاسفانه برخی از ما فیلمسازان بجز جنس ارزان چیزی برای ارائه ندارند.

گلمکانی خاطر نشان کرد: شاید بتوان برخی از فیلم‌های هندی را نمونه ابتذال دانست. این فرهنگ آنهاست و یاد گرفته‌اند که به این نحوه فیلم بسازند. شاید همه ما کلیپ‌هایی از فیلم‌های هندی دیده باشیم که از نظر ما مسخره به نظر می‌رسد، ولی برای آن‌ها این به سینمای حرفه‌ای تعریف می‌شود. در سینمای قبل از انقلاب، نگاه در برخی آثار، نگاه تمسخر بود که دکتر کاووسی به خوبی درباره آن تحلیل کرده بود. خوشبختانه بعد از انقلاب نگاه به سینمای ایران، نگاه حرفه‌ای‌تری شد. برخی از تئاتر‌های دم دستی نمونه‌ای از ابتذال هستند. شاید بتواند بعضاً تئاتر‌های آزاد را نمونه‌ای جدی از ابتذال دانست. متاسفانه خنده گرفتن در برخی از آثار تراژدی هم قابل توجه قرار گرفته شده، چون خنده یکی از واکنش‌های قابل مشاهده مخاطب است.

غلامعباس فاضلی منتقد سینمای ایران نیز گفت: وقتی از ابتذال سخن می‌گوییم دو بُعد دارد، بُعد اول بُعد پیدا است و بُعد دوم پنهان و درونی است. بخش بسیار خطرناک ابتذال بخش پنهانی و درونی است. بخش ظاهری آثار ابتذال همان چیزی است که ما قبل از انقلاب شاهد آن بودیم. یکی از دلایل پس زدن سینمای ایران در قبل از انقلاب همین صحنه‌های مبتذل بود. در برخی موارد ابتذال در تکنیک هم استفاده می‌شود، مثلاً در سینمای ایران، زوم در فیلم را مبتذل می‌دانند و شاید به همین علت است که سینمای هند را نمونه‌ای از ابتذال می‌دانیم.

وی ادامه داد: بسیاری از ما اینستاگرام را نمونه‌ای از ابتذال می‌دانیم؛ اما کدام یک از ما از این نرم‌افزار دوری می‌کنیم. می‌خواهم بگویم که بعضاً این خود ما هستیم که به ابتذال دامن می‌زنیم. وقتی من در جمعی حاضر می‌شوم و به تنها چیزی که توجه می‌کنم گوشی موبایلم است، نمونه‌ای ابتذال را رقم زده ام.

سپس نعمت الله خاطر نشان کرد: بسیار با این موضوع موافق هستم که جامعه برای این که خیلی با موضوعات مختلف درگیر نباشد، سعی می‌کند که به سمت چیز‌های دم دستی برود. در بخش ابتذال، نیت آثار خیلی مهم است، نیتی که شاید قابل تشخیص نیست. بسیاری از کسانی که اثر مبتذل تولید می‌کنند از کارشان راضی نیستند.

فاضلی بیان کرد: خاطرم هست که عمه‌ام وقتی خیلی می‌خواست به کسی توهین کند، می‌گفت: برو رقاص، حامد بهداد هم در یکی صحبت‌هایش گفته بود من هیچ وقت در فیلم‌هایی که بازی کردم نرقصیدم. وقتی به آن فکر می‌کردم دیدم چقدر درست است، کسی که نمی‌رقصد هیچوقت درگیر ابتذال نمی‌شود. نمی‌دانم که چه بلایی بر سر سینمای ما آمده است که نمونه‌های پرفروش آن می‌شود، فیلم سینمایی «هزارپا». از نظر من این روندی است که ما طی ده‌ها سال اتخاذ کردیم.

نعمت الله گفت: فیلم کمدی و شوخی جنسی به خودی خود مبتذل نیست، چون یک ویژگی انسانی را به تصویر می‌کشد. به نظر من کسی که ضد عرف هم برخورد کند یا حتی برقصد هم مبتذل نیست. همه ما مسئولیت مهمی داریم، ما باید ببینم که مردم مبتذل می‌خواهند یا ما مبتذل به خورد آن می‌دهیم. ما به عنوان فیلمساز باید نسبت به ابتذالی که تولید می‌شود، واکنش نشان بدهیم. این که در غرب چیزی به نام هنر زباله یا هنر بازیافت به وجود می‌آید، یعنی دارند با نگاه‌ها بازی می‌کنند. ابتذال برای شناختش هزینه نمی‌شود، ابتذال ارزان است و با این مشخصات می‌توانیم آن را بشناسیم. در فیلم مبتذل به بازیگر می‌گویند بیا اداهایت را تکرار کن و برو، اصلاً بازی ملاک نیست.

گلمکانی نیز اظهار کرد: چند وقتی پیش یک مرد دیدم که زنش را کتک می‌زد. از نظر من این فیلم، فیلم مبتذلی است. ابتذال برای همه جذاب است؛ اما برای عوام جذاب‌تر است. اصولاً عامه یک گرایش بسیاری به ابتذال دارد. متاسفانه از وقتی که شبکه‌های مجازی بر زندگی ما حاکم شده است، ابتذال در سراسر زندگی ما ریشه دوانده است.

نعمت الله خاطر نشان کرد: در ابتذال چیز‌های بدی نهفته است که قابل مشاهده است. ما گاهی دوست داریم فکر نکنیم و جدی نباشیم، این تفاوت دارد با این که یک شخصی تمام زندگی‌اش ابتذال است. اساسا سطح سلیقه مردم ما پایین است. نفس کمدی فروش زیاد است؛ اما چرا اینگونه کمدی مورد توجه قرار می‌گیرد، قابل تامل است. مردم سطح سلیقه‌شان بسیار متفاوت شده است. اصولاً دوره ما دوره طبیعی نیست و لابد یک اداره به خصوص می‌خواهد. اساسا همه چیز تغییر کرده است، تحلیل و نقد درباره آثار شبکه نمایش خانگی کجاست، چرا یک نقد و تحلیل در این عرصه وجود ندارد؟

وی ادامه داد: من درباره فروش فیلم «شعله ور» شگفت زده نشدم و ناراحت هم نیستم، چون می‌دانستم با سلیقه مخاطب امروز، این فیلم فروش آنچنانی ندارد.

فاضلی در ادامه این نشست گفت: امروزه ابتذال در تمامی ارکان زندگی ما رسوخ کرده است. این جامعه مشخص است که فیلم مطلوبش می‌شود «هزارپا». هنرمند ما متاسفانه مبتذل است، به فکر منافع خودش است. ابتذال ما از جامعه ما به فیلم‌هایمان رسوخ کرده است.

گلمکانی بیان کرد: در دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم ابتذال یک نوع تئوری سیاسی است. سینمایی که قرار بود روزی جایی برای تفکر باشد، امروز از هدف والای خود فاصله بسیاری گرفته است. خاطرم هست در میانه دهه ۷۰ وقتی که در کنار مجری همیشگی صداوسیما یک شخص مبتذلی قرار گرفت، مورد توجه مردم قرار گرفت و تشویق شد. فیلم «هزارپا» درست در زمانی اکران شد که همه مردم در فشار هستند. اگر این فیلم چند سال قبل تولید می‌شد، اینقدر نمی‌فروخت. این فروش «هزارپا» یک نوع پاسخ از سوی مخاطب است، مخاطب به عبور از خط قرمز‌ها توجه می‌کند، نه اینکه بازیگر این فیلم عطاران است یا دیگری.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت