ترانه‌هایی که آبروی موسیقی را برده‌اند!

کد خبر: 869577

محسن شهمیرزادی: ماجرا از آنجایی شروع شد که محسن چاوشی در اعتراض به عدم اخذ مجوز آلبوم «ابراهیم» تهدید به انتشار غیرقانونی این آلبوم و حتی تلویحا خروج از کشور کرد؛ اتفاقی که باعث شد علی ترابی، مدیر دفتر موسیقی ارشاد با چاوشی به بستنی خوردن بنشیند و بعد از آن با کاهش اصلاحیه‌ها، آلبوم چاوشی منتشر شود!

ترانه‌هایی که آبروی موسیقی را برده‌اند!
وطن امروز: محسن شهمیرزادی: ماجرا از آنجایی شروع شد که محسن چاوشی در اعتراض به عدم اخذ مجوز آلبوم «ابراهیم» تهدید به انتشار غیرقانونی این آلبوم و حتی تلویحا خروج از کشور کرد؛ اتفاقی که باعث شد علی ترابی، مدیر دفتر موسیقی ارشاد با چاوشی به بستنی خوردن بنشیند و بعد از آن با کاهش اصلاحیه‌ها، آلبوم چاوشی منتشر شود! حتی پس از آن قطعه‌های غیرمجاز نیز از کانال چاوشی منتشر شد که به‌سرعت حذف شد، اما آن قطعات خیلی زود نشر یافت و حذف آن چاره‌ای را دوا نکرد. در همین بین بسیاری از طرفداران چاوشی انتقادات خود را به «محمدعلی بهمنی» رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی روانه کردند، چرا که اصلاحات آلبوم چاوشی به اشعار قطعات او باز می‌گشت که توسط حسین صفا سروده شده بود. محمدعلی بهمنی در آن برهه برای تنویر افکار عمومی درباره اصلاحات اشعار چاوشی اینگونه نوشت: «من، تنها یک‌بار از ترانه آقای چاوشی ایراد گرفته‌ام- آن هم به‌خاطر جایگاه شاعر گرانقدرش (حسین صفا)؛ عزیزی که ارزش ترانه‌هایش را می‌دانید. آن هم با بهره‌گیری- «ببخشید» از ضرب‌المچلی که انتشار جبری اش ریشخندی به هوشمندان ترانه باارزش و صدای باارزش است. با پوزش- ناچار برای قضاوت شما: (اره رو که فرو کنی- چه در کشی چه تو کنی)». با این وجود در روز‌های گذشته محمدعلی بهمنی نامه استعفای خود را از این شورا رسانه‌ای کرد که واکنش‌های مختلفی را دربرداشت. اشاره وی در نامه خداحافظی اش به ترانه‌های ضعیفی بازمی‌گشت که به نظر می‌رسد از شورای ناراضی شعر و ترانه عبور می‌کرد و به بازار موسیقی می‌رسید. او در متن خداحافظی اش از دلیل این کار اینگونه یاد می‌کند: «من با آگاهی اشتباهم از قبول ریاست شورای ترانه، نه به دلیل اینکه ۶ ماه است کارشناسانش حقوقی دریافت نکرده اند، فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانه‌های ضعیف نباشم، خداحافظی می‌کنم».
مشکل ترانه‌های ضعیفی است که آبروی شعر و موسیقی را برده‌
در ماجرای این استعفا، بیش از همه حواشی ترانه‌های آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی برجسته شد، اما بهمنی این مساله را تکذیب کرد و در گفت‌وگویی پس از استعفای خود از این شورا اظهار داشت: «من هیچ مشکلی با آقای چاوشی نداشتم. کار «ابراهیم» را هم من رد نکردم. خود ارشاد هم گفته بود که اصلاح کند و بفرستد تا تصویب شود. نمونه تصحیح شده را هم ما نداشتیم. آقای چاوشی خودش خواننده باارزشی است. شعر این آلبوم هم از سروده‌های حسین صفا است. صفا از خوبان ترانه روزگار ما است. با ایشان که من مشکل نداشتم. تنها پیشنهادی که من به آقای چاوشی دادم مربوط به ۳ سال پیش می‌شود. ۳ سال پیش اثری را آقای چاوشی برای گرفتن مجوز ارائه کرده بود که بخشی از آن در شأن آقای چاوشی و در شأن آقای صفا نبود. من هم پیشنهاد دادم آن بخش را عوض کنند که بعد‌ها دیدم عوض کرده‌اند». وی در ادامه دلیل استعفای خود را چاوشی و آلبومش نمی‌داند و بیان می‌کند: «مشکل نه چاوشی است و نه صفا. مشکل ترانه‌های ضعیفی است که آبروی شعر و ترانه و موسیقی را برده. اگرنه کار خوب و باارزش که بیاید ما تشنه خواندن و شنیدنش هستیم». محمدعلی بهمنی همچنین درباره اینکه آیا استعفای ایشان ربطی به ماجرای حمید هیراد دارد یا خیر هم عنوان داشت: «هیراد که با من طرف نبود. آقای علیرضا بدیع نکته‌ای را متوجه شد و به او گوشزد کرد. فقط زمانی که برای گرفتن مجوز پیش ما آمد، عزیزانی که شعرهای‌شان را برداشته بود، با هیراد توافق کرده بودند و هیچ مشکلی هم از آن نظر نبود». ما برای بررسی بیشتر این موضوع سراغ سعید بیابانکی و ناصر فیض ۲ تن از اعضای شورای موسیقی وزارت ارشاد رفتیم تا در ارتباط با دلایل این اتفاق و نظر آن‌ها پیرامون وضعیت کلی ترانه‌سرایی امروز صحبت کنیم که هر دوی آن‌ها به خبرنگار «وطن‌امروز» اعلام کردند بنا بر خواست وزارت ارشاد قرار است فعلا در این رابطه اظهارنظری نکنند و صحبت در ارتباط با این موضوع را به نشست رسانه‌ای که قرار است در آینده‌ای نزدیک برای پاسخ به این سوالات برگزار شود، موکول کردند.
سد شعر و غول «بند»‌ها
پیشینه اعتراضی که محمدعلی بهمنی رقم زده است، به سال‌های گذشته بازمی‌گردد. بسیاری از شاعران و اهالی موسیقی معتقدند اشعار و ترانه‌های موسیقی پاپ در سال‌های اخیر تنزل یافته اند و از محتوای عمیق و غنای شعری برخوردار نیستند. بسیاری از «بند»‌های موسیقایی و خوانندگان نوظهور اشعاری را برمی‌گزینند که از کمترین ارزش شعری برخوردار نبوده و صرفا با موسیقی خاص‌شان در میان مخاطبان برجسته شده و به مرور زمان ذائقه شنوندگان خود را نیز تنزل می‌دهند. علاوه بر این، مقوله شعر دزدی نیز از دیگر مواردی است که سال‌های گذشته رواج داشته و اعتراض بسیاری را برانگیخته است. پیش از این سعید بیابانکی در بخشی از مراسم «در حلقه رندان» با نقد ترانه «کجایی؟» محسن چاوشی که برای سریال شهرزاد تولید شده است، گفت: نمی‌دانم جمله‌هایی مانند «رگامو تو خونت بریزم» یا «بیا رو تو رو کن» در این ترانه چه عملی را توصیف می‌کند و چه معنایی می‌دهد؟ وی همچنین در انتقاد از پخش قطعات غیرمجاز آلبوم شهرزاد در این سریال گفت: ترانه‌های منتشر شده در موسیقی این سریال از دفتر شعر و ترانه وزارت و فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نگرفته اند. سریال و موسیقی که به صورت شبکه نمایش خانگی بیرون می‌آید از موسسه سینمایی مجوز می‌گیرند و سازوکار دیگری دارد و من که در شورای شعر و ترانه ارشاد حضور دارم، در جریان ترانه‌های این سریال نبودم». این اتفاق بار‌ها در سایر آثار سینمایی و شبکه خانگی تکرار شد و خوانندگان غیرمجاز یا قطعات بدون مجوز به راحتی از این رسانه‌ها پخش شدند. از سوی دیگر ماجرای سرقت ادبی حمید هیراد نیز از جمله موضوعات چالشی بود که در دنیای شعر حواشی بسیاری را برانگیخت.
در این میان بسیاری از شاعران با امضای نامه‌ای تحت عنوان «نه! به سرقت ادبی» به این موضوع واکنش نشان دادند، اما این مساله نمی‌توانست از طریق قانون و دفتر موسیقی اثرگذار باشد، چرا که حمید هیراد احتمالا با پرداخت کپی‌رایت رضایت شاعران ذی‌حق را اخذ کرده و روند انتشار آلبوم او بدون هیچ مشکلی ادامه یافت. سعید بیابانکی هم بار دیگر نسبت به این موضوع اینچنین واکنش نشان داد: «تعدادی از شاعران با دریافت مبلغی عجیب برای یک بیت مسروقه ظاهرا ماجرا را فیصله داده‌اند... این با آزادگی و رسالت و شرافت شاعر در تضاد است». با این اوصاف به نظر می‌رسد مسیر مافیای صنعت موسیقی به راحتی از میان شورای شعر و سایر دغدغه‌مندان هنر می‌گذرد و حتی رئیس این شورا هم توان مقابله با این اتفاق را ندارد. شاید مهم‌ترین دلیل این اتفاق عدم شفافیت در روند اعطای مجوز‌های موسیقی و ابهام در سیاست‌های موسیقایی دفتر موسیقی است که باعث شده است نقاط تاریک این هنر از روشنایی آن پررنگ‌تر باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت