آیا نویسندگان ممنوع‌القلم در ارشاد وجود دارد؟

کد خبر: 866275

رئیس هیئت نظارت بر ضوابط چاپ و نشر کتاب با تصریح بر اینکه در مجموعه وزارت ارشاد برخی نویسندگان ممنوع‌القلم هستند از ارسال نامه به شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اصلاح قانون ممیزی خبر داد.

آیا نویسندگان ممنوع‌القلم در ارشاد وجود دارد؟

خبرگزاری مهر: پایگاه اینترنتی مجله ادبی «الف‌یا» وابسته به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفتگویی تفصیلی و یکساعته با محمد علی مهدوی راد رئیس هیئت نظارت بر ضوابط چاپ و نشر کتاب انجام داده که مطالب قابل توجهی را در خود دارد.

مهدوی راد در بخشی ابتدایی این گفتگو با اشاره به اینکه در سال ۱۳۴۸ در مشهد معمم شده است، عنوان داشته است: از نعمت‌های زندگی من حضور در مدرسه آیت‌الله العظمی میلانی بود که به صورت عجیبی پیشرو و مدرن بود از جمله برنامه‌هایی که داشت کلاس‌های انشاءنویسی بود. یادم هست که وقتی در کلاس کسی متنی برای خوانش نداشت استاد از من می‌خواست متن‌های قبلی‌ام را دوباره بخوانم و همین امر من را با خواندن و نوشتن مانوس می‌کرد. وارد شدنم به کلاس‌های درسی و تحلیلی رهبر انقلاب هم تحول زیادی در من ایجاد کرد. از شگفتی‌های شخصیتی ایشان کتابخوانی‌شان بود. روز‌های دوشنبه هر هفته از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در خانه‌شان پیرامون کتاب گعده داشتند که حتی در تابستان هم برقرار بود. هر جلسه که به خانه‌شان می‌رفتیم ایشان یک کتاب تازه خوانده بود و درباره‌اش صحبت می‌کرد و من هم رفته رفته تشویق می‌شدم به مطالعه تا جایی که وقتی از مشهد به قم آمدم چهارده کارتن سیگاری کتاب داشتم.

وی همچنین گفت: ایشان (مقام معظم رهبری) به صورت عجیبی در شعر و نثر ادبی صاحب نظر هستند. اخیرا که در یکی از صفحات فضای مطلبی را درباره ایشان درج کردم، یک مطلب از مرحوم قدسی را به یاد ایشان بازگو کردم. می‌دانید که مرحوم قدسی به آقای خامنه‌ای ابراز علاقه زیادی می‌کرد و عین تعبیرش این بود که نثر سید علی آقا میان معممین بی‌نظیر و در میان مکلا‌ها کم نظیر است.

مهدوی را در بخشی دیگر از این گفتگو به موضوع ممیزی کتاب وارد شده و عنوان کرده است: قبول ندارم که بعد چهار دهه به یک قانون عقلانی و روشمند در ممیزی کتاب نرسیده‌ایم. ما دو قانون برای ممیزی و بررسی کتاب داشته‌ایم. قانون اولیه در سال ۶۷ تصویب شد که قانون دقیقی بود، اما مختصر نوشته شده بود و قانونی که در سال ۸۹ قانونی مصوب شد که کمی مفصل‌تر است. قانون همیشه کش‌دار بوده است و می‌شود تاولیش کرد. اما مجری باید به مُرّ قانون رجوع کند و نه تاویل آن. منتهی مجری باید تسامح به نفع کسی داشته باشد که قانون را مورد استفاده قرار می‌دهد و نه به نفع کسی که قانون را نوشته است. سید قطب در این زمینه عنوان کرده که خداوند به پیامبر عرضه داشت ملاک اول تو عقل است، اما گاهی عقل آنقدر تیز است که اگر اجرایش کنی، خودش را از بین می‌برد و به همین خاطر خدا به تسامح هم امر کرده. مدیر گاهی باید در اجرای قانون طوری عمل کند که اصل قانون از بین نرود، اما قانون و اجرایش با تسامح همراه شود

مهدوی را با اشاره به اینکه قانون ممیزی کتاب در پنج سال گذشته مبدل به آئین نامه‌های مفصلی شده است که بسیار کامل است است، تصریح کرد: هر دولتی که بخواهد این قانون را اجرا کند شاید تندروی کند، اما بدنه نشر نباید جریان به وجود آورنده آن را که چهارچوبی برای کارشان دارند متهم کند، این قبیل تصمیمات را می‌بایست از سر عقل نقد کرد.

رئیس هیئت نظارت بر ضوابط چاپ و نشر کتاب همچنین افزود: اداره کتاب در دوره قبل متهم می‌شد به تسامح و ساختار شکنی، ولی من این را قبول نداشتم. یادم هست در آن زمان (دوران وزارت علی جنتی) دربرابر این نقد‌ها گفتم من طلبه‌ام. عمری برای دین جان کنده‌ام. آقای جنتی (وزیر وقت) هم روحانی است وآقای صالحی هم طلبه است و معتقدم قطعا مجتهد است. نمی‌شود گفت: این مجموعه می‌خواهد ایمان و مذهب و دین مردم را خراب کند. ولله اینطور نیست. آن فردی که در صفحه مجازی و غیر مجازی این حرف‌ها را می‌زند باید با قانون و منطق بگویید که چرا چنین فکر می‌کند نه اینکه بگوید من دوست ندارم. خوش آمدن و نیامدن ویار حاملگی نیست. یک جریان فکری باید برای حرف خود مکتب و منطق و استدلال داشته باشد. یادم هست بزرگواری کتابی را مطرح کرده بود که این اثر به ساحت حضرت زهرا (س) توهین کرده بود. مترجم اثر آقای محمود مهدوی دامغانی بود که از ولایت مدارترین افراد روی زمین است. او برای این بخش خاص دو صفحه پاورقی نوشته بود و اثبات کرده بود که این‌ها جهل است. این کتاب جنجال به پا کرده بود، چون این پاورقی دیده نمی‌شود و تنها می‌گفتند چرا این کتاب چاپ شده است.

وی همچنین افزود: وقتی با آقای صالحی در همان روز‌های اول معاونت خدمت آیت‌الله مکارم شیرازی رسیدیم، ایشان به آقای مکارم گفت که من می‌خواهم برای شب اول قبرم حجت داشته باشم و همینطوری کاری نمی‌کنم. خودم یادم هست درباره مطلبی در کتابی ایرادی داشتم. کتابی بود که همه بررس‌های ما گفتند مشکلی ندارد. دادمش به دو طلبه فاضل در مشهد هم خواندندش و گفتند مشکلی ندارد. با این همه از نویسنده خواستم آمد و صحبت کردیم. یکی از دو مساله کتاب حل شد و دیگری را هم من پذیرفتم. کتاب چاپ شد و تمام. الان اگر کتابی برای انتشار مشروط شود و ممیز آن به توضیح نویسنده قانع نشود، کتاب به شورای هفت نفره برای بررسی دوباره می‌رود. در این شورا بار‌ها و بار‌ها این دست کتاب‌های مشروط مشکلشان حل شده است.

مهدوی راد همچنین درباره کارکنان اداره کتاب گفت: ما ۱۲۰۰ نفر بررس در مجموع داریم که البته همه هم را نمی‌شناسند. ما به آن‌ها اطمینان کرده‌ایم و به نظرشان اعتماد داریم. گاهی به شوخی می‌گفتند برخی کتاب‌ها نوشته نویسنده و ارشاد است، اما ما این کار را نمی‌کنیم. در متن کتاب هرگز دست نمی‌بریم.

وی همچنین افزود: قانون فعلی ممیزی شاید قانونی نباشد که ما بخواهیم. به همین خاطر دوباره به شورای عالی انقلاب فرهنگی نامه زدیم و خواستار اصلاحش شدیم، ولی قانون فعلی به نظرم مترقی‌ترین قانون در این زمینه است. می‌دانم و می‌دانید که هیچ جای دنیا نیست که خط قرمزی برای نشر کتاب نداشته باشد ما هم کتابی که بخواهد تمامیت ارضی را خدشه دار کند و یا اسلامیات و ایمانیات را با صراحت آن را بر نمی‌تابیم. معتقدم باید در برهه‌ای زمانی باید قانون فعلی بازنگری شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید این کار را واگذار کند به مجموعه‌ای برای بازنگری و تصویب. اما در آئین نامه اجرایی تلاش کردیم تا جایی که امکان دارد بن‌بست‌ها را برداریم نه اینکه به آن بیافزاییم. تلاش کردیم در این آئین نامه آنقدر تبصره‌ها ریز شود که دیگر جای تاویل باقی نماند. به نظر من معتقدم قانون سال ۶۹ بسیار خوب و محکم و منطقی بود. باید کمی گسترش پیدا می‌کرد و دقیق‌تر می‌شد. در قانون سال ۸۹ این اتفاق کمی افتاد. اگر قانون دقیق باشد و آئین نامه هم دقیق و آن را بدهیم دست ناشر و بگوییم مسئولیت با خودت و اگر از آن تخطی کردی قانون با تو برخورد می‌کند، می‌شود نقش ارشاد را در ممیزی نفی کرد. ولله ما این را خواستیم، اما ناشران قبول نکردند. زیر بارش نمی‌روند.

وی در بخش دیگری از گفتگو با صراحت از وجود برخی نویسندگان ممنوع القلم در ارشاد یاد کرد و گفت: ممنوع القلم وجود دارد، اما نمی‌خواهم موردی در این زمینه صحبت کنم، چون تصمیم گیرنده درباره آن من نیستم. قانون می‌گوید کسی اگر طوری خاص نوشت ممنوع القلم است. یکدوره‌ای شاید مثلا صادق هدایت با این معیار ممنوع القلم می‌شود و در یک دوره‌ای نشود.

مهدی راد همچنین گفت: من رمان زیاد می‌خوانم می‌دانم که خیلی از چیز‌هایی که در رمان‌ها می‌نویسند اگر در ظرف خود قرار بدهیم معنایی که فکر می‌کنیم را نمی‌دهد تازه اگر هم بدهد ایرادی ندارد، چون نیاید خواننده خودمان را خیلی چُلمن حساب کنیم! من قبول نداریم که متونی که میراث ادبیات فارسی هستند مشمول ممیزی می‌شوند. نص صریح قانون هم می‌گوید که این متون مشمول ممیزی نمی‌شود، ولی می‌دانم که در دوره‌ای بوده که این‌ها را ممیزی کردند. حتی به مرحوم محمد قاضی گفته بودند نام کتاب «نان و شراب» را بگذارید «نان و سرکه». با این همه من معتقدم ممیزی ضرروتی است که نمی‌شود انکارش کرد و گاهی هم به سالم سازی و رشد کمک می‌کند، اما قطعا به ادبیات زیرزمینی هم دامن می‌زند با این حال نمی‌شود به این خاطر رهایش کرد. گاهی کتابی که خواننده خاصی دارد وقتی اعلام می‌کنیم ممنوع شده فقط مخاطب آن را زیاد می‌کنیم.

وی با بیان اینکه نه بابت مشاوره‌اش در موضوع بررسی کتاب حقوق می‌گیرد. نه دفتر دارد و نه در چارت کاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تنها برای انقلاب و دین این مشاوره دهی را پذیرفته است، افزود: الان چاپ کتاب عین آب خوردن شده است. بدون مجوز چاپ می‌کنند و پشت ویترین هم می‌رود. من که عمامه دارم از جلوی دانشگاه می‌روم زیر گوشم می‌گویند همه جور کتاب داریم و وقتی می‌خواهی دو سه مدلش را برایت می‌آورند. مثلا کتاب نگاهی به شاه آقای عباس میلانی. فصل‌های آخر این کتاب واقعا وهن خود آقای میلانی است. همان هفته‌ای که معلوم شد این کتاب اجازه انتشار ندارد، مقابل دانشگاه آمد کنار خیابان. چند مدلش هم آمد. ۱۸ هزار تومان، بیست هزار تومان و ۲۸ هزار تومانی. کد خبر

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت