جام جم: علیرضا زرین دست، یکی از بهترین فیلمبرداران سینمای ایران است. فیلمبرداری که نورپردازیهایش زبان زد عام و خاص است. برخی او را تکنیکیترین فیلمبردار سینمای ایران میدانند. او برای فیلمبرداری از ابزار حرکتی استفاده میکند که مختص خودش است. زرین دست فیلمبرداری آثاری مانند عروسی خوبان، بایسیکلران، دو فیلم با یک بلیط، خانه خلوت، ضیافت، پری، حکم، آتش بس، فرزند خاک، ملکه، سوپراستار، سرو زیرآب و ... را به عهده داشته و تاکنون چند جایزه خانه سینما و جشنواره فیلم فجر را برای بهترین فیلمبرداری از آن خود کرده که آخرین آنها سیمرغ بلورین بهترین فیلمبردار از جشنواره سال گذشته فیلم فجر برای فیلم سرو زیر آب بود. زرین دست مشغول فیلمبرداری فیلم «مشت آخر» به کارگردانی مهدی فخیمزاده بود که این کارگردان و بازیگر باسابقه و محبوب سینما و تلویزیون دچار سانحه شد و به بیمارستان منتقل شد. زریندست بسیار از این اتفاق ناراحت و غمگین است. وقتی با او همصحبت میشوم، با بغض جواب سوالاتم را میدهد و زمان روایت حادثه دیگر نمیتواند جلوی گریه خود را بگیرد. او گفت: من و آقای فخیمزاده پنجاه سال است که با هم دوست هستیم. او بسیار
شریف، خلاق و کاربلد است. فیلم «مشت آخر» به نظرم یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران است. امیدوارم آقای فخیمزاده خیلی زود حالش خوب شود تا ما بتوانیم دو سکانس باقیمانده این فیلم را فیلمبرداری کرده و کار را تمام کنیم. مهدی فخیمزاده کارگردان و بازیگر خلاق و بااخلاقی است که سالهاست بدون حاشیههای مرسوم در سینما و تلویزیون ایران فعال است، شما که فیلمبرداری فیلم مشتآخر را به عهده داشتید چه روایتی از این کارگردان دارید؟ بدون شک یکی از بهترین کارگردانان سینمای ایران است. بسیار با استعداد و تواناست. یکی از بهترین فیلمنامه نویسان ایران نیز هست. آثاری که برای تلویزیون ساخته از جمله سریال خواب و بیدار، ولایت عشق و ... آثار بهیادماندنی و درخشانی هستند. همه میدانند که این سریالها، آثار عظیم و سختی بودند که به ثمر رساندن آنها به انرژی و پشتکار و همت عالی نیاز داشت که آقای فخیمزاده آنها را به سرانجام رساند. فیلم «مشت آخر» به نظرم یکی از بهترین فیلمهای کارنامه اوست که از همه نظر کامل و بینقص است. مشت آخر، اکشن و حادثهای است، گونهای از سینما که مهدی فخیمزاده در آن استاد است و در سالهایی که
کمتر کارگردانی سراغ این گونه فیلمها میرود، او تصمیم به ساخت آن گرفته است... مشت آخر، فیلم اکشنی است که درام بسیار قوی و گرههای خیلی خوب و جذابی دارد. وقتی فیلمنامه را خواندم ردپای تراژدی رستم و سهراب و آثار شکسپیر را در آن دیدم. قطبهای منفی و مثبت خیلی درست در قصه جاگذاری شده و اول و آخر قصه کاملا جذاب و سرگرمکننده است. آرزو میکنم هر چه زودتر حال آقای فخیمزاده خوب شود تا این فیلم به سرانجام برسد. مهدی فخیمزاده معمولا در آثاری که کارگردانی آنها را به عهده دارد، بازی هم میکند، چطور این کارها را همزمان مدیریت میکند؟ فیلمسازی کار گروهی است. بخش زیادی از کار قبل از شروع فیلمبرداری انجام میشود که انتخاب عوامل سازنده مهمترین بخش آن است. وقتی گروه خوب انتخاب شود، مسئولیت کارگردانی که خودش بازیگر هم هست، کمتر میشود. آقای فخیمزاده آنقدر باهوش و تواناست که میتواند هم کار را کارگردانی کرده، هم یکی از نقشهای اصلی را بازی کند و تیم خوب و همراهی برای کارش انتخاب کند. شما یکی از بهترین فیلمبرداران سینمای ایران هستید، فیلمبرداری که سبک و حساسیتهای خاص خود را دارید، با این اوصاف
همکاری با آقای فخیمزاده را چگونه ارزیابی میکنید؟ مشت آخر جزو نادرترین کارهایی بود که با اشتیاق سر صحنه میرفتم و دوست داشتم زودتر کارم را شروع کنم. آقای فخیمزاده آدم دوستداشتنی است و حس خیلی خوبی را به من منتقل میکرد. کارش را بلد است و آنقدر از او انرژی میگرفتم که دوست داشتم همه تجربیاتم را در کار خرج کنم. به نظرم مشت آخر یکی از بهترین تجربیات من و آقای فخیمزاده است. بسیار از اتفاقی که رخ داده متاسف و ناراحت هستم و اصلا باورم نمیشود که این اتفاق ناگوار برای او رخ داده باشد. اتفاق ظهر افتاد؛ نهار خورده بودیم که متوجه شدم آقای فخیمزاده سر صحنه نیست، پرس و جو کردم، گفتند که با همکاران تولید و تدارکات با موتور برای پیدا کردن لوکیشن رفتهاند. ساعتی گذشت آنها برنگشتند، حس بدی داشتم و با خودم میگفتم پیدا کردن لوکیشن نباید اینقدر طول بکشد به یکی از بازیگران گفتم بیا برویم دنبالشان. چند نفری سوار ماشین شدیم و زمانی به محل تصادف رسیدیم که آمبولانس رسیده بود و داشتند مداواهای اولیه را انجام میدادند. دیدن آن صحنه بسیار سخت بود و یادآوریش دلم را میلرزاند. فقط دعا میکنم که هر چه زودتر حالش
خوب شود. سالهاست که آقای فخیمزاده را میشناسم، آدم شریفی است که بدون حاشیه بهترین آثار را برای سینما و تلویزیون میسازد، ما هم برای ایشان آرزوی سلامتی میکنیم و امیدواریم خیلی زود برای ادامه کار به سر صحنه برگردند. من پنجاه سال است که او را میشناسم. تازه کار فیلمبرداری را شروع کرده بودم که با آقای فخیمزاده کار کردم. وقتی زندهیاد کیارستمی فیلم تجربه را میساخت، آقای فخیمزاده را به مرحوم کیارستمی معرفی کردم تا به عنوان دستیار با او همکاری کند. اما بعد از چند روز آقای فخیمزاده به من گفت، من حوصله این جور فیلمها را ندارم و نمیتوانم با آقای کیارستمی همکاری کنم. اما دوستی ما ادامه پیدا کرد و به بهترین دوستان هم تبدیل شدیم. هر چند در همه سالهایی که آقای فخیمزاده فیلم و سریال ساخت با او کار نکردم، اما دوستیمان سرجایش بود. تا اینکه فیلمبرداری، فیلم مشت آخر به تهیهکنندگی آقای حامد حسینی که فیلم سرو زیر آب را هم تهیه کرده بود، به من پیشنهاد شد و با کمال میل آن را قبول کردم. باز هم تاکید میکنم همه برای سلامتی آقای فخیمزاده دعا کنیم. امیدوارم حالش خوب شود و مشت آخر را تمام کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید