آنچه که موجب فالشخوانی خوانندگان امروز میشود
اخشابی گفت: نبود مهارت در خواننده موجب فالش خوانی میشود. خواننده باید نفر اول باشد که فالش را خود تشخیص دهد، گوشهای ورزیدهای داشته باشد و مهارتهای شنیداری و صوتی را در ذهن و در حنجره داشته باشد.
خبرگزاری میزان: مجید اخشابی خواننده موسیقی پاپ درباره فالش در موسیقی گفت: در طبیعت اصوات به دو دسته اصوات موسیقیایی و غیر موسیقیایی تقسیم میشوند. اصوات موسیقیایی ارتعاشات منظم دارند و در گوش انسان خوشایند و تاثیرگذار است. اصوات غیر موسیقیایی غیر قابل تحمل و ناهنجار و صدای معمولی مثل حرف زدن ما در این دایره قرار دارد.
وی در همین راستا افزود: زمانی که ارتعاشات اصوات غیرموسیقیایی منظم میشوند مثل حرف زدن ما که با صوت موسیقیایی در میآمیزد، صداها خوشایندتر میشوند و تبدیل به صوت موسیقیایی میشود. صحبت کردن وقتی با خواندن همراه میشود و تلاش میکنیم صداهای منظم و دلنشین از حنجره خود خارج کنیم عمل خواندن شکل میگیرد.
این خواننده موسیقی پاپ درباره وظیفه خواننده در هنگام خواندن اظهار کرد: خواننده باید این توانایی را داشته باشد که با حنجرهاش مثل یک ساز، اصوات موسیقیایی و مبتنی بر گامهای موسیقیایی را خارج کند. این کار بسیار دشوار است و نیازمند به همکاری همزمان دستگاه و حنجره در بدن به عنوان منبع تولید صدا، گوش به عنوان اولین دریافت کننده و کنترل کننده صدا و مغز به عنوان پردازشگر است.
اخشابی ادامه داد: حنجره به واسطه دمش هوا توسط ریه، مانند یک ساز بادی عمل کرده و ارتعاش ایجاد میکند. همچنین سقف دهان، دهان، دندانها و لب و زبان به جهت تلفظ دست به دست هم داده تا یک جمله زیبا در قالب مصرع یا بیت بیان شود.
وی در ادامه تصریح کرد: با این مقدمه میتوان فالش خواندن را بیشتر معنی کرد، چون خواننده باید بتواند صدای موسیقیایی مبتنی بر کلمات موسیقیایی و فرکانسهای دقیق و صحیح با حنجرهاش را تولید کند. اصوات ویژگیهای خاصی دارند که از ترکیب کلمات و صداهای مختلف ملودی پدید میآید و خواننده باید بتواند مثل یک ساز تمام اصوات را که ملودی را تشکیل میدهند با حنجره اش تولید کند و تمام اینها دارای فرکانسهای دقیق و اندازه گیری شده است.
خواننده "گمگشته" درباره نُت در صوت خواننده بیان کرد: در موسیقی صداها اسم دارند و منشاء تمام اصوات از نتهای "دُ رِ میفا سو لا سی" حاصل میشود و به همین شکل یک خواننده نت "دُ" که بر زبان جاری میکند باید با استاندارد موسیقی تطبیق داشته باشد. در این صورت صوت گوش نواز خواهد بود. خواننده باید اصوات مختلفی را ترکیب و اجرا کند و در عین حال اصوات منطبق بر فرکانسهای دقیق باشد یعنی اگر نُت "لا" که فرکانس آن باید ۴۴۰ هرتز بر ثانیه باشد را ۴۳۵ یا ۴۵۰ هرتز در ثانیه اجرا کند گوشهای ورزیده و آشنا به موسیقی این اختلافات را ولو جزئی تشخیص میدهند و اینجاست که گفته میشود خواننده فالش میخواند، کوک لازم بر صدایش حکمفرما نیست و فرکانسهای دقیق را رعایت نکرده است. عمل خواندن اتفاق میافتد، اما آن دقت که باید باشد وجود ندارد.
اخشابی افزود: نبود مهارت در خواننده موجب فالش خوانی میشود. خواننده باید نفر اول باشد که فالش را خود تشخیص دهد، گوشهای ورزیدهای داشته باشد و مهارتهای شنیداری و صوتی را در ذهن و در حنجره داشته باشد.
وی درباره تشخیص خوانندگان در فالش خوانی اظهار کرد: برخی خوانندگان، چون فالش بودن را تشخیص نمیدهند فکر میکنند که اجرا و کارشان بسیار خوب و درست است در صورتی که گوشی ورزیدهتر تشخیص میدهد که این از حدود تعریف شده زیبایی صوت خارج است و کوک نخوانده بلکه فالش خوانده است.
اخشابی خاطرنشان کرد: وقتی به برخی از این خوانندگان گفته میشود که فالش خواندهاید ممکن است با دقت در آن پی ببرند که فالش خواندهاند و بیان کنند که درست بوده و خودشان متوجه فالش خوانیشان نشدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید