بایکوت انقلاب در سینمای امروز ایران!

کد خبر: 835293

کمتر از هشت ماه دیگر، چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جشن گرفته خواهد شد. انتظار می‌رود که به این مناسبت، فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی و آثار مستند قابل اعتنایی تولید و به نمایش در بیاید.

بایکوت انقلاب در سینمای امروز ایران!

روزنامه کیهان: کمتر از هشت ماه دیگر، چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جشن گرفته خواهد شد. انتظار می‌رود که به این مناسبت، فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی و آثار مستند قابل اعتنایی تولید و به نمایش در بیاید.

طی سال‌های اخیر، انقلاب اسلامی ایران به یکی از موضوعات مدنظر سینما و شبکه‌های تلویزیونی غربی تبدیل شده است. علاوه‌بر فیلم‌های مستندی که در این چند سال درباره انقلاب ما ساختند و پخش کردند، چند فیلم سینمایی با همین موضوع نیز روی پرده سینما‌های جهان رفته است که آخرین نمونه چنین فیلم هایی، «سپتامبر‌های شیراز» بود که در هالیوود ساخته شد. اما انگلیسی‌ها هم در این روز‌ها بیکار ننشسته‌اند تا از دوستان آمریکایی خود عقب نمانند. سال گذشته فیلم «۶ روز» درباره ماجرایی واقعی که در ابتدای پیروزی انقلاب در لندن اتفاق افتاد و چند مهاجم به کنسولگری ایران در انگلیس حمله کردند به نمایش درآمد. چندی پیش خبری با این تیتر در رسانه‌ها منتشر شد: «فیلم زندگی شاه، پروژه جدید غرب درباره انقلاب ایران»؛ نشریه ورایتی از تولید فیلمی به نام «شاه شاهان»! از سوی کمپانی فیلمسازی گت وی در لندن خبر داد. این فیلم قرار است روایتگر زندگی محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران باشد و در این میان نگاهی هم به وقایعی که منجر به رخ دادن انقلاب اسلامی ایران شد، خواهد داشت.

فیلم سینمایی «آرگو» که در سال ۲۰۱۲ میلادی اکران شد نمونه‌ای دیگر از نگاه جهان غرب به وقایع ایران پس از انقلاب است. این فیلم که با بازی و کارگردانی «بن افلک» ساخته شد از طرف آکادمی اسکار به عنوان بهترین فیلم آن سال جایزه گرفت. البته در حرکتی کاملاً تبلیغاتی، برنده بهترین فیلم جشن اسکار از طرف میشل اوباما همسر رئیس‌جمهور آمریکا و از کاخ سفید اعلام شد. فیلم «آرگو» که به اعتقاد بسیاری از منتقدان به هیچ‌وجه لایق تقدیر هنری در این سطح نبود بیشتر توانسته بود توجه سیاستمداران را به خود جلب کند. تقدیر از فیلمی سراسر سیاه‌نمایی از مردم انقلابی ایران در واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، وجهة هنری جایزه اسکار را مخدوش کرده و آن را در سطح یک جایزه سیاسی در چشم بسیاری از صاحب‌نظران تنزل داد. این مسئله، اهمیت فیلم تاریخی و یکی از شاخه‌های فرعی آن یعنی فیلم تاریخی-سیاسی را در سینمای امروز جهان نشان می‌دهد.پ

کارنامه فیلمسازان و سریال‌سازان ما در سینما و تلویزیون در این زمینه چقدر موفق بوده است؟ اکنون که ۴۰ سال از وقایع سراسر شور و التهاب انقلاب که هر کدامشان ظرفیت سوژه‌های پربار سینمایی دارند چند فیلم درجه یک را می‌توانیم پیش روی مخاطبان خود نمایش دهیم؟ چندی پیش رهبر فرزانه انقلاب در جمع تعدادی از هنرمندان نکته جالبی را درباره سریال کره‌ای جومونگ‌اشاره کردند که نشان از دغدغة ایشان در زمینة ساخت آثار تاریخی با استاندارد‌های بالای هنری دارد: «همین سریال کره‌ای که دارد پخش می‌شود و همه دارند آن را می‌بینند، یک تاریخ سازی و افسانة باطل است؛ آدم اگر بخواهد توی شاهنامه بگردد و این‌جور داستانی را پیدا کند، ده پانزده تا از این داستان‌ها می‌شود پیدا کرد. منتها طرف هنر به کار برده؛ وقتی کسی هنرمندانه کار می‌کند، پاداشش همین است که جنابعالی هم که هیچ علاقه‌ای به آن تاریخ و به آن فرهنگ ندارید، می‌نشینید و با کمال علاقه گوش می‌کنید و خواهی نخواهی آن فرهنگ را جذب می‌کنید! این خاصیت هنر خوب است» (بیانات در جمع تعدادی از شعرا، ۱۴/۰۶/۱۳۸۸.)

از رهبر انقلاب نظراتی درباره فیلم‌های تاریخ‌محور «محمد رسول‌الله (ص)»، «چ»، «آرگو»، «سیصد»، «لینکلن» و سریال‌هایی هم‌چون «یوسف پیامبر (ع)» نیز نقل شده است.

در کشمکش‌های و تنوع سلیقه‌های فرهنگی سال‌های آغازین انقلاب اسلامی، اولین فیلم‌های تولیدی بیشتر در موضوع تاریخی- سیاسی و بازگوکننده ظلم‌های رفته بر مردم انقلابی ایران بود. با همین فیلم‌ها بود که قشر گسترده‌ای از مذهبی‌ها با سینما آشتی کردند. سینمایی که تا قبل از انقلاب با تولید حدود هزار و ۲۰۰ فیلم که اکثر آن‌ها اصطلاحاً فیلم‌فارسی بودند جلوه‌ای مبتذل و ضدملی را از خود در ذهن مخاطبان برجای گذاشته بود در این هنگامه به دنبال انقلابی درونی بود. «سفیر» (فریبرز صالح، ۱۳۶۱) «خط قرمز» (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱)، «فریاد مجاهد» (مهدی معدنیان، ۱۳۵۸)، «سرباز اسلام» (امان منطقی، ۱۳۵۹)، «دادشاه» (حبیب کاوش، ۱۳۶۲) و «خونبارش» (امیر قویدل، ۱۳۵۹) را شاید بتوان از شاخص‌ترین نمونه‌های این جریان نوظهور دانست. گرچه برخی از همین فیلم‌ها در همان سال‌ها به ورطه شعارزدگی و سطحی‌نگری افتاده و نتوانستند انتظار مخاطب فرهیخته خود را فراهم کنند.

پروژه‌های سینمایی تاریخی معمولاً آثار پرخرجی هستند که بدون حمایت نهاد‌های رسمی و دولتی به سرانجام نمی‌رسند. بازسازی دکور‌های عظیم و پرهزینه آن مقطع تاریخی، خیل عظیم بازیگر و سیاهی لشکر و‌گریم‌های سنگین و لباس و تجهیزات فراوان و... باعث می‌شود که تعداد آثار تاریخی انگشت‌شمار شود. از این جهت بیشتر این آثار در قالب سریال تلویزیونی خلق می‌شد. شاید تصور بر این بود که مهیا کردن این همه مقدمات صحنه برای ساختن تنها یک فیلم سینمایی مقرون به صرفه نیست. از آثار درخشان آن سال‌ها در تلویزیون می‌توان به «هزاردستان» علی حاتمی نام برد. اثری در ژانر تاریخی که به داستان زندگی رضا خوشنویس، که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی به‌نام کریم دواتگر است، و نظریة توطئه‌ای مبنی بر دست‌داشتن شخصیتی به نام خان مظفر در وقایع پشت پردة سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی می‌پردازد.

از دیگر آثار ماندگار تلویزیونی در موضوع تاریخ اجتماعی سیاسی مردم ایران می‌توان به برخی از آن‌ها‌اشاره کرد: «سربداران»، «امیرکبیر»، «کوچک جنگلی»، «در چشم باد»، «روزگار قریب»، «کیف انگلیسی»، «کلاه پهلوی» و....

اما نکته مهم این است که همه ادای دین سینماگران ما به انقلاب در چند مجموعه تلویزیونی و تعدادی فیلم که متعلق به دهه اول انقلاب هستند خلاصه می‌شود. اما براستی در طول ۳۰ سال گذشته سینماگران ما تا چه حد توانسته‌اند و اساسا خواستند نسبت به اندیشه‌ها وآرمان‌های امام از خود تلاشی و سعی و کوششی نشان دهند و به راستی تجلی منویات والای رهبر عالیقدر انقلاب در سینمای ایران چگونه بوده است و تا چه اندازه وچرا.

حقیقت تلخ آن است که امروز با نگاهی به گذشته به این نتیجه می‌رسیم که فقدان تاثیرات جدی و خلأ تجلیات موثر ازمنویات و آرمان‌های امام و انقلاب اسلامی بیش و پیش از هرچیز دیگری و هر زمان دیگری در سینمای ایران احساس می‌شود.

حقیقت آن است که اندیشه‌ها وآرمان‌های امام در هیاهوی کرکننده ابتذال، غرب‌زدگی و سفارشی‌سازی مدعیان تجارت پیشه سینمای ایران گمشده است و امام و اندیشه هایش در سینمای ایران تنها در عکس‌های روی دیوار و ظواهرکوچک دیگری خلاصه شده که حالا دیگر به چشم هم نمی‌آیند در حالی که قرار بر این بودکه انقلاب اسلامی و اندیشه‌های ژرف و شگرف امام نه فقط در ظواهر بلکه در مضامین و مفاهیم وکارکرد‌های سینماورزانه نیز حضور جدی و معتبر و موثر داشته باشد.

آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام همچون عدالت، مبارزه با سرمایه‌داری زالوصفتانه، کمک به مظلومان عالم و توجه به محرومین و پابرهنه‌ها چه نماد و نمودی در سینمای امروز ما دارد؟ سینمایی که این روز‌ها بیش ازهر زمان و زمانه‌ای دیگری دچار خلأ اندیشه و فقدان تلاش‌های ناب بر سر ایده‌ها وسوژه‌های بکر و جذاب شده است.

امروز و در مصاف ارزش‌ها وآرمان‌های انقلاب با عمله تفکرات بیگانه از دین و آیین این مردم بیش و پیش ازهر چیز جای خالی هنرمندان خودساخته و دلباخته‌ای احساس می‌شود که به تجلی آرمان‌های سترگی دست یازند که سال‌ها است غبار غفلت و انکار و اغفال و ریا به خود گرفته است.

سینماگرانی که حتی حاضر نیستند نگاهی به تابلو سبز و سرخ روز‌های رنج این ملت بیندازند و تورقی بر کتاب خونین جنگ و جهاد بکنند و این همه در حالی است که میدان هنر انقلاب بیش از هرزمان دیگری نیازمند نفس حق و مرشدی حق مدار و خدا محور است تا دلبستگان این هنر گرد شمع وجود او جمع آیند و از نور حقیقت و اصالت او برای نگارگری آرمان‌های امام و امت بهره گیرند. کسی همچون سید مرتضی آوینی سید شهیدان اهل قلم که براستی اهلیت چنین کاری را داشت و مصداق تام و تمام مرشد و صاحب نفس حق بود.

سهم این ارزش‌ها از حدود یکصد فیلمی که به طور متوسط هر سال تولید می‌شود چیست؟ چقدر است؟ و چرا؟ حکایت آنچه در سه دهه گذشته در سینمای گذشته با در نظر داشتن تمام افت و خیز‌ها و فراز و فرودهایش و با توجه به تمام بارقه‌ها و کورسو‌های مجاهدت آمیز و فرصت سوزی‌های رقت انگیزش حکایتی دردآور و آزاردهنده است و آنچه در این نوشتار آمد به مثابه شقشقه‌ای است از زبان دردمندان این عرصه.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت