واکنش کارگردان «رهایم نکن» به حضور نویسنده فتنه گر در این سریال

کد خبر: 828090

آشنایی من با این نویسنده به فیلمنامه «متولد شصت‌وپنج» برمی‌گردد، آن موقع خانم دارالشفاهی نویسنده این فیلمنامه بود، ولی تا پیش از آن همکاری‌ای با هم نداشتیم. تا اینکه بحث ساخت سریال «رهایم نکن» مطرح شد و من نیز علاوه‌بر طرح سریال، خلاصه سکانس‌ها را هم نوشتم، وقتی به مرحله پیش‌تولید رسیدیم، به این نتیجه رسیدم که نمی‌توانم همزمان، هم کارگردانی کار را به‌عهده بگیرم و هم نوشتن باقی سکانس‌ها را تمام کنم؛ بنابراین از او خواستم تا در نوشتن باقی فیلمنامه به ما کمک کند.

واکنش کارگردان «رهایم نکن» به حضور نویسنده فتنه گر در این سریال

روزنامه فرهیختگان: «رهایم نکن» یکی از سریال‌های ماه مبارک رمضان است که این شب‌ها از شبکه سه سیما پخش می‌شود. این سریال به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور ساخته شده است. عسگرپور کارگردانی نام‌آشنا در حوزه سریال‌سازی است، او چندین سال است که به وقت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، سریال‌هایی با مضامین اجتماعی می‌سازد، سریال‌هایی نظیر «جراحت»، «نفس گرم»، «شیدایی»، «گل‌های گرمسیری» و... که به واسطه مفاهیمی که عسگرپور به‌عنوان کارگردان به آن تکیه دارد، توانسته‌اند نزد مخاطب با اقبال خوبی مواجه شوند. این‌بار، اما سریال «رهایم نکن» اگرچه دارای پی‌رنگ اجتماعی است و پاره‌ای معضلات مبتلا به جامعه امروز را به تصویر می‌کشد، ولی پخش این سریال به دلایلی در میانه راه دستخوش حواشی شده است، ممیزی بخش‌هایی از سریال که شاید می‌توانست کلیدی‌ترین بخش‌های سریال باشد یکی از این حواشی است. همچنین نوع ادبیاتی که جمیله دارالشفائی، نویسنده فیملنامه در فضای مجازی نسبت به فالوو‌های خود در پیش گرفته، باعث شده این سریال در روز‌های اخیر دچار حاشیه‌های بیشتری شود و واکنش‌هایی را برانگیزد. به همین بهانه با عسگرپور درباره واکاوی این مسائل به گفتگو نشسته‌ایم.

اینجا بخوانید: فریاد از این همه بی‌حرمتی و پرده‌دری یک سریال رمضانی!

امسال سریال «رهایم نکن» به دلیل مولفه‌ها و در عین‌حال، شاید حواشی‌ای که برایش پیش آمده توانسته به یکی از موفق‌ترین سریال‌های ماه مبارک رمضان تبدیل شود، با این‌حال خود شما فکرمی‌کنید اساسا برای آنکه در شرایط کنونی، سریال‌های تلویزیون بتوانند به آشتی میان مخاطب و تلویزیون منجر شوند لازم است چه پارامتر‌هایی رعایت شود؟

برای این امر چند پارامتر باید مدنظر قرار بگیرد تا نظر مخاطبان به سمت آثار تلویزیونی خاصه سریال‌ها جذب شوند. بخش اعظمی از موفقیت یک سریال نزد مردم البته متکی به تجربه است. در این بین برخی از دست‌اندرکاران در تلویزیون به این فرمول دست یافته‌اند و برخی هم هنوز در جست‌وجوی آن هستند. ولی آنچه مسلم است اینکه سازندگان سریال‌ها بتوانند براساس ذائقه مخاطب به ساخت یک اثر بپردازند. هرچند در کشور ما کمتر به اصول مدونی برای شناخت ذائقه و سلیقه مخاطب رسیده‌اند. همان‌طور که اشاره کردم برخی از برنامه‌سازان و مسئولان در تلویزیون، براساس تجارب پراکنده‌ای که درطول سال‌ها به دست آورده‌اند به شناخت ذائقه مخاطب رسیده‌اند و برخی دیگر با در دست داشتن تجارب این‌چنینی هم نتوانسته‌اند، اثری مطابق میل مردم ارائه کنند. البته بخشی از مشکلاتی که اشاره کردم به وضعیت کنونی در صداوسیما نیز برمی‌گردد. هرچند درسال‌های اخیر صحبت‌هایی از سوی دست‌اندرکاران رسانه ملی مطرح می‌شود که دلیل نواقص در زمینه سریال‌سازی و مشکلات جانبی آن به دلیل مسائل مالی و به بیان ساده‌تر، کمبود بودجه است، ولی به شخصه فکر می‌کنم دلیل همه مشکلات، کمبود بودجه نیست.

شاید یکی از دلایلی که سریال‌سازان نمی‌توانند آزادانه (البته منظورم با رعایت چارچوب‌ها و قوانین موجود جامعه است) به ساخت اثری به فراخور سلیقه مخاطب امروز بپردازند، خطوط قرمزی است که بر سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد؟

همین‌طوراست، مساله‌ای که در این باره وجود دارد این است که قرار دادن خطوط قرمز بر سرراه برنامه‌سازان تلویزیونی باعث شده دایره موضوعات برای کارگردانان تنگ‌تر شود و آن‌ها ناچار شوند فقط از یک‌سری مفاهیم برای ساخت سریال‌ها استفاده کنند تا از این رهگذر، کاری که می‌سازند کمتر دستخوش ممیزی قرار بگیرد.

بیشتر بخوانید: نویسنده سریال «رهایم نکن» بازداشتی سال ۸۸ درآمد

پس می‌توان گفت: در سال‌های اخیر خود فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان در تلویزیون هم به خودسانسوری افتاده‌اند ؟

تاحدودی بله، یا دست‌کم تلاش می‌کنند اگر به نوشتن اثری می‌پردازند با احتیاط در حیطه آن موضوع گام بردارند. البته براین باورم سریالی که بتواند از هر نظر المان‌های صحیح را رعایت کند بالاخره راه خود را می‌یابد و نزد مردم مقبول می‌افتد، اما آنچه در این ارتباط اهمیت دارد این است که گاه وجود دایره تنگ موضوعات و خطوط قرمز تعیین شده از سوی صداوسیما به اندازه‌ای است که سریال‌سازان و کارگردانان را با یک‌جور بی‌انگیزگی مواجه می‌کند. در همه جای دنیا شرایط به این شکل است که شبکه‌های تلویزیونی، ایده‌هایی را به برنامه‌سازان پیشنهاد می‌دهند و آن‌ها براین اساس به ساخت اثر می‌پردازند، ولی در کشور ما این مساله متفاوت است و برنامه‌سازان و سریال‌سازان هستند که باید اول طرح‌های خود را به تلویزیون ارائه بدهند تا اگر در شورا‌های نظارتی مورد تایید واقع شود، کار ساخت آن اثر را شروع کنند.

برخی به این مساله اشاره می‌کنند که سریال به لحاظ درونمایه تاحدودی نزدیک به مضمون «جراحت» یعنی سریالی که شما چندین سال پیش ساختید و اتفاقا پرمخاطب هم بود، شده است. خودتان چقدر این انتقاد را می‌پذیرید؟

اگر هم شباهتی به لحاظ موضوعی بین «رهایم نکن» و «جراحت» می‌بینیم، به همان بحث اولیه‌مان در صحبت‌های پیشین برمی‌گردد. به اینکه صداوسیما دایره پرداختن به موضوعات برای ساخت سریال را روز به‌روز تنگ‌تر کرده، در نتیجه کارگردانان چاره‌ای ندارند جز آنکه در محدوده همان دایره قدم بزند و موضوعی برای کار تازه خود بیابند. در ارتباط با سوال شما یاد مطلبی افتادم، مدتی پیش به یکی از دست‌اندرکاران صداوسیما گفتم ۱۰ معضل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را نام ببرید و به این مساله فکر کنید که تلویزیون برای پرداختن به هرکدام از این معضلات در چه جایگاهی ایستاده است. می‌خواهم بگویم متاسفانه اگر هم کارگردانی بخواهد در قالب سریال یا اساسا یک اثر نمایشی به سمت‌وسوی چنین معضلاتی برود و حول محور این موضوعات به ساخت اثر بپردازد، این‌قدر بر سر راه او سنگ‌اندازی می‌شود و باید ماه‌ها در راهرو‌های تودرتوی شورا‌های نظارتی برای تایید اثرش برود و بیاید که در نهایت خسته می‌شود و عطای پرداختن به معضلات جامعه را به لقایش می‌بخشد. یا همان اتفاقی که برای ما در حین ساخت سریال «رهایم نکن» افتاد؛ ما همه چیز سریال را از طرح فیلمنامه تا سایر جزئیات را با هماهنگی سازمان پیش بردیم، ولی به یکباره در زمان پخش، جلوی بخش‌هایی از پخش آن گرفته می‌شود. طبعا بروز چنین رفتار‌هایی باعث می‌شود خستگی ماه‌ها کار مداوم به تن آدم بماند.

آنچه سریال «رهایم نکن» را بیشتر از هرچیز دیگر در این روز‌ها مورد هجمه انتقادات قرار داده، نویسنده آن است. درباره نویسندگی همیشه این‌طور بوده است که نویسنده هم مانند دیگر مشاغل، بار رسالت اجتماعی را به دوش می‌کشد، به‌ویژه اینکه یک نویسنده به مدد اثری که ارائه می‌دهد قصد دارد پیام سازنده‌ای را به مخاطب القا کند و به هرحال به دلیل بینش و ویژگی‌هایی که دارد همیشه یک گام از مردم جامعه، پیش است، ولی چطور می‌شود که یک نویسنده که در درجه نخست، وظیفه‌اش الگو‌سازی در جامعه است، در فضای مجازی از ادبیاتی استفاده می‌کند که شاید برای خیلی از ما بهره‌گیری از این کلام عرف نباشد. نکته بعدی هم درباره نویسنده کار این است که برخی می‌گویند او عضو کمپین «چهارشنبه‌های سفید» است، با این اوصاف چطور شد که برای ساخت سریال «رهایم نکن» به چنین نویسنده‌ای رسیدید؟

آشنایی من با این نویسنده به فیلمنامه «متولد شصت‌وپنج» برمی‌گردد، آن موقع خانم دارالشفاهی نویسنده این فیلمنامه بود، ولی تا پیش از آن همکاری‌ای با هم نداشتیم. تا اینکه بحث ساخت سریال «رهایم نکن» مطرح شد و من نیز علاوه‌بر طرح سریال، خلاصه سکانس‌ها را هم نوشتم، وقتی به مرحله پیش‌تولید رسیدیم، به این نتیجه رسیدم که نمی‌توانم همزمان، هم کارگردانی کار را به‌عهده بگیرم و هم نوشتن باقی سکانس‌ها را تمام کنم؛ بنابراین از او خواستم تا در نوشتن باقی فیلمنامه به ما کمک کند. این درحالی است که من شناختی نسبت به گرایشات سیاسی و اجتماعی او نداشتم و، چون خودم هیچ‌گاه در فضای مجازی فعال نیستم و قابلیت این را ندارم که هم درباره دریاچه ارومیه حرف بزنم، هم درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کنم و هم سریال بسازم، اطلاعاتی هم نسبت به فعالیت‌های او در فضای مجازی با ادبیاتی که شما می‌گویید نداشته‌ام. ولی این را دورادور می‌دانم فضای مجازی حیطه‌ای است که همه نوع کاربری در آن فعال است، از کاربری که پروفایل صفحات مجازی‌ا‌ش، گل و بلبل است تا عکس خود، تا دیگرانی که هویت‌های مختلف دارند. ضمن اینکه اغلب کاربران فضای مجازی در انتظارند تا نسبت به مساله‌ای واکنش نشان بدهند، فقط کافی است یک نفر پیدا شود و با آن‌ها دهان به دهان بگذارد که این هم در تخصص من نیست، ولی برخی از همکاران من در فضای مجازی به این کار می‌پردازند و خب، این مساله تبعاتی هم دارد.

حالا که سریال تقریبا به پایان راه رسیده از انتخاب نویسنده پشیمان هستید؟

اگر شرایطی پیش می‌آمد که می‌توانستم از همکار دیگری استفاده نکنم و به تنهایی کار را به عهده بگیرم، فیلمنامه را هم خودم می‌نوشتم، کما اینکه تا پیش از آن، تمام خلاصه سکانس‌های سریال از قسمت اول تا سی‌و‌هفتم را خودم نوشته بودم.

بپردازیم به حاشیه اصلی سریال، مطرح کردن مساله «تجاوز» و ممیزی آن سکانس از سوی صداوسیما؟

بخش اعظمی از دلخوری‌ام از این ماجرا این است که حذف این سکانس بدون اطلاع ما صورت گرفت، درحالی که آن سکانس را با رعایت خطوط قرمز و با احتیاط و توجه به اینکه خانواده‌های بسیاری پای تماشای این سریال نشسته‌اند نوشتیم و تلاش کردیم به هیچ عنوان از خطوط قرمز عدول نکنیم، ولی باز هم این اتفاق افتاد.

حذف سکانس «تجاوز» در سریال شما در حالی صورت می‌گیرد که اگر بخواهیم صادقانه نسبت به رویه سریال‌سازی در آن سوی آب نگاه کنیم، به این مسائل در فضای فرهنگی آن‌ها پرداخته می‌شود و همین‌ها به شکلی نادرست از طریق سریال‌های ماهواره‌ای برای جامعه ایرانی تجویز می‌شود، ولی به نظرمی‌رسد ما هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم و با وجود اخباری که هر روز در رسانه‌ها و فضای مجازی نسبت به این مساله منتشر می‌شود و تعداد آن روزبه‌روز هم در حال افزایش است، نگاه جدی به آگاهی بخشی چنین مساله‌ای با حذف فرهنگ جامعه ایرانی صورت نگرفته است؟

اتفاقا من هم می‌خواستم به همین بخش از سریال اشاره کنم که شما اشاره کردید و بگویم نه‌فقط محور این سریال با آموزش نسبت به چنین معضلی بود که اصلا سریال با هدف آموزش به افراد جامعه در این ارتباط ساخته شده بود. خودم هم معتقدم آموزش نسبت به چنین مسائلی نه‌فقط برای جوانان که باید برای خانواده‌ها و اطرافیان آن‌ها هم صورت بگیرد، ولی متاسفانه در تلویزیون تفکری وجود دارد که فکر می‌کنند باید طوری وانمود کنند انگار همه چیز گل و بلبل است. حتی گاه پیشنهاداتی مبنی‌بر اینکه در ماه مبارک رمضان سریال طنز بسازید هم داشته‌ام، خندیدن و شاد بودن اشکالی ندارد، خیلی هم خوب است، ولی به شرط آنکه درد‌ها را هم ببینیم و فکری برای مرتفع کردن آن‌ها کنیم، نه اینکه خبر تجاوز به فلان نوجوان به قول شما هر روز در رسانه‌ها منتشر شود، ولی در تلویزیون و در یک سریال روی آن سرپوش بگذارند و نخواهند مخاطب با چنین صحنه‌ای مواجه شود.

پیشنهاد خود شما به‌عنوان کارگردانی که سال‌هاست تلاش کرده‌اید با انعکاس مسائل جامعه، اثری باب میل مردم بسازید برای بهبود شرایط سریال‌سازی در تلویزیون چیست؟

در ابتدای گفتگو به بحث جسارت اشاره کردم، منظورم از جسارت بی‌کله عمل کردن نیست، بلکه می‌خواهم بگویم اگر شرایط در صداوسیما تعدیل شود، برنامه‌سازان هم با دست بازتری به سمت مسائل جامعه می‌روند. در واقع جسارتی که توام با آگاهی و خرد و دانش باشد در این ارتباط مدنظرم است. امروز بخشی از مدیران تلویزیون این جسارت را دارند و برخی هم هنوز نه. امیدوارم جسارت توام با آگاهی در سپهر سیما پدیدار شود تا از این رهگذر شاهد تولید آثار ملموسی از جنس خود جامعه امروز باشیم، چراکه نمی‌شود فقط بر طبل بی‌غمی و بی‌عاری زد و مشکلات را نادیده گرفت.

سوال پایانی بازهم درباره همان سکانس تجاوز است، برخی اشاره می‌کنند سکانسی که در تلویزیون حذف شد، در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و... قابل رویت است، این مساله صحت دارد؟ یعنی این بخش از سریال در فضای مجازی به اصطلاح لو رفته است؟

نه، این مساله را تکذیب می‌کنم، نسخه اصلی آن سکانس نزد خودمان محفوظ است و احتمالا کسانی که این مساله را بیان می‌کنند می‌خواهند آمار بازدید از سایت‌هایشان بیشتر شود، وگرنه در حقیقت، تصویری از آن سکانس حذف شده در شبکه‌های اجتماعی موجود نیست و این تصویر همچنان در آرشیو خودمان نگهداری می‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت