همه عصبانی هستیم / اکران بعد از تاریخ انقضا / چه کسی نمیگذارد فیلم درمیشیان بیشتر از «خجالت نکش» بفروشد؟
«عصبانی نیستم» داستان دانشجویی اخراجی به اسم نوید (نوید محمد زاده) است که به واسطه فعالیتهای سیاسی از دانشگاه اخراج شده و حالا گرفتار جامعهای شده که به هیچوجه سر سازگاری با او ندارد. نوید ۲۶ ساله و کُرد که به دلیل مشکلات شخصی اش به اختلالات روانی دچار شده و برای مهار عصبانیت خود به مصرف قرص روی آورده
سرویس فرهنگی فردا: داریوش مهرجویی یکبار در مصاحبهای گفت: ما قبل از انقلاب اپوزیسیون بودیم و با فیلمهایی که درباره مردم محروم و روستاییان میساختیم، حاکمیت را به چالش میکشیدیم، اما بعد از انقلاب که جریان محروم و اپوزیسیون رژیم شاه مدیریت کشور را برعهده گرفت، نمیدانستیم دیگر باید درباره چه چیزی فیلم بسازیم.
موضوعی که مهرجویی از آن صحبت کرده بود، همان چالشی است که «عصبانی نیستم» فیلم توقیف و سانسورشدهی رضا درمیشیان توسط دولت تدبیر و امید با آن مواجه شده است. «عصبانی نیستم» سال ۹۲ با اتمام کار دولت احمدی نژاد و شروع دولت روحانی ساخته و در جشنواره فجر همان سال اکران و بلافاصله توقیف شد. از آن زمان تا چند ماه پیش بارها حرف از اکران آن به میان آمد، اما هربار با مانعی روبرو شد. دولت وقت و مدیریت فرهنگی آن نیز ریسک اکران این فیلم را به حان نخرید و اگرچه به هرترتیب بارها نام «عصبانی نیستم» بر سر زبانها افتاد و به نظر میرسید با توجه به حضور نوید محمدزاده و باران کوثری در آن، بلافاصله بعد از اکران با فروش چمشگیری مواجه شود، اما حالا بعد از ۵ هفته اکران و وجود قویترین پخش کننده سینمای امروز، «عصبانی نیستم» در رتبه چهارم جدول فروش قرار دارد و فروش هفتگی آن به اندازه نصف فیلم ضعیف «خجالت نکش» است.
«عصبانی نیستم» داستان دانشجویی اخراجی به اسم نوید (نوید محمد زاده) است که به واسطه فعالیتهای سیاسی از دانشگاه اخراج شده و حالا گرفتار جامعهای شده که به هیچوجه سر سازگاری با او ندارد. نوید ۲۶ ساله و کُرد که به دلیل مشکلات شخصی اش به اختلالات روانی دچار شده و برای مهار عصبانیت خود به مصرف قرص روی آورده و تمام تلاش خود را به کار میبندد تا بتواند در مقابل جامعه رفتار متعادلی از خود به نمایش بگذارد. نوید که در مسیر به دست آوردن معشوقش ستاره (باران کوثری) با موانع بزرگی همچون پدر او مواجه میشود، دست آخر نمیتواند فشارهای روانی را تحمل کند و پلهای پشت سرش را خراب میکند.
اولین بازی جدی نوید محمدزاده در سینما باعث درخشش او شد و او را به چهرهای جدید در سینما تبدیل کرد. رضا درمیشیان با هوشمندی از نوید محمدزاده (دانشجوی انصرافی رشته عمران دانشگاه آزاد با اصالتی کرد) در این نقش و در مقابل باران کوثری استفاده کرد. این دو بازیگر که پیش از این فیلم در چندین نمایش در مقابل هم بازی کرده بودند، بازی قابل قبولی را به عنوان یک زوج سینمایی در دومین فیلم رضا درمیشیان و همچنین فیلم بعدی اش (لانتوری) به نمایش گذاشتند.
«عصبانی نیستم» از زاویه دید نوید روایت میشود و تماشاچی خیلی زود با او و ذهنیات او همراه میشود، با او همدلی میکند و شرایط او را میپذیرد. دوربین در لحظات زیادی از فیلم به او نزدیک است و با نمایش تصاویر زیادی از تخیلات و ذهنیت او درباره رویدادها و آدمهای اطرافش، مخاطب را هرچه بیشتر به درون او نزدیک میکند. این رویکرد در کنار استفاده از نریشن در طول فیلم به همراهی مخاطب با شخصیت اصلی شدت میبخشد.
درمیشیان با استفاده از فیلمبرداری پرتنش درکنار تدوین هیجان برانگیز فیلم در طول روایت وضعیت اسفبار نوید و همچنین صداسازی مخرب و تحریک کننده اعصاب، سعی میکند مخاطب را همراه با نوید، عصبانی کند. عصبانیت تماشاچی از وضعیت شخصیت، او را -هرچند همنظر با شخصیت اصلی و فیلمساز نباشد- همراه با مخاطب تا لبه پرتگاه میبرد تا زمانی که نوید سرانجام عصبانی میشود و برای تخلیه روانی اش هنجارشکنی میکند، به او حق بدهد.
درمیشیان در «عصبانی نیستم» وضعیت کابوسوار و اسفناکی برای نویدِ شهرستانی و کُرد در جامعه تهران ترسیم میکند و این وضعیت را با شرایط همخانهای هایش که به فعالیت زیرزمینی موسیقی مشغولند، تشدید میکند. نوید، همه ویژگیهای یک موجود در آستانهی اضمحلال در جامعه را باهم دارد. درمیشیان او را همچون یک همستر کوچک در میان یک گردونه بزرگ قرار داده که تقدیر او را مجبور کرده تا زمان بی نهایت روی این گردونه حرکت کند و هرچه بیشتر بدود، بیشتر خسته میشود. فیلمساز با بیان سطحی این وضعیت و تشدید آن سعی میکند احساس مخاطبِ رها شده از دولت احمدی نژاد را برانگیزد. نوید را جوانی نمایش میدهد که برخی آثار شریعتی را خوانده، عاشق مصدق است و شخصیتی آرمانگرا و کمال طلب دارد و سرکوب میشود. در «عصبانی نیستم» همه این مسائل در سطح میماند و عمیق نمیشود. نوید در واقع نماینده نسل سرکوب شده از سیاستهای دولت نیست. او محصول نهایی بلغورات روشنفکری در دانشگاههای فنی ایران است.
وضعیت نوید همچون وضعیت حمید هامون در فیلم مهرجویی است با این تفاوت که مهرجویی آن زمان بین عرفان شرق و فلسفه غرب سرگردان بود و درنهایت استفراغ روشنفکری اش شد فیلمی به نام «هامون»، اما درمیشیان میان فحش دادن به حاکمیت و آرمانگرایی، فیلمش را در آستانه ظهور دولت جدید میسازد به امید اینکه برایش فرش قرمز پهن کنند، که نکردند.
عصبانی نیستم اگر نوروز ۹۳ اکران میشد بدون شک میتوانست یکی از پرفروشترینهای سال باشد، اما حالا که جوان ایرانی بعد از گذشت پنج سال از دولت جدید، آرمانگرایی اش را از دست داده و با واقعیتها روبرو شده و درست زمانی که ترامپ برجام را پاره کرده است، برای جوان ایرانی دلیلی دارد به تماشای فیلمی بنشیند که او را یاد بدبختیها و تصورات اشتباه خودش بندازد؟
درمیشیان در «عصبانی نیستم» بیش از هرچیزی، بیانیه صادر میکند و در مهمترین بیانیه اش از زبان نوید به ستاره میگوید: «همیشه گفته اند همه چیز درست میشود، اما هر سال بدتر میشه!». کارگردان جوان و مستعد سینما که سابقه روزنامه نگاری هم دارد، انگار سینما را با سرمقاله روزنامههای سیاسی اشتباه گرفته است. مخاطب برای سرگرم شدن به سینما میرود و نه سرکوب شدن و نمایش بدبختیهایی که ناشی از آرمانگراییِ حاصل از عدم فهم مصدق و شریعتی در دانشگاه است؛ که اگر بود الان «عصبانی نیستم» بیشتر از «خجالت نکش» میفروخت.
دیدگاه تان را بنویسید