خانم بازیگر: نقشهایی را میپذیرم که مرا به چالش بکشد
طرفدار نقشهایی هستم که سیر تکاملی را طی میکنند و اصطلاحاً مرا به چالش میکشند؛ مخاطبین هم این نقشها را دوست دارند، ولی سریالها برایشان دلچسبی قبل را ندارد، باید در این راستا بکوشند.
خبرگزاری تسنیم: طرفدار نقشهایی هستم که سیر تکاملی را طی میکنند و اصطلاحاً مرا به چالش میکشند؛ مخاطبین هم این نقشها را دوست دارند، ولی سریالها برایشان دلچسبی قبل را ندارد، باید در این راستا بکوشند.
۲۹ سال بیشتر ندارد و در رشته مهندسی معماری فارغالتحصیل شده است. فعالیت خودش را از تئاتر شروع کرد. دورههای بازیگری حرفهایتر را در آموزشگاه بازیگری امین تاریخ گذراند و اولین بار با سریال "پریا" در چند سکانس خیلی کوتاه بازی کرد. بازیگریاش در اواخر سال ۹۳ در یک نمایشی بنام "گمشده" در نقش عمهای ۴۰ ساله را که کودک صفت بود رنگ و لعاب جدیتری به خودش گرفت. به گفته خودش وقتی برای تست سریال "نفس" میرود به المانهای ذهنی کارگردانی جلیل سامان نزدیک میشود و اینگونه بود که نقش "ناهید" را به او واگذار میکنند. سعیدی از جمله بازیگران جدید و خوش آتیهای است که در هیچ شبکه اجتماعی فعالیت ندارد و ترجیح میدهد در سکوت و بدون حاشیه مسیر هنریاش را طی کند. بعد از تجربه خوب در سریال رمضانی "نفس" حالا یک بار دیگر مخاطبین او را در نقش "صدیقه" یا روایتگر اصلی داستان "بچه مهندس" میبینند. به سراغ او رفتیم و گپ و گفت: کوتاهی داشتیم که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
* شما سال گذشته هم با سریال "نفس" میهمان خانوادههای ایرانی در ماه مبارک رمضان بودید. آن سریال هم از حیث سیاسی، اجتماعی و حتی جذابیت تصویری دنبال میکردند؛ بعد از موفقیت در به تصویر کشیدن کاراکتر ناهید، با صدیقه دوباره برگشتید. "بچه مهندس" را چگونه ارزیابی میکنید؟
ساناز سعیدی: خدا را شاکرم که نفس مخاطب خودش را داشت و مردم این سریال را خیلی دوست داشتند. به طوریکه بسیاری از مردم در کوی و برزن به من میگویند که منتظر ادامه سریال "نفس" هستند. برای من این اتفاق بزرگ و مبارکی است و خیلی جای شکر دارد. وقتی فیلمنامه "بچه مهندس" را به من پیشنهاد کردند بدیع و خاص بودن این سناریو برایم جالب توجه بود و نقشی که در این سریال تجربه کردم پنجره جذاب و چالشبرانگیزی از بازیگری را به رویم باز کرد که میتواند به ارتقاء کارنامه کاری یک بازیگر کمک کند. بسیار خرسندم که دو کار جدی من با دو سال متوالی ماه مبارک رمضان که حقیقتاً بهترین کنداکتور تلویزیون به شمار میرود، تقارن پیدا کرد. اثر برای مخاطب ساخته میشود، مخاطب ما هم مردم هستند و قطعاً این مردم به ما و هنر بازیگریمان، معنا میبخشند. ما نیاز داریم مردم ما را ببینند و از بازخوردهایشان انرژی بگیریم. سریال "بچه مهندس" در فازهای دوم و سوم ادامه پیدا میکند؛ تا اینجا بازخوردهای مردم خوب بوده است، امیدوارم که در ادامه هم بتواند نظر مردم را جلب کند.
*به نظرشما نقش "صدیقه" خوب از آب درآمده و میتواند این نقش و سریال بچه مهندس مخاطب را درگیر کند؟ فیلمنامه چه جذابیتهایی برایتان داشت؟ آیا این نقش حس کنکاش و چالش در نقش آفرینی را در شما به منصه ظهور میرساند که در جایی عنوان کردید که دغدغه شماست؟
به نظرمن باید اجازه بدهیم پخش سریال تمام شود و نظر مخاطب را بدانیم. چون واقعاً تصمیم با مخاطب است و او نمره لازم به کار فیلمساز و بازیگر را میدهد. من به عنوان یک بازیگر از تمام آموختهها، داشتهها و تجربههایم استفاده کردم و از هیچگونه سعی و تلاشی هم دریغ نکردم. با تمام وجود خودم را در اختیار فضای فیلمنامه قرار دادم و سعی کردم با کمکهای کارگردان و جمعی عوامل فیلم به بهترین نحو، نقش را ارائه بدهم. تا جایی که من یادم هست در تاریخ سریالسازی به موضوع پرورشگاه خیلی کم پرداخته شده و برای یک بازیگری همچون من که همواره به دنبال نقشهای متفاوت و چالشبرانگیز هستم برایم جالب بود که این فضا را تجربه کنم. از طرفی هم عاشق بچهها هستم؛ اعتقاد من این است که آنها آیندهسازان و سرمایههای اصلی این مرز و بوم هستند. حالا ارتباط با این قشر کودک که سایه پدر و مادر بر روی سرشان نبوده و بچههای پرورشگاهی هستند، خودش به خودی خود بازیگر را به چالش میکشد.
* به عنوان یک بازیگر، وضعیت سریالهای این روزهای تلویزیون را چطور میبینید؟ چرا که بسیاری اعتقاد دارند که نوع سوژهها و موضوعات عمدتاً تکراری هستند؛ دلیل این رکود چیست؟
بله. خب تا حدودی وجود دارد. امیدوارم که بهتر بشود. شایسته است در کنار تجربههای پیشکسوتان عزیزمان از انرژی و خلاقیت نیروی جوان هم استفاده شود که ان شاالله فضای بهتری ایجاد شود و اتفاقات تازهتری برای تلویزیون ما بیفتد.
* معمولاً سرکارخانم سعیدی نقشها را چگونه میپذیرند؛ آیا برای شخصیتهایی که میپذیرید مصداق بیرونی دارید که از آن الگوبرداری کنید؟
در همین چند سال فعالیت و پیشنهادهایی که به من شده، همواره سعی کردهام که نقش، به سلیقه، حس و فضای عاطفیام نزدیک باشد. تفاوت، درگیری و به چالشکشیدن هم کلید واژههای دیگری است که به واسطه آن نقش مرا ترغیب میکند. طرفدار نقشهایی هستم که یک سیر تکاملی را طی میکنند؛ نقشی که اصطلاحاً فراز و فرود داشته باشد. معمولا در مورد نقش تحقیق میکنم تا آن نقش را بتوانم خوب ایفا کنم. حالا اگر نقش در یک برهه تاریخی خاصی باشد که من یا نبودم یا خیلی کم سن و سال بودم راجع به آن مطالعه و یا از خاطرههای اطرافیانم استفاده میکنم. البته بخش اعظمی از اطلاعات را هم خود فیلمنامه در اختیار بازیگر قرار میدهد.
* شما فکر میکنید رسانه ملی با چه رویکردی در عرصه سریالسازی پیش برود که مخاطب را درگیر خودش کند؟ نمیدانم واقعاً شاید یک مقداری بایستی به فیلنامهنویسان سخت بگیرند که قصههای جدیدتر و خوش رنگ و لعابتری نوشته شود. از طرفی، یک مقداری هم از خطوط قرمز کم کنند. به اعتقاد من لازم است نظرات پیشکسوتان به خوبی بازگو شود، اما از خلاقیت و انرژی نیروی جوان نباید غافل شویم؛ چراکه مطمئن باشید این دو در کنار هم فضای تازه و مطلوبی را برای دنیای تصویر خصوصاً تلویزیون خلق میکنند.
* به نظرتان "بچه مهندس" میتواند در فازهای بعدی مخاطب را درگیر سریال کند که حتی وقفه میان دو فاز اختلالی در این جذب مخاطب ایجاد نکند؟
خدا را شکر تا اینجا که بازخوردها بد نبوده و انشاالله در فازهای بعدی هم ببینیم که مخاطب را جذب میکند.
* این کنکاشی که شما روی نقش هایتان دارید چطور باعث میشود نقشی را تکرار نکنید و متفاوت جلوه میدهد؟
من خیلی خوشحالم که این برداشت را از بازی من داشتید. اتفاق جالبی در مسیر کاری من بوده، دو نقشی که من بازی کردم در دو فضای متفاوت پرداخت شده است. من همه تلاشم را انجام دادم که به بهترین نحو ایفای نقش کنم و این دو در نظر مخاطب، متفاوت از آب درآید. در مورد هر دو نقش تحقیقات تئوری و عملی داشتم. چراکه دو نقش با دو خواستگاه اجتماعی مختلفی بود؛ و فقط خدا را شکر میکنم این برداشت از بازی من شده است.
* چقدر معمولاً در هنگام نقش آفرینی و ایجاد نقش پشنهاد دیالوگ و نقش میآفرینی میدهید یا تابع کارگردان هستید؛ چراکه استنباط میشود شما بازیگر مولف باشید؟
من ابتدای راه هستم و در حال آزمون و خطا هستم. این روزها از هر فرصتی استفاده میکنم برای تجربه کردن و آموختن و خدا را شاکرم در "بچه مهندس" با کارگردان بسیار روشنفکری کار میکنم. ایشان پیشنهادهای بنده را با ذهن باز پذیرفتند. چرا که ایشان هم اعتقاد دارند که هنر ما هنر جمعی است. این کار بدون همکاری و مشارکت تمام عوامل امکانپذیر نخواهد بود و جمعاً به یک نقطه نظراتی رسیدیم و کار را پیش بردیم. من همه اینها را نتیجه زحمات یک تیم میدانم.
*به خاطر معصومیت چهره و مسائل دیگر نقش مثبت را انتخاب میکنید و یا دنبال نقش منفی نیستید؟
چون در ابتدای کار بازیگری هستم، معمولا از نقشهایی استقبال میکنم مرا به چالش بکشد و چیزی به من اضافه کند. نقش باید باعث بشود بیشتر یاد بگیرم و خودم را بیشتر و بهتر بشناسم. معمولاً نقشهایی که مسیر رشد را طی میکنند برای من خیلی جذاب هستند. من دوست دارم نقش خیلی سخت باشد و من را درگیر خودش کند. راستش را بخواهید به نقش منفی و مثبت خیلی اعتقاد ندارم، چون روی زمین هستیم و بر روی زمین هیچ آدمی مطلق مثبت و منفی نیست. به نظرم این دو را نمیتوان از هم جدا کرد. صرف نظر از این من برایم مهم است که نقش باید ظرفیت یادگیری و افزایش تجربه را به بازیگر، داشته باشد.
* سکانس خاصی در کار خودتان بود که چالش به حساب بیاید؟
بله. یک سکانسی بود که خبر شهادت شوهرم را آوردند آن سکانس حسی بود و خیلی چالش برانگیز بود. البته یک جایی با پسرم آقا جواد هم یک شرایط حسی و عاطفی ایجاد میشود که هنوز این سکانس پخش نشده و آن هم موقعیتی بود که خیلی مرا درگیر خودش کرد.
دیدگاه تان را بنویسید