در نهمین برنامه ماه عسل چه گذشت/فرهاد ایرانی و بیماری عجیبش

کد خبر: 819437

نهمین برنامه ماه عسل با حضور فرهاد ایرانی و همسرش مهسا که به دلیل جهش ژنتیکی چهره اش با مشکل رو به روست روی آنتن رفت.

در نهمین برنامه ماه عسل چه گذشت/فرهاد ایرانی و بیماری عجیبش
خبرگزاری میزان: نهمین برنامه ماه عسل با حضور فرهاد ایرانی روی آنتن رفت. ایرانی به جهت جهش ژنتیکی در صورت دچار مشکل بود یعنی صورت و فک شکل کامل پیدا نمی‌کند و از هر ۵۰ هزار نفر یک نفر دچار این مشکل می‌شود و بسیار نادر است.
اینجا ببینید: فیلم: ماجرای دوپینگ امیر علی اکبری و مرحوم بابک قربانی
ایرانی می‌گفت: در مدرسه او را ثبت نام نمی‌کردند، چون بچه‌های دیگر می‌ترسند. برای او معلم گرفتند تا به او اموزش دهند و تصویر او از مدرسه معلم شخصی در خانه بود و همه به این شکل تحصیل می‌کنند. بالاخره توانست وارد مدرسه شود، اما بچه‌ها از او می‌ترسیدند و سوال‌های عجیب عیب از چهره او می‌پرسیدند. تا این که یکی از بچه‌ها از اونترسید و با او ارتباط برقرار کرد. ایرانی به او گفت: دلیل چهره او این است که از فضا آمده است. پسر به صورت او دست زد و گفت: چقدر جالب است. ایرانی گفت که صورتش بیشتر به دلیل جراحی در حال حاضر بهتر شده است. علیخانی در ادامه از عمل‌های جراحی انتقاد کرد که باعث شده همه افراد به دلیل چهره با هم خواهر و برادر شوند. ایرانی گفت: وقتی وارد دبیرستان شد شرایطی پیش آمد که باید وارد جامعه می‌شد و در این مقطع شرایط بسیار سخت شد. او در ادامه به دکترش گفت که شما می‌گویید بیماران مثل من زیاد هستند پس کجاست. دکتر گفت: دو ساعت به من وقت بده و منتظر ماند و پس از مدتی بیماری شبیهش کنارش نشست که به دلیل این که کسی چهره اش را نبیند چادر سرش گذاشته بود. در آنجا فهمید شرایط بسیار سخت است. ایرانی گفت که با مادرش وجه تمایز داشت چرا که از خانواده اش و اطرافیان زخم و زبان میشنید. او تاکید کرد که در هر مقطع از تحصیل به دلیل چهره برای ورود با مشکلات روبه رو بود. ایرانی از گریه‌های مادرش به دلیل شرایط فرزندش مشکلاتی که وجود داشت و زخم زبان‌ها گفت. او از داستان سوار شدنش بر تاکسی گفت: هر دو زن به خاطر چهره اش سوار نشدند و راننده او را پیاده کرد. ایرانی علاقمند به گرافیک و موسیقی بود چرا که تنها بود. او از علاقه مادرش به نقاشی گفت و این که دوست داشت پسرش هم نقاش شود. در ادامه ایرانی به دنبال کار می‌گردد و با توجه به توضیحاتی که تلفنی جواب میداد و نمونه که می‌فرستاد و او را قبول می‌کردند، اما در حضوری با دیدن چهره او با بهانه‌های مختف ردش می‌کردند. شرایط به حدی برای او سخت بود که شب‌ها در بالش گریه می‌کرد و داد می‌زد. ایرانی می‌گفت: در آن سال‌ها چند مهارت را با هم داشت و زمانی که افراد دیگر با ده جلسه گیتار یاد نمی‌گرفتند او در سه ساعت به خوبی گیتار می‌نواخت. ایرانی فهمید آهنگ و موسیقی وسیله‌ای بود که افراد به سویش جذب می‌شدند و به جهت موسیقی چهره اش را نمی‌دیدند بنابراین وارد هنرستان شد. او از تجارت بدش می‌آید، اما دیگران می‌گفتند او تنبل است. ایرانی با این اعتقاد و هدف که خود چهره اش شکل خاصی دارد، اما دیگران را به بهترین شکل می‌نگارد وارد رشته عکاسی پرتره می‌شود. وارد دانشگاه می‌شود. شرایط برایش سخت بود، چون هم باید دختر‌ها و هم پسر‌ها حضور داشتند. سال دوم دانشگاه برای نواختن موسیقی تقسیم بندی شد. عده‌ای در موسیقی پاپ و عده‌ای در موسیقی سنتی بودند، اما او همه الات موسیقی در پاپ و سنتی را نواخت و انقلاب زندگی او رقم خورد. در ادامه همسر ایرانی مهسا وارد استودیو می‌شود. ایرانی گفت که مهسا را می‌بیند و به او علاقمند می‌شود و با توجه به خواستگاری که ده سال قبل داشت با حساسیت جلو می‌رفت چرا که ده سال پیش پدر دختر به او گفته بود شوهر می‌خواهند تا در بشقاب بگذارند و به دیگران نمایش دهند. مهسا بیان می‌کند که وقتی در دانشگاه او را دید برایش مثل سایر ادم‌ها بود، اما چهره اش برایش عجیب بود. روزی ایرانی به او پیشنهاد داد و او گفت: باید فکر کند در حالی که به جهت این که پدر و مادرش رضایت نمی‌دهند خود نیز راضی نبود. او ادامه داد در فرهاد ایرانی چیز‌هایی دیده است که احساس می‌کرد با او خوشبخت است مثل شجاعت، اعتماد به نفس و این که می‌تواند به او تکیه کند بنابراین برای متقاعد کردن پدر و مادر تلاش می‌کند. علیخانی در ادامه گفت: ایرانی فکر کرد برای رضایت پدر و مادر مهسا برنامه ماه عسل می‌تواند کمک کند، اما این حرف باعث شد که پدر دختر جبهه گرفت و اجازه حضور در برنامه ماه عسل نداد و کار سخت‌تر شد. ایرانی گفت: وقتی مهسا با پدر و مادرش صحبت کرد آن‌ها اجازه دیدار حضوری دادند و فرهاد به دیدار حضوری آمد و پس از ۵ دقیقه سکوت گفت: میدانم درباره چهره ام سوال دارید واز کار و هنر و اهدافش توضیح داد. مهسا در ادامه گفت: من با قلبم و اخلاق فرهاد ازدواج کردم. ایرانی درباره این که نمی‌خواهد چهره اش را جراحی کند که کاملا مثل انسان‌های معمولی شود گفت: اگر احسان علیخانی احسان علیخانی شده است به خاطر موفقیت و اراده اش است و نه چهره؛ و گفت که می‌خواهد به تمام جهان نشان دهد که موفقیت به چهره نیست و به استعداد است. مهسا در جواب علیخانی که گفت: اگر فرزندشان شبیه فرهاد شود و با همین مشکلات رو به رو شود پاسخ داد اولویت من در حال حاضر فرهاد است. علیخانی در پایان خطاب به ایرانی گفت: عکس‌های کارت ملی بسیار بد است و از او خواست عکس کارت ملی‌ها را او درست کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت