«چهارراه استانبول»؛ فیلمی درباره اقتصاد سوخته

کد خبر: 815994

محصولات فرهنگی به ویژه فیلم‌های سینمایی از جنبه‌ها و زوایای نظری مختلف قابل نقد و بررسی هستند. شاید رایج‌ترین نوع تحلیل فیلم، تحلیل از زاویه استاندارد‌های تخصصی هنری باشد؛ اما واضح است که چنین تحلیلی همه واقعیت موجود در دنیای فیلم را بازنمایی نمی‌کند.

«چهارراه استانبول»؛ فیلمی درباره اقتصاد سوخته
خبرگزاری فارس: تقدیر از جایگاه و فداکاری‌های آتش‌نشانان، تبیین انتقادی از مدیریت بحران در کشور، آسیب‌شناسی خرید محصول ایرانی و خارجی و ترویج اقتصاد مقاومتی و مصرف کالای ایرانی از جمله نکات مثبت فیلم سینمایی «چهارراه استانبول» است. محصولات فرهنگی به ویژه فیلم‌های سینمایی از جنبه‌ها و زوایای نظری مختلف قابل نقد و بررسی هستند. شاید رایج‌ترین نوع تحلیل فیلم، تحلیل از زاویه استاندارد‌های تخصصی هنری باشد؛ اما واضح است که چنین تحلیلی همه واقعیت موجود در دنیای فیلم را بازنمایی نمی‌کند. تحلیل فیلم کار متخصصین حوزه هنر هست؛ اما تنها، کار این قشر نیست. هر مخاطبی می‌تواند و شاید باید بتواند محصول فرهنگی ارائه شده به خود را به تحلیل بنشیند. سینما به مثابه پدیده‌ای فرهنگی لایه‌های مختلف کلان و خُرد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تا معرفتی، هنجاری، ارزشی و نمادین جامعه را درمی‌نوردد و بسته به پیش‌فرض‌ها، تجربه زیسته، تعلقات و باور‌های مخاطب، پیام‌های مختلفی را عرضه می‌دارد. مؤسسه «آفاق فرهنگ» ضمن مشاهده دقیق فیلم‌های بخش سودای سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، گزارشی از هر فیلم ارائه کرده است. در تهیه این گزارش، برخی از شاخص‌های مطرح در حوزه‌های معارف اسلامی، جامعه‌شناسی فرهنگی و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ به این ترتیب که فیلم‌ها توسط کارشناسان مشاهده و سپس دیالوگ‌ها نیز به صورت نسبتاً دقیق بازشنیده شده است. در مرحله بعد، نکات قابل توجه هریک از آثار، جمع‌آوری و در قالب تحلیل فرهنگی اجتماعی به نگارش نهایی درآمده‌اند. در ادامه و طی سلسله مطالبی، تحلیل فیلم‌های حاضر در جشنواره سی و ششم فجر منتشر می‌شود. «چهارراه استانبول»؛ فیلمی درباره اقتصاد سوخته درباره فیلم: چهارراه استانبول اثری چندوجهی است. در خلاصه فیلم آمده: بهمن و اَحد تولیدیِ ورشکسته‌­ای در پلاسکو دارند و از دست طلبکاران و اهالی پلاسکو فراری­‌اند؛ روز حادثه بهترین زمان برای فرار از دست آن‌هاست. «چهارراه استانبول» برخلاف تبلیغات صورت گرفته و تصور اولیه، فیلمی درباره حادثه آتش‌سوزی پلاسکو نیست؛ بلکه قصه‌ای است که با این حادثه گره می‌خورد. داستان اصلی فیلم در مورد دو جوانی است که روی تولید کالا‌های ایرانی سرمایه‌­گذاری کرده­ و حالا ورشکست شده‌­اند. این دو برای فرار از مشکلات مالی در فکر خروج قاچاقی از کشور هستند. یکی از آن‌ها که در فیلم، شاگرد فرد دیگری در ساختمان پلاسکوست اقدام به دزدی مدارک، چک­ها و پول­های گاوصندوق‌های صاحب‌کارش می‌­کند تا بتواند در بازی قماری شبانه شرکت کند. آن‌ها در قمار، هم پول­ خودشان و هم پول­هایی که دزدیده­اند را می­‌بازند و ماجرا‌های مختلفی برایشان رخ می‌دهد. مرثیه‌ای برای اقتصاد مقاومتی: از یک منظر، قصد اصلی فیلم حرکت در راستای شعار «اقتصاد مقاومتی و آثار منفی خریدوفروش کالا‌های غیر ایرانی» است. این موضوع حتی به صورتی شعارگونه در پاسخ به دیالوگی مربوط به افسوس از سوختن جنس­های محبوس در پلاسکو اینچنین بیان می‌شود: «پلاسکو الان نریخته که! چند ساله ریخته... اون موقعی که جنسای چینی و ترک رو آوردند و جونِ تولیدیا رو گرفتن! اون موقع که دهن من و امثال من سرویس شد؛ جنس تولید کردیم؛ به نصف قیمت چینیش رو آوردند تو بازار؛ پلاسکو اون موقع مُرد!... اون چیزایی که امروز سوخت، نایلون جنس خارجی بود...». رابطه بحران‌های اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی: فیلم همچنین سعی دارد نشان دهد فشار اقتصادی چه پیامد‌های مهلکی بر روحیه و زندگی کنشگران بر جای می­‌گذارد و آنان را به‌نوعی مرگ تدریجی گرفتار می‌­کند. فیلم این موضوع را با عدم تمایل شخصیت‌های اصلی به اعلام زنده بودن نشان می­‌دهد. به دیالوگ مطرح شده در این زمینه در فیلم توجه کنید: «مگه فرقیم می­کنه که من این توام (زیر آوار پلاسکو) یا بیرون؟! من هیچ­ جا امنیت ندارم. من تا خرخره تو لجنم. من خیلی وقته مُردم... اون موقعی که باید نجاتم می‌دادند ندادن». البته همه آماج نقد، متوجه سیاست‌های کلان اقتصادی نیست و به سطوح خرد و رفتار مشتریان نیز اشاراتی می‌شود: «من اشتباه می­‌کردم. این ملت جنس ایرونی نمی‌خرند...». روایت حاشیه‌­ای دیگر داستان، رابطه مخدوش شده میان زن و شوهر در اثر فشار بدهکاری است که در ارتباط با دیگر جوان ورشکست شده جریان دارد؛ زنی که باردار و نیازمند توجه همسر است، اما برای فرار از دست طلبکار‌ها گرفتار استرس دائمی است و علی‌رغم میل باطنی، مجبور به رفتن نزد خانواده­اش در شهرستان می­شود. عامل پول و اقتصاد حضور پررنگی در همه جای داستان دارد؛ گویی در تمام روایت‌های مطرح شده در داستان، کلید حل همه مشکلات، در بهبود وضعیت اقتصادی است. حتی در دیالوگی به صراحت گفته می­شود «پول حلال مشکلاته». در جای دیگری گفته می‌شود: «دعوای همه دنیا سر پوله». * روایتی انتقادی از سبک ازدواج سنتی: در کنار روایت اصلی، سوژه­ها و روایت‌های متعدد دیگری نیز در فیلم وجود دارد که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها مسأله «ازدواج اجباری» است. دختری، پدرش به‌زور و با تنبیه بدنی می‌خواهد او با پسرعمویش ـ. که وضعیت مالی قابل قبولی دارد ـ. ازدواج کند؛ اما او عاشق یکی از جوان­‌های ورشکست شده در داستان است و این موضوع سبب فراری شدن او از منزل پدری و پناه بردن به نامزد می‌شود. فیلم سعی می­کند تفاوت رویکرد دو نسل را نسبت به ازدواج بیان کند، اما در این امر خیلی موفق نیست. پدر دلیل رفتار ناهنجار خود را پیامد تجربه منفی برخورد تسامحی در مواجهه خواسته خواهر بزرگ‌تر دختر در ازدواج با فردی بی­پول می­داند که منجر به ازدواجی ناموفق شده است. پلاسکو؛ کانونی برای انتقاد اجتماعی و سیاسی: ورود آتش­نشان­‌ها با پیام‌­های مثبت و منفی­ در داستان همراه است. از اشاره نقادانه به دروغگویی­‌های شکل­‌گرفته در شبکه­‌های مجازی، رفتار‌های غلط شهروندان در تجمع برای تماشا، گرفتن عکس و فیلم که در افزایش ترافیک و سختی دسترسی نیرو‌های امدادی مؤثر است تا نقد مدیریت شهردار وقت تهران (آقای قالیباف) در مدیریت بحران و تصمیم نادرستِ به عهده گرفتن فرماندهی عملیات که در دیالوگی میان فرمانده تلاشگر و نگران آتش­نشان­ها و مدیر بالاترش که خیلی هم احساس مسئولیت نمی­کند اتفاق می­افتد: «ـمسئولیت این عملیاتو رأساً خود شهردار به عهده گرفته... ما بدون هماهنگی هیچ کاری نمی­تونیم بکنیم. فرمانده آتش‌نشان: ما مدیریت بحرانمون صفره؛ صفر. سه ساعته داریم دور خودمون می‌چرخیم. مسئول بالاتر: چته تو! میگم داری مدیریت عملیاتو مختل می­کنی! فرمانده آتش‌نشان: مدیریت عملیاتو کسی مختل کرده که خودش مدیریت عملیاتو به عهده گرفته!». در این میان کیفیت به تصویر کشیدن توجه آتش‌نشان‌ها در حفظ اموال و جان مردم و احساس مسئولیتی که فرمانده آن‌ها در قبال خانواده آتش­نشان­‌ها دارد، ستودنی و زیباست. مسأله مهاجرت و فرار از ایران: از موضوعات مهم در چهارراه استانبول آسیب‌شناسی مسأله مهاجرت و فرار از ایران است. این موضوع که در قالب مباحث مختلف پیرامون بحران اقتصادی و کار مطرح می‌شود، تلنگر‌های خوبی را به مخاطب می‌زند. توجیه باور‌ها و اقدامات مجرمانه در فیلم: از دیگر نکات قابل توجه، رویکردی تساهلی در مواجهه با التقاط در باور‌ها و رفتار مجرمانه با بهره­‌گیری از طعم طنز است. شخصیت اصلی داستان برای پیروزی در قمار، اذکاری را زیر لب زمزمه و سپس نذر می­‌کند و برای توجیه اقدامش به قمار می­‌گوید: «خدایا خودت یه امشبو کنار ما باش! خودت می‌دونی هیچ راه دیگه نداشتیم». چنین دیالوگ‌هایی در کنار تصویر ارائه‌شده از شخصیت مذکور به‌عنوان کنشگری تنها، پاک­نیت و ساده‌­دل که در دنیایی با ساختار‌های ناپاک، بی‌­رحم و مطالبه‌­گر­، به‌نوعی توجیه کننده جرم، گناه و رفتار‌های غلط و نابهنجار او محسوب می‌شود. ساختار‌هایی که اصلاح‌پذیر نیستند و حتی کنشگری صحیح و ایثارگرانه ذیل آن‌ها پاداش مناسب و درخور خود را نخواهد گرفت: «اون ساختمون ریخته؛ اون وقت، همه فقط پشیمونن... از شهردار و وزیر و وکیل بگیر تا...، ولی خیالت راحت! یه سال دیگه همه، همِچی یادشون می‌ره. حتی این آتش‌نشانای بدبختو که جونشونو دادن...». نکات مثبت: ـ. تقدیر از جایگاه و فداکاری‌ها و ایثارگران (آتش‌نشانان) ـ. تبیین انتقادی از مدیریت بحران در کشور ـ آسیب‌شناسی خرید محصول ایرانی و خارجی ـ. ترویج اقتصاد مقاومتی و مصرف کالای ایرانی آسیب‌شناسی فرهنگی اجتماعی از منظر: ـ. مهاجرت ـ. ازدواج ـ. سبک زندگی نکات قابل تأمل: ـ. توجیه باور‌ها و اقدامات مجرمانه و غیر شرعی با گزاره‌های دینی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت