باشگاه خبرنگاران: همیشه اعیاد ملی و نوروز بهترین بهانه برای گپ و گفتی دوستانه با هنرمندان و چهرههای مطرح فرهنگی هنری است. از این روی با نعیمه نظام دوست بازیگر سینما و تلویزیون که در سال گذشته در محله گل و بلبل و سریال همسایهها و ... خوش درخشید، گفتگو کردهایم. به عنوان اولین سوال، باید اشاره کنم به تصمیم شما برای جراحی و لاغر کردن، سال ۹۶ برای شما یک سال متفاوت بود سالی که به بزرگترین هدف خود جراحی معده رسیدید، البته فعالیت خوبی هم در فضای مجازی داشتید و دارید، که گمان میکنم به دور از حواشی نبوده، خیلی کوتاه برای ما درباره بازخوردهایی که از مردم و یا همکارانتان گرفتید برای ما گویید. خوشبختانه هیچ بازخورد منفی از هنرمندان و دوستانم در فضای مجازی نداشتم. درواقع من اگر یک برنامه میروم و شوخی میکنم، همه میدانند که یک شوخی است؛ اما وقتی یک بحث جدی را مطرح میکنم، دلایل آن را هم میدانند. اما گاهی از بین صحبتهای ما یک تیتر و یا بخشهایی بولد میشود که سمت و سوی یک مصاحبه مثبت را منفی نشان میدهد. آنهایی که من را میشناسند، خوب میدانند که من آدم شوخ طبعی هستم و سعی میکنم مسائل و دغدغه
ام را با زبان طنز بیان کنم، ولی متاسفانه کسانی که من را نمیشناسند قضاوت منفی میکنند. در فضای مجازی هم به همین شکل است کامنتها و صحبتهایی که بیجا قضاوت میکنند آزار دهنده است. البته باید بگویم آن قضاوتهای درست برای من بسیار قابل احترام و با ارزش است.
بیشتر بخوانید: کاهش وزن ۶۰ کیلویی خانم بازیگر
در سال ۹۶، شمار را در تلویزیون فقط در دو مجموعه «محله گل و بلبل» و «همسایهها» تماشا کردیم، این کمرنگ شدن در سریالها به خصوص در سال گذشته به دلیل روند جراحی بود یا سعی دارید گزیده کار شوید؟ وقتی تصویربرداری «محله گل و بلبل» در اردیبهشت ماه ۹۶ به پایان رسید، سر کار سینمایی آقای داوودی رفتم و بعد از آن در آبان ماه وارد پروژه سعیدآقاخانی شدم و پس از سفر به مشهد لوکیشن سریال «شب عید» آماده کارهای جراحیام شدم. البته در آن زمان دو پیشنهاد سینمایی و تلویزیونی داشتم که به دلیل عمل جراحی آنها را رد کردم. من مدتها برای تصمیم نهایی جراحی با خودم جنگیده بودم، اگر میخواستم این پروژهها را قبول کنم باز عمل به تأخیر میافتاد و آن جراتی که پیدا کرده بودم را از دست میدادم.
با این اوصاف به تمام اهداف و برنامههای که در سال ۹۶ داشتید، رسیدید؟ همانطور که گفتم، برای انجام جراحی یک سال با خودم جنگیدم که این اتفاق رقم بخورد. وقتی برای کار سعید آقاخانی به مشهد رفتم، یک ماشین وَن آنجا بود که باید سوار و پیاده میشدیم، برای من به دلیل وزن بالایی که داشتم سخت بود و این شرایط ایستادن،
راه رفتن و حتی بازی کردن را برایم سخت کرده بود. همه در کامنتها و صفحات مجازی میگویند؛ «اراده نکرده که لاغر بشه... جراحی کرده است.»؛ اما برای من که شرایط ورزش کردن، رژیم غذایی و .. فراهم نبود، جراحی کردن تصمیم بزرگی بود. مثل این است که یک معتاد اعتیاد خودش را کنار بگذارد. من هم به غذا معتاد بودم و این اتفاق باعث شد که تصمیم بزرگی را در زندگیام بگیرم و به آن برسم.
امسال در ایران شاهد اتفاقات تلخ زیادی بود و در مقابل شیرینترین اتفاق همدلی و همبستگی مردم بود، برای شما غم انگیزترین اتفاق در سال ۹۶ و شیرینترین اتفاق چه چیزی بود؟ اتفاقات تلخ در سال ۹۶ تا حدی زیاد بود که شیرینیهای آن به چشم من نمیآید. تمام حوادث زلزله، سوختن کشتی سانچی و سقوط هواپیمای تهران-یاسوج، تا حدی دردناک بود که عجین شدن آن با اتفاقات تلخ زندگی خودم مثل جراحی معده ام و یا بیماری مادرم روزهای بد و تلخی را برای من رقم زد. اما اتفاق شیرین این ماهها همدلی و همبستگی مردم بود که بارها و بارها ملت ایران آن را ثابت کردند و هیچ وقت همدیگر را تنها نگذاشتند. من امیدوارم تمام اتفاقات و مشکلاتی که به وجود آمده برطرف شود و
سال آینده مردم کرمانشاه و شهرهای زلزلهزده در خانههای خودشان باشند.
آرزویی برای سینما و آثار نمایشی ایران در سال ۹۷ دارید؟ امیدوارم در سال جدید اتفاقات خوبی را در سینما شاهد باشیم. باند بازی در سینماهای ما کنار گذاشته شود به این شکل نباشد که یک گروه و یا یک عدهای در سینمای ما کار کنند. مسئولیتها در پروژههای سینمایی باید به این آدمها تقسیم شود، تا همه بتوانند کار کنند منطقهها درباره خودم صحبت نمیکنم، خدا را شکر کارهای خودم را در سال دارم. من راجع به صدابردارها فیلمبردارها بچههای پشت صحنه صحبت میکنم، کاش تولیدات ما بیشتر شود و مابقی همکاران ما هم مشغول به کار باشند و در طی سال درآمد از هنر و حرفهای خودشان کسب کنند.
برنامهای برای سفر در ایام نوروز دارید؟ در ایام نوروز، چون همه جا شلوغ میشود، برنامه سفر را برای بعد از عید میگذاریم، البته امسال به حدی دلار گران شده که سفر خارجی هم نمیشود رفت و همه این سفرها برای عدهای خاص است. البته سفرهای داخلی هم بسیار گران شده و به کسانی که جای اسکان ندارند بسیار سخت میگذرد. شاید بگوئید شماها که درآمد خوبی دارید؛
اما ما هم مثل بقیه مردم هستیم. قراردادهای میلیاردی نداریم و این مخارج برای ما هم سخت است. پیش از حتی میشد چند روزی را در شهرستان به خانه اقوامان برویم، اما اینکه برای سفر به خانهی دوستان و فامیل هم بریم، مشکل شده، از همان کودکی از اول عید دو هفته تعطیلات و یا سه ماه تابستان را به رشت خانه مادربزرگم میرفتیم، اما الان با وجود شرایط بد اقتصادی این رفت و آمدها سخت شده است.
دیدگاه تان را بنویسید