برنده جایزه بازیگری پس از ۲۶ سال عاشقی

کد خبر: 782560

معصومه کریمی پس از ۲۶ سال کار در حرفه بازیگری، در سی‌و‌ششمین جشنواره تئاتر فجر جایزه بهترین بازیگری زن را از آن خود کرد.

برنده جایزه بازیگری پس از ۲۶ سال عاشقی
باشگاه خبرنگاران جوان: شروع فعالیت معصومه کریمی در حوزه هنر هفتم به سال ۱۳۷۰ دوره آخر دبیرستان و کار با دانشجویان دانشکده هنر‌های زیبا برمی‌گردد. یکسال بعد در فروردین ۷۱ کریمی در اولین اجرای خود با نمایش آخرین مردان قبیله اسماعیل شفیعی در سالن مولوی به صحنه رفت و از همان زمان تا به امروز با کار‌هایی مختلف همچنان حضور خود را در صحنه تئاتر حفظ کرده است. سال ۱۳۷۲ اولین کار تصویری اش را با فیلم «جاده عشق» آقای رجب محمدین آغاز کرد. روندی که در ادامه به قاب تلویزیون و مجموعه‌های، چون پرواز ۵۷ ساخته مهران مدیری، «ساعت خوش» مهران مدیری، «در پناه تو» حمید لبخنده، «زیر آسمان شهر» مهران غفوریان و. رسید، فعالیتی مستمر که برگرفته از اشتیاق فراوان خانم کریمی به عرصه بازیگری است. معصومه کریمی در سی‌و‌ششمین جشنواره تئاتر فجر، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را بخاطر ایفای نقش در نمایش «و چند داستان دیگر» از آن خود کرد. در همین رابطه با معصومه کریمی به گفتگو نشستیم. خانم کریمی علت انتخاب بازیگری برایتان چه بوده است؟ از زمانیکه خودم را پیدا کردم، بدون اینکه متوجه باشم گرایشم به سمت هنر بود. همه شاخه‌های هنر را دوس دارم و از کارم لذت می‌برم؛ چون با روحیه و فضای شخصی‌ام سازگاری بیشتری دارد. هنر روح و روان مرا درگیر خودش می‌کند و در این بین تئاتر، فضای دلچسب و غریبی دارد که با جانم ارتباط برقرار می‌کند. حس زنده بودن و آموختن لحظه به لحظه‌ای که تئاتر به بازیگر می‌دهد بی‌نظیر است. خودتان را بیشتر بازیگر طنز می‌بینید یا بازیگر جدی؟ قاعدتا هر بازیگر قابلیت‌های مختلف دارد. من به شخصه به هر دو فضا علاقمندم و هر دو را تجربه کرده‌ام. بعد از ساعت خوش همه کار‌های پیشنهادی به من ژانر طنز داشت، اما من مقاومت می‌کردم تا به عنوان بازیگر طنز شناخته نشوم. جالب بود که بعد از مدتی روند تغییر کرد و پیشنهاد‌ها به سمت کار‌های جدی رفت. بهرحال من هر دو ژانر را دوست دارم و هر دو را در ذهن مخاطب به یادگار گذاشته‌ام. از انتخاب نمایش نامه «و چند داستان دیگر» بگویید. بهمن ماه سال گذشته از طریق آقای حسن لو به این کار دعوت شدم. فضای کار بسیار برایم جالب بود و با وجود اینکه اولین تجربه کاریم با دوستان بود، اما این همکاری تبدیل به یکی از بهترین و زیباترین تجربیات زندگیم شد. گروهی بسیار خوش انرژی و عاشق که هر کدام از بازیگر گرفته تا عوامل پشت صحنه، عاشقانه و علاقمند به کار خود می‌پرداختند. اپیزودی که من در آن حضور داشتم کوتاه بود و فرصت زیادی به تماشاگر برای خنده یا گریه نمی‌داد. روند کلی متن حکایتی از بطن زندگی است، تلفیق لحظاتی متفاوت از غم و شادی و تلخی و شیرینی و تاکید این موضوع که زندگی به واقع شادی مطلق یا غم مطلق نیست. در این بین، اپیزودیک بودن از نقاط مثبت نمایش بود. مخاطب در ۷۰ دقیقه ۵ قصه‌ای را می‌دید که هر کدام رازی از هستی را نشان می‌دهد. حالات انسانی که هر کدام از ما به نوعی درگیرش هستیم و اینکه موضوع خشونت که به آن پرداخته شده، بطور خاص چه عواقبی را به همراه خواهد داشت. از نقش خودتان در نمایش بگویید؟ نقش من در این نمایش عاطفه نام داشت، زنى که به تازگى فرزندش را از دست داده و امروز آنرا به خاک سپرده است. کسى که در شرایط فروپاشى عاطفى و احساسى قرار دارد و به سختى هنوز ادامه می‌دهد. عاطفه خود را در برابر دردى عظیم یافته که گمان مى کند به دلیل عملکردی نادرست در گذشته اش رقم خورده و می‌خواهد با خودش و در مقابل پدر بچه اش حسابش را روشن کند، می‌خواهد خشم خود را از خود با تمام درد و رنجش به نمایش بگذارد. نقشى پیچیده و سنگین که هر لحظه‌ش آوارى از افسوس‌ها و رنج‌ها را بر سر خود می‌ریزد، عشق و رنج و خشم و عذابى که توامان همه را با خود همراه دارد. اما شاید قسمتى از تجربه زندگى هرکدام از ما باشد. جایزه را حق خودتان می‌دیدید؟ مسلما نتیجه خوب گرفتن آدم را خوشحال می‌کند و به نوعی دلگرمی به حساب می‌آید، اما من هیچ وقت برای چیزی کار نکردم و دنبال نتیجه ماجرا نیستم. سعی می‌کنم کارم را درست انجام دهم و با آن زندگی کنم. حسی که صرفا ربطی به کار بازیگری نداشته و در همه زندگیم جریان دارد. با این کار زندگی کردم و بهره‌ام را بردم. واقعا تنها عشق و علاقه‌ام در میان بود و جایزه‌ام را برای عاشقی گرفتم. وگرنه خیلی از دوستان من با قابلیت‌های بی‌نظیرشان در جایگاهی هستند که باید ستایش شوند و جایزه بگیرند. خداروشکر که این استمرار و علاقه بعد از ۲۶ سال برای من چنین ارمغانی لذت بخش را به همراه داشت. شرایط حضورتان در این کار چطور بود؟ حضور مجدد در صحنه برایم لذت خاصی داشت، ما در این کار نتیجه تلاش صادقانه گروهی را با کسب تندیس کار گروهی برتر گرفتیم. نمایش در ۵ شاخه کاندید شد و ۴ جایزه را از آن خود کرد. صافی و زلالی تک تک اعضای گروه و خصوصا شخصیت زلال و صاف و صادق کارگردان کار، اقای پیام لاریان بسیار خوشایند بود. از همه گروه ممنونم که این فرصت عاشقانه را به من دادند. البته تقریبا ۹۵ درصد تئاتری‌ها واقعا عاشقانه و خالصانه فعالیت می‌کنند. عشقی که اگر در میان نباشد، قاعدتا شما وقتی برای آن نخواهید گذاشت. این کار یکی از کار‌هایی بود که بدلایلی مختلف از جمله تعدد بازیگرها، هزینه‌های جانبی، دکور، اجرا و فروش نمایش در کنار عدم حضور چهره‌های خاصِ تصویرى که باعث حضور تماشاگر غیر تئاتری بشود، کمترین بار مالی را برای من داشت، اما با تمام این‌ها اغلب دوستان تئاتری با تمام این قضایا و مشکلات مالى، همچنان با کارشان عشق می‌کنند و آنرا دوست دارند. البته این به معنى عدم رسیدگی به بهبود شرایط برای این دوستان نیست، و باید به این مهم به درستى رسیدگى شود. داوری جشنواره امسال چطور بود؟ من به دلیل اینکه کارشناس نیستم و تخصصى در حوزه داورى ندارم، نمی‌توانم نظر بدهم. قاعدتا دوستانی که از بیرون بر کل قضایا احاطه دارند، کاملا کارشناسانه تک تک اتفاقات را دنبال می‌کنند می‌توانند نظر درستی بدهند. در کنار این موضوع باید بدانیم که هر کسی به عنوان داور انتخاب می‌شود دارای تخصص و البته سلیقه خاص خودش است. براى من پیش آمده که در یک اجرای واحد دو بازخورد متفاوت را از مخاطب متخصص دریافت کرده‌ام. اگر سنجش و نظر و داورى ما در کنار پرداختن به مسائل تکنیکی و علمى و به دلایلی منطقی باشد، روند طبیعى خود را دارد (اعمال سلیقه در کنار مسائل تخصصی و تکنیکی در کار باشد و غرض ورزی در کار نباشد). این که همه باید یک شکل فکر کنید منطقی نیست. تامین کردن سلیقه همه کار سختی است، ولی قطعا اصول مشترک همیشه باید رعایت شود. در این میان وظیفه ما چشم‌پوشی از نواقص و کمک به رفع آنهاست. دلخوری و دل‌چرکینی‌های پیش‌آمده ما را از اصل قضیه دور می‌کند. من به شخصه همیشه سعی می‌کنم هیچ وقت در حاشیه هیچ جریانی قرار نگیرم. در مقابله با مخالف‌ها و موانع چه کنیم؟ ما انسان‌ها باید قابلیت این را داشته باشم که راه پیدا کنیم. باید همیشه در جریان باشیم حتی وقتی زندگی بر وفق مرادمان نیست و سختی‌ها پیش رویمان قرار می‌گیرند. هر چه نرم و روانتر باشیم بهتر می‌توانیم از سد‌های مقابلمان عبور کنیم. مسلما در جشنواره سی‌و‌ششم هم خیلی اتفاقات ناراحت کننده رخ داد، اما تئاتری که عاشق است، ادامه می‌دهد و هر چقد جلوی راهش را ببندند باز هم راهی پیدا خواهد کرد. نباید برای همدیگر تعیین تکلیف کنیم و همه چیز را سیاه و سفید ببینیم، زیرا حاشیه‌ها همیشه آسیب می‌زنند. نظرتان در مورد جریان سازی‌های که گاه در تئاتر اتفاق می‌افتد چیست؟ مثلا لغو اجرای نمایش روز عقیم و تبعاتی که دامنگیر تئاتر شد. این اتفاق خیلی دردناک بود و من به شدت ناراحت شدم. به شخصه سبک و قلم آقای کیانی را همیشه دوست دارم و یکی از طرفدار‌های او هستم، بازیگر‌های کار روز عقیم هم همه از دوستانم هستند، اما به دلیل اینکه نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده و چه کسی آن را رقم زده، نمی‌توانم کسی را متهم کنم. ولى با این اتفاق و به این صورت حال بدى را تجربه کردیم و ما را بسیار اندوهگین کرد. اما موضوعی که باید بگویم این است که ما در هر کجای دنیا باید تابع قوانین آن کشور باشیم. حتی اگر این قوانین برخلاف سلیقه و نظر من باشد. بنده خودم به شخصه منتقد خیلی از قوانینی هستم که بروز و درست نیستند، اما باید تابع قانون بود. عدم تبعیت باعث هرج و مرج خواهد شد و هر چیزی که ایجاد تفرقه کند قطعا به کل مجموعه آسیب وارد خواهد کرد. گاهی اوقات در این اوضاع شور و هیجانی به راه می‌افتد که مضراتش خیلی بیشتر از سودش خواهد بود. کارشناس‌ها باید بدون غرض ورزی و موضع گیری و حمایت از مجموعه‌ای در پی تصحیح قوانین و رفع نقائص جدی باشند. در این میان هر اتفاقی که به ما کمک کند تا با همه تفاوت‌های سلیقگی‌مان، کنار هم پویا‌تر و بدرد بخورتر زندگی کنیم اتفاقی خوشایند است. ما در نهایت باید تلاشمان را کنیم تا کارمان را درست انجام دهیم، مفید واقع بشویم، از نهایت توانایی‌هایمان استفاده کنیم و جهان پیرامونمان را به جهانی بهتری تبدیل کنیم، بدی‌ها، ناکامی‎ها و نادرستی‌ها را ببینم و تلاش کنیم تا آن‌ها را تصحیح کنیم، ما باید انقدر حال خوب را گسترش دهیم تا این‌ها را تحت الشعاع قرار دهد. ممکن است در کاری در حق من کم لطفی بشود، اما نباید عقب بکشم بلکه باید پرتوان‌تر مسیر را ادامه داد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت