بازیگر رادیو: ۶۰ سال است مردم را می‌خندانم!

کد خبر: 773871

انگار با خودش عهد کرده که شاد باشد، در روز‌های سخت و روز‌های معمولی. می‌گویداز قدیم گفته‌اند: «خنده بر هر درد بی‌درمان، دواست» و من این نسخه را همیشه همراه خودم دارم و مرتب از آن استفاده می‌کنم.

بازیگر رادیو: ۶۰ سال است مردم را می‌خندانم!
جام جم: انگار با خودش عهد کرده که شاد باشد، در روز‌های سخت و روز‌های معمولی. می‌گویداز قدیم گفته‌اند: «خنده بر هر درد بی‌درمان، دواست» و من این نسخه را همیشه همراه خودم دارم و مرتب از آن استفاده می‌کنم.
اصغر سمسارزاده را بیشتر مردم می‌شناسند، چه آن‌هایی که سن و سالی ازشان گذشته و چه آن‌هایی که به نسل امروز تعلق داشته و هنوز جوان هستند. سمسارزاده انگار در تمام زندگی‌اش ماموریت داشته و دارد که مردم را بخنداند؛ روی صحنه تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینما. او این روز‌ها در برنامه رادیویی جمعه ایرانی، چند نقش را بازی می‌کند، همچنان مثل سابق با تئاتر‌های کمدی مردم را می‌خنداند و چنان‌که خودش می‌گوید شبی بیش از هزار نفر به تماشای این تئاتر‌ها می‌روند. در سینما هم فیلم خالتور را در حال اکران دارد. فیلمی کمدی که آرش معیریان آن را کارگردانی کرده است. سمسارزاده قبل از این در فیلم شارلاتان برای معیریان بازی کرده بود. با سمسارزاده هم‌صحبت شدیم تا برایمان از امید به زندگی بگوید و این که خندیدن در روز‌های سخت چگونه امکان‌پذیر است. آقای سمسارزاده چگونه توانسته چند دهه محبوب نسل‌های مختلف باشد؟ من در تلویزیون، رادیو و تئاتر کار‌هایی را انجام می‌دهم که به‌اصطلاح کار‌های مردمی است و به همین دلیل مردم با من ارتباط برقرار می‌کنند. موضوع تئاتر‌هایی که روی صحنه می‌بریم، چیزی است که مردم به آن علاقه‌مندند موضوعی به‌نام «خنده» که نیاز اصلی مردم است و ما سال‌هاست روی آن کار می‌کنیم و باز هم کار خواهیم کرد. خنده زندگی را با مشکل روبه‌رو نمی‌کند و در روند آن اختلال به وجود نمی‌آورد و به قول قدیمی‌ها بر هر درد بی‌درمانی دواست! ما در رادیو و تئاتر کار‌هایی را اجرا می‌کنیم که عموم مردم به آن علاقه‌مند هستند. مسلما قشر متفکر و به اصطلاح روشنفکر که تعدادشان زیاد هم نیست با کار‌های ما ارتباط برقرار نمی‌کند! مثلا کسی که به تماشای تئاتری از شکسپیر می‌رود پای اجرا‌های ما نمی‌نشیند، اما ما افتخار می‌کنیم که با کارهایمان باعث شادی عموم مردم می‌شویم. عموم مردم که مخاطب هدف شما هستند راحت‌تر هم به مشکلات خودشان که آن‌ها را در تئاتر می‌بینند یا از رادیو می‌شنوند، می‌خندند، دلیل این خندیدن چیست؟ من در تئاتر سابقه زیادی دارم. در بیشتر تئاتر‌های زنده‌یاد غلامحسین ساعدی بازی کرده‌ام و در نمایش‌هایی که ترجمه آثار برشت بود حضور داشته‌ام. اما شهرتم بیشتر برای نمایش‌های کمدی است که عموم مردم مخاطب آن هستند. همه هنرمندان هر چند توانا و خلاق، اما قادر نیستند مردم را بخندانند. تعداد کمدین‌هایی که در دل مردم جا دارند، خیلی کم است، واقعیت این است که جلب اعتماد مردم سخت است، اما زمانی که آن‌ها اعتماد کردند باید به آن‌ها احترام گذاشت و به آن‌ها کم‌فروشی نکرد. ما در برنامه رادیو جمعه، واسطه‌ای هستیم بین مردم و دولتمردان و با طنز‌هایمان حرف مردم را به گوش مسئولان می‌رسانیم. ‌ می‌گویند؛ خنده بر هر دردی دواست... در شرایط سخت چگونه می‌توان خندید؟ نمایش کمدی را روی صحنه داریم، شب‌ها تقریبا هزار نفر به تماشای این تئاتر می‌آیند و در طول کار می‌خندند. مشکل همیشه و همه جا بوده و هست و مخصوص کشور ما نیست؛ فقط زیاد و کم دارد. کمدین‌ها آفریده شده‌ا‌ند تا مردم را شاد کنند. نمی‌دانم چقدر در این کار موفق هستیم، اما تلاش می‌کنیم حتی اگر شده برای ساعتی خنده را بر لب مردم بیاوریم تا غصه‌ها و مشکلات خود را فراموش کنند. امید به زندگی در شما خیلی زیاد است، چگونه این امید در دل شما خانه کرده است؟ من ۷۷ سال دارم! یکی از دلایلی که در همه این‌سال‌ها با همه فراز و نشیب‌ها توانسته‌ام به زندگی و کارم ادامه دهم و امروز شما این سوال را از من بپرسید انرژی مثبتی است که از مردم می‌گیرم. از ۱۷ سالگی مردم را خندانده‌ام. این خنده روی خودم هم تاثیر مثبت دارد. وقتی می‌بینم مردمی که این‌همه مشکل دارند به کارهایم می‌خندند، کلی انرژی می‌گیرم و به امید این‌که باز هم بتوانم آن‌ها را شاد کنم، روز‌های زندگی را سپری می‌کنم. با همه این‌ها چه پیشنهادی برای مردم دارید که با همه سختی‌ها، زندگی را زیاد سخت نگیرند؟ باید به زندگی بخندی تا زندگی هم به تو بخندد! مشکلاتی هست که بسادگی برطرف نمی‌شود، اما کمی با درایت فردی و توجه بیشتر مسئولان می‌توان آن‌ها را هم حل کرد. معتقدم اگر با خدا با لبخند صحبت و درددل کنی، بهتر جوابت را می‌دهد. من نردبانی دارم که آن را به دیوار خدا تکیه داده ام هر وقت گرفتار می‌شوم، از این نردبان بالا می‌روم، پایم را پله اول که می‌گذارم خدا دعایم را برآورده می‌کند؛ توکل و توسل به خدا همه مشکلات را حل می‌کند. دلتان را به خدا وصل کنید همه چیز حل و فصل می‌شود. خدا از دل آدم‌ها خبر دارد؛ قبل از هر شکایت، اندوه، توسل و توکل باید به خدا ثابت کنیم ته دلمان خالص است و فقط برای خدا می‌تپد! خدا، خودش همه چیز را ردیف می‌کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت