گوینده رادیو: فحشهای زیادی را نثارم میکنند! +عکس
وقتی میگویم «دستگاه مورد نظر خاموش است» فحشهای زیادی را نثارم میکنند. بهنظرم کل مردم ایران باید از من حلالیت بطلبند، چون خارج شدن صاحب خط از دسترس، به من ربطی ندارد.
حتما برای شما هم پیش آمده وقتی کاری ضروری با نزدیکان، آشنایان و همکاران خود دارید، اپراتور بگوید دستگاه مشترک مورد نظر خاموش یا در دسترس نیست و در آن لحظه عصبانی شوید و یا حتی ناسزا بگویید. بد نیست بدانید اپراتور این سیستم، نسیمرفیعی است که از سال ۱۳۷۵ وارد سازمان صداوسیما شده و یکی از گویندههای موفق رادیو است که با پخش صدایش در تلفن گویای ایرانسل بر شهرتش اضافه شده است؛ او همچنین تیزرهای تبلیغاتی مختلف از جمله رایتل، همراه اول و... را نیز خوانده و مادرش اپراتور ۱۱۸ و پرواز ماهان است. نام این هنرمند که بهواسطه گویندگی در شرکت ایرانسل بر سر زبان خیلی از هموطنان ما افتاده بهانهای شده تا خبرنگار ما در گروه فرهنگی حوزه رادیو و تلویزیون روزنامه «صبا» گفتوگویی را ترتیب دهد تا صحبتها و خاطرات شنیدنی او را بشنویم، در حالی که میخندد و به شوخی میگوید به خاطر تمام فحشهایی که همه به من میدهند باید حلالیت بطلبند چون من واقعا هیچ ارتباطی به مشترک مورد نظرشان ندارم.
فعالیت کاری شما به چه صورت آغاز شد؟
من از سال ۱۳۷۵ وارد سازمان صداوسیما شدم و فعالیتم را از برنامه کودک به کارگردانی مجید حمزه شروع کردم.
از نوع همکاری خودتان با مجید حمزه برایمان بگویید.
برای من، مجید حمزه یکی از کارگردانهای مطرح و بسیار نازنین بود؛ بهگونهای که همه افراد گروه را همانند فرزندان خود میپنداشت و از هیچ کمکی دریغ نمیکرد. من هم از لحاظ کاری و هم اخلاقی خیلی چیزها از او آموختم و تا آخر عمر زحماتش را فراموش نمیکنم.
از چه زمانی فعالیت خود را بهعنوان اپراتور ایرانسل شروع کردید؟
من در کنار رادیو، تیزرهایهای مختلفی را برای شرکتهای مختلف میخواندم. در سال ۱۳۹۰ یکی از آنها نمونه صدایم را برای شرکت ایرانسل فرستاد که مورد تاییدشان قرار گرفت و پس از آن هم همکاریام را با مجموعه رایتل شروع کردم.
چه خاطره شیرینی از فعالیت دوم خود بهعنوان اپراتور ایرانسل دارید؟
روزی در مترو بین جمعیت ایستاده بودم و یکی از مدیرانم با من تماس گرفت و پس از سلام و احوالپرسی از من خواست تا عبارت «دستگاه مورد نظر خاموش است» را بگویم. وقتی این جمله را گفتم اغلب مردم تا چند دقیقه با تعجب خاصی به من نگاه میکردند.
واکنشهایی که بهواسطه این کار مردم نسبت به شما دارند، چگونه است؟
تا به امروز مردم نازنین خیلی به من لطف داشتهاند و دارند. راستش وقتی میگویم «دستگاه مورد نظر خاموش است» فحشهای زیادی را نثارم میکنند. بهنظرم کل مردم ایران باید از من حلالیت بطلبند، چون خارج شدن صاحب خط از دسترس، به من ربطی ندارد. هر چند عزیزان در اغلب اوقات با شنیدن صدایم حرص میخورند اما خوشحالم همین امر بهانهای برای ارتباط من با ملت عزیزم شده است.
چه فعالیتهایی را در زمینه اجرای تلویزیونی داشتید؟
چند سال پیش برنامه ماه مبارک رمضان را که از آنتن شبکه ۵سیما پخش میشد، با همکاری وحید جلیلوند اجرا کردم، اما آن را ادامه ندادم بهدلیل اینکه رادیو را بیشتر دوست داشتم.
چرا برای شما گویندگی رادیو جذابتر از اجرا در تلویزیون است؟
بهنظرم هر گلی یک بویی دارد و تلویزیون هم به نوبه خود دارای جذابیتهای خاص خودش است، اما چند دلیل اصلی باعث میشود تا فضای اصلی رادیو برایم جذابتر باشد، اول اینکه در این فضا خیلی چیزها دیده نمیشود و تمام حس و مفهوم جملات فقط از طریق صدا به شنونده منعکس میشود و دیگر اینکه وقتی یک گوینده متنی را میخواند مخاطب از او در ذهنش تصویرسازی کرده و بهگونهای با آن زندگی میکند؛ بنابراین همیشه برای او مرموز است و نسبت به تصویر واقعیاش کنجکاو است. همچنین بهنظرم در اینصورت تصویری از زندگیخصوصی فرد وجود نخواهد داشت و خوشحالم از اینکه آزادم و زیر ذرهبین نیستم.
امروزه نسبت به گذشته رادیو علاقهمندان بیشتری را به خود جذب کرده است،دلیل این امر چیست؟
تصور میکنم عشق به شهرت، دیده و شنیده شدن مهمترین عاملی است که جوانان به رسانههای رادیو و تلویزیون علاقه بیشتری نشان میدهند اما فراموش نکنیم که هر کسی را بهر کاری ساختهاند. خیلی از اوقات میبینیم که افراد هیچ استعداد و صدای خاصی ندارند اما اصرار بر ورود دارند، درصورتیکه کشف استعداد این عزیزان باید از سوی کارشناسان مجرب صورت بگیرد.
دغدغه اصلی شما برای فعالیت در رادیو چیست؟
من به رادیو خیلی علاقهمندم و از آنجاییکه صدای شادی دارم همه سعیم بر این بوده که این حس را به مردم هم منتقل کنم؛ همیشه دوست داشتم روزی برنامهای خاص را در رادیو اجرا کنم که مثل گذشتهها بتوانم مطالب خوبی را به مخاطبان هدیه دهم و لحظات شادی را برایشان رقم بزنم.
به نظر شما معضل مهم این روزهای رادیو چیست؟
متاسفانه در حال حاضر شاهدیم برنامههای ادبی که فرهنگسازی را در یک جامعه بر عهده دارند، روبه کمرنگ شدن هستند و رسانه ما بهدلیل اینکه احساس میکند نیاز مردم داشتن سرگرمی مناسب است، بیشتر به سمت ساخت چنین برنامههایی پیش رفته است اما به عقیده من، مورد اولی یعنی فرهنگسازی اهمیت بالایی داشته و باید به آن توجه ویژه کرد.
برای ورود علاقهمندان به رادیو چه قوانینی وجود دارد؟
از آنجاییکه جذب گوینده در عرصه رادیو در مقایسه با گذشته، بیشتر شده است، تحقق این امر مستلزم داشتن صدای ویژه و سواد بالا، هم از نظر رسانه و هم اطلاعات عمومی و همچنین بهروز بودن آن فرد است.
آیا این عرصه نسبت به گذشته سلیقهای شده است؟
بهنظرمن نمیتوان گفت رادیو نسبت به گذشته سلیقهای شده است، بهدلیل اینکه سلیقه در همه دوران از دیروز تا به امروز و فردا نیز وجود داشته و خواهد بود و هر تهیهکننده و برنامهریز با توجه به نیاز خود، گویندهاش را انتخاب میکند و این مورد در همه عرصهها صدق میکند.
به نظر شما رادیو از گذشته تا به امروز چه تفاوتهایی کرده و معضل مهم آن در چیست؟
با پیشرفت تکنولوژی وتغییر سبک زندگی مردم، سلیقه و نیاز آنها نیز تغییر کرده و این مورد در مورد رادیو هم وجود دارد؛ بهنظرم برنامههای رادیویی در گذشته وزینتر و بهتر بودند، یعنی برنامههای ادبی داشتیم که فرهنگسازی جامعه را در موارد گوناگون برعهده داشتند. اما امروزه این مورد رو به کمرنگ شدن است و در حال حاضر رسانه ما بیشتر به سمت ساخت برنامههای طنز و سرگرمی پیش میرود و دلیل آن را میتوان نبود سرگرمی مناسب برای مردم دانست، اما با همه اینها مورد فرهنگسازی در بخش ادبی اهمیت ویژهای دارد و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
ارتباط فن بیان صحیح با گویندگی در چیست؟
یک گوینده با فن بیان صحیح همه مفهوم خود را به مخاطب میرساند و داشتن این تکنیک نهتنها برای یک گوینده بلکه برای همه اقشار مختلف جامعه نیز مفید است.
تا چه حدی توانستید توازن را در کار و خانواده خود حفظ کنید ؟
راستش من خیلی در مورد شغلم در منزل صحبت نمیکنم و به این معتقدم که شغلم عضوی از خانواده من است و همیشه سعی کردهام تا با رعایت اعتدال بین آنها آسیبی متوجه هیچکدام نشود.
حرفه شما تا چه حد بر علاقهمندی همسر و فرزندتان تاثیرگذار بود؟
همسرم صدای خیلی خوبی دارد و با وجود اینکه حرفه او چیز دیگری است از مدتها قبل به این حرفه علاقهمند و پیگیر آن شد و فرزندم نیز بهتازگی به این کار توجه و علاقه نشان داده است؛ خوشبینم که اگر همینطور ادامه دهد در آینده گوینده خوب و باسوادی شود.
چه کسانی بیشترین تاثیر را در موفقیت کاری شما داشتند؟
مادرم و استاد ژالهصادقیان بیشترین تاثیر را در موفقیت کاری من داشتند؛ از همینجا از هر دوی آنها تشکر میکنم و دستشان را میبوسم.
هنگام آغاز به کار، میتوان عدم تجربه را بزرگترین مانع این حرفه محسوب کرد؟
بهطورحتم در شروع فعالیت حرفهای، عدم تجربه کاری میتواند مانع بزرگی برای فرد باشد اما در مجموع من هیچوقت هیچ چیزی را مانع نمیبینم، بهدلیل اینکه بر این اصل معتقدم که هر سنگی را باید از سر راه موفقیت برداشت یا از کنار آن عبور کرد.
در فعالیت حرفهای چه چیزی بیش از همه ناراحتتان میکند؟
عدم توجه به رعایت لحن، کلام و جملات مرا بیش از هر چیزی ناراحت میکند؛ یعنی معتقدم نمیتوان با هر لحنی با مخاطب صحبت کرد، چراکه باید شخصیت و وقار کلمات را با فرهنگ حاکم بر اجتماع کنونی سنجید و آن را ادا کرد؛ من همیشه سعی کردم در حد توانم این مورد را رعایت کنم. متاسفانه گویندههایی که اصل فوق را نادیده میگیرند این مورد را فراموش میکنند که ما رسالت انتقال درست زبان مادریمان را بر عهده داریم.
چه نظری در مورد کلاسهای گویندگی برگزار شده در خارج از سازمان دارید؟
متاسفانه درحالحاضر بهدلیل افزایش تدریجی علاقهمندان به عرصه صدا، برای عدهای از سودجویان دکان کلاهبرداری بازشده و اغلب این علاقهمندان فقط به امید آنکه پس از گذران دورهها جذب رادیو میشوند، هر هزینه گزافی را تقبل میکنند و در نهایت نیز ره به جایی نمیبرند.
رادیو تا چه حدی به حضور جوانان اهمیت میدهد؟
جوانان ستونهای رسانه ملی، مخصوصا عرصه رادیو هستند و این رسانه همیشه نیازمند افراد مستعد گویندگی با صداهای شاخص بوده است، اما متاسفانه در اغلب موارد اتفاقاتی از سوی برخیها رخ میدهد و فردی که لیاقتش را دارد در جایگاه اصلی خود قرار نمیگیرد. ما نیز بهعنوان گوینده خیلی اجازه نداریم در مورد مسائلی که از عهده ما خارج است صحبت کنیم.
بهعنوان گویندهای که سالها تجربه کار دارید، چه توصیهای به علاقهمندان این حرفه میکنید؟
اگر کسی واقعا استعداد، صدای شاخص و سوادخوبی داشته باشد من مطمئنم با تلاش به آن چیزی که درنظر دارد خواهد رسید؛ بهدلیل اینکه همه امکانات موجود در دنیا برای ما انسانها گذاشته شده تا با صبر و پشتکار بهترینها را بهدست آوریم.
کلام پایانی خود را بفرمایید.
من شغلم را عاشقانه دوست دارم و آرزومندم تا افراد علاقهمند در جایگاهی که لیاقتش را دارند قرار بگیرند. معتقدم هر کسی نان قلبش را میخورد؛ به عبارتی آدمهایی که برای دیگران خوبی و خیر میخواهند خداوند چندین برابر به آنها برمیگرداند. ممنونم از گفتوگویی که داشتیم، شاد باشید.
دیدگاه تان را بنویسید