دلقک قاتل، سینمای ایران و جای خالی اقتباس
استفن کینگ یکی از مهمترین نویسندگان حال حاضر جهان است. فانتزی ذهن کینگ در خلق شخصیت ها و قراردادن آن ها در موقعیت هایی هیجان برانگیز باعث شده تا آثار سینمایی ماندگاری از نوشته های او خلق شود. بخش مهمی از موفقیت بسیاری از آثار مهم سینمایی، تکیه بر داستان های جذابی است که فیلمنامه نویسان از روی آن اقتباس می کنند.
سرویس فرهنگی فردا؛ مسعود غزنچایی: کمپانی برادران وارنر اعلام کرد، فیلم «آن» (It) که به اقتباس از رمانی با همین نام نوشته «استفن کینگ» ساخته شده، با عبور از مرز فروش ۵۰۰ میلیون دلار به رکورد ۴۴ ساله و ۴۴۱ میلیون دلاری فیلم «جنگیر» پایان داد و اکنون پرفروشترین فیلم ترسناک تاریخ سینماست.
It درباره یک دلقک ترسناک است و بر اساس یکی از معروفترین آثار «استفن کینگ» ساخته شده.
بیش از هرچیزی نام استفن کینگ در این بین جلب توجه می کند. نویسنده ای که خالق بیش از ۲۰۰ داستان کوتاه و حدود ۶۰ رمان در ژانرهای وحشت و خیالپردازی است.
کتابهای کینگ از دهه ۱۹۷۰ تاکنون ۳۵۰ میلیون جلد در سرتاسر جهان فروش داشته و کارگردانان بزرگی با اقتباس از رمانهای او فیلمهای بسیاری ساختهاند.
از مهمترین فیلم هایی که بر اساس آثار استفن کینگ ساخته شده می توان به مسیر سبز، رستگاری در شاوشنگ، میزری، 1408 و درخشش، اثر ماندگار استنلی کوبریک اشاره کرد.
سال گذشته نیز سریال 11.22.63 با بازی جیمز فرانکو بر اساس داستانی به همین نام از کینگ توسط کمپانی برادران وارنر ساخته شد.
استفن کینگ یکی از مهمترین نویسندگان حال حاضر جهان است. فانتزی ذهن کینگ در خلق شخصیت ها و قراردادن آن ها در موقعیت هایی هیجان برانگیز باعث شده تا آثار سینمایی ماندگاری از نوشته های او خلق شود. فیلم هایی که هرکدام مهمترین اثر کارنامه سازنده آن محسوب می شوند.
با این حال استفن کینگ، تنها یکی از نویسندگان موفقی است که آثار سینمایی بر اساس رمان ها و داستان های کوتاه وی ساخته شده است.
بخش مهمی از موفقیت بسیاری از آثار مهم سینمایی، تکیه بر داستان های جذابی است که فیلمنامه نویسان از روی آن اقتباس می کنند.
کافیست به چند فیلم شاخص که بر اساس رمان و یا داستان های کوتاه اقتباس شده اشاره کنیم.
رابرت زمیکس با ساخت " فارست گامپ" بر اساس رمان وینسنت گروم، شخصیت اصلی این رمان را جاودانه کرد. بازی بی نظیر تام هنکس در نقش فارست گامپ، اسکار بهترین بازیگری را برای او به ارمغان آورد و فیلم زمیکس بالاتر از فیلم های پالپ فیلکشن و رستگاری در شاوشنگ، 6 جایزه اسکار به دست آورد. فارست گامپ پرفروش ترین فیلم سینمای امریکا در سال 1994 شد.
"جن گیر" ساخته ویلیام فریدکین که الگوی بسیاری از فیلم های سینمای وحشت بعد از خود قرار گرفت، در سال 1973 بر اساس رمان ویلیام پیتر بلتی ساخته شد. این فیلم توانست اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را نیز کسب کند و شاید اگر در رقابت با فیلم "نیش" ساخته جرج روی هیل قرار نداشت، می توانست جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را نیز کسب کند.
"پدرخوانده" را میتوان یکی از موفق ترین آثار اقتباسی در سینما به شمار آورد. اثر جاودانه فرانسیس فورد کاپولا که در سال 1972 بر اساس رمان ماریو پوزو نوشته شد، یکی از مهمترین آثار در کارنامه بازیگران شاخصی چون مارلون براندو، آل پاچینو و دایان کیتن به شمار می آید.
سکوت بره ها، برباد رفته، پرواز بر فرار آشیانه فاخته، داستان اسباب بازی، ارباب حلقه ها، هری پاتر، خون به پا می شود، پیانیست، ای برادر کجایی و جایی برای پیرمردها نیست، از دیگر آثار سینمایی هستند که فیلمنامه اقتباسی دارند.
اقتباس از داستان و رمان، یکی از سنت های همیشگی هالیوود محسوب می شود تا جایی که هرساله در کنار جایزه اسکار بهترین فیلمنامه، جایزه ای هم برای فیلمنامه اقتباسی اهدا می شود.
این میزان اهمیت جریان سینمای هالیوود، باعث شده تا نویسندگان تشویق به نگارش فیلمنامه بر اساس داستان و رمان شوند. اقتباس از داستان، صرفا مربوط به داستان های معاصر نیست. برادران کوئن، فیلمنامه "ای برادر کجایی" را از "اودیسه" ی هومر که یکی از دو کتاب مهم یونان باستان محسوب می شود، اقتباس کردند.
وقتی به وضعیت فیلمنامه های در سینمای ایران نگاهی می اندازیم، به نظر می رسد بخش زیادی از عدم جذابیت و تکراری شدن قصه ها به دلیل ضعف در اقتباس و یا تلاش برای قصه نگفتن توسط فیلمسازان است. این که چنین مشکلی چقدر به وضعیت ادبیات حال حاضر در کشور ما مربوط می شود بحث مفصلی است اما باید قبول کرد، مدیریت سینمایی کشور و حتی جشنواره های سینمایی در کنار خود فیلمسازان، توجه چندانی به اقتباس ندارند. در ادامه صرفا به موفقیت فیلم های اقتباسی در سینمای ایران می پردازیم.
با یک نگاه کلی می توان نتیجه گرفت برخی از فیلم های مهم سینمای ایران، اقتباسی از آثار ادبی بودند.
ناصر تقوایی، مهمترین فیلم کارنامه خود "ناخدا خورشید" را بر اساس رمان "داشتن و نداشتن" ارنست همینگوی ساخت. این فیلم که اولین نقش آفرینی داریوش ارجمند و سعید پورصمیمی در سینما محسوب می شود توانست برای هردوی آنها جایزه بازیگری جشنواره فجر را به ارمغان بیاورد. ناخداخورشید یکی از بهتری آثار قصه گوی سینمای ایران است.
کیومرث پوراحمد "خواهران غریب" را بر اساس رمانی به همین نام نوشته اریش کستنر نویسنده آلمانی ساخت. خواهران غریب که اثری ماندگار در سینمای کودک و موزیکال در ایران محسوب می شود، تنها اقتباس پوراحمد در سینما و تلویزیون نیست. "قصه های مجید" اثر ماندگار دیگر این فیلمساز، بر اساس کتاب هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شد.
اما داریوش مهرجویی را می توان مهمترین فیلمساز ایرانی در زمینه اقتباس دانست. . مهرجویی با اقتباس فیلم "گاو" از داستان غلامحسین ساعدی، یکی از مهمترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را ساخت. فیلمنامه های "سارا" که بر اساس خانه عروسکِ ایبسن، و "پری" که از رمان فرانی و زوئی سالینجر به نگارش درامدند نیز از فیلم های مهم مهرجویی محسوب می شوند که البته با فیلم موفق "مهمان مامان" که بر اساس قصه هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده، تفاوت زیادی دارند.
"سنتوری" آخرین فیلم موفق مهرجویی نیز شباهت های زیادی به عقاید یک دلقک نوشته هانریش بل دارد. البته مهرجویی در این فیلم اشاره ای به اقتباس از هیچ اثری نکرده. در یک دهه اخیر، مهرجویی نتوانسته موفقیت آثار قبلی اش را تکرار کند و بعد از سنتوری نیز، داستان دیگری را براس ساخت اثری سینمایی مورد اقتباس قرار نداده است.
نرگس آبیار نیز دو فیلم "شیار143" و "نفس" را بر اساس رمان های خودش ساخته که موفقیت این دو فیلم در فروش هردو کتاب نقش زیادی داشته. به گونه ای که آبیار، نام کتاب منبع اقتباس در شیار 143، یعنی چشم سوم را بعدها به نام خود فیلم تغییر داد.
محمود دولت آبادی، جعفر صادقی، ناهید طباطبایی و گلی ترقی نیز جزء نویسندگانی محسوب می شوند که آثار داستانی آن ها به ترتیب در فیلم های خاک (مسعود کیمیایی)، گاوخونی (بهروز افخمی)، چهل سالگی (علیرضا رئیسیان) و درخت گلابی (داریوش مهرجویی) مورد اقتباس قرار گرفت.
فیلم های دیگری نیز در زمره آثار اقتباسی قرار می گیرند که البته در مجموعِ تولید 40 سال اخیر سینمای ایران، تعداد زیادی به شمار نمی آیند.
از طرفی در ده سال گذشته، در بین فیلمنامه های برگزیده جشنواره فیلم فجر، تنها دو فیلمنامه اقتباسی "دوران عاشقی" و "آذر، شهدخت . . ." مورد توجه هیات داوران قرار گرفتند.
بدون شک مهمترین ضعف سینمای ایران در حال حاضر، فیلمنامه هایی است که در فرصتی اندک و با کمترین پژوهش و دقتی نوشته می شود. از طرف دیگر با یک بررسی جامع تر می توان به این سوال پاسخ داد که آیا وضعیت فعلی ادبیات داستانی، شرایط لازم را برای اقتباس فیلم های سینمایی مهیا کرده است؟
دیدگاه تان را بنویسید